در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 211

متن درس

 

تحلیل و تبیین اتحاد عاقل و معقول و نقد نظریه مثل افلاطونی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۱۱)

مقدمه

درس‌گفتار شماره ۲۱۱، ارائه‌شده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۷۹، به بررسی دو موضوع بنیادین در فلسفه اسلامی، یعنی اتحاد عاقل و معقول و نظریه مثل افلاطونی، اختصاص دارد. این درس‌گفتار، که در ادامه مباحث پیشین درباره مثل افلاطونی ارائه شده، با رویکردی نقادانه و عقل‌گرایانه، به رد وجود عالم مثل و عقل فعال به دلیل فقدان دلایل عقلی و شرعی پرداخته و ماهیت علم را به‌عنوان حقیقتی مجرد، غیرصوری و خلاق تبیین می‌کند. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر دیدگاه‌های صدرالدین شیرازی (ملاصدرا) و نقد آنها، این مباحث را با دقتی فلسفی ارائه کرده‌اند.

بخش نخست: نقد نظریه مثل افلاطونی و عقل فعال

ارتباط اتحاد عاقل و معقول با عقل فعال و مثل افلاطونی

درس‌گفتار با بحث اتحاد عاقل و معقول آغاز می‌شود، که به‌عنوان یکی از مسائل محوری فلسفه اسلامی، به وحدت میان فاعل ادراک (عاقل) و موضوع ادراک (معقول) اشاره دارد. این موضوع در فلسفه ملاصدرا از جایگاهی ویژه برخوردار است و به عقل فعال و نظریه مثل افلاطونی پیوند خورده است. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره این ارتباط را مورد نقد قرار داده و وجود عقل فعال و عالم مثل را به دلیل فقدان پشتوانه استدلالی رد می‌کنند.

درنگ: اتحاد عاقل و معقول، به‌عنوان محور فلسفه اسلامی، با نظریه مثل افلاطونی و عقل فعال پیوند خورده، اما فقدان دلایل عقلی و شرعی، این ارتباط را سست می‌سازد.

رد وجود عالم مثل

نظریه مثل افلاطونی، که به وجود صور مجرد و کلی در عالمی ورای عالم مادی قائل است، در فلسفه اسلامی محل مناقشه بوده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ دلیل عقلی یا شرعی برای اثبات وجود عالم مثل وجود ندارد. این دیدگاه با تمثیلی حقوقی تبیین شده است: همان‌گونه که ادعای مالکیت زمین بدون سند معتبر پذیرفتنی نیست، پذیرش عالم مثل بدون برهان عقلی یا شرعی نیز غیرعقلانی است.

این نقد، ریشه در ضرورت استدلال در فلسفه دارد. عقل می‌تواند به‌طور کلی به وجود موجودات غیرمادی قائل شود، اما شناسایی موجودات خاص، مانند عالم مثل، نیازمند شواهد معتبر است. فقدان این شواهد، نظریه مثل را از منظر فلسفی سست می‌کند.

درنگ: نظریه مثل افلاطونی به دلیل فقدان دلایل عقلی و شرعی، مانند ادعای مالکیت بدون سند، فاقد اعتبار فلسفی است.

رد مفهوم عقل فعال

عقل فعال، که در فلسفه مشائی به‌عنوان واسطه‌ای برای افاضه صور معقول به ذهن انسانی مطرح شده، نیز از سوی استاد فرزانه قدس‌سره مورد نقد قرار گرفته است. ایشان بیان می‌دارند که شناسایی عقل فعال در حوزه فلسفه ممکن نیست، مگر با استناد به دلایل شرعی، که چنین استنادی نیز وجود ندارد. این نقد، با تأکید بر عقل‌گرایی، نشان‌دهنده لزوم پشتوانه استدلالی برای پذیرش مفاهیم فلسفی است.

محدودیت عقل در شناسایی موجودات مجرد خاص

استاد فرزانه قدس‌سره تبیین می‌کنند که عقل توانایی استدلال به وجود موجودات غیرمادی به‌صورت کلی را دارد، اما شناسایی موجودات خاص، مانند جبرئیل، میکائیل، عقل فعال یا مثل، نیازمند استناد شرعی است. این تمایز، از خلط میان استدلال فلسفی و وحیانی جلوگیری می‌کند و بر محدودیت‌های عقل در حوزه‌های جزئی تأکید دارد.

اشکالات تصوری و استدلالی نظریه مثل

نظریه مثل از دو منظر تصوری و استدلالی دچار اشکال است. از منظر تصوری، ابهام در تعریف عقل فعال و مثل، و نبود اتفاق‌نظر درباره ماهیت و جایگاه آنها (طولی یا عرضی)، این نظریه را سست می‌سازد. از منظر استدلالی، فقدان صغری و کبری معتبر در استدلال‌های ارائه‌شده برای اثبات مثل، منطق این نظریه را مخدوش می‌کند.

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به گفت‌وگوی استاد و شاگرد، تأکید دارند که استدلال‌های مطرح‌شده فاقد ساختار منطقی معتبرند. این نقد، بر ضرورت انسجام مفهومی و استدلالی در فلسفه تأکید دارد، گویی که بنای فلسفه را بدون پایه‌های استوار نتوان برپا کرد.

درنگ: نظریه مثل افلاطونی از منظر تصوری دچار ابهام و از منظر استدلالی فاقد برهان معتبر است، که این امر آن را از اعتبار فلسفی ساقط می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست درس‌گفتار، با نقدی عمیق و عقل‌گرایانه، به رد نظریه مثل افلاطونی و عقل فعال پرداخته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر فقدان دلایل عقلی و شرعی، این مفاهیم را غیرقابل پذیرش دانسته و بر ضرورت استدلال در فلسفه تأکید کرده‌اند. این نقد، مانند نوری که تاریکی‌های ابهام را می‌زداید، فلسفه را به‌سوی روشنی استدلال رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: تبیین ماهیت علم و اتحاد عاقل و معقول

عالم علم به‌عنوان حقیقتی مستقل

استاد فرزانه قدس‌سره علم را نه صرفاً صفتی برای موجودات، بلکه عالمی مستقل معرفی می‌کنند، مشابه عالم ملائکه، عالم اسماء و صفات، یا عالم حیوانات. علم، حقیقتی پیچیده و غیرمادی است که در مراتب مختلف، از خداوند تا ملائکه، انسان و حیوانات، به‌صورت بسیط یا مرکب وجود دارد. این دیدگاه، علم را چون چشمه‌ای جوشان می‌داند که در هر مرتبه از وجود، جلوه‌ای متفاوت می‌یابد.

درنگ: علم، عالمی مستقل و حقیقتی غیرمادی است که در مراتب مختلف وجودی، از خداوند تا موجودات، جلوه‌ای پویا و خلاق دارد.

رد جوهر یا عرض بودن علم

در فلسفه ملاصدرا، علم گاه به‌عنوان صورت یا عرض تبیین شده است. اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و علم را حقیقتی مجرد و غیرصوری معرفی می‌کنند که نه جوهر است، نه عرض، و نه دارای ماهیت. این تبیین، علم را از قیود مادی و صوری آزاد می‌سازد، گویی که علم، پرتویی از حقیقت وجود است که در ظرف نفس تجلی می‌یابد.

علم به‌عنوان انکشاف و نور

علم، در نگاه استاد فرزانه قدس‌سره، انکشاف و نور است؛ حقیقتی مجرد که در مراتب مختلف وجودی، از خداوند تا موجودات، به‌صورت بسیط یا مرکب ظهور می‌یابد. این دیدگاه، علم را چون نوری می‌داند که تاریکی‌های جهل را می‌گشاید و حقیقت را در ظرف ادراک منعکس می‌کند.

علم به جسم بدون خصوصیات مادی

استاد فرزانه قدس‌سره تبیین می‌کنند که علم به جسم، فاقد خصوصیات مادی جسم، مانند طول، عرض، عمق، کم و کیف است. علم به جسم، حقیقتی علمی از جسم را در بر می‌گیرد، نه وجود خارجی آن را. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که حقیقت جسم را بدون قیود مادی بازمی‌نمایاند.

نقد دیدگاه ملاصدرا در جلد سوم اسفار

در صفحه ۳۰۵ جلد سوم اسفار، ملاصدرا علوم خیالی و حسی را غیرحلول در آلت ادراک می‌داند و آلات ادراک را به آینه تشبیه می‌کند:

أما العلوم الخيالية والحسية فهي عندنا غير حالة في آلة التخيل وآلة العلم… بل إنما تكون تلك الآلات كالمرائي والمظاهر لها لا محال ولا مواضع لها.

استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را تأیید می‌کنند، اما تأکید دارند که علم حتی صورت هم نیست و حقیقتی فراتر از ظهورات آینه‌مانند است. نفس، نه‌تنها مظهر علم، بلکه خالق آن است و علم را به‌صورت وجودی ایجاد می‌کند.

درنگ: نفس، خالق علم است و علم را نه به‌عنوان انعکاس، بلکه به‌صورت وجودی و خلاق ایجاد می‌کند.

قیام علم به نفس مانند قیام ممکنات به حق

ملاصدرا در صفحه ۳۰۵ اسفار بیان می‌کند:

والكل يقوم بنفس كقيام الممكنات بالباري.

این تشبیه، قیام علم به نفس را به قیام ممکنات به خداوند مشابه می‌داند، قیامی ظهوری و غیرحلولی. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را تأیید می‌کنند، اما تأکید دارند که علم فاقد صورت است و حقیقتی ایجادی است.

نقد دیدگاه ارتسامی علم

ملاصدرا در صفحه ۳۰۵ به دیدگاه مشهور درباره علوم عقلی اشاره می‌کند:

فالمشهور أن علومنا العقلية بالأشياء عبارة عن ارتسام صورها في نفوسنا.

استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و بیان می‌دارند که علم نه ارتسام است و نه صورت دارد. علم، حقیقتی خلاق و ایجادی است که فراتر از انعکاس صور خارجی است.

نقد دیدگاه فخر رازی

ملاصدرا در صفحه ۳۴۴ جلد سوم اسفار از فخر رازی نقل می‌کند:

قال: العلم والشعور حالة إضافية.

استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و علم را نه حالت، نه اضافی، و نه کیف می‌دانند. علم، حقیقتی وجودی است که از قیود سنتی فراتر می‌رود. ملاصدرا نیز دیدگاه فخر رازی را رکیک می‌داند:

إن كلام هذا القائل كمذهبه في غاية ركاكة.

این نقد، برتری رویکرد فلسفی ملاصدرا و استاد فرزانه قدس‌سره را بر دیدگاه‌های کلامی نشان می‌دهد.

علم به‌عنوان حضور ایجادی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه علوم حضوری‌اند و علم حصولی وجود ندارد. علم، مانند فیض الهی، حقیقتی پویا و خلاق است که به‌صورت دائمی در نفس ظهور می‌یابد. این دیدگاه، علم را چون دوربینی می‌داند که همواره در حال ثبت و خلق تصاویر وجودی است، حتی در خواب یا غفلت.

درنگ: علم، حقیقتی حضوری و ایجادی است که مانند فیض الهی، دائماً در نفس ظهور می‌یابد و از قیود صوری و اضافی آزاد است.

تبیین اتحاد عاقل و معقول

ملاصدرا در صفحه ۳۱۲ جلد سوم اسفار بیان می‌کند:

التعقل عبارة عن اتحاد الجوهر العاقل بالمعقول.

وی تعقل را اتحاد جوهر عاقل با معقول می‌داند و این مسئله را از غامض‌ترین مسائل فلسفی معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، ضمن تأیید اهمیت این مسئله، به اشکال دیدگاه صوری ملاصدرا اشاره کرده و تأکید دارند که علم فاقد صورت است.

غموض مسئله اتحاد عاقل و معقول

ملاصدرا این مسئله را حل‌نشده توسط فلاسفه اسلامی تا زمان خود می‌داند و ادعا می‌کند که حتی ابن‌سینا و دیگران نتوانسته‌اند آن را تبیین کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه صوری ملاصدرا، به‌دنبال ارائه تبیینی نوین از این مسئله هستند.

توجه ملاصدرا به خدا برای حل مسئله

ملاصدرا بیان می‌کند که با توجه و تضرع به خدا، به علم جدیدی در این زمینه دست یافته است:

فأفاض علينا في ساعة… علماً جديداً.

استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را تأیید می‌کنند، اما به نقد نتایج آن می‌پردازند، گویی که حقیقت علم، در پرتو الهام الهی، از قیود صوری رها می‌شود.

تقسیم صور به مادی و مجرد

ملاصدرا در پایان بیان می‌کند:

الصور الأشياء على قسمين: أحدهما صورة مادية… والأخرى صورة مجردة عن المادة.

این تقسیم‌بندی به تبیین اتحاد عاقل و معقول از طریق صور مجرد اشاره دارد. اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که علم فاقد صورت است، گویی که علم، نه صورتی در آینه، بلکه نوری است که از ذات نفس می‌تابد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم درس‌گفتار، با تبیین علم به‌عنوان حقیقتی مجرد، غیرصوری و خلاق، دیدگاه‌های سنتی را نقد کرده و علم را ظهوری ایجادی معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد مفاهیمی چون جوهر، عرض، صورت و اضافه در علم، و نقد دیدگاه‌های ملاصدرا و فخر رازی، علم را چون نوری پویا و بی‌قید می‌دانند که در ظرف نفس، حقیقت وجود را منعکس می‌کند.

نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۲۱۱، ارائه‌شده توسط استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با بررسی دو موضوع کلیدی فلسفه اسلامی، یعنی اتحاد عاقل و معقول و نظریه مثل افلاطونی، گامی بلند در جهت تبیین عقل‌گرایانه این مفاهیم برداشته است. در بخش نخست، با رد وجود عالم مثل و عقل فعال به دلیل فقدان دلایل عقلی و شرعی، بر اهمیت استدلال در فلسفه تأکید شده است. در بخش دوم، با تبیین علم به‌عنوان حقیقتی مجرد و غیرصوری، دیدگاه‌های سنتی نقد شده و علم به‌عنوان ظهوری خلاق و ایجادی معرفی گردیده است. این درس‌گفتار، مانند چراغی در مسیر فلسفه، راه را برای بازنگری در مفاهیم سنتی و ارائه تبیین‌هایی نوین هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی