متن درس
تأملات در معقولات ثانیه و نفسالامر: بازخوانی حکمت متعالیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۷)
دیباچه
در گستره حکمت متعالیه، جایی که ذهن و وجود در رقص ظریف معرفت به هم میآمیزند، معقولات ثانیه و مفهوم نفسالامر چونان گوهرهایی درخشان در تاروپود فلسفه اسلامی میدرخشند. این کتاب، که از درسگفتار گرانسنگ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۱۶۹ (مورخ ۵ آبان ۱۳۷۸) برآمده، به کاوش عمیق در مفاهیم معقولات ثانیه، تمایز میان گونههای فلسفی و منطقی آن، و جایگاه نفسالامر بهعنوان معیاری استوار در قضاوتهای فلسفی میپردازد.
بخش نخست: مفهوم وجود و معقولات ثانیه
وجود مصدری و تمایز آن از مفهوم وجود
در حکمت متعالیه، وجود چونان خورشیدی است که پرتوهایش بر تمامی مراتب هستی سایه میافکند. استاد فرزانه، با استناد به کلام ملاصدرا در اسفار اربعه (جلد اول، صفحه ۳۳۲، خط آخر)، وجود به معنای مصدری را از حقیقت و ذات وجود متمایز میدانند. وجود مصدری، که با مفهوم “بودن” تجلی مییابد، نه آن حقیقت عینی وجود است که در خارج تحقق دارد، بلکه معنایی است جعلی که در ذهن ساخته میشود. این معنا، که از ذهن برمیخیزد و در آن تقید مییابد، بهعنوان معقول ثانی شناخته میشود. اما پرسش بنیادین این است: آیا این معقول ثانی از جنس فلسفی است یا منطقی؟ و آیا اتصاف آن در ذهن است یا در خارج؟
درنگ: وجود به معنای مصدری (موجودیت) معقول ثانی است، زیرا از ذهن سرچشمه میگیرد و در آن تقید مییابد، برخلاف مفهوم وجود که معقول اولی است و مستقیماً از خارج انتزاع میشود. |
مفهوم وجود، که از خارج انتزاع میگردد، چونان آینهای است که حقیقت وجود را در خود بازمیتاباند. این مفهوم، به دلیل ریشه داشتن در واقعیت خارجی، معقول اولی است. اما وجود مصدری، که با “بودن” معنا میشود، به دلیل جعلی بودن و تقید به ذهن، از مرتبه معقولات اولی فرومیافتد و در زمره معقولات ثانیه جای میگیرد. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان حقیقت عینی و صورت ذهنی را ترسیم میکند.
معقولات اولی و ثانیه: تمایزی معرفتشناختی
معقولات اولی، چون انسان، فرس، آب، آتش، سفیدی و سیاهی، مستقیماً از خارج انتزاع میشوند و حظی از حقیقت خارجی دارند. این مفاهیم، مانند پرتوهایی که از خورشید وجود برمیخیزند، بیواسطه در ذهن متجلی میگردند و از اینرو معقول اولی نامیده میشوند. اما معقولات ثانیه، چونان سایههاییاند که از این پرتوها در ذهن شکل میگیرند. این مفاهیم، که با واسطه از معقولات اولی انتزاع میشوند، به دو گونه فلسفی و منطقی تقسیم میگردند. معقول ثانی فلسفی، گرچه عروضش در ذهن است، اما اتصافش به خارج بازمیگردد و محکی ضعیف در واقعیت خارجی دارد. در مقابل، معقول ثانی منطقی، مانند مفهوم “نوع” یا “کلیت”، عروض و اتصافش هر دو در ذهن است و هیچ محکی در خارج ندارد.
درنگ: معقول ثانی فلسفی، مانند وجود مصدری، وجوب و امکان، به دلیل اتصاف در خارج، از معقول ثانی منطقی، مانند نوع و کلیت، که عروض و اتصافش صرفاً ذهنی است، متمایز میگردد. |
این تمایز، چونان دو شاخه از یک درخت معرفت است که هر یک به سویی ریشه دواندهاند: یکی به سوی حقیقت خارجی و دیگری به سوی ساخت ذهنی. استاد فرزانه، با تکیه بر این تمایز، تأکید میورزند که مفاهیمی چون وجوب، امکان و شیئیت، که ملاصدرا آنها را معقول ثانی فلسفی میداند، از خارج انتزاع میشوند و به همین سبب، با وجود عروض ذهنی، اتصافی خارجی دارند.
جمعبندی بخش نخست
در این بخش، مفهوم وجود مصدری بهعنوان معقول ثانی بررسی شد و تمایز آن از مفهوم وجود، که معقول اولی است، روشن گردید. معقولات اولی، که مستقیماً از خارج انتزاع میشوند، با معقولات ثانیه، که با واسطه شکل میگیرند، متمایزند. معقول ثانی فلسفی، به دلیل اتصاف در خارج، از معقول ثانی منطقی، که مقید به ذهن است، جدا میشود. این تمایز، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، نشاندهنده عمق معرفتشناختی فلسفه اسلامی در تحلیل مفاهیم انتزاعی است.
بخش دوم: نفسالامر و نقش آن در قضاوتهای فلسفی
نفسالامر: معیاری فراتر از ذهن و خارج
نفسالامر، چونان قطبنمایی است که در دریای پرتلاطم معرفت، جهت قضاوتهای فلسفی را نشان میدهد. استاد فرزانه تأکید میورزند که معقولات ثانیه، بهویژه قضایای وجوب، امکان و امتناع، بدون تکیه بر نفسالامر قابل تحلیل نیستند. این مفهوم، نه منحصر به ذهن است و نه به خارج، بلکه چونان پلی است که این دو ساحت را به هم پیوند میدهد. نفسالامر، معیاری استوار برای ارزیابی صدق و کذب قضایاست که فراتر از محدودیتهای ذهن و خارج عمل میکند.
درنگ: نفسالامر، بهعنوان معیاری ثابت، برای قضاوت درباره قضایای ثانیه، مانند وجوب و امتناع، ضروری است و نه در ذهن و نه در خارج محصور نمیماند. |
قضایای ممتنع، که بیانگر اموریاند که نمیتوانند باشند، نمونهای از پیچیدگیهایی هستند که بدون نفسالامر توجیه نمیشوند. استاد فرزانه، با طرح پرسشی عمیق، میفرمایند: «اگر چیزی نمیتواند باشد، این قضاوت بر چه اساسی است؟» پاسخ در نفسالامر نهفته است که چونان قانونی ثابت، امکان یا امتناع امور را تعیین میکند. این مفهوم، مانند چراغی است که مسیر فلسفه را در مواجهه با واقعیتهای خارجی روشن میسازد.
فیلسوف و منطقی: دو رویکرد به معقولات ثانیه
فیلسوف و منطقی، چونان دو مسافر در مسیر معرفت، هر یک راهی متفاوت را میپیمایند. فیلسوف، با دیدی باز، معقولات ثانیه را چه در ذهن و چه در خارج میپذیرد و اتصاف آنها را عام میداند. اما منطقی، سختگیرتر، تنها اتصاف ذهنی را به رسمیت میشناسد و از پذیرش اتصاف خارجی سر باز میزند. این تفاوت، مانند دو شیوه نگریستن به یک منظره است: یکی از فراز کوهی بلند که همهچیز را در بر میگیرد، و دیگری از دریچهای تنگ که تنها بخشی از حقیقت را میبیند.
درنگ: فیلسوف معقولات ثانیه منطقی را میپذیرد، اما منطقی معقولات ثانیه فلسفی را به دلیل اتصاف خارجی رد میکند. |
استاد فرزانه، با اشاره به مثالهایی چون “النوع کلی”، روشن میسازند که این قضاوت، به دلیل عروض و اتصاف ذهنی، معقول ثانی منطقی است. اما مفاهیمی چون وجوب و امکان، که اتصافشان به خارج بازمیگردد، در حوزه فلسفه جای میگیرند. این تمایز، نشاندهنده عمق روششناختی حکمت متعالیه در برابر رویکرد محدودتر منطق است.
