در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 272

متن درس






توحید و لا تعین در عرفان نظری: تبیین و نقد

توحید و لا تعین در عرفان نظری: تبیین و نقد

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۷۲)

مقدمه

در گستره عرفان نظری، مفهوم توحید به مثابه جوهره‌ای متعالی، چون مشکاتی نورانی، تمامی مراتب وجود را روشن می‌سازد. درس‌گفتار شماره ۲۷۲ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۷۹، به کاوش عمیق در مفهوم توحید، با تأکید بر لا تعین ذات حق و نقد دیدگاه‌های حاجی سبزواری در باب نسبت میان حاضر و غایب، می‌پردازد. این درس‌گفتار، با نگاهی نقادانه و استدلالی، چالش‌های فلسفی و عرفانی مرتبط با توحید را بررسی کرده و راه‌حلی وحدت‌بخش ارائه می‌دهد که حقیقت توحید را در لا تعین محکی متمرکز می‌سازد.

بخش نخست: تبیین توحید و نقد دیدگاه حاجی سبزواری

محوریت توحید و نسبت حاضر و غایب

بحث توحید، به مثابه محور عرفان نظری، در این درس‌گفتار با تمرکز بر مفهوم حاضر و غایب آغاز می‌شود. حاجی سبزواری، از عارفان برجسته، به نسبت میان حاضر و غایب اشاره کرده، اما تبیینی دقیق و جامع از این معنا ارائه نداده است. این دیدگاه، مانند سایه‌ای که بر آینه حقیقت می‌افتد، نیازمند توضیحی عمیق‌تر است تا زوایای پنهان آن روشن گردد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی روشمند، این ضعف را برجسته ساخته و بر ضرورت تبیین دقیق این نسبت تأکید می‌ورزند.

درنگ: حاجی سبزواری از نسبت حاضر و غایب سخن می‌گوید، اما تبیین کافی ارائه نداده و این دیدگاه نیازمند توضیح عمیق‌تر است.

لا تعین و معبودیت حق

حق، در ظرف لا تعین، معبود مطلق همه تعینات، از جمله ظهورات، خصوصیات، اسماء و صفات است. این اصل، مانند نوری که از مشکات وحدت ساطع می‌شود، توحید را در لا تعین ذات حق متمرکز می‌سازد. لا تعین، به مثابه سرچشمه‌ای بی‌کران، فراتر از هرگونه محدودیت و تعین، معبودیت مطلق حق را تضمین می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را با دقتی فلسفی تبیین کرده و آن را مبنای فهم توحید قرار می‌دهند.

درنگ: حق در ظرف لا تعین، معبود مطلق همه تعینات است و لا تعین، جوهره توحید را تشکیل می‌دهد.

اطوار مختلف توحید

توحید، در اطوار مختلف ذات، صفات و ظهورات ظهور می‌یابد. هر یک از این مراتب، مانند شاخه‌هایی از درخت حقیقت، جلوه‌ای از وحدت الهی را نمایان می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فهم این اطوار، نیازمند تبیینی دقیق است تا تنوع مراتب توحید در چارچوبی وحدت‌بخش درک شود. این دیدگاه، مانند جویباری که از سرچشمه واحد جاری می‌شود، مراتب مختلف توحید را به یک حقیقت متصل می‌کند.

درنگ: توحید در اطوار ذات، صفات و ظهورات ظهور می‌یابد و هر مرتبه، جلوه‌ای از حقیقت واحد است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با بررسی محوریت توحید و نقد دیدگاه حاجی سبزواری در باب حاضر و غایب، نشان داد که تبیین دقیق این نسبت نیازمند کاوشی عمیق‌تر است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر لا تعین به عنوان معبودیت مطلق حق، توحید را در مراتب مختلف آن تبیین کرده و راه را برای فهم جامع‌تر این مفهوم هموار ساختند. این نقدها و تبیین‌ها، مانند مشعلی که تاریکی‌های ابهام را روشن می‌کند، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر فراهم می‌آورد.

بخش دوم: لا تعین و مراتب تعین

تعین اسماء و صفات

هر اسم، عنوان، مظهر یا خیر، دارای تعین است. احدیت، واحدیت، اسماء و صفات، همگی متعین‌اند و در ظرف ظهورات محدود می‌شوند. این تعینات، مانند بلورهایی که نور حقیقت را در خود منعکس می‌کنند، جلوه‌های متکثر حق را نمایان می‌سازند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تعینات، در مقابل لا تعین ذات حق، مراتب فروتر وجود را تشکیل می‌دهند.

درنگ: احدیت، واحدیت، اسماء و صفات، همگی متعین‌اند و تعین، ویژگی ذاتی ظهورات است.

حق: متعین یا معین؟

حق، متعین نیست، بلکه معین است. ذات حق، در لا تعین خود، فراتر از هرگونه محدودیت و تعین قرار دارد. این تمایز، مانند خطی که مرز میان حقیقت و مظاهر را ترسیم می‌کند، نشان می‌دهد که معین بودن، به شناخت‌پذیری بدون تعین اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را با دقتی فلسفی تبیین کرده و لا تعین را جوهره توحید معرفی می‌کنند.

درنگ: حق متعین نیست، بلکه معین است و ذات حق، در لا تعین خود، جوهره توحید را تشکیل می‌دهد.

حقیقت ذات و توحید

حقیقت ذات حق، لا تعین است و توحید در لحاظ این لا تعین محقق می‌شود. این دیدگاه، مانند مشکاتی که نورش تمامی عالم را فرا می‌گیرد، توحید را در فهم لا تعین متمرکز می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که ادراک این لا تعین، سالک را به حقیقت توحید رهنمون می‌شود، جایی که حق در همه ظهورات، بی‌تعین دیده می‌شود.

درنگ: حقیقت ذات حق، لا تعین است و توحید، در ادراک این لا تعین محقق می‌گردد.

تعین و ظهورات

هر آنچه تعین می‌یابد، ظرف ظهورات و تعلقات است و به مثابه بلوری شکسته، محدود و متکثر است. در مقابل، حق، ناشکسته و لا تعین است. این اصل، مانند نوری که از ورای ابرهای کثرت می‌درخشد، حق را فراتر از محدودیت‌های تعین قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ظهورات، جلوه‌های متعین حق‌اند و لا تعین، حقیقت متعالی آن است.

درنگ: هر چه تعین می‌یابد، ظرف ظهورات است و حق، به عنوان لا تعین، ناشکسته و متعالی است.

ادراک توحید و لا تعین

ادراک لا تعین، رسیدن به حقیقت توحید است. سالک، مانند پرنده‌ای که بر بال‌های معرفت پرواز می‌کند، حق را در همه ظهورات، بی‌تعین می‌بیند. این ادراک، مانند دریچه‌ای که به سوی اقیانوس بی‌کران حقیقت گشوده می‌شود، هدف غایی عرفان نظری است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به عنوان مقصد نهایی سالک معرفی می‌کنند.

درنگ: ادراک لا تعین، رسیدن به حقیقت توحید است و سالک، حق را در همه ظهورات، بی‌تعین می‌بیند.

لباس تعین

حق بی‌تعین، در ظهورات، لباس تعین می‌پوشد. وجود، احدیت و واحدیت، همگی تعین دارند و مانند جامه‌هایی هستند که حقیقت لا تعین را در مراتب وجودی نمایان می‌سازند. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیه را به کار برده و تأکید دارند که تعین، جلوه‌ای از لا تعین است و حقیقت حق، فراتر از این جامه‌ها باقی می‌ماند.

درنگ: حق بی‌تعین، در ظهورات لباس تعین می‌پوشد و تعین، جلوه‌ای از لا تعین است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین لا تعین و مراتب تعین، نشان داد که حق، به عنوان معبود مطلق، فراتر از تعینات است و توحید در ادراک لا تعین ذات محقق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با بررسی تمایز میان متعین و معین، و تشبیه ظهورات به لباس تعین، مانند جویباری زلال، حقیقت توحید را روشن ساختند. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر مراتب توحید هموار می‌کند.

بخش سوم: حاکی و محکی در توحید

تمایز حاکی و محکی

حاکی (لفظ) همواره تعین دارد، اما محکی (مفهوم) می‌تواند لا تعین باشد. این تمایز، مانند خطی که مرز میان زبان و حقیقت را ترسیم می‌کند، ناتوانی زبان در بیان کامل لا تعین را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی، حقیقت لا تعین را حفظ می‌کند، در حالی که حاکی، به دلیل محدودیت زبانی، متعین است.

درنگ: حاکی همواره تعین دارد، اما محکی می‌تواند لا تعین باشد و حقیقت را حفظ می‌کند.

پارادوکس لفظ و لا تعین

گفتن «لا اسم له و لا رسم» خود اسم و رسم است. این پارادوکس، مانند سایه‌ای که بر روشنایی حقیقت می‌افتد، ناتوانی زبان در بیان لا تعین را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حتی لفظ «معدوم» که به عدم اخبار اشاره دارد، خود نوعی تعین است. این پارادوکس، محدودیت‌های زبان را در برابر حقیقت متعالی آشکار می‌سازد.

درنگ: گفتن «لا اسم له و لا رسم» خود اسم و رسم است و این پارادوکس، ناتوانی زبان در بیان لا تعین را نشان می‌دهد.

بساطت و تعین

بساطت، به دلیل مقابل داشتن (ترکیب)، تعین دارد، اما لا تعین، فاقد هرگونه مقابل است. این اصل، مانند نوری که از ورای ابرهای کثرت می‌درخشد، لا تعین را فراتر از هر تقابل قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بساطت، به دلیل وجود مقابل، در مرتبه‌ای فروتر از لا تعین قرار می‌گیرد.

درنگ: بساطت، به دلیