در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 222

متن درس

 

کتاب بازنمایی حقیقت علم: تبیین شناخت‌شناسی وجودی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۲۲)

دیباچه

در گستره فلسفه و عرفان اسلامی، حقیقت علم چونان گوهری تابناک، جایگاهی محوری در حکمت متعالیه صدرالمتألهین دارد. این حقیقت، که در پیوند با وجود، نفس انسانی و عوالم متعالی معنا می‌یابد، نه‌تنها فرآیند شناخت را روشن می‌سازد، بلکه افق‌هایی نو در متافیزیک و شناخت‌شناسی می‌گشاید. درس‌گفتار شماره ۲۲۲ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و نقادانه، حقیقت علم را به‌عنوان تعینات نفسانی و در ارتباط با ملکه قدسیه و عوالم وجودی تبیین کرده و نقدی روش‌مند بر رویکردهای صوری و مادی به معرفت ارائه می‌دهد.

بخش نخست: حقیقت علم و تعینات نفسانی

دشواری وصول به حقیقت علم

حقیقت علم، چونان قله‌ای رفیع در ساحت وجود، واقعیتی است متعالی که وصول به آن دشوار و نیازمند تلاشی عمیق است. هرچند تصور این حقیقت ممکن باشد، فهم عمیق آن فراتر از ادراکات سطحی قرار دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، در این درس‌گفتار، با تأکید بر پیچیدگی این حقیقت، آن را فراتر از تصورات عادی و صوری معرفی می‌کنند. این دیدگاه، ریشه در حکمت متعالیه دارد که علم را نه‌تنها محصول ادراکات حسی یا عقلی، بلکه نتیجه پیوند وجودی نفس با حقایق عالم می‌داند. این دشواری، چونان راهی پرپیچ‌وخم، از مخاطب می‌طلبد که با سلوک فلسفی و عرفانی، به سوی فهم حقیقت گام بردارد.

درنگ: حقیقت علم، واقعیتی متعالی است که وصول به آن دشوار و نیازمند تلاشی فراتر از تصورات صوری است.

علم به‌عنوان تعینات نفسانی

علم، چونان جریانی زلال در ظرف نفس، به تعینات نفسانی تعریف می‌شود که با لحاظ حاکی نسبت به محاکی عالم هستی شکل می‌گیرد. این تعینات، شامل افعال، صفات و خصوصیات نفسانی‌اند که از طریق ارتباط نفس با حقایق عالم، معرفت را پدید می‌آورند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر نظریه اتحاد عاقل و معقول در حکمت متعالیه، علم را نتیجه پیوند وجودی نفس با عالم می‌دانند. این تعریف، چونان آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، نقش فعال نفس را در فرآیند شناخت برجسته می‌سازد و علم را فراتر از ادراکات صوری قرار می‌دهد.

درنگ: علم، تعینات نفسانی است که از پیوند وجودی نفس با حقایق عالم، در قالب رابطه حاکی-محاکی، شکل می‌گیرد.

توانایی نفس در اتصال به عالم

نفس انسانی، چونان دستگاهی گیرنده و فرستنده، توانایی اتصال به حقایق عالم را داراست. این اتصال، به معنای آگاهی و معرفت یافتن نفس نسبت به عوالم وجودی است که بالفعل در هستی حاضرند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این توانایی، نفس را آینه‌ای می‌دانند که می‌تواند تجلی‌گاه حقایق عالم شود. این دیدگاه، ریشه در اصل وحدت وجود در حکمت متعالیه دارد و نشان می‌دهد که معرفت، نتیجه وصول نفس به حقایق موجود در عالم است.

وجود بالفعل عوالم در هستی

عوالم وجودی، از جمله عوالم تجردی، ملائکه و صفات و افعال الهی، چونان جریانی دائمی در بستر هستی، به‌صورت بالفعل موجودند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این اصل، استدلال می‌کنند که این عوالم، مستقل از ادراک انسانی، در عالم جریان دارند و تنها نیازمند ارتباط نفس با آن‌ها هستند. این دیدگاه، چونان نوری که تاریکی‌های ابهام را می‌زداید، حضور دائمی حقایق متعالی را در هستی نشان می‌دهد.

درنگ: عوالم وجودی، از جمله عوالم تجردی و ملائکه، به‌صورت بالفعل در هستی موجودند و تنها نیازمند ارتباط نفس با آن‌ها هستند.

استعاره فرستنده و گیرنده

نفس انسانی، چونان دستگاهی فرستنده و گیرنده، قادر است با کانال‌های مختلف عالم ارتباط برقرار کند و حقایق را دریافت نماید. استاد فرزانه قدس‌سره، با این استعاره مدرن، توانایی بالقوه نفس را برای ادراک حقایق متعالی نشان می‌دهند. این ارتباط، مانند دریافت امواج موجود در عالم، نیازمند آگاهی و ابزار مناسب است. بدون فعال‌سازی این توانایی، نفس از دریافت حقایق محروم می‌ماند، مانند دستگاهی خاموش که امواج را نمی‌گیرد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این کتاب، با تبیین حقیقت علم به‌عنوان تعینات نفسانی، توانایی نفس در اتصال به عوالم وجودی را روشن ساخت. تأکید بر وجود بالفعل عوالم و استعاره فرستنده و گیرنده، نشان‌دهنده ظرفیت وجودی نفس برای دریافت معرفت است. این تحلیل، با ریشه در حکمت متعالیه، علم را فراتر از ادراکات صوری قرار داده و راه را برای کاوش در مراتب آگاهی و ملکه قدسیه هموار می‌سازد.

بخش دوم: مراتب آگاهی و قوای نفسانی

مراتب آگاهی نفس

آگاهی نفس، چونان سلسله‌مراتبی وجودی، در مراتب گوناگون ظاهر می‌شود: از آگاهی حیوانی (موش)، آگاهی انسانی عادی (گوش)، آگاهی کمال‌یافته (هوش)، تا آگاهی قدسی که فراتر از این مراتب است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تقسیم‌بندی، مراتب وجودی نفس را تبیین کرده و بر ضرورت ارتقای نفس به سوی مراتب متعالی تأکید می‌ورزند. این مراتب، چونان پله‌هایی به سوی قله معرفت، نشان‌دهنده ظرفیت بی‌کران نفس در ادراک حقایق‌اند.

درنگ: آگاهی نفس در مراتب موش، گوش، هوش و قدسی ظاهر می‌شود و ارتقای نفس به مراتب متعالی، کلید وصول به معرفت است.

قلب‌ها، گوش‌ها و چشم‌های نامتناهی

نفس انسانی، چونان گنجینه‌ای بی‌کران، دارای قلب‌ها، گوش‌ها و چشم‌های نامتناهی است که به دلیل غفلت و تعطیلی، از ادراک حقایق محروم مانده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با ارجاع ضمنی به آیات قرآن کریم، این قوای نفسانی را توانایی‌های بالقوه‌ای می‌دانند که در صورت جلا و بیداری، به دریافت حقایق متعالی منجر می‌شوند. این دیدگاه، مانند کلیدی که درهای معرفت را می‌گشاید، بر ضرورت تهذیب نفس تأکید دارد.

آیه عدم فقه قلب‌ها

لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا (اعراف: [مطلب حذف شد] : «آنان را دل‌هایی است که با آن نمی‌فهمند، و گوش‌هایی است که با آن نمی‌شنوند، و چشم‌هایی است که با آن نمی‌بینند.»

این آیه، چونان آینه‌ای که حقیقت غفلت را بازمی‌تاباند، تعطیلی قوای نفسانی را به دلیل عدم جلا و بیداری نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به این آیه، استدلال می‌کنند که قلب‌ها، گوش‌ها و چشم‌های انسانی، به معنای قوای ادراکی نفس‌اند که در صورت غفلت، از فهم، شنیدن و دیدن حقایق محروم می‌مانند.

درنگ: تعطیلی قوای نفسانی، نتیجه غفلت است که نفس را از ادراک حقایق محروم می‌سازد.

استعاره رادیوی خاموش

نفس انسانی، مانند رادیویی خاموش، در حالت غفلت از دریافت امواج حقایق عالم محروم است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این استعاره، بر ضرورت روشن‌سازی قوای نفسانی برای اتصال به عوالم متعالی تأکید می‌ورزند. این خاموشی، چونان گرد و غباری بر دستگاه وجود، مانع از دریافت معارف الهی می‌شود و نیازمند جلا و بیداری است.

نفس در حالت جمع و رها

نفس انسانی، در حالت جمع، چونان مشتی بسته و محدود است، اما در حالت رها، مانند دشتی بی‌کران، توانایی ادراک کل هستی را دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تشبیه، ظرفیت وجودی نفس را برای دریافت حقایق نامتناهی نشان می‌دهند. این دیدگاه، مانند دری که به سوی بی‌کران هستی گشوده می‌شود، بر اهمیت بیداری نفسانی تأکید دارد.

درنگ: نفس در حالت جمع، محدود است، اما در حالت رها، مانند دشتی وسیع، قادر به ادراک کل هستی است.

آیه ختم بر قلب‌ها

خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ (بقره: [مطلب حذف شد] : «خداوند بر دل‌ها و گوش‌هایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده‌ای است.»

این آیه، چونان نوری که تاریکی غفلت را روشن می‌سازد، بسته شدن قوای نفسانی را به دلیل انسداد و غفلت نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به این آیه، استدلال می‌کنند که مهر زدن بر قلب، گوش و چشم، نتیجه محرومیت از ادراک حقایق به دلیل عدم تهذیب نفس است.

تفاوت قلب‌ها در جلا و ظهور

هسته مرکزی وجود انسان، در همه افراد یکسان است، اما تفاوت در میزان جلا، ظهور و باز شدن آن است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، تأکید می‌کنند که ذات نفس انسانی، چونان گوهری یکسان، در همه موجود است، اما جلا و بیداری آن، مراتب مختلف آگاهی را پدید می‌آورد. این دیدگاه، مانند آیینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، بر نقش سلوک در ارتقای نفس تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین مراتب آگاهی نفس و قوای نفسانی، ظرفیت بی‌کران نفس انسانی را برای دریافت معرفت نشان داد. استناد به آیات قرآن کریم، استعاره رادیوی خاموش و تشبیه نفس به مشت و دشت، عمق این تحلیل را روشن ساخت. تأکید بر جلا و بیداری نفس، راه را برای بررسی ملکه قدسیه و ارتباط با عوالم متعالی هموار می‌سازد.

بخش سوم: ملکه قدسیه و معرفت متعالی

مراتب ارتباط با عالم

ارتباط نفس با عالم، چونان سلسله‌مراتبی وجودی، از راه‌های صوری (موش، گوش، هوش) تا راه‌های قدسی امتداد می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این طبقه‌بندی، مراتب ارتباط را از ادراکات حسی و عقلی تا اتصال به عوالم متعالی تبیین می‌کنند. ارتباط صوری، از طریق ابزارهای مادی و عقلی مانند درس و بحث شکل می‌گیرد، اما ارتباط قدسی، از طریق ملکه قدسیه و فیض الهی محقق می‌شود.

درنگ: ارتباط نفس با عالم، از مراتب صوری تا قدسی امتداد می‌یابد و معرفت متعالی از طریق ملکه قدسیه حاصل می‌شود.

محدودیت روش‌های صوری

روش‌های صوری، مانند درس و بحث، چونان سکوهای پرتاب، مقدماتی برای حرکت به سوی معرفت‌اند، اما به‌تنهایی کافی نیستند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این روش‌ها، استدلال می‌کنند که علوم صوری، اگرچه لازم‌اند، اما نمی‌توانند به تنهایی انسان را به حقایق متعالی برسانند. این دیدگاه، مانند نوری که مسیر حقیقت را روشن می‌سازد، بر ضرورت فراتر رفتن از ابزارهای صوری تأکید دارد.

راه انبیا و اولیا

انبیا و اولیا، هرچند از روش‌های صوری به‌عنوان مقدمه بهره بردند، اما معرفت آن‌ها از طریق اتصال مستقیم به عوالم متعالی و عنایات الهی حاصل شد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، تمایز میان معرفت عادی و معرفت قدسی را روشن ساخته و بر نقش فیض الهی در وصول به حقیقت تأکید می‌ورزند.

ارجاع به اسفار و ملکه قدسیه

صدرالمتألهین، در جلد سوم اسفار اربعه (صفحه ۳۸۴)، ملکه قدسیه را حالتی می‌داند که در آن، مسائل نظری برای صاحب آن مانند بدیهیات ادراک می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره، با ارجاع به این بخش، استدلال می‌کنند که ملکه قدسیه، نتیجه اتصال نفس به مبادی متعالی و دریافت فیض الهی است. این توانایی، چونان نوری که معارف را روشن می‌سازد، نظریات را به بدیهیات تبدیل می‌کند.

درنگ: ملکه قدسیه، حالتی است که نظریات را به بدیهیات تبدیل کرده و نتیجه اتصال نفس به مبادی متعالی است.

ادراک بدون سبب ظاهری

صاحب ملکه قدسیه، معارف را بدون نیاز به اسباب ظاهری، مانند بدیهیات، ادراک می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل از صدرالمتألهین، این ادراک را نتیجه فیض پنهانی الهی می‌دانند که بدون واسطه‌های مادی، در نفس ظاهر می‌شود. این دیدگاه، مانند جریانی زلال، بر نقش عنایت الهی در معرفت قدسی تأکید دارد.

سبب باطنی در معرفت

معرفت قدسی، از اسباب باطنی، مانند جبرئیل، ناشی می‌شود که به‌صورت پنهانی و ظریف عمل می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، تعلیم جبرئیل را ظریفی توصیف می‌کنند که بدون نیاز به توجه ظاهری نفس، معرفت را به آن افاضه می‌کند. این تعلیم، چونان نسیمی که در سکوت می‌وزد، نفس را به سوی حقایق متعالی هدایت می‌کند.

نقد علم صوری

علم صوری، که به ابزارهای مادی مانند کاغذ و قلم وابسته است، چونان زنجیری کهنه، انسان را در استضعاف نگه می‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی قاطع، استدلال می‌کنند که این نوع علم، اگر به‌تنهایی دنبال شود، انسان را از اتصال به حقایق متعالی محروم می‌سازد. این نقد، مانند آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، بر ضرورت فراتر رفتن از علوم صوری تأکید دارد.

درنگ: علم صوری، به دلیل وابستگی به ابزارهای مادی، انسان را در استضعاف نگه داشته و از حقایق متعالی محروم می‌سازد.

غفلت نفس از حقایق

نفس انسانی، چونان دستگاهی خاک‌گرفته، به دلیل غفلت از دریافت حقایق عالم محروم است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این استعاره، غفلت را مانعی برای اتصال به عوالم متعالی می‌دانند. این خاک‌گرفتگی، مانند بتونی که بر قلب ریخته شده، نفس را از دریافت معارف الهی بازمی‌دارد.

نقش تهجد و تقوا

تهجد، تقوا و عبادت، چونان ابزارهایی برای شکستن موانع نفسانی، نفس را برای دریافت حقایق آماده می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این اعمال، استدلال می‌کنند که این ابزارها، با فشار بر نفس، آن را از غفلت خارج کرده و به سوی اتصال با عوالم متعالی هدایت می‌کنند.

ظرافت تعلیم جبرئیل

تعلیم جبرئیل، چونان نسیمی ظریف و پنهانی، معرفت را به نفس افاضه می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل از صدرالمتألهین، این تعلیم را فراتر از روش‌های صوری و در حالت غفلت یا حتی خواب ممکن می‌دانند. این ظرافت، مانند نوری که در تاریکی می‌درخشد، نفس را به سوی حقایق هدایت می‌کند.

درنگ: تعلیم جبرئیل، به‌صورت ظریف و پنهانی، معرفت را به نفس افاضه کرده و فراتر از روش‌های صوری عمل می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین ملکه قدسیه و معرفت متعالی، نقش اتصال نفس به مبادی متعالی را روشن ساخت. نقد علم صوری، تأکید بر نقش تهجد و تقوا، و تبیین تعلیم جبرئیل، نشان‌دهنده عمق این تحلیل در شناخت‌شناسی عرفانی است. این دیدگاه، با ریشه در حکمت متعالیه، راه را برای نقد روش‌های صوری و ارائه فلسفه‌ای پویا هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقد روش‌های صوری و بازسازی شناخت‌شناسی

نقد روش‌های عقب‌مانده

روش‌های صوری، مانند درس و بحث، چونان ابزارهایی ابتدایی، در برابر حقایق متعالی عالم ناکارآمدند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تشبیه این روش‌ها به ابزارهای «عصر حجری»، بر محدودیت آن‌ها در وصول به معرفت حقیقی تأکید می‌ورزند. این روش‌ها، اگرچه مقدماتی لازم‌اند، اما نمی‌توانند به تنهایی انسان را به حقیقت برسانند.

حیرت اولیا از فیض الهی

اولیا خدا، از شدت فیض‌های الهی، چونان مسافرانی در برابر اقیانوسی بی‌کران، حیران می‌شوند و گاهی از این فیض‌های مداوم خسته می‌گردند. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، عظمت معرفت قدسی و تأثیر آن بر نفس را نشان می‌دهند. این حیرت، مانند شعله‌ای که قلب را روشن می‌سازد، نشانه اتصال مداوم به مبادی متعالی است.

نقد تمایز غیب و شهادت

صدرالمتألهین تمایز میان ابراز از باطن به ظاهر (برای انبیا) و از غیب به شهادت (برای اولیا) را مطرح کرده، اما استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را بی‌اساس می‌دانند. آن‌ها استدلال می‌کنند که غیب و شهادت در اصل یکی‌اند و ابراز فیض برای انبیا و اولیا یکسان است. این نقد، مانند نوری که ابهامات را می‌زداید، وحدت وجودی فیض الهی را روشن می‌سازد.

درنگ: تمایز میان غیب و شهادت بی‌اساس است و ابراز فیض الهی برای انبیا و اولیا یکسان است.

آیه عبادت تا یقین

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (حجر: [مطلب حذف شد] : «و پروردگارت را بپرست تا یقین به تو آید.»

این آیه، چونان کلیدی که درهای معرفت را می‌گشاید، یقین را حالتی الهی می‌داند که از جانب خدا به بنده عطا می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به این آیه، استدلال می‌کنند که یقین، دادني است و نه گرفتني، و عبادت، زمینه‌ساز دریافت این فیض الهی است.

علم به‌عنوان افاضه الهی

علم، چونان نوری که از آسمان حقیقت ساطع می‌شود، نتیجه افاضه الهی است که خدا به هر کس بخواهد در قلبش می‌اندازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، علم را فراتر از تلاش‌های صوری و مادی معرفی کرده و بر نقش عنایت الهی در معرفت تأکید می‌ورزند.

درنگ: علم، نتیجه افاضه الهی است که به‌صورت غیرقابل پیش‌بینی در قلب انسان قرار می‌گیرد.

نقش انسان در دریافت علم

انسان، مانند نگهبانی که در کمین حقیقت نشسته، باید فرستنده نفسانی خود را روشن کند تا حقایق را دریافت نماید. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تشبیه، نقش تهذیب، عبادت و بیداری نفسانی را در آماده‌سازی نفس برای دریافت معرفت برجسته می‌سازند.

استضعاف به دلیل علم صوری

انسانی که به علم صوری محدود شود، چونان اسیری در بند ماده، از حقایق متعالی محروم می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی صریح، این استضعاف را نتیجه غفلت از امکانات وجودی نفس و وابستگی به ابزارهای مادی می‌دانند.

حکایت بهلول و خلیفه

حکایت بهلول، که قصر خلیفه را به خرابه‌ای در برابر عالم بالا تشبیه می‌کند، چونان آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، محدودیت‌های مادی را در برابر حقایق متعالی نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل این حکایت، غفلت انسان از عالم بالا را نقد کرده و او را به توجه به حقایق متعالی دعوت می‌کنند.

آیه رزق در آسمان

وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ (ذاریات: [مطلب حذف شد] : «و در آسمان روزی شما و آنچه به شما وعده داده شده است، قرار دارد.»

این آیه، چونان نوری که از آسمان حقیقت ساطع می‌شود، منشأ آسمانی رزق و معرفت را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به این آیه، عالم پایین را صرفاً محل کشت‌وکار دانسته و بر ضرورت اتصال به مبادی متعالی تأکید می‌ورزند.

درنگ: رزق و معرفت، منشأ آسمانی دارند و عالم پایین، صرفاً محل کشت‌وکار برای دریافت فیض است.

نقد صرف وقت بر علم صوری

اولیا خدا، چونان پرندگانی که در آسمان حقیقت پرواز می‌کنند، وقت زیادی صرف علم صوری نکردند، زیرا معرفت آن‌ها از عالم بالا ناشی می‌شد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، بر محدودیت علوم صوری و ضرورت اتصال به مبادی متعالی تأکید می‌ورزند.

اهمیت بیداری و آرامش

انسان، مانند مسافری در مسیر حقیقت، باید با آرامش و بیداری، خود را برای دریافت فیض الهی آماده کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، فعالیت‌های بیش از حد مادی را مانعی برای دریافت حقایق دانسته و بر ضرورت تعادل در سلوک عرفانی تأکید می‌کنند.

بیداری اولیا در بی‌کاری

بی‌کاری اولیا خدا، چونان هوشیاری در برابر عالم بالا، پر از فعالیت معنوی و دریافت فیض است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، بی‌کاری اولیا را نوعی پر‌کاری معنوی دانسته که نفس را به سوی اتصال با حقایق متعالی هدایت می‌کند.

درنگ: بی‌کاری اولیا، نوعی پر‌کاری معنوی است که نفس را به سوی اتصال با عالم بالا هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد روش‌های صوری و تأکید بر معرفت متعالی، چارچوبی نوین برای شناخت‌شناسی فلسفی ارائه داد. استناد به آیات قرآن کریم، حکایت بهلول، و تحلیل حیرت اولیا، عمق این دیدگاه را نشان داد. تأکید بر بیداری و آرامش، راه را برای ارائه فلسفه‌ای پویا و متعالی هموار ساخت.

نتیجه‌گیری کلی

این کتاب، با بازنمایی درس‌گفتار شماره ۲۲۲ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، حقیقت علم را در چارچوب حکمت متعالیه و شناخت‌شناسی عرفانی تبیین کرد. با تعریف علم به‌عنوان تعینات نفسانی، تأکید بر توانایی نفس در اتصال به عوالم متعالی، و نقد روش‌های صوری، این نوشتار چارچوبی منسجم برای فهم معرفت ارائه داد. استناد به آیات قرآن کریم، ارجاع به اسفار صدرالمتألهین، و تحلیل ملکه قدسیه، نشان‌دهنده عمق این دیدگاه است.

با نظارت صادق خادمی