متن درس
کاوشی در آرای فلسفی ملاصدرا و نقد ارسطو در باب مثل افلاطونی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۰۴)
دیباچه
جهان فلسفه، چونان دریایی ژرف و پرتلاطم، اندیشههای بزرگانی را در خود جای داده که هر یک چون ستارگانی در آسمان معرفت میدرخشند. در این میان، درسگفتار شماره ۲۰۴ از مجموعه درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۹، چون گوهری نایاب، به کاوش در آرای ملاصدرا در مواجهه با دیدگاههای ارسطو درباره مثل افلاطونی میپردازد. این نوشتار، با نگاهی عمیق و انتقادی، تناقضات ظاهری در مواضع ملاصدرا، نقدهای او به ارسطو، و تحلیل تاریخی و فلسفی متون قدما را بررسی میکند.
بخش نخست: نقد ملاصدرا بر ارسطو و تناقضات ظاهری
تعجب از ناسازگاریهای کلامی
درسگفتار با شگفتی از تناقضات ظاهری در آرای ملاصدرا آغاز میشود. او گاه ارسطو را به سبب مخالفت با مثل افلاطونی نکوهش میکند و گاه او را ستایش مینماید. این ناسازگاری، چونان دو روی سکهای است که هر یک روایتی متفاوت از حقیقت را بازگو میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فیلسوف باید در سخنانش یکدست و یکنواخت باشد، تا حقیقت چون جریانی زلال، بیغبار و ابهام به مخاطب عرضه گردد.
درنگ: تناقضات ظاهری در آرای ملاصدرا، نشاندهنده تأثیر زمینههای مختلف بحث بر قضاوتهای اوست. یکدستی در کلام، نشانهای از بلوغ فکری و پایبندی به حقیقت است.
پذیرش مثل و اشکال به معلم اول
ملاصدرا، با پذیرش مثل افلاطونی، ارسطو را به سبب رد این مفهوم مورد انتقاد قرار میدهد. او معتقد است که ارسطو، که به عنوان معلم اول شناخته میشود، با این مخالفت از حقیقت فاصله گرفته است. درسگفتار اما این اشکال را به چالش میکشد و جایگاه ارسطو را به مثابه قلهای رفیع در تاریخ فلسفه یادآوری میکند، که مخالفت با او نیازمند استدلالی محکم و بیعیب است.
اصل حقمداری
ملاصدرا با استناد به اصل «الحق أحق بالاتباع» (حق شایستهتر به پیروی است)، ارسطو را نقد میکند. این اصل، چونان مشعلی فروزان، راهنمای فیلسوف در جستوجوی حقیقت است. استاد فرزانه قدسسره این اصل را تأیید میکنند، اما از ملاصدرا میپرسند که چگونه میتوان ارسطو را، که خود منشأ انتشار علوم عقلی بوده، به آسانی مورد نکوهش قرار داد.
درنگ: اصل «الحق أحق بالاتباع» مبنای فلسفی ملاصدرا برای اولویتدادن به حقیقت بر شخصیتهای تاریخی است، اما جایگاه ارسطو بهعنوان معلم اول، نقد او را دشوار میسازد.
جمعبندی
این بخش از درسگفتار، چونان آینهای، بازتابدهنده تناقضات ظاهری در آرای ملاصدرا و چالشهای نقد او به ارسطو است. تأکید بر حقمداری و یکدستی کلام، مخاطب را به تأمل در روششناسی فلسفی و اهمیت استدلالهای محکم دعوت میکند.
بخش دوم: رمزیبودن کلام قدما و نقد ارسطو
ادعای رمزیبودن کلام سقراط و افلاطون
ملاصدرا معتقد است که قدما، بهویژه سقراط و افلاطون، کلام خود را بهصورت رمزی و با استعارات بیان میکردند، بهگونهای که ارسطو نتوانسته این رموز را درک کند. او مبحث مثل را چنان ژرف میداند که «یخرس فیه الفصحاء و تکّل منه الأفهام»، یعنی فصحا را در آن لال میکند و فهمها را به زانو درمیآورد. درسگفتار اما این ادعا را به چالش میکشد و میپرسد: اگر فصحا در برابر مثل عاجزند، پس فصحاتر از ارسطو کیست؟
درنگ: ادعای رمزیبودن کلام قدما، ناتوانی ارسطو در فهم مثل را توجیه میکند، اما درسگفتار این فرض را اغراقآمیز و مشکوک میداند.
تردید در رمزیبودن
استاد فرزانه قدسسره رمزیبودن کلام قدما را مورد تردید قرار میدهند و آن را به دستخوش شدن متون در گذر زمان نسبت میدهند. متون فلسفی، چون پارچهای که دستبهدست گشته، دچار تحریف و ابهام شدهاند. این تشبیه، چونان تلنگری، مخاطب را به بازنگری در فرض رمزیبودن دعوت میکند و احتمال خطای انسانی و تحریف را محتملتر میداند.
مثال اعداد: قاطی یا رمزی؟
درسگفتار با مثالی بدیع از اعداد (دو، شش، هشت، یازده) نشان میدهد که بینظمی در متون قدما ممکن است ناشی از قاطیپاتی شدن باشد، نه رمزیبودن. این مثال، چونان کلیدی، درهای جدیدی بهسوی فهم حقیقت تاریخی متون میگشاید و فرض رمزیبودن را به چالش میکشد.
درنگ: بینظمی در متون قدما، بیش از آنکه نشانهای از رمزیبودن باشد، به تحریف و خطای انسانی در انتقال متون اشاره دارد.
جمعبندی
این بخش، با کاوش در ادعای رمزیبودن کلام قدما، به مخاطب یادآوری میکند که حقیقت فلسفی نیازمند بررسی دقیق و انتقادی است. تشبیه متون به پارچه دستدومماشیده و مثال اعداد، چونان مشعلهایی، مسیر فهم تاریخی و فلسفی را روشن میسازند.
بخش سوم: اتهامات نفسانی به ارسطو
ریاستطلبی و معاشرت با سلاطین
ملاصدرا ارسطو را به ریاستطلبی و معاشرت با سلاطین متهم میکند و معتقد است که این انگیزهها او را به مخالفت با قدما واداشته است. درسگفتار این اتهام را غیرمنصفانه میداند و از زبان حاجی سبزواری استدلال میکند که ارسطو، بهعنوان عامل انتشار علوم عقلی، از چنین انگیزههای نفسانی به دور است.
درنگ: اتهام ریاستطلبی به ارسطو، با جایگاه او بهعنوان معلم اول و منشأ انتشار علوم عقلی ناسازگار است.
دفاع حاجی سبزواری
حاجی سبزواری، با تأکید بر جایگاه ارسطو، اتهامات نفسانی را بعید میداند و حتی نقل میکند که برخی او را پیامبر زمان خود دانستهاند. او اسکندر را نیز از ملوک افاضل میخواند که معاشرت با او، نه تنها ارسطو را بدنام نمیکند، بلکه نشانهای از حکمت و تقوای اوست.
تناقض در ستایش و نکوهش
درسگفتار به تناقض ملاصدرا در نقد و ستایش ارسطو اشاره میکند. او در جلد دوم *اسفار* ارسطو را نکوهش میکند، اما در جلد نهم او را ستایش کرده و سخنانش را شریف و نافع میداند. این دوگانگی، چونان موجی در ساحل اندیشه، مخاطب را به تأمل در انگیزههای ملاصدرا وا میدارد.
درنگ: تناقض در مواضع ملاصدرا، نشاندهنده تأثیر زمینههای بحث و انگیزههای او در نقد یا ستایش ارسطو است.
جمعبندی
این بخش، با بررسی اتهامات نفسانی به ارسطو و دفاع حاجی سبزواری، بر اهمیت قضاوت منصفانه در فلسفه تأکید دارد. تناقضات ملاصدرا، چونان آینهای، پیچیدگیهای نقد فلسفی را نمایان میسازد.
بخش چهارم: نقد تاریخی و متنی
اشتباه تاریخی در *اثولیجیا*
ملاصدرا به کتاب *أثولیجیا* استناد میکند که به اشتباه به ارسطو نسبت داده شده است. درسگفتار تأکید میکند که این اثر متعلق به ارسطو نیست و این خطای تاریخی، ادعای ملاصدرا درباره پذیرش مثل توسط ارسطو را تضعیف میکند.
درنگ: خطای تاریخی ملاصدرا در انتساب اثولیجیا به ارسطو، ضرورت بررسی دقیق متون را نشان میدهد.
تحریف متون و نقل به معنا
استاد فرزانه قدسسره متون قدما را به دستمالی تشبیه میکنند که در گذر زمان تحریف شدهاند. همچنین، مشکلات روایات، از جمله صدور، وجه صدور، و نقل به معنا، اعتماد به آنها را کاهش میدهد. حتی کلام معصوم، اگر به معنا نقل شود، ممکن است فهم دقیق را منتقل نکند.
سختگیری در علم رجال
درسگفتار به سختگیری در علم رجال اشاره میکند که حتی با وجود آن، روایات ممکن است قابل اعتماد نباشند. این سختگیری، چونان فیلتری، تلاش برای حفظ اصالت متون را نشان میدهد، اما همچنان ابهام باقی میماند.
درنگ: تحریف متون و مشکلات نقل به معنا، اعتماد به روایات و متون قدما را با چالش مواجه میسازد.
جمعبندی
این بخش، با کاوش در خطاهای تاریخی و مشکلات متنی، بر ضرورت تحلیل دقیق و انتقادی متون فلسفی تأکید دارد. تشبیه متون به دستمال و بررسی مشکلات روایات، مخاطب را به بازنگری در روشهای نقد تاریخی دعوت میکند.
بخش پنجم: نقد ابنسینا و مقایسه با ارسطو
کندذهنی ابنسینا در مسائل وجودی
ملاصدرا ابنسینا را به کندذهنی در مسائل وجودی، مانند علم خدا، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول، و معاد متهم میکند، در حالی که در مسائل عام مهارت دارد. درسگفتار این نقد را تأیید میکند، اما آن را اغراقآمیز میبیند.
درنگ: ضعف ابنسینا در مسائل ربوبیت و معاد، محدودیتهای فلسفه مشایی را نشان میدهد، اما نقد ملاصدرا گاه اغراقآمیز است.
تشبیه به سیر و سلوک
استاد فرزانه قدسسره مسائل وجودی را به سنگلاخ و مسائل عام را به جاده صاف تشبیه میکنند. این تشبیه، چونان نقاشیای، دشواری مباحث متعالی را به تصویر میکشد و ابنسینا را در این سنگلاخها ناتوان میبیند.
محاکمه آرای ملاصدرا
درسگفتار به محاکمه آرای ملاصدرا درباره ابنسینا اشاره میکند که هفده اشکال را بررسی کرده است. این محاکمه، چونان دادگاهی، نقاط ضعف و قوت هر دو فیلسوف را به بوته نقد میسپارد.
جمعبندی
این بخش، با مقایسه ارسطو و ابنسینا، به محدودیتهای فلسفه مشایی و تناقضات ملاصدرا در نقد این دو فیلسوف میپردازد. تشبیهات و تحلیلهای انتقادی، عمق بحث را نمایان میسازند.
بخش ششم: اختلافات علما و زمینههای تاریخی
تشبیه اختلافات به کارد و پنیر
درسگفتار اختلافات علما را به کارد و پنیر تشبیه میکند که گاه چنان شدید است که حقیقت را در خود پنهان میسازد. این تشبیه، چونان آینهای، شدت اختلافات فلسفی و تاریخی را نشان میدهد.
درنگ: اختلافات علما، چون کارد و پنیر، گاه به جدالهای بیثمر منجر میشود که حقیقت را در سایه خود قرار میدهد.
جنگهای تاریخی
استاد فرزانه قدسسره به جنگهای اخباری و اصولی و مشروطه و استبداد اشاره میکنند که نشاندهنده شدت اختلافات فکری در تاریخ است. این ارجاع، چونان پنجرهای، زمینههای تاریخی را به روی مخاطب میگشاید.
جمعبندی
این بخش، با بررسی اختلافات علما و زمینههای تاریخی، بر تأثیر عوامل اجتماعی و تاریخی بر آرای فلسفی تأکید دارد. تشبیهات و ارجاعات تاریخی، مخاطب را به تأمل در ریشههای این اختلافات دعوت میکند.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، چونان سفری در ژرفای اندیشههای فلسفی، به کاوش در آرای ملاصدرا، نقد او به ارسطو، و تحلیل انتقادی درسگفتار شماره ۲۰۴ پرداخته است. با بررسی تناقضات ظاهری، ادعای رمزیبودن کلام قدما، اتهامات نفسانی به ارسطو، خطاهای تاریخی، و نقد ابنسینا، این اثر مخاطب را به بازنگری در روششناسی فلسفی و توجه به زمینههای تاریخی دعوت میکند. تشبیهات فاخر، چون مشعلهایی، مسیر حقیقت را روشن ساخته و تحلیلهای انتقادی، چون کلیدهایی، درهای جدیدی بهسوی فهم فلسفه گشودهاند.
با نظارت صادق خادمی