جمعبندی بخش دوم
نفسالامر، چونان ستونی استوار، قضاوتهای فلسفی را بر پایهای ثابت استوار میسازد. این مفهوم، که فراتر از ذهن و خارج قرار دارد، معیاری برای تحلیل قضایای ثانیه فراهم میآورد. تمایز میان رویکرد فیلسوف و منطقی، عمق و انعطاف فلسفه را در برابر سختگیری منطق نشان میدهد. این بخش، با تبیین نقش نفسالامر و تفاوتهای روششناختی، گامی در جهت فهم پیچیدگیهای معرفتشناختی حکمت متعالیه برمیدارد.
بخش سوم: معیارهای تمایز معقولات اولی و ثانیه
اصل کلی در شناخت معقولات
شناخت معقولات، چونان نقشهای است که مسیر معرفت را روشن میسازد. استاد فرزانه تأکید میورزند که برای تمایز معقول اولی از ثانی، و معقول ثانی فلسفی از منطقی، نیاز به اصلی کلی است. معقول اولی، آنچه بیواسطه از خارج انتزاع میشود، مانند مفهوم انسان یا وجود است که مستقیماً از حقیقت خارجی سرچشمه میگیرد. اما معقول ثانی، که متفرع بر معقول اولی است، با واسطه شکل میگیرد و به دو گونه فلسفی و منطقی تقسیم میشود.
درنگ: معقول اولی بیواسطه از خارج انتزاع میشود، اما معقول ثانی با واسطه شکل میگیرد و به فلسفی (اتصاف عام) و منطقی (اتصاف خاص و ذهنی) تقسیم میشود. |
معقول ثانی فلسفی، مانند وجود مصدری، وجوب و امکان، به دلیل اتصاف عام و غیرمقید به ذهن، با معقول ثانی منطقی، مانند نوع و کلیت، که اتصافش صرفاً ذهنی است، متمایز میگردد. این تمایز، مانند خطی است که دو ساحت معرفت را از هم جدا میسازد: یکی به سوی حقیقت خارجی و دیگری به سوی ساخت ذهنی.
مثالها و کاربردها
استاد فرزانه، با بهرهگیری از مثالهایی چون “سفیدی” و “سفید بودن”، تمایز میان معقولات اولی و ثانیه را روشن میسازند. سفیدی، که از خارج انتزاع میشود، معقول اولی است، اما سفید بودن، که معنایی مصدری و جعلی است، معقول ثانی به شمار میآید. همچنین، مفهوم “نوع” (افراد متفقةالحقیقة) و “جنس” (ابهام الموجودات)، به دلیل عروض و اتصاف ذهنی، معقول ثانی منطقیاند. این مثالها، مانند آیینههاییاند که حقیقت معقولات را در برابر دیدگان معرفت میگشایند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تبیین معیارهای تمایز معقولات اولی و ثانیه، و تقسیمبندی معقولات ثانیه به فلسفی و منطقی، چارچوبی روشن برای تحلیل مفاهیم فلسفی ارائه داد. معقول اولی، بیواسطه از خارج انتزاع میشود، در حالی که معقول ثانی، با واسطه و به دو گونه فلسفی و منطقی، شکل میگیرد. مثالهای ارائهشده، این تمایزات را ملموستر ساخته و راه را برای فهم عمیقتر حکمت متعالیه هموار میکنند.
جمعبندی نهایی
این کتاب، با بازخوانی درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، سفری عمیق به ژرفای حکمت متعالیه بود. معقولات ثانیه، بهعنوان مفاهیمی که از معقولات اولی متفرع میشوند، در دو گونه فلسفی و منطقی تحلیل شدند. معقولات ثانیه فلسفی، مانند وجود مصدری، وجوب و امکان، به دلیل اتصاف در خارج، از معقولات ثانیه منطقی، مانند نوع و کلیت، که مقید به ذهناند، متمایز میگردند. نفسالامر، بهعنوان معیاری استوار، قضاوتهای فلسفی را هدایت میکند و فراتر از ذهن و خارج، مبنایی برای تحلیل قضایای ثانیه فراهم میآورد. حکمت متعالیه، با نفی ماهیت و تأکید بر وجود، و با تبیین تعین نفس بهعنوان محور ادراک، افقی نو در معرفتشناسی گشوده است.
با نظارت صادق خادمی |