متن درس
تبیین نفسالامر و تمایز عوالم در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۷)
مقدمه: کاوش در حقیقت نفسالامر
نفسالامر، بهسان گوهری در دل فلسفه اسلامی، معیاری است برای سنجش صدق قضایا و تمییز حق از باطل. این مفهوم، که در تمایز میان عوالم وجودی و ادراکی نقشی محوری دارد، از مسائل بنیادین حکمت متعالیه است. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتار شماره ۱۷۷ (مورخ ۲۴/۱۱/۱۳۷۸)، با بیانی ژرف و روشنگرانه، به تحلیل نفسالامر، تمایز میان مفاهیم، عوالم، و خصوصیات آنها پرداختهاند. پرسش محوری این بحث، چگونگی تشخیص حقایق وجودی از امور اعتباری، ذهنی، یا کاذب و تعیین مرزهای دقیق میان این عوالم است.
بخش نخست: چیستی نفسالامر و چالشهای آن
اهمیت نفسالامر در فلسفه
نفسالامر، بهعنوان معیار صدق قضایا، از مسائل بنیادین فلسفه اسلامی است. این مفهوم، که در نسبت میان ذهن و خارج، حق و باطل، و صادق و کاذب معنا مییابد، نیازمند تمایز دقیق میان مفاهیم و عوالم است. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون شناخت این تمایزات، تشتت فلسفی و معرفتی گریزناپذیر است.
درنگ: نفسالامر، معیار حقیقت در فلسفه اسلامی است و فهم آن، نیازمند تمییز دقیق میان عوالم وجودی و ادراکی است.
تمایز مفاهیم و عوالم
تمایز میان مفاهیم، عناوین، واژهها، عوالم، و خصوصیات آنها، کلید فهم نفسالامر است. باید مشخص شود که چه اموری حقیقی، اعتباری، ذهنی، یا خارجیاند، و تفاوت میان نفسیات و ذهنیات، عقل و خیال، و امور معنوی ربوبی با خیالی چیست. این تمایزات، بهسان نقشهای هستند که مسیر شناخت حقیقت را روشن میسازند.
استاد فرزانه با طرح پرسشهایی چون «فرق نفسیات و ذهنیات چیست؟» و «تفاوت عقل و خیال چگونه است؟»، بر ضرورت مرزبندی دقیق میان این مراتب تأکید دارند. فقدان این معرفت، به ذهنگرایی افراطی، تجربهگرایی، یا تشتت فلسفی منجر شده است.
حقیقی و اعتباری
تمییز میان امور حقیقی و اعتباری، ذهنی و خارجی، و نفسی و خیالی، از چالشهای اصلی فلسفه است. استاد فرزانه با اشاره به انحرافات فلسفی مدرن، مانند انکار خارج توسط ذهنگرایان یا نفی ذهنیات توسط تجربهگرایان، ریشه این مشکلات را در عدم شناخت دقیق نفسالامر و تمایزات آن میدانند.
درنگ: عدم تمییز میان امور حقیقی، اعتباری، ذهنی، و خارجی، به تشتت فلسفی و انحرافات معرفتی منجر شده است.
بخش دوم: معقولات و مراتب وجودی
معقولات اولی، ثانی، و ثالث
معقولات اولی، مانند انسان، زید، و عمر، دارای مابهازای خارجیاند و غیرقابل تغییر. معقولات ثانی فلسفی و منطقی نیز خارجیاند، اما به منشأ انتزاع وابستهاند. معقولات ثالث نیز خارجیاند، اما به نحوی متفاوت. این تمایز، مبنای تبیین نفسالامر است. استاد فرزانه تأکید دارند که معقول اولی به مابهازا و معقول ثانی به منشأ انتزاع وابسته است.
برای نمونه، در قضیه «زید قائم است»، اگر زید در خارج قائم باشد، معقول اولی و صادق است؛ اما اگر زید مرده باشد، به حمل اولی کاذب و به حمل شایع صادق است، زیرا وجود ذهنی دارد.
درنگ: معقول اولی دارای مابهازای خارجی و معقول ثانی وابسته به منشأ انتزاع است؛ این تمایز، مبنای فهم نفسالامر است.
عروض و اتصاف
عروض، ذهنی و اتصاف، خارجی است. معقول اولی اتصافی و معقول ثانی عروضی است. این تمایز، به روشن شدن مراتب وجودی و ادراکی کمک میکند. برای نمونه، مالکیت، هرچند اعتباری است، اگر اتصاف داشته باشد، خارجی محسوب میشود.
حمل اولی و شایع
حمل اولی، ذهنی و حاکی است و ممکن است کاذب باشد؛ اما حمل شایع، خارجی و اتصافی است و به دلیل وجود علمی، صادق است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، این تفاوت را به دو روی سکه تشبیه میکنند: حمل اولی، روی ذهنی و حمل شایع، روی خارجی سکه حقیقت است.
بخش سوم: روش صبر و تقسیم
ضرورت آزمایش در علم
استاد فرزانه تأکید دارند که بدون آزمایش، علم معتبر نیست. همانگونه که در ریاضیات، جمع با تفریق و ضرب با تقسیم آزموده میشود، در فلسفه نیز معقولات باید آزمایش شوند. این آزمایش، بهسان آینهای است که حقیقت را از کذب بازمیشناسد.
درنگ: آزمایش معقولات، بهعنوان روشی علمی، برای تمییز صدق و کذب در فلسفه ضروری است.
صبر و تقسیم
برای وصول به نفسالامر، صبر و تقسیم، یعنی تحلیل معقولات اولی، ثانی منطقی، و ثانی فلسفی، ضروری است. این روش، بهسان کلیدی است که درهای حقیقت را میگشاید. استاد فرزانه با مثال مالکیت، نشان میدهند که هرچند مالکیت اعتباری است، اما با اتصاف، خارجی محسوب میشود.
این روش، مسائل فلسفی مانند امکان، امتناع، عدالت، و سعادت را حل میکند. برای نمونه، سلطنت و حکومت، معقول ثانیاند و با اعتبار عقلا، خارجی محسوب میشوند.
درنگ: صبر و تقسیم، روشی بنیادین برای وصول به نفسالامر و حل مسائل فلسفی است.
مثال جن و ملک
جن و ملک، معقول اولیاند، اما غیرمحسوس. وجود آنها با استدلال، تعبد (قبول قرآن کریم)، یا شهود اثبات میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که این امور، بهسان نوری غیبی، در عالم معقولات اولی جای دارند.
آیهای از قرآن کریم که به وجود جن اشاره دارد، این حقیقت را تأیید میکند:
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ [مطلب حذف شد] : و جن را پیش از آن از آتش گدازان آفریدیم. (سوره حجر، آیه ۲۷)
بخش چهارم: نقد آراء حکما
ملاصدرا و اشکال معضل
استاد فرزانه با استناد به جلد هفتم «اسفار اربعه» (صفحه ۲۵۴)، نقل میکنند که ملاصدرا از اشکال معضل در امکان اشرف و نفسالامر سخن گفته است: «وَهُوَ أَنَّ فُلَانًا». این اشکال، که هیچ فضیلتی نتوانست آن را حل کند، با هدایت الهی («إِلَّا عَنْ نُورِ اللَّهِ قَلْبِي وَهَدَانِي رَبِّي») مرتفع شد. ملاصدرا عالم را از واجبالوجود تا هیولای اولی امتداد یافته میداند، که تبصرهای وجودی است.
درنگ: ملاصدرا با تکیه بر نور الهی، اشکال معضل در نفسالامر را حل کرده و عالم را امتدادی وجودی میداند.
علامه حلّی و نقد خواجه
استاد فرزانه با اشاره به جلد هفتم «اسفار» (صفحه ۲۷۰)، نقل میکنند که علامه حلّی احکام صادقه ذهنی را مطابق با نفسالامر میداند، اما پرسش اصلی این است که چگونه عالم از جاهل تشخیص داده شود؟ علامه، خواجه نصیر را نقد کرده و میگوید: «فَلَمْ یَأْتِ بِمُشْبِعٍ»، زیرا پاسخ خواجه قانعکننده نبود. حاجی سبزواری در دفاع از خواجه، کمبود وقت یا حفظ اسرار را دلیل این امر میداند.
نقد عقل فعال
علامه حلّی نفسالامر را به عقل فعال ارجاع میدهد، اما استاد فرزانه این دیدگاه را نقد میکنند، زیرا دسترسی به عقل فعال ممکن نیست. علامه میگوید صور کاذبه نیز در عقل فعال جایزند، که این امر تشخیص صادق از کاذب را دشوار میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که معیارهای زمینی، مانند صبر و تقسیم، برای حل این مشکل ضروریاند.
درنگ: ارجاع به عقل فعال، به دلیل عدم دسترسی، مشکل نفسالامر را حل نمیکند؛ صبر و تقسیم، معیاری زمینی و منطقی است.
بخش پنجم: نفی ماهیت و اصالت وجود
نفی ماهیت
استاد فرزانه با تأکید بر حکمت متعالیه، ماهیت را دروغ میدانند و همهچیز را وجودات و ظهورات میشمارند. مفاهیم، اعتباریاند و مشائین، ماهیت را جعل کردهاند، حال آنکه هیچ مثبت خارجی برای ماهیت وجود ندارد. این دیدگاه، بهسان نسیمی است که پردههای توهم را کنار میزند و حقیقت وجود را آشکار میسازد.
درنگ: در حکمت متعالیه، ماهیت دروغ است و همهچیز وجودات و ظهورات است؛ مفاهیم، اعتباریاند.
تحلیل قضایا
تحلیل قضایا و اتصافات، مشکلات فلسفی را حل میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که با صبر و تقسیم، خلط مباحث از بین میرود. برای نمونه، در مسائل حکمت عملی، مانند عدالت و سعادت، باید اتصافات خارجی یا ذهنی تحلیل شوند.
جمعبندی
نفسالامر، بهعنوان معیار صدق قضایا، در فلسفه اسلامی جایگاهی محوری دارد. تمایز میان معقولات اولی، ثانی منطقی، و ثانی فلسفی، و نیز عروض و اتصاف، حمل اولی و شایع، مبنای تبیین این مفهوم است. صبر و تقسیم، روشی بنیادین برای وصول به حقیقت و حل مسائل فلسفی است. ملاصدرا، علامه حلّی، و خواجه نصیر، هر یک با چالشهایی در تبیین نفسالامر مواجه بودند، اما حکمت متعالیه، با نفی ماهیت و تأکید بر اصالت وجود، راهحلی جامع ارائه میدهد. ارجاع به عقل فعال، به دلیل عدم دسترسی، ناکارآمد است و معیارهای زمینی، مانند صبر و تقسیم، ضروریاند. مثالهایی چون جن و ملک، و سلطنت و حکومت، نشاندهنده کاربرد این روش در تمییز عوالم است.
با نظارت صادق خادمی