متن درس
استجماع: ظرف تمرکز قوای نفسانی و سیر در مراتب وجودی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۶)
دیباچه
استجماع، چونان گوهری در سپهر فلسفه و عرفان اسلامی، ظرفی است که قوای نفسانی را در خود متمرکز ساخته و به سالک امکان میدهد تا در مسیر علم، عبادت، و سلوک به سوی حقایق متعالی گام بردارد. درسگفتار شماره ۲۲۶، با محوریت شناختشناسی و اتحاد عالم و معقول، به تبیین استجماع بهعنوان فرآیند جمعآوری قوای نفسانی پرداخته و مراتب آن را از علمی و ارادی تا نفسی، ربوبی، و لدنی بررسی میکند. این درسگفتار، با تأکید بر ضرورت سلامت مزاج، معرفت نفس، و هدایت مربی، استجماع را کلید انکشاف حقایق وجودی و رسیدن به فناء ذاتی معرفی میکند.
بخش نخست: مبانی استجماع و ضرورت آن
کاربرد عملی مباحث علمی
مباحث علمی، بدون پیوند با ساحت عمل، چونان نهالی بیریشهاند که از باروری بازمیمانند. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که علم، تنها در صورتی کارگشاست که در زندگی عملی سالک و عالم متجلی شود. گفتارهای صرفاً نظری، هرچند عمیق، بدون تأثیر بر نفس و جامعه، ناقص میمانند. این دیدگاه، ریشه در فلسفه عملی اسلامی دارد که علم را در خدمت تهذیب نفس و اصلاح جامعه میداند.
واردات و صادرات در استجماع
استجماع، چونان ظرفی است که دو جریان حیاتی را در خود جای میدهد: واردات، که شامل تغذیه جسمی و معنوی است، و صادرات، که اعمال و انکشافات نفسانی را در بر میگیرد. درسگفتار، این دو جریان را بنیان استجماع دانسته و بر ضرورت تعادل میان آنها تأکید میورزد. واردات، چونان آبی است که به نهال نفس حیات میبخشد، و صادرات، چونان میوههایی است که از این نهال به بار مینشیند.
قوت اراده، محور استجماع
قوت اراده، چونان موتور محرکی است که قوای نفسانی را به سوی تمرکز هدایت میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون ارادهای نیرومند، استجماع ممکن نیست، زیرا پراکندگی قوا، مانع از جمعآوری آنها در یک نقطه میشود. این دیدگاه، ریشه در عرفان اسلامی دارد که اراده را کلید تهذیب نفس و سلوک میداند.
استجماع، ظرف تمرکز قوای نفسانی
استجماع، ظرفی است که تمامی قوای نفسانی، از جسمانی تا روحانی، در آن متمرکز میشوند. این فرآیند، نه تنها در عبادت و مطالعه، بلکه در امور روزمره مانند خوردن و آشامیدن نیز ضروری است. درسگفتار، استجماع را حالتی توصیف میکند که در آن، ذهن و بدن در هماهنگی کامل عمل میکنند، گویی تمامی قوا در یک نقطه به هم میپیوندند و از پراکندگی مصون میمانند.
استجماع در فعالیتهای روزمره
استجماع در خوردن و آشامیدن، به معنای حضور کامل ذهن و بدن در لحظه است. استاد فرزانه تأکید دارند که پراکندگی ذهن در حین خوردن، مانع از تحقق استجماع شده و قوای نفسانی را به هدر میدهد. این فرآیند، چونان آیینهای است که هماهنگی میان جسم و روح را بازتاب میدهد و از آشوب ذهن جلوگیری میکند.
دشواری استجماع
استجماع، چونان بسیج سپاهی عظیم، فرآیندی دشوار است که نیازمند آمادهباش کامل قوای نفسانی است. درسگفتار، این دشواری را با مثالی از آمادهباش نظامی مقایسه کرده و تأکید دارد که تمرکز مداوم قوا، حتی در سطح یک کشور، تحلیلبرنده است، چه رسد به یک فرد. این دیدگاه، پیچیدگی استجماع را در سلوک عرفانی نشان میدهد.
بخش دوم: سلامت مزاج و استجماع
سلامت مزاج، پیشنیاز استجماع
سلامت مزاج، چونان بنیانی استوار، شرط لازم برای تحقق استجماع است. استاد فرزانه تأکید دارند که جسم ناسالم یا ضعیف، قوای نفسانی را از تمرکز بازمیدارد. بیماری، رخوت، یا ضعف جسمانی، مانع از آن میشود که نفس در ظرف استجماع به هماهنگی کامل برسد.
موانع سلامت مزاج
پرخوری، بدخوری، و کمخوری، چونان موانعی در مسیر رودخانه استجماع، سلامت مزاج را مختل کرده و تمرکز قوای نفسانی را دشوار میسازند. درسگفتار، این عوامل را بهعنوان آفاتی معرفی میکند که به جسم و نفس آسیب زده و از تحقق استجماع جلوگیری میکنند.
سلامت مزاج انبیا
انبیا، چونان قلههای رفیع عالم خلقت، همگی از سلامت کامل مزاج برخوردار بودند. استاد فرزانه تأکید دارند که هرگونه نقص جسمانی در انبیا با مقام متعالی نبوت ناسازگار است و صحت دینی ندارد. این دیدگاه، جایگاه والای انبیا را در فلسفه و عرفان اسلامی نشان میدهد.
سلامت مزاج برای علما و طلاب
سلامت مزاج، برای علما و طلاب، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید. درسگفتار تأکید دارد که بدون صحت جسم، استعدادهای نفسانی و مشاعر طلاب نمیتوانند بهدرستی فعال شوند. این شرط، مقدم بر مدارک تحصیلی یا پیشینه خانوادگی است.
تعادل قوای نفسانی و جسمانی
تعادل قوای نفسانی و جسمانی، چونان ترازویی دقیق، از مدارک تحصیلی یا پیشینه خانوادگی مهمتر است. استاد فرزانه تأکید دارند که معیارهای ظاهری، در برابر سلامت و تعادل قوا، از ارزش کمتری برخوردارند، زیرا استجماع به هماهنگی درونی نفس وابسته است.
تأثیر بیماری بر استجماع
بیماری یا ضعف جسمانی، چونان سدی در برابر جریان استجماع، مانع از تمرکز قوای نفسانی میشود. درسگفتار تأکید دارد که جسم ناسالم، ظرف استجماع را مختل کرده و سالک را از رسیدن به هماهنگی کامل بازمیدارد.
تغذیه مناسب و امساک
تغذیه مناسب، چونان سوختی است که موتور استجماع را به حرکت درمیآورد. استاد فرزانه تأکید دارند که غذای نامناسب یا یکسان برای همه، به استجماع آسیب میرساند. امساک، به معنای پرهیز از زیادهروی در تغذیه است، نه محرومیت کامل که به ضعف جسم منجر شود.
بخش سوم: شناخت و مدیریت قوای نفسانی
شناخت قوای نفسانی
شناخت توانمندیها و نواقص قوای نفسانی، چونان نقشهای است که سالک را در مسیر استجماع هدایت میکند. درسگفتار تأکید دارد که سالک باید نقاط قوت و ضعف خود را در حافظه، استعداد، اراده، و تفکر بشناسد تا از لغزش در مسیر استجماع جلوگیری کند.
بازدهی و بازيابی قوا
سالک، چونان کشاورزی دانا، باید بازدهی و بازيابی قوای خود را ارزیابی کند تا نقاط قوت و ضعف را شناسایی نماید. این ارزیابی، به مدیریت بهتر قوا در فرآیند استجماع کمک کرده و به معرفت نفس مرتبط است.
رفع نواقص قوای نفسانی
رفع نواقص قوای نفسانی، چونان ترمیم شکافهای یک ظرف، برای تحقق کامل استجماع ضروری است. درسگفتار تأکید دارد که حتی یک نقص کوچک، مانند ضعف حافظه یا اراده، میتواند استجماع را مختل کند، لذا تهذیب و تقویت قوا لازم است.
مدیریت هوشمندانه قوا
استجماع، چونان هدایت سپاهی منظم، نیازمند مدیریت هوشمندانه قواست. استاد فرزانه تأکید دارند که سالک باید قوای خود را در مواقع خاص، مانند عبادت و مطالعه، متمرکز کند و در مواقع دیگر رها سازد تا از فرسودگی جلوگیری شود. این تعادل، کلید پایداری استجماع است.
بخش چهارم: مراتب استجماع و انکشافات آن
مراتب استجماع: دانی، متوسط، عالی
استجماع، چونان نردبانی با پلههای گوناگون، دارای مراتب دانی، متوسط، و عالی است. درسگفتار، این مراتب را به تنوع ظرفیتهای نفسانی سالکان نسبت داده و تأکید دارد که هر مرتبه، به درجهای از تمرکز و انکشاف منجر میشود.
استجماع دفعی، تدریجی، و دائمی
استجماع، از نظر زمانی، به سه نوع دفعی، تدریجی، و دائمی تقسیم میشود. استجماع دائمی، چونان قلهای رفیع، مختص کملین است که قوای آنها بهطور کامل با استجماع هماهنگ شده و به حالتی پایدار رسیده است.
استجماع علمی و ارادی
استجماع، چونان دو بال پرندهای در حال پرواز، به دو نوع علمی و ارادی تقسیم میشود. استجماع علمی، در قوت فکری و کشف حقایق علمی متجلی است، در حالی که استجماع ارادی، در فعلیت اراده و اعمال خارقالعاده ظاهر میشود.
استجماع لقمان در قرآن کریم
لقمان، چونان نمونهای درخشان در قرآن کریم، مصداق استجماع علمی است که به بیان حقایق اخلاقی و علمی، مانند نصایح به فرزندش، محدود میشود. درسگفتار، او را به دلیل فقدان اعجاز، از استجماع ارادی متمایز میداند.
وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ [مطلب حذف شد] : «و بهراستی به لقمان حکمت دادیم که برای خدا شکر کن.» (لقمان: ۱۲)
این آیه، حکمت لقمان را بهعنوان مصداق استجماع علمی تأیید میکند که در شکر و نصایح اخلاقی متجلی است.
درنگ: لقمان، نمونه استجماع علمی است که به بیان حقایق اخلاقی و علمی محدود میشود.استجماع موسی و عیسی در قرآن کریم
موسی و عیسی، چونان ستارگانی در آسمان نبوت، نمونههای استجماع ارادیاند که با اعجازاتی مانند ید بیضا و احیای مردگان همراهاند. این استجماع، به دلیل تأثیر عملی و خارقالعاده، از استجماع علمی لقمان متمایز است.
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ * وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ [مطلب حذف شد] : «پس عصایش را انداخت، ناگهان آن اژدهایی آشکار شد. و دستش را بیرون آورد، ناگهان برای بینندگان سفید [و درخشان] بود.» (شعراء: ۳۲-۳۳)
این آیات، ید بیضا و عصای موسی را بهعنوان مصادیق استجماع ارادی نشان میدهند که به اعجاز عملی منجر شده است.
درنگ: موسی و عیسی، نمونههای استجماع ارادیاند که با اعجازاتی مانند ید بیضا و احیای مردگان متجلی میشوند.استجماع جامع
استجماع جامع، چونان اوج قلهای که دو دامنه علمی و ارادی را در بر میگیرد، ترکیبی از استجماع علمی و ارادی است. این مرتبه، مختص نوادر اولیا، از جمله معصومین و برخی غیرمعصومین، است که در علم و عمل به کمال میرسند.
درنگ: استجماع جامع، ترکیبی از استجماع علمی و ارادی است که در نوادر اولیا متجلی میشود.ابداع در اولیای استجماعی
اولیای استجماعی، چونان چشمههایی جوشان، به ابداع معارف و اعمال متمایلاند. درسگفتار تأکید دارد که برای آنها، خلق جدید آسانتر از تکرار یا نقل اخبار است، زیرا حیات، کلام، و عملشان از تازگی و پویایی برخوردار است.
درنگ: اولیای استجماعی به ابداع معارف و اعمال متمایلاند و تکرار برای آنها دشوارتر از خلق جدید است.ابداع در کلام امام صادق (ع)
امام صادق (ع)، چونان خورشیدی در آسمان معرفت، نمونهای از ابداع در کلام است. درسگفتار تأکید دارد که نقل ایشان از پیامبر (ص)، صرفاً برای جدال احسن با خصم است، نه نیاز به سند، زیرا کلامشان از استقلال معرفتی برخوردار است.
درنگ: کلام امام صادق (ع) ابداعی است و نقل از پیامبر (ص) برای جدال احسن است، نه نیاز به سند.بخش پنجم: مراتب متعالی استجماع و سیر نوری
هبات نفسی
هبات نفسی، چونان گشایش دریچهای در نفس سالک، به انکشاف حقایق عالم ملک و ملکوت در درون او منجر میشود. درسگفتار، این مرتبه را حالتی میداند که حجابهای وجودی کنار رفته و سالک حقیقت را در نفس خود عیان میبیند.
درنگ: هبات نفسی، انکشاف حقایق عالم ملک و ملکوت در نفس سالک است که حجابها را برمیدارد.حقایق ربوبی
حقایق ربوبی، چونان سیری در افقهای بیکران عالم، به انکشاف حقایق وجودی فراتر از نفس منجر میشود. درسگفتار، این مرتبه را سیر افاقی سالک میداند که در آن، عالم خارج برای او آشکار میشود.
درنگ: حقایق ربوبی، سیر افاقی سالک است که به انکشاف حقایق عالم خارج منجر میشود.استجماع لدنی
استجماع لدنی، چونان قلهای در سپهر معرفت، انکشاف امور غیرموجود، مانند وقایع آینده، را نزد حق متجلی میسازد. درسگفتار، این مرتبه را بالاترین درجه استجماع میداند که سالک در آن، به علم الهی متصل میشود.
درنگ: استجماع لدنی، انکشاف امور غیرموجود نزد حق است که بالاترین مرتبه استجماع را تشکیل میدهد.سیر نوری و ظرف اجلالی
سیر نوری، چونان پروازی در آسمان اسما و صفات الهی، مرحلهای است که سالک پس از استجماع لدنی به آن میرسد. درسگفتار، این سیر را در ظرف اجلالی متجلی میداند که در آن، سالک به کمال سیر اسمائی و صفاتی دست مییابد.
درنگ: سیر نوری، پرواز در اسما و صفات الهی است که در ظرف اجلالی به کمال میرسد.فناء ذاتی و وحدت
فناء ذاتی، چونان اوج سلوک که سالک در ذات حق فانی میشود، نتیجه سیر نوری است. درسگفتار، این مرتبه را با سیر در وحدت و احدیت مرتبط دانسته و تأکید دارد که فناء واحدی به فناء ذاتی منجر میشود.
درنگ: فناء ذاتی، نتیجه سیر نوری و سیر در وحدت است که به احدیت و فناء کامل منجر میشود.امکان سلوک برای غیرمعصوم
سلوک تا فناء ذاتی، چونان راهی باز، برای غیرمعصومین نیز ممکن است، مشروط بر صحت مسیر و هدایت مربی. درسگفتار تأکید دارد که این امکان، به عمومیت سلوک عرفانی اشاره دارد و با تهذیب نفس و هدایت صحیح محقق میشود.
درنگ: سلوک تا فناء ذاتی برای غیرمعصومین نیز ممکن است، مشروط بر صحت مسیر و هدایت مربی.نقد انانیت
انانیت، چونان سایهای تاریک، مانع سلوک در مراتب پایین است. درسگفتار تأکید دارد که خودبینی، ناشی از زیادهرویهای نفسانی، در مراتب متعالی مانند فناء ذاتی جایی ندارد و با تهذیب نفس رفع میشود.
درنگ: انانیت، مانعی در مراتب پایین سلوک است و در مراتب متعالی جایی ندارد.جمعبندی
درسگفتار شماره ۲۲۶، با تبیین استجماع بهعنوان ظرف تمرکز قوای نفسانی، به نقش محوری آن در سلوک علمی، عبادی، و عرفانی پرداخته است. این درسگفتار، با تقسیم استجماع به مراتب علمی، ارادی، نفسی، ربوبی، و لدنی، سلسلهمراتب وجودی سلوک را ترسیم میکند. تأکید بر سلامت مزاج، معرفت نفس، و هدایت مربی، مبادی استجماع را روشن ساخته و سیر نوری و فناء ذاتی را بهعنوان اوج معرفت و عبودیت معرفی میکند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درسگفتار و تحلیلهای آن، استجماع را چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت و اتصال به مبدأ الهی به تصویر کشیده است.
با نظارت صادق خادمی