متن درس
نقد و بازتعریف علم در حکمت متعالیه: تحلیل انتقادی آرای ابنسینا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۹)
مقدمه
شناختشناسی در فلسفه اسلامی، بهویژه در حکمت متعالیه ملاصدرا، یکی از عمیقترین حوزههای معرفتی است که به تحلیل حقیقت علم، رابطه عالم و معلوم، و نسبت آن با وجود میپردازد. درسگفتار شماره ۱۵۹، ارائهشده در تاریخ ۹ آذر ۱۳۷۸ توسط استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر نقد آرای ابنسینا در باب علم و اتحاد عاقل و معقول، به بررسی انتقادی دیدگاههای مشائی و ارائه دیدگاهی نوین در حکمت متعالیه میپردازد.
بخش اول: جایگاه ابنسینا در نظام فلسفی ملاصدرا
استناد گسترده ملاصدرا به ابنسینا
درسگفتار، به استناد گسترده ملاصدرا به ابنسینا در آثارش اشاره دارد. ابنسینا، بهعنوان رکن اصلی فلسفه مشاء، در کنار شیخ اشراق (حکمت اشراق) و محییالدین ابنعربی (عرفان نظری)، یکی از سه منبع اصلی الهام ملاصدرا است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بخش عمدهای از مباحث فلسفی ملاصدرا، بهویژه در *اسفار اربعه*، حول نقد یا تأیید آرای این سه شخصیت شکل گرفته است.
درنگ: ابنسینا، شیخ اشراق، و محییالدین، سه محور اصلی گفتمان فلسفی ملاصدرا هستند که نود درصد آثار او را شکل میدهند.
این استناد، مانند رجوع به ستارگان درخشان آسمان معرفت است که مسیر حکمت متعالیه را روشن میسازد. ملاصدرا، با ارجاع به ابنسینا، نظامی فلسفی را بنیان مینهد که از سنت مشائی فراتر میرود.
احترام و نقد به سه شخصیت کلیدی
استاد فرزانه قدسسره بیان میکنند که ملاصدرا نسبت به محییالدین احترام ویژهای قائل است و کمتر او را نقد میکند، که این امر ریشه در اشتراک دیدگاههای عرفانی دارد. نسبت به شیخ اشراق نیز احترام قائل است، اما نقدهایی به او وارد میکند تا حکمت اشراق را با فلسفه مشاء تلفیق کند. اما در مورد ابنسینا، با وجود احترام، نقدهای تندی مطرح میکند که گاه با رعایت حرمت همراه نیست. این نقدها، بهویژه در مسائل علم، حرکت جوهری، و معاد، نشاندهنده اختلافات بنیادین در رویکردهای وجودشناختی است.
این رویکرد، مانند گفتوگویی است که در آن حکیم، با احترام به پیشینیان، راهی نوین در برابر سنت میگشاید.
نقش فخر رازی
درسگفتار به نقش فخر رازی بهعنوان منبعی برای نقد و اشکال در آثار ملاصدرا اشاره دارد. فخر رازی، بهعنوان متکلم و فیلسوفی منتقد، در گفتمان فلسفی ملاصدرا جایگاهی ویژه دارد و اشکالات او اغلب برای تکمیل استدلالها مورد توجه قرار میگیرد.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست، جایگاه ابنسینا، شیخ اشراق، محییالدین، و فخر رازی را در نظام فلسفی ملاصدرا تبیین کرد. استناد گسترده به ابنسینا، همراه با نقدهای تند، نشاندهنده تعامل انتقادی ملاصدرا با سنت مشائی است.
بخش دوم: نبوغ ابنسینا و محدودیتهای فلسفی او
نبوغ ابنسینا و فقدان استاد
استاد فرزانه قدسسره، ابنسینا را نابغهای بینظیر در تاریخ فلسفه اسلامی میدانند که به دلیل فقدان استاد شایسته، با مشکلات فراوانی مواجه شد. برخلاف ملاصدرا که از اساتیدی مانند میرداماد بهرهمند بود، ابنسینا بدون پشتوانه آموزشی، نظام فلسفی مشاء را خلق کرد. این نبوغ، مانند گلی است که در خاک سخت بیاستاد رویید و با این حال، شکوفایی بیمانندی یافت.
درنگ: ابنسینا، به دلیل خلق نظام فلسفی مشاء بدون استاد شایسته، نابغهای بینظیر است، در حالی که ملاصدرا به دلیل بهرهمندی از اساتید، نابغه محسوب نمیشود.
مشکلات ابنسینا در مسائل بنیادین
درسگفتار، به مشکلات ابنسینا در مسائل بنیادین فلسفه، از جمله علم الهی، حرکت جوهری، و معاد اشاره دارد. این مشکلات، ناشی از محدودیتهای روششناختی فلسفه مشاء است که نتوانست به تحلیل وجودی این مسائل بپردازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این محدودیتها، نه از ناتوانی ابنسینا، بلکه از فقدان بستر آموزشی و تاریخی مناسب نشأت گرفته است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با برجستهسازی نبوغ ابنسینا و محدودیتهای او در مسائل بنیادین، زمینه را برای تحلیل نقدهای ملاصدرا فراهم کرد. فقدان استاد و مشکلات روششناختی، ابنسینا را از دستیابی به تحلیلهای وجودی بازداشت.
بخش سوم: نقد ملاصدرا به ابنسینا در باب علم و اتحاد
نقدهای غیرموجه ملاصدرا
استاد فرزانه قدسسره، بسیاری از نقدهای ملاصدرا به ابنسینا در باب علم و اتحاد عاقل و معقول را غیرموجه میدانند. ملاصدرا در *اسفار* (جلد سوم، ص ۲۸۴) ادعا میکند که حکما در باب عقل و معقول دچار اضطراب و تناقضاند و ابنسینا را متهم میکند که تعقل را امری سلبی و عدمی دانسته است. اما درسگفتار استدلال میکند که ابنسینا عقلانیت الهی را به تجرد از ماده تعریف کرده و آن را فاقد کثرت در ذات میداند، نه امری عدمی.
این سوءتفاهم، مانند سایهای است که بر آینه روشن حقیقت ابنسینا افتاده و مانع از درک صحیح دیدگاه او شده است.
دفاع حاجی سبزواری از ابنسینا
حاجی سبزواری در دفاع از ابنسینا استدلال میکند که مراد او از عقلانیت الهی، تجرد از ماده است، نه عدمی بودن. این تعریف، عقلانیت را بهعنوان لازمه وجود مجرد و غیرمادی تحلیل میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این دفاع، سوءتفاهم ملاصدرا را روشن میسازد، زیرا ابنسینا هرگز عقلانیت را عدمی ندانسته است.
درنگ: ابنسینا عقلانیت الهی را به تجرد از ماده تعریف کرده و آن را وجودی میداند، نه عدمی، و نقد ملاصدرا به او در این مورد غیرموجه است.
صورتانگاری علم در ابنسینا
درسگفتار به تعریف ابنسینا از علم الهی بهعنوان صور مرتسمه در جوهر عاقل اشاره دارد (*اسفار*، ص ۲۸۶). ابنسینا معتقد است که علم خدا به مخلوقات، به صور مرتسمه وابسته است، در حالی که علم به ذاتش اتحادی است. ملاصدرا این صورتانگاری را نادرست میداند و علم الهی را فاقد صورت معرفی میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این نقد، به نفی صورت در همه مراتب علم، چه الهی و چه غیرالهی، گسترش مییابد.
نقد صورت در علم غیرالهی
ملاصدرا علم غیرالهی را نیز فاقد صورت میداند و آن را به تعینات نفسانی نسبت میدهد. درسگفتار، با نقل از *اشارات* ابنسینا، ادراک را بهعنوان تمثل حقیقت شیء نزد مدرِک تعریف میکند، اما استدلال میکند که این تمثل، در علم حضوری به حضور ذات و در علم حصولی به صورت غیری وابسته است. ملاصدرا این تعریف را نقد کرده و علم را در همه مراتب به تعینات نفسانی تحلیل میکند.
این دیدگاه، مانند جویباری است که از قالبهای صوری آزاد شده و بهعنوان ظهور ذاتی نفس جاری میشود.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، نقدهای ملاصدرا به ابنسینا را بررسی کرد و نشان داد که بسیاری از آنها، بهویژه اتهام عدمی بودن تعقل، غیرموجهاند. دفاع حاجی سبزواری و نفی صورتانگاری علم، دیدگاه ملاصدرا را بهعنوان تحولی در شناختشناسی برجسته ساخت.
بخش چهارم: بازتعریف علم بهمثابه تعینات نفسانی
نفی صورت و اضافه در علم
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا، علم را در همه مراتب، از الهی تا انسانی، به تعینات نفسانی نسبت میدهند که فاقد صورت و اضافه است. ملاصدرا ابنسینا را به اضافه دانستن علم متهم میکند، اما درسگفتار استدلال میکند که این اتهام با عبارات ابنسینا سازگار نیست. ابنسینا در *اشارات*، ادراک را تمثل حقیقت شیء میداند، اما مراد او از صورت، حقیقت شیء نیست، بلکه صور مرتسمه است.
درنگ: علم، در همه مراتب، تعینات نفسانی است که فاقد صورت و اضافه بوده و بهعنوان ظهور ذاتی نفس تحلیل میشود.
عقل بسیط و فیضان صور
درسگفتار به تعریف ابنسینا از عقل بسیط الهی بهعنوان مبدأ فیضان صور اشاره دارد (*اسفار*، ص ۲۸۵). ابنسینا عقلانیت الهی را نه به حصول صور کثیره، بلکه به فیضان آنها نسبت میدهد. این تعریف، نشانه نبوغ ابنسینا است، اما با دیدگاه او درباره صور مرتسمه ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این ناسازگاری، به تناقضات درونی در نظام فلسفی ابنسینا اشاره دارد.
این تناقض، مانند دو آینه روبهرو است که تصاویر متفاوتی از یک حقیقت را بازتاب میدهند.
تعینات نفسانی و پویایی علم
درسگفتار، علم را به تعینات نفسانی تعریف میکند که چه در خدا و چه در غیر خدا، بهعنوان ظهور ذاتی نفس عمل میکنند. علم حضوری، تعینات ذاتی، و علم حصولی، تعینات اکتسابی است. علم الهی به مخلوقات، صفت فعلی و ظهور ذات است، نه عین ذات. این دیدگاه، علم را از صور ذهنی آزاد کرده و بهعنوان فیضان نفسانی تحلیل میکند.
تمثیلهای نانوایی و آب جاری
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل نانوایی ماشینی، علم را به دستگاهی تشبیه میکنند که بهصورت خودکار تعینات تولید میکند، با یا بدون توجه نفس. همچنین، با تمثیل آب جاری، علم را به جریانی تشبیه میکنند که با کاسه توجه دریافت میشود، اما بدون آن نیز جاری است. این تمثیلها، پویایی ذاتی نفس در تولید علم را نشان میدهند، حتی در حالت خواب که تعینات تولید میشوند، اما ممکن است به یاد نیایند.
درنگ: علم، مانند نانوایی ماشینی یا آب جاری، جریانی مستمر از تعینات نفسانی است که با توجه به علم بالفعل تبدیل میشود.
نفی کیفیت و هیئت در علم
درسگفتار، تعریف ابنسینا از علم بهعنوان کیفیت نفسانی را نقد میکند، زیرا با فیضان و تعینات ناسازگار است. علم، مجرد از ماده و صورت است و فاقد هیئت یا شکل است، همانگونه که خدا فاقد جا یا شکل است. ادراک، بهعنوان تعینات تجردی نفس، نیازی به صورت ندارد. این دیدگاه، مغالطه صورتانگاری را رد میکند که ناشی از تعمیم ویژگیهای خارجی به علم است.
این نفی، مانند پاک کردن غبار از آینه وجود است که حقیقت علم را بیواسطه آشکار میسازد.
مثال وزن و حقیقت
استاد فرزانه قدسسره، با مثال ادراک وزن سیکیلوگرمی، استدلال میکنند که ادراک حقیقت شیء به معنای دریافت صورت یا وزن آن در نفس نیست. تعینات نفسانی علم، حاکی از خارجاند، اما این حکایت بدون صورت است. این مثال، تمایز بین ادراک حقیقت و دریافت صورت را روشن میسازد.
نقد دفاع حاجی سبزواری
حاجی سبزواری معتقد است که مراد ابنسینا از صورت، حقیقت شیء است، نه شکل ذهنی. اما درسگفتار این دفاع را نادرست میداند، زیرا ابنسینا صراحتاً به صور مرتسمه اشاره دارد. این نقد، نشاندهنده سوءتفاهم حاجی سبزواری از نیت ابنسینا است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با بازتعریف علم بهعنوان تعینات نفسانی، از نفی صورت، اضافه، و کیفیت در علم دفاع کرد. تمثیلهای نانوایی و آب جاری، پویایی ذاتی علم را تبیین کردند، و نقدهای ملاصدرا به ابنسینا و دفاع حاجی سبزواری تحلیل شدند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۵۹ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل انتقادی آرای ابنسینا در باب علم و اتحاد عاقل و معقول پرداخت. ملاصدرا، با استناد به ابنسینا، او را به دلیل صورتانگاری علم و عدمی دانستن تعقل نقد میکند، اما بسیاری از این نقدها به دلیل سوءتفاهم غیرموجهاند. ابنسینا عقلانیت الهی را به تجرد و فیضان صور تعریف کرده، اما در علم غیرالهی به صور مرتسمه وابسته است که با فیضان ناسازگار است. درسگفتار، با نفی صورت و تعریف علم بهعنوان تعینات نفسانی، دیدگاهی نوین ارائه میدهد که علم را در همه مراتب به ظهورات ذاتی نفس نسبت میدهد. تمثیلهای نانوایی و آب جاری، پویایی علم را به زیبایی تبیین کردند، و نفی کیفیت و هیئت، علم را بهعنوان حقیقتی تجردی و خودآشکار معرفی نمود. این متن، افقی نوین برای پژوهشگران فلسفه اسلامی گشوده است.
با نظارت صادق خادمی