متن درس
نقد و تبیین حقیقت علم الهی در فلسفه اسلامی: بازنویسی درسگفتار شماره 239
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۳۹)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی و تبیینی جامع از درسگفتار شماره ۲۳۹ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است که در تاریخ هجدهم مهرماه ۱۳۷۹ در حوزه فلسفه خارج و با محوریت حقیقت علم الهی ایراد شده است. تمامی محتوا، با وفاداری کامل به اسناد اصلی و بدون استفاده از منابع خارجی، تنظیم شده است. استناد به آیه شریفه ﴿أَشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ﴾ (بقره: ۹۳) [مطلب حذف شد] ، برای تبیین اتحاد عارضی و ذاتی به کار رفته است.
بخش نخست: چارچوب نقد و دفاع در باب علم الهی
نقد دفاع ملاصدرا از ابنسینا
درسگفتار، با نگاهی نقادانه، دفاع ملاصدرا از ابنسینا را مورد بررسی قرار میدهد و آن را ناسالم میخواند، هرچند اشکالات او به ابنسینا را درست میداند. این دیدگاه، چونان آینهای، محدودیتهای استدلالی ملاصدرا را در دفاع از ابنسینا آشکار میسازد، در حالی که دقت او در نقد را تأیید میکند. ملاصدرا، در جلد ششم اسفار اربعه (صفحه ۱۹۳)، عباراتی از ابنسینا را نقل کرده و تلاش میکند با دفاع از برخی امور شریفه در کلام او، اشکالات منتقدان را دفع کند. اما درسگفتار نشان میدهد که این دفاع، به دلیل عدم تبیین دقیق مفاهیمی چون صور عقليه، ناکافی است.
درنگ: دفاع ملاصدرا از ابنسینا ناسالم است، اما اشکالات او به دیدگاههای ابنسینا درست و قابل تأمل است.
جمعبندی آرای ابنسینا و منتقدان
ابنسینا سخنانی در باب علم الهی گفته که برخی اشکالات دیگران به او وارد و برخی ناوارد است. ملاصدرا اشکالات درستی به او وارد میکند، اما دفاعش از ابنسینا کامل نیست. درسگفتار، لسان ابنسینا را خالی از اشکال نمیداند و حامیان او را نیز در دفاع از وی ناکام میبیند. این جمعبندی، چونان نقشهای راهنما، چارچوبی متعادل برای ارزیابی آرای ابنسینا و نقدهای ملاصدرا فراهم میآورد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین چارچوب نقد و دفاع در باب علم الهی، به محدودیتهای دفاعی ملاصدرا و صحت برخی اشکالات او به ابنسینا پرداخت. این بخش، زمینه را برای تحلیل عمیقتر دیدگاههای ابنسینا و نقدهای وارد بر آن فراهم میکند و پژوهشگران را به تأمل در پیچیدگیهای این بحث دعوت مینماید.
بخش دوم: بررسی دیدگاه ابنسینا در الهیات شفا
نقل عبارات ابنسینا
ملاصدرا، در جلد ششم اسفار (صفحه ۱۹۳)، عباراتی از الهیات شفا را در تنبیه و اشاره نقل کرده و تحلیل میکند. ابنسینا، حق تعالی را عاقلاً به اشیا قبل از وجود خارجی آنها میداند و معتقد است که موجودات در علم الهی بهصورت صور عقليه و پیش از وجودشان حاصلهاند. این دیدگاه، چونان نقشی بر لوح ذهن الهی، علم خدا را به صور مرتسمه ذهنی محدود میسازد.
درنگ: ابنسینا علم الهی را به تعقل اشیا قبل از وجود خارجی آنها با صور عقليه تبیین میکند.
امور شریفه و متزلزله
ملاصدرا، در صفحه ۱۹۸ اسفار، کلام ابنسینا را به دو دسته تقسیم میکند: امور مستقيمه و شريفه، و امور متزلزله. امور شریفه، مانند قول به عاقل بودن حق تعالی به اشیا قبل از وجودشان، از نظر او قابل دفاع است، اما درسگفتار حتی به این امور نیز اشکال وارد میکند. امور متزلزله، که به دلیل اطناب و پیچیدگی کلام ابنسینا دچار تزلزل شدهاند، از اساس مورد نقد قرار میگیرند.
اشتراک با صور مفارقه افلاطونی
دیدگاه ابنسینا درباره صور عقليه، با صور مفارقه افلاطونی اشتراکاتی دارد. این صور، چونان آینههایی ذهنی، اشیا را در علم الهی منعکس میکنند، اما این انعکاس، به دلیل دلالت بر ترکیب و کثرت، با بساطت ذات الهی ناسازگار است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با بررسی عبارات ابنسینا در الهیات شفا و تحلیل ملاصدرا، به تبیین دیدگاه او درباره علم الهی پرداخت. تقسیمبندی کلام ابنسینا به امور شریفه و متزلزله، و اشتراک آن با صور مفارقه افلاطونی، محدودیتهای این دیدگاه را آشکار ساخت. این بخش، زمینه را برای نقد عمیقتر صور عقليه فراهم میکند.
بخش سوم: نقد مفهوم صور عقليه در علم الهی
نفی صور در علم الهی
درسگفتار، مفهوم صور عقليه را در علم الهی به چالش میکشد و آن را ناسازگار با ذات حق میداند. علم الهی، چونان نوری بیکران، صورت نیست و نمیتوان آن را به صور مرتسمه محدود کرد. عقل، در معنای انفعالی (ادراک متأثر)، با ذات الهی سازگار نیست، زیرا عاقل بودن به معنای قابل بودن است و این قابليت، به انفعال و تأثیرپذیری دلالت دارد که از حق تعالی منتفی است.
درنگ: علم الهی صورت نیست و عقل در معنای انفعالی با ذات حق ناسازگار است.
نفی حامل بودن حق
حق تعالی حامل صور نیست، زیرا صور، به ترکیب، تعدد، و غیریت منجر میشوند که با بساطت ذات الهی ناسازگارند. این دیدگاه، چونان صخرهای استوار، وحدت ذاتی حق را در برابر کثرت صوری حفظ میکند. ملاصدرا، در صفحه ۲۲۷ اسفار، صور مرتسمه را به دلیل ارتسام در ذات حق نقد کرده و آن را مشکلساز میداند.
نفی حقیقت شیء در صور
درسگفتار تأکید میکند که صور عقليه در کلام ابنسینا به معنای صور مرتسمه است، نه حقیقت شیء. این تمایز، دیدگاه ابنسینا را از عرفان نظری، که بر تجلی و ظهور تأکید دارد، جدا میسازد. ابنسینا، در چارچوب فلسفه مشائی، از مفاهیمی چون تجلی و ظهور سخن نمیگوید و علم الهی را به صور ذهنی محدود میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد مفهوم صور عقليه، علم الهی را از محدودیتهای صوری و انفعالی مبرا دانست. نفی حامل بودن حق و تأکید بر عدم دلالت صور بر حقیقت اشیا، دیدگاه ابنسینا را به چالش کشید و زمینه را برای تبیین وحدت علم الهی فراهم کرد.
بخش چهارم: نقد کثرت و تدرج در علم الهی
نفی کثرت در علم الهی
درسگفتار، علم الهی به مخلوقات را فاقد کثرت میداند، چه قبل از ذات احدیت و چه پس از آن. ملاصدرا، در دفاع از ابنسینا، کثرت علم الهی را پس از ذات احدیت (در مرتبه واحدیت) میپذیرد، اما درسگفتار این دیدگاه را رد میکند و معتقد است که صفات حق عین ذات اوست و کثرت در آنها راه ندارد. این اصل، چونان دریچهای به وحدت وجود، علم الهی را از هرگونه کثرت مبرا میداند.
درنگ: علم الهی فاقد کثرت است و صفات حق عین ذات اوست.
کثرت در ظهورات اسما
کثرت، تنها در ظهورات و مراتب اسمای الهی است، نه در خود اسما. این تمایز، چونان خطی روشن، کثرت را به عالم خلق محدود کرده و از ذات و صفات حق منتفی میداند. درسگفتار، با رد کثرت پس از ذات احدیت، هرگونه تبیین مبتنی بر کثرت را ناکافی میخواند.
نفی تدرج در علم الهی
علم الهی، فعلی و فاقد تدرج است و تابع ترتیب سببی و مسببی (مانند صدور از عقل اول به دوم) نیست. دیدگاه ابنسینا، که علم الهی را در چارچوب صدور تدريجی تبیین میکند، به دلیل ناسازگاری با فعلیت تام علم الهی مورد نقد قرار میگیرد. این نقد، علم الهی را چونان نوری بیواسطه، به ذات حق متصل میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نفی کثرت و تدرج در علم الهی، وحدت و فعلیت تام آن را تأیید کرد. تمایز میان کثرت در ظهورات اسما و وحدت در ذات و صفات حق، چارچوبی نوین برای فهم علم الهی ارائه داد و محدودیتهای دیدگاه مشائی ابنسینا را برجسته ساخت.
بخش پنجم: نقد منتقدان ابنسینا و دفاع ملاصدرا
منتقدان ابنسینا
منتقدان ابنسینا، از جمله ابوالبركات بغدادی، شیخ اشراق، و خواجه نصیرالدین طوسی، دیدگاههای او را به چالش کشیدهاند. ملاصدرا، در صفحه ۲۰۹ اسفار، خواجه را به دلیل نقد ابنسینا، برخلاف شرط خود در شرح اشارات، سرزنش میکند. خواجه در شرح اشارات تعهد کرده بود که با ابنسینا مخالفت نکند، اما با تدوین مفاسد قول به صور در ذات حق، این شرط را نقض کرده است.
درنگ: خواجه نصیرالدین طوسی، برخلاف تعهد خود، با نقد صور در ذات حق، دیدگاه ابنسینا را به چالش کشید.
تعجب ملاصدرا از منتقدان
ملاصدرا از ناتوانی منتقدان پس از ابنسینا در نقد او تعجب میکند و اشکالات آنها را ناشی از قلت تدبر در کلام ابنسینا، قصور در قرائت و ذهنیت، یا ضعف در اصول حکمی میداند. این دیدگاه، چونان فریادی در برابر نقدهای ناکارآمد، جایگاه برجسته ابنسینا را در فلسفه اسلامی تأیید میکند.
نقد مفاسد صور توسط خواجه
خواجه نصیرالدین طوسی، در شرح اشارات، مفاسد قول به صور در ذات حق را تدوین کرده و معتقد است که این قول، حق را فاعل و قابل میکند که با بساطت ذات الهی ناسازگار است. این نقد، چونان تیری بر هدف، صور مرتسمه را به دلیل دلالت بر ترکیب و انفعال رد میکند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با بررسی نقدهای منتقدان ابنسینا و سرزنش ملاصدرا به خواجه، محدودیتهای نقد و دفاع در فلسفه اسلامی را نشان داد. تعجب ملاصدرا از قلت تدبر منتقدان و نقد مفاسد صور توسط خواجه، پیچیدگیهای این بحث را برجسته ساخت و ضرورت تأمل دقیقتر را آشکار کرد.
بخش ششم: اتحاد صدور و عروض در علم الهی
امکان اتحاد صدور و عروض
ملاصدرا، در صفحه ۲۰۸ اسفار، امکان اتحاد جهت صدور و عروض را مطرح میکند و آن را ممتنع نمیداند. او معتقد است که همانگونه که یک امر صادره (مانند علم مهندس به نقشه خانه) میتواند با فاعل متحد شود، یک امر عارضی (مانند تحسین خانهای زیبا) نیز میتواند به اتحاد با ذات منجر شود. این دیدگاه، چونان پلی میان فعل و انفعال، امکان اتحاد در علم را تبیین میکند.
درنگ: ملاصدرا اتحاد جهت صدور و عروض را ممتنع نمیداند، اما عروض در ذات حق تعریف نشده است.
تمثیلات اتحاد عارضی
درسگفتار، برای تبیین اتحاد عارضی، از تمثیلات ملموسی بهره میگیرد. علم مهندس به نقشه خانه، فعلی و متحد با اوست، در حالی که تحسین یک خانه زیبا، عارضی است و میتواند به اتحاد منجر شود. همچنین، مزه غذا زیر دندان یا باور دروغگو به دروغ خود، نمونههایی از تبدیل عروض به اتحاد هستند. این تمثیلات، چونان چراغهایی، مفهوم اتحاد را برای مخاطب روشن میسازند.
استناد به قرآن کریم
درسگفتار، با استناد به آیه شریفه ﴿أَشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ﴾ (بقره: ۹۳) از قرآن کریم، اتحاد امر عارضی (گوساله) با قلب را نشان میدهد. این آیه، چونان گواهی وحیانی، امکان تبدیل عروض به ذات را در تجربه انسانی تأیید میکند، اما درسگفتار تأکید میکند که این تبدیل در ذات حق ممکن نیست.
﴿أَشْرَبُوا [مطلب حذف شد] : در دلهایشان گوساله را نوشیدند.
تحلیل روانشناختی
درسگفتار، با تحلیل روانشناختی، نشان میدهد که دروغگو یا ریاکار ممکن است دروغ خود را باور کند، مانند هنرپیشهای که به نقش خود یقین مییابد. این تبدیل عروض به ذات، در تجربه انسانی امکانپذیر است، اما در ذات حق، به دلیل نبود عروض و انفعال، قابل اعمال نیست.
نفی عروض در ذات حق
درسگفتار، عروض در ذات حق را منتفی میداند، زیرا مستلزم تأثیر خارجی و انفعال است. ملاصدرا، اگرچه امکان اتحاد عروض و صدور را مطرح میکند، اما عروض در ذات حق را تبیین نمیکند. این نقد، چونان صخرهای در برابر موج، محدودیتهای دفاعی ملاصدرا را آشکار میسازد.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، با بررسی امکان اتحاد صدور و عروض، تمثیلات ملموس، و استناد به قرآن کریم، به تبیین این مفهوم پرداخت. نفی عروض در ذات حق و تحلیل روانشناختی، محدودیتهای دیدگاه ملاصدرا را نشان داد و بر وحدت و فعلیت تام علم الهی تأکید کرد.
بخش هفتم: مبدا بودن حق و کمال ذاتی او
حق بهعنوان مبدا کل اشیا
درسگفتار، واجبالوجود را مبدا همه اشیا میداند و تأکید میکند که وجود اشیا از او ناشی میشود. حتی اسباب متوسط، مانند عقل اول، نیز از حق سرچشمه میگیرند. این دیدگاه، چونان چشمهای زلال، حق را سرآغاز همه فعلیتها معرفی میکند.
درنگ: واجبالوجود مبدا همه اشیاست و تمام فعلیتها از او منبثقاند.
رشحات شرف حق
همه شرفها رشحات شرف حقاند و هیچچیز به او کمال یا ظهور اضافه نمیکند. این اصل، کمال ذاتی حق را مستقل از مخلوقات معرفی میکند و علم الهی را از تأثیرپذیری مبرا میداند. علو و مجد حق، به ذات اوست، نه به صور عقليه مرتسمه.
نفی وجدت فعقلت
علم الهی از نوع وجدت فعقلت (انفعالی) نیست، بلکه معقول و صادر است. این نفی، علم الهی را از انفعال و ادراک متأثر مبرا میداند و آن را به فعلیت تام ذات حق پیوند میزند.
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم، با تأکید بر مبدا بودن حق و رشحات شرف او، کمال ذاتی و فعلیت تام علم الهی را تأیید کرد. نفی وجدت فعقلت و استقلال حق از مخلوقات، چارچوبی وحدانی برای فهم علم الهی ارائه داد.
بخش هشتم: ظرافت و سنگینی بحث علم الهی
پیچیدگی مفهومی علم الهی
درسگفتار، بحث علم الهی را سنگین و ظریف میخواند و تبیین آن را دشوار میداند. این پیچیدگی، چونان قلهای رفیع، نیازمند تأمل عمیق و دوری از محدودیتهای فلسفه سنتی است. محدودیتهای دیدگاه ابنسینا و دفاع ناقص ملاصدرا، پژوهشگران را به بازنگری در روشهای فلسفی دعوت میکند.
درنگ: بحث علم الهی سنگین و ظریف است و تبیین آن نیازمند تأمل عمیق است.
دعوت به تأمل قرآنی
استناد به قرآن کریم، بهویژه آیه شریفه ﴿أَشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ﴾، برتری مرجعیت وحیانی را در فهم علم الهی نشان میدهد. این دعوت، چونان ندایی آسمانی، پژوهشگران را به رجوع به قرآن کریم برای فهم عمیقتر این حقیقت فرامیخواند.
جمعبندی بخش هشتم
بخش هشتم، با تأکید بر ظرافت و سنگینی بحث علم الهی، محدودیتهای فلسفه مشائی و دفاع ملاصدرا را برجسته ساخت. دعوت به تأمل در مرجعیت قرآنی، راهی نوین برای فهم علم الهی گشود و پژوهشگران را به بازنگری در رویکردهای سنتی فراخواند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۲۳۹ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تحلیلی جامع از حقیقت علم الهی در فلسفه اسلامی ارائه داد. با بررسی دیدگاه ابنسینا در الهیات شفا، نقد صور عقليه و صور مرتسمه، و ارزیابی دفاع ناقص ملاصدرا، محدودیتهای فلسفه مشائی در تبیین علم الهی آشکار شد. ابنسینا علم الهی را به تعقل اشیا قبل از وجودشان با صور عقليه محدود کرد، اما این دیدگاه به دلیل دلالت بر کثرت، ترکیب، و انفعال در ذات حق، مورد نقد قرار گرفت. ملاصدرا، هرچند اشکالات درستی به صور مرتسمه وارد کرد، در دفاع از امور شریفه ابنسینا و تبیین عروض در ذات حق ناکام ماند. استناد به آیه شریفه ﴿أَشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ﴾ از قرآن کریم، امکان اتحاد عارضی و ذاتی را در تجربه انسانی تأیید کرد، اما این اصل در ذات حق قابل اعمال نیست. درسگفتار، با تأکید بر وحدت و فعلیت تام علم الهی، کثرت و تدرج را رد کرده و علم حق را ظهور فعلی و وحدانی ذات او دانست. این نوشتار، پژوهشگران فلسفه اسلامی را به تأمل در محدودیتهای فلسفه سنتی و رجوع به مرجعیت قرآنی دعوت میکند تا به فهمی عمیقتر از حقیقت علم الهی دست یابند.
دعای پایانی: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى [مطلب حذف شد] : بارالها، درود بر محمد و آل محمد فرست.
با نظارت صادق خادمی