در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 209

متن درس

 

بررسی انتقادی نظریه مثل افلاطونی در فلسفه ملاصدرا

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۹)

مقدمه: کاوش در ژرفای نظریه مثل و نقد فلسفی

نظریه مثل افلاطونی، چونان نگینی در تارک فلسفه باستان، از روزگار افلاطون تا فلاسفه اسلامی چون صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، همواره محمل تأملات عمیق و مناقشات دامنه‌دار بوده است. این نظریه، که وجود صور مجرد و کلی را در عالمی ورای ماده فرض می‌گیرد، در نظام فلسفی ملاصدرا جایگاهی ویژه یافته است. با این حال، درس‌گفتار شماره ۲۰۹ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، که در اردیبهشت ۱۳۷۹ ایراد شده، با نگاهی نقادانه و موشکافانه، به بررسی اصرار ملاصدرا بر این نظریه و فقدان پشتوانه استدلالی آن در اثر گران‌سنگش، الاسفار الاربعه، می‌پردازد.

بخش یکم: اصرار ملاصدرا بر نظریه مثل و نقد تعصب فلسفی

جایگاه والای ملاصدرا و چالش تعصب

ملاصدرا، این حکیم فرزانه‌ی فلسفه اسلامی، با خلق نظام فلسفی حکمت متعالیه، چونان قله‌ای رفیع در آسمان معرفت ایستاده است. با این حال، استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۲۰۹، با دقتی ستودنی، به یکی از نقاط بحث‌انگیز در آثار او اشاره می‌کنند: اصرار و تعصب ملاصدرا بر نظریه مثل افلاطونی. این اصرار، که در تمامی مجلدات الاسفار الاربعه به چشم می‌خورد، چونان رودی خروشان است که بی‌وقفه جاری است، اما گاه از عمق استدلال تهی می‌ماند. استاد فرزانه تأکید دارند که این تکرار مکرر، که در هر جلد از اسفار به شکلی نمایان شده، فاقد پشتوانه برهانی است و از این‌رو، شایسته نقدی عالمانه است.

درنگ: اصرار ملاصدرا بر نظریه مثل، بدون ارائه دلیل متقن، نقطه‌ای است که فلسفه او را در برابر نقدهای برهانی آسیب‌پذیر می‌سازد. این تعصب، چونان سایه‌ای بر روشنی استدلال‌های او افتاده است.

فقدان استدلال در آثار ملاصدرا

درس‌گفتار با صراحت بیان می‌دارد که ملاصدرا، با وجود تکرار گسترده نظریه مثل در الاسفار، هیچ‌گاه دلیلی محکم برای اثبات آن ارائه نکرده است. این ادعا، چونان تیغی تیز، قلب نظام فلسفی او را در این موضوع می‌شکافد. استاد فرزانه با بررسی جلدهای گوناگون اسفار، به‌ویژه جلد ششم، نشان می‌دهند که حتی در بخش‌هایی که انتظار استدلال می‌رود، جز تکرار ادعا چیزی یافت نمی‌شود. این فقدان، فلسفه او را در برابر نقدهای فلاسفه‌ای چون ارسطو و ابن‌سینا، که منکر وجود مثل‌اند، شکننده می‌سازد.

بخش دوم: بررسی تفصیلی نظریه مثل در جلد ششم اسفار

رب‌النوع و صفات الهی: صفحه ۱۴۳

در صفحه ۱۴۳ جلد ششم الاسفار، ملاصدرا با زبانی فصیح بیان می‌دارد: «بل للحق بحسب كل نوع من أنواع الممكنات صفة إلهية هي رب بذلك النوع». او در این سخن، رب‌النوع را چونان صفتی الهی معرفی می‌کند که مبدأ و معاد هر نوع از ممکنات است. این رب‌النوع، در پیوند با شئون ذاتی و تجلیات الهی، چونان پلی میان عالم ممکنات و ذات باری‌تعالی قرار می‌گیرد. با این حال، استاد فرزانه به تناقضی ظریف اشاره دارند: ملاصدرا گاه رب‌النوع را در طبقه عرضی (مادی) و گاه در طبقه طولی (الهی) جای می‌دهد. این ابهام، چونان غباری بر آینه تصور فلسفی، انسجام نظریه او را مخدوش می‌سازد.

درنگ: تناقض در جایگاه هستی‌شناختی رب‌النوع در نظام ملاصدرا، که گاه عرضی و گاه طولی انگاشته شده، نشان‌دهنده عدم انسجام تصوری در این نظریه است.

علم الهی و رب‌النوع: صفحه ۱۸۱

در صفحه ۱۸۱ جلد ششم، ملاصدرا به تبیین علم خدا به اشیاء می‌پردازد و دیدگاه افلاطونی را چنین نقل می‌کند: «الرابع ما ذهب إليه الأفلاطون الإلهي من إثبات الصور المفارقة والمثل العقلية وأنها علوم إلهية بها يعلم الله الموجودات كلها». در این دیدگاه، علم الهی به موجودات از رهگذر رب‌النوع‌ها تحقق می‌یابد. استاد فرزانه اما این تبیین را با نظریه خود ملاصدرا، یعنی علم اجمالی در عین تفصیلی، ناسازگار می‌دانند. این ناسازگاری، چونان شکافی در بنای فلسفی او، نشان‌دهنده چالشی عمیق در تطبیق نظریه افلاطونی با نظام حکمت متعالیه است.

تفصیل دیدگاه افلاطونیون: صفحه ۱۸۸

در صفحه ۱۸۸، ملاصدرا به تفصیل دیدگاه افلاطونیون درباره مثل عقلانی و صور الهی می‌پردازد و ادعا می‌کند که این نظریه را در جلد اول الاسفار با برهان تثبیت کرده است: «وهو وإن كان مذهباً مذكوراً عندنا ما قبول داريم مثل را حيث ذهبنا عنه وأحكمنا برهانه وشيدنا أركانه». استاد فرزانه اما این ادعا را بی‌پشتوانه می‌دانند و تأکید دارند که هیچ برهان محکمی در این زمینه ارائه نشده است. این نقد، چونان چراغی در تاریکی، ضعف استدلالی ملاصدرا را در این موضوع روشن می‌سازد.

بخش سوم: تناقضات و ابهامات در تبیین مثل

مثل افلاطونی و علم انفصالی: صفحه ۱۹۱

در صفحه ۱۹۱، ملاصدرا مثل افلاطونی را به‌عنوان بخشی از علم انفصالی معرفی می‌کند، که با اعیان ثابته، یعنی ظهورات اسماء و صفات الهی، ناسازگار است. استاد فرزانه این تناقض را برجسته می‌کنند و بیان می‌دارند که اگر مثل به‌عنوان علم انفصالی در نظر گرفته شود، در طبقه عرضی جای می‌گیرد و نمی‌تواند ظهور مستقیم اسماء الهی باشد. این ابهام، چونان گرهی در تار و پود نظام فلسفی ملاصدرا، انسجام آن را به چالش می‌کشد.

درنگ: ناسازگاری میان مثل به‌عنوان علم انفصالی و اعیان ثابته به‌عنوان ظهورات اسماء الهی، نقطه ضعفی اساسی در تبیین ملاصدرا از نظریه مثل است.

تکرار بحث مثل: صفحه ۱۹۷

در صفحه ۱۹۷، ملاصدرا بار دیگر به صور افلاطونی در ظرف علم الهی اشاره می‌کند و این بحث را تکرار می‌کند. استاد فرزانه این تکرار را نشانه‌ای از اصرار بی‌دلیل می‌دانند و تأکید دارند که به‌جای ارائه برهان‌های نو، ملاصدرا به تکرار ادعاهای پیشین اکتفا کرده است. این تکرار، چونان صدایی یکنواخت در سمفونی فلسفه، از جذابیت استدلالی می‌کاهد.

صور مفارقه و صور اسمائی: صفحه ۳۱۵

در صفحه ۳۱۵، ملاصدرا صور مفارقه را به‌عنوان صور اسماء الهی معرفی می‌کند: «وأما الصور المفارقة التي هي صور أسمائه تعالى عن عالم القضاء الأزلي… بل من الصفات الإلهية والحجب النورية». این تبیین، صور را در حوزه علم اتصالی قرار می‌دهد، که با دیدگاه پیشین او درباره علم انفصالی ناسازگار است. استاد فرزانه این تناقض را نشانه‌ای از عدم وضوح در جایگاه هستی‌شناختی مثل می‌دانند و آن را چونان آینه‌ای ترک‌خورده توصیف می‌کنند که تصویر حقیقت را مخدوش می‌سازد.

بخش چهارم: نقدهای کلی به نظریه مثل در اسفار

تکرار گسترده و فقدان دلیل

درس‌گفتار تأکید دارد که بحث مثل در الاسفار به‌صورت مکرر، مفصل و گاه خلاصه مطرح شده و هیچ موضوع دیگری در این اثر به این اندازه تکرار نشده است. با این حال، این تکرار با ارائه دلیل همراه نیست. استاد فرزانه این تکرار را چونان موجی بی‌وقفه می‌دانند که ساحل استدلال را درنمی‌نوردد. این نقد، بر اهمیت نوآوری و استدلال در فلسفه تأکید دارد و تکرار بی‌پشتوانه را نقطه ضعفی آشکار می‌شمارد.

درنگ: تکرار گسترده نظریه مثل در اسفار، بدون پشتوانه استدلالی، نشانه‌ای از ضعف برهانی در فلسفه ملاصدراست که شایسته تأمل و نقد است.

نقد به فقدان انضباط در آثار قدما

استاد فرزانه به نبود انضباط در آثار فلاسفه قدیم اشاره می‌کنند، که گاه یک بحث را در چند جا مطرح کرده و دلایل را در بخش‌های پراکنده ارائه داده‌اند. با این حال، در مورد ملاصدرا، حتی با بررسی کامل الاسفار، دلیلی برای نظریه مثل یافت نمی‌شود. این نقد، چونان آیینه‌ای است که ضعف‌های ساختاری آثار فلسفی قدما را بازمی‌تاباند و بر ضرورت نظام‌مندی در ارائه مباحث تأکید می‌ورزد.

نقد به استدلال‌های ضعیف

درس‌گفتار به برخی استدلال‌های ضعیف ملاصدرا اشاره می‌کند، از جمله ارجاع به آیاتی از قرآن کریم چون:

أَنزَلَ الحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ (سوره [مطلب حذف شد] : «آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است.»

وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ (سوره [مطلب حذف شد] : «و ما به‌سوی شما کتابی فرو فرستادیم که مایه یادآوری شماست.»

این آیات، به نزول مادی یا معنوی اشیاء اشاره دارند و ارتباط مستقیمی با نظریه مثل ندارند. همچنین، استدلال به نیاز عالم طبیعت به رب، گرچه در فلسفه اسلامی قابل بررسی است، دلیلی بر وجود مثل به‌عنوان صور مجرد نیست.

بخش پنجم: مفهوم رب‌النوع و رب‌الارباب

گفت‌وگوی استاد و شاگرد

درس‌گفتار به گفت‌وگویی میان استاد فرزانه و شاگرد می‌پردازد که در آن مفهوم رب‌النوع و ارتباط آن با رب‌الارباب بررسی می‌شود. شاگرد پیشنهاد می‌دهد که رب‌النوع‌ها جمعاً ارباب‌اند و خدا رب‌الارباب است. استاد فرزانه این دیدگاه را نقد کرده و بیان می‌دارند که رب به معنای مربّی است و همه موجودات نسبت به یکدیگر رب‌اند، مانند باران که رب زمین است یا خورشید که رب گیاه است. این مفهوم، چونان شبکه‌ای از روابط در عالم هستی، همه موجودات را در بر می‌گیرد.

درنگ: مفهوم رب‌النوع، در معنای عام رب به‌عنوان مربّی، نمی‌تواند به‌تنهایی نظریه مثل را تبیین کند، چرا که این مفهوم به همه موجودات تسری می‌یابد و محدود به صور مجرد نیست.

نقد به ادعای عالم مثل

استاد فرزانه ادعای وجود عالم مثل را، بدون ارائه دلیل، با داستان‌های خیالی چون «جابلقا و جابلسا» مقایسه می‌کنند. این مقایسه، چونان تلنگری است که ذهن را به سوی ضرورت استدلال در فلسفه سوق می‌دهد. ادعای وجود عالم مثل، بدون برهان، چونان جزیره‌ای خیالی است که در دریای معرفت جایی ندارد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۲۰۹ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با کاوشی عمیق در نظریه مثل افلاطونی در فلسفه ملاصدرا، به نقد اصرار و تعصب او در دفاع از این نظریه و فقدان استدلال‌های برهانی پرداخته است. ملاصدرا در الاسفار الاربعه، به‌ویژه در جلد ششم، بارها به این نظریه اشاره کرده و آن را با مفاهیمی چون رب‌النوع، اعیان ثابته و علم الهی پیوند داده است. با این حال، تناقضات در تبیین جایگاه هستی‌شناختی مثل، تکرار بی‌پشتوانه ادعاها و فقدان انضباط استدلالی، از نقاط ضعف این نظریه در نظام فلسفی اوست. این درس‌گفتار، چونان مشعلی فروزان، بر اهمیت برهان در فلسفه تأکید می‌ورزد و ضعف‌های استدلالی ملاصدرا را در این زمینه آشکار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی