متن درس
کتاب بازنمایی حقیقت علم: تمایز موجود ذهنی و موجود فیالذهن در حکمت متعالیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۷)
دیباچه
در قلمرو ژرف و بیکران فلسفه اسلامی، بحث از حقیقت علم و شناختشناسی وجودی، چونان ستارهای درخشان در آسمان حکمت متعالیه صدرالمتألهین میدرخشد. درسگفتار شماره ۲۲۷ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، که در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۷۹ ایراد شده، به یکی از پیچیدهترین مسائل شناختشناسی در این مکتب میپردازد: تمایز میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن. این درسگفتار، با ارجاع به جلد چهارم اسفار اربعه (صفحه ۲۵۱، سطر ۷)، دیدگاه صدرالمتألهین را در باب مغالطه خلط میان این دو مفهوم نقد کرده و با تحلیلی عمیق، چالشهای مفهومی آن را روشن میسازد.
این کتاب، با بهرهگیری از تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، مفاهیم پیچیده فلسفی را با زبانی روشن و وزین تبیین میکند. تمامی نکات درسگفتار، همراه با تحلیلهای تفصیلی، در بخشهایی منظم و با زیرعنوانهای تخصصی ارائه شدهاند تا تأملاتی عمیق در شناختشناسی حکمت متعالیه فراهم آورند. این اثر، نهتنها به نقد آرای صدرالمتألهین میپردازد، بلکه با ارائه دیدگاهی انتقادی، چارچوبی نوین برای فهم وجود ذهنی و فیالذهن پیشنهاد میدهد.
بخش نخست: حقیقت علم و مغالطه خلط موجود ذهنی و فیالذهن
موقعیت بحث در شناختشناسی
حقیقت علم، چونان جریانی زلال در بستر وجود، در حکمت متعالیه جایگاهی محوری دارد. درسگفتار شماره ۲۲۷، در ادامه مباحث شناختشناسی و اتحاد عاقل و معقول، به بررسی مراتب وصول به علم و جایگاه آن در ظرف وحدت وجود پرداخته است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر پیوند علم با وجود، این بحث را به سوی تمایز میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن هدایت میکنند. این تمایز، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، نقش بنیادینی در فهم فرآیند شناخت ایفا میکند.
| درنگ: حقیقت علم، در پیوند با اتحاد عاقل و معقول، در ظرف وحدت وجود معنا مییابد و تمایز موجود ذهنی و فیالذهن، کلید فهم این حقیقت است. |
ارجاع به اسفار و دیدگاه صدرالمتألهین
استاد فرزانه قدسسره، با ارجاع به جلد چهارم اسفار اربعه (صفحه ۲۵۱، سطر ۷)، عبارات صدرالمتألهین را مبنای بحث قرار داده و مشکلات آن را بررسی میکنند. صدرالمتألهین در این بخش، به مغالطه خلط میان «الموجود الذهنی» و «الموجود فیالذهن» اشاره کرده و آن را یکی از خطاهای رایج در باب علم و وجود ذهنی میداند. این مغالطه، چونان غباری بر آینه حقیقت، فهم صحیح شناخت را تیره میسازد.
مغالطه خلط موجود ذهنی و فیالذهن
صدرالمتألهین میفرماید: «و رابعها الاشتباه بین الموجود الذهنی و الموجود فیالذهن»، یعنی یکی از مغالطات، خلط میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن است. موجود ذهنی، مفهومی است که صرفاً در ذهن وجود دارد و در مقابل وجود خارجی قرار میگیرد، اما موجود فیالذهن، موجودی است که در ذهن یافت میشود، اما ممکن است وجود خارجی نیز داشته باشد. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر دقت این تمایز، استدلال میکنند که خلط این دو مفهوم، به فهم نادرست از حقیقت علم منجر میشود.
| درنگ: مغالطه خلط میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن، مانعی برای فهم صحیح حقیقت علم و وجود است. |
دقت در تمایز مفهومی
تمایز میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن، چونان خطی باریک میان دو ساحت وجودی، نیازمند دقتی فلسفی است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به پیچیدگی این تمایز، تأکید میکنند که فهم آن، مستلزم تأمل عمیق در ماهیت ذهن و وجود است. این تمایز، مانند تفکیک نور از سایه، به روشنسازی مرزهای شناخت کمک میکند.
تمایز یا وحدت موجود ذهنی و فیالذهن
استاد فرزانه قدسسره، پرسشی بنیادین مطرح میکنند: آیا موجود ذهنی و موجود فیالذهن دو مفهوم متمایزند یا یکی؟ صدرالمتألهین این دو را متمایز میداند، اما استاد فرزانه قدسسره، با نقدی روشمند، معتقدند که این دو مفهوم در حقیقت یکیاند و تمایز آنها بیمورد است. این دیدگاه، چونان نوری که ابهامات را میزداید، بر وحدت مفهومی این دو تأکید دارد.
| درنگ: موجود ذهنی و موجود فیالذهن، برخلاف دیدگاه صدرالمتألهین، در حقیقت یکیاند و تمایز آنها بیمورد است. |
نیاز به استدلال
هر ادعایی در باب تمایز یا وحدت موجود ذهنی و فیالذهن، چونان بنایی که بر پایه استدلال استوار است، باید با دلیل پشتیبانی شود. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این اصل، استدلال میکنند که صدرالمتألهین در بیان تمایز خود، به مغالطه افتاده و نتوانسته است دلیل کافی ارائه دهد. این نقد، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، ضرورت استدلال دقیق در فلسفه را نشان میدهد.
اولویت صدرالمتألهین در طرح مسئله
صدرالمتألهین، به دلیل سبقت در طرح مسئله تمایز موجود ذهنی و فیالذهن، شایسته تقدم در تحلیل است. استاد فرزانه قدسسره، با احترام به جایگاه علمی او، عباراتش را مبنای نقد قرار داده و مشکلات آن را بررسی میکنند. این رویکرد، چونان ادای احترام به پیشگامان حکمت، نشاندهنده تواضع علمی و در عین حال نقد روشمند است.
عبارت دوم صدرالمتألهین
صدرالمتألهین میفرماید: «و ليس کل ما يوجد فیالذهن يکون وجوده ذهنيا»، یعنی هر آنچه در ذهن یافت میشود، الزاماً ذهنی نیست. این عبارت، چونان کلیدی که درهای فهم را میگشاید، به امکان وجود خارجی برخی موجودات فیالذهن اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره، با تحلیل این عبارت، بر پیچیدگی آن تأکید کرده و آن را مبنای نقد خود قرار میدهند.
| درنگ: هر آنچه در ذهن یافت میشود، الزاماً ذهنی نیست و ممکن است وجود خارجی داشته باشد. |
امکان وجود فیالذهن بدون ذهنیت
ممکن است چیزی در ذهن یافت شود، اما وجود ذهنی نداشته باشد و بهجای آن، وجود خارجی داشته باشد. این دیدگاه، مانند نوری که تاریکیهای ابهام را میزداید، به تمایز میان وجود ذهنی و وجود فیالذهن اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره، با تحلیل این امکان، بر ضرورت دقت در این تمایز تأکید میورزند.
تحلیل منطقی عبارت
عبارت «و ليس کل ما يوجد فیالذهن يکون وجوده ذهنيا» بهصورت منطقی، موجبه جزئیهای را نتیجه میدهد: برخی از موجودات فیالذهن، ذهنی نیستند و وجود خارجی دارند. این تحلیل، چونان نقشهای که مسیر حقیقت را نشان میدهد، به روشنسازی تمایز مفهومی کمک میکند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این کتاب، با بررسی حقیقت علم و مغالطه خلط موجود ذهنی و فیالذهن، چارچوبی انتقادی برای فهم شناختشناسی حکمت متعالیه ارائه داد. ارجاع به عبارات صدرالمتألهین، تحلیل مغالطه خلط، و نقد تمایز میان موجود ذهنی و فیالذهن، نشاندهنده عمق این درسگفتار است. تأکید بر وحدت این دو مفهوم، راه را برای بررسی مثالهای صدرالمتألهین و نقد آنها هموار میسازد.
بخش دوم: مثالهای صدرالمتألهین و نقد آنها
نیاز به مثال برای تبیین
فهم تمایز میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن، چونان قلهای رفیع، بدون مثالهای روشن دشوار است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این ضرورت، به مثالهای صدرالمتألهین در باب شجاعت و قدرت اشاره کرده و آنها را مبنای تحلیل قرار میدهند. این مثالها، مانند چراغهایی در مسیر حقیقت، به روشنسازی مفاهیم پیچیده کمک میکنند.
مثال شجاعت و قدرت
صدرالمتألهین میفرماید: «فان القدره و الشجاعه الموجودتين فی القادر و الشجاع»، یعنی قدرت و شجاعت در قادر و شجاع موجودند. این مثال، چونان آینهای که حقیقت صفات نفسانی را بازمیتاباند، شجاعت و قدرت را بهعنوان صفاتی معرفی میکند که در نفس (ذهن) موجودند، اما ذهنی نیستند.
| درنگ: شجاعت و قدرت، بهعنوان صفات نفسانی، در نفس موجودند، اما ذهنی نیستند و وجود خارجی دارند. |
صفات نفسانی و ذهن
قدرت و شجاعت، چونان گوهرهایی در گنجینه نفس، صفاتی نفسانیاند و نفس همان ذهن است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این همسانی، استدلال میکنند که آنچه در ذهن یافت میشود، لزوماً ذهنی نیست، بلکه ممکن است صفتی نفسانی با وجود خارجی باشد. این دیدگاه، مانند جریانی زلال، پیوند میان نفس و ذهن را روشن میسازد.
تمایز شجاعت و دیوار
صدرالمتألهین، شجاعت را برخلاف دیوار، که مفهومش ذهنی و وجودش خارجی است، صفتی نفسانی میداند که خارجیتش در نفس است. استاد فرزانه قدسسره، با تحلیل این تمایز، استدلال میکنند که دیوار، چونان مفهومی ذهنی، در مقابل وجود خارجیاش قرار دارد، اما شجاعت، چونان صفتی نفسانی، در نفس موجود است و ذهنی نیست.
| درنگ: شجاعت، برخلاف دیوار که مفهومش ذهنی و وجودش خارجی است، صفتی نفسانی است که خارجیتش در نفس است. |
شجاعت بهعنوان معقول ثانی فلسفی
شجاعت و قدرت، چونان مفاهیمی اتصافی، معقولات ثانی فلسفیاند که در نفس موجودند. استاد فرزانه قدسسره، با این تحلیل، شجاعت را صفتی نفسانی میدانند که وجودش وابسته به نفس است و برخلاف مفاهیم ذهنی مانند دیوار، خارجیتش در نفس محقق میشود. این دیدگاه، مانند کلیدی که قفلهای معرفت را میگشاید، نقش نفس در شناخت را برجسته میسازد.
خارجیت شجاعت در نفس
خارجیت شجاعت، چونان نوری که در ظرف نفس میدرخشد، به ذهنیت آن وابسته است، زیرا شجاعت صفتی نفسانی است که در نفس (ذهن) موجود است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این نکته، استدلال میکنند که شجاعت، برخلاف دیوار که خارجیتش در عالم خارج است، در نفس موجود است و ذهنی نیست.
| درنگ: خارجیت شجاعت به ذهنیت آن وابسته است، زیرا شجاعت صفتی نفسانی است که در نفس موجود است. |
ضربالمثل عامیانه
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به ضربالمثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، نشان میدهند که مثالهای فلسفی، مانند کوزهای که حقیقت درونش را بازمیتاباند، باید با دقت انتخاب شوند. این ضربالمثل، چونان آینهای که حقیقت را نشان میدهد، بر انعکاس حقیقت درونی در مثالها تأکید دارد.
شجاعت صدرالمتألهین
صدرالمتألهین، با نگارش *کسر الاصنام الجاهلیه*، چونان بتشکنی شجاع، نمونهای از شجاعت واقعی بوده است. استاد فرزانه قدسسره، با این اشاره، شخصیت فلسفی و عرفانی او را بهعنوان زمینهای برای مثالهایش برجسته میکنند. این شجاعت، مانند شعلهای که تاریکی جهل را میزداید، جایگاه او را در حکمت متعالیه نشان میدهد.
سرنوشت تاریخی صدرالمتألهین
صدرالمتألهین در زمان حیاتش مورد بیمهری قرار گرفت، اما پس از مرگ، شاگردانش چونان باغبانانی که نهالی را پروراندند، او را احیا کردند و به صدرالمتألهین شهرت یافت. استاد فرزانه قدسسره، با این تحلیل، جایگاه تاریخی او را در فلسفه اسلامی برجسته میکنند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی مثالهای صدرالمتألهین در باب شجاعت و قدرت، تمایز میان موجود ذهنی و موجود فیالذهن را روشن ساخت. تحلیل صفات نفسانی، مقایسه شجاعت با دیوار، و تأکید بر معقولات ثانی فلسفی، عمق این درسگفتار را نشان داد. این تحلیل، با ریشه در حکمت متعالیه، راه را برای نقد دیدگاه صدرالمتألهین و ارائه چارچوبی انتقادی هموار میسازد.
بخش سوم: نقد دیدگاه صدرالمتألهین
نقد خلط شجاعت نفسانی و مفهوم ذهنی
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی روشمند، معتقدند که صدرالمتألهین بین شجاعت نفسانی (وجود فیالذهن) و مفهوم ذهنی شجاعت خلط کرده است. این نقد، چونان تیغی تیز که پردههای ابهام را میدرد، نشان میدهد که تمایز میان این دو مفهوم، به خطا در تحلیل منجر شده است.
| درنگ: صدرالمتألهین بین شجاعت نفسانی و مفهوم ذهنی شجاعت خلط کرده و این خطا، تمایز موجود ذهنی و فیالذهن را مخدوش ساخته است. |
تحلیل منطقی تمایز
استاد فرزانه قدسسره، با تحلیل منطقی، استدلال میکنند که هر موجود ذهنی، فیالذهن است، اما هر موجود فیالذهن، الزاماً ذهنی نیست. این تحلیل، مانند نقشهای که مسیر حقیقت را نشان میدهد، رابطه عام و خاص میان این دو مفهوم را روشن میسازد. بهعنوان مثال، دیوار فیالذهن و ذهنی است، اما شجاعت فیالذهن و خارجی است.
| درنگ: هر موجود ذهنی، فیالذهن است، اما هر موجود فیالذهن، الزاماً ذهنی نیست و ممکن است خارجی باشد. |
قضیه منطقی اول
«کل موجود ذهنی فیالذهن و لا یکون فیالخارج»، یعنی هر موجود ذهنی در ذهن است و در خارج نیست. این قضیه، چونان ستونی استوار، موجود ذهنی را بهعنوان مقابل وجود خارجی تعریف میکند.
قضیه منطقی دوم
«و ليس کلما یکون فیالذهن موجودا ذهنيا»، یعنی هر آنچه در ذهن است، الزاماً ذهنی نیست. این قضیه، مانند دریچهای به سوی حقیقت، امکان خارجی بودن برخی موجودات فیالذهن را تأیید میکند.
| درنگ: برخی موجودات فیالذهن، مانند شجاعت، ذهنی نیستند و وجود خارجی دارند. |
نقد نهایی صدرالمتألهین
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی قاطع، معتقدند که صدرالمتألهین در تمایز موجود ذهنی و فیالذهن اشتباه کرده و این دو مفهوم در حقیقت یکیاند. این نقد، مانند نوری که تاریکیهای ابهام را میزداید، بر وحدت مفهومی این دو تأکید دارد و خطای صدرالمتألهین را در تحلیل شجاعت و قدرت روشن میسازد.
ارجاع دقیق به اسفار
نقد صدرالمتألهین، با ارجاع به جلد چهارم اسفار (صفحه ۲۵۱، سطر ۷)، مستند شده است. استاد فرزانه قدسسره، با این ارجاع دقیق، دقت علمی خود را در نقد آرای فلسفی نشان میدهند. این ارجاع، مانند نشانهای در مسیر حقیقت، جایگاه علمی درسگفتار را برجسته میکند.
نقل از شعرانی
استاد فرزانه قدسسره، با نقل از مرحوم شعرانی، تأکید میکنند که فهم دقیق درس، نشانه موفقیت است. این نقل، چونان مشعلی که راه را روشن میکند، بر اهمیت فهم عمیق در مباحث فلسفی تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد دیدگاه صدرالمتألهین در باب تمایز موجود ذهنی و فیالذهن، چارچوبی انتقادی برای شناختشناسی اسلامی ارائه داد. تحلیل منطقی، نقد خلط شجاعت نفسانی و مفهوم ذهنی، و تأکید بر وحدت این دو مفهوم، عمق این درسگفتار را نشان داد. این نقد، راه را برای ارائه فلسفهای پویا و بازسازی شناختشناسی هموار میسازد.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با بازنمایی درسگفتار شماره ۲۲۷ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی حقیقت علم و تمایز موجود ذهنی و فیالذهن در حکمت متعالیه پرداخت. با ارجاع به عبارات صدرالمتألهین در جلد چهارم اسفار، مغالطه خلط این دو مفهوم تحلیل شد و با نقدی روشمند، وحدت مفهومی آنها اثبات گردید. مثالهای شجاعت و قدرت، مقایسه با دیوار، و تحلیلهای منطقی، چارچوبی منسجم برای فهم این مسئله فراهم آوردند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
ترجمه: خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست.
| با نظارت صادق خادمی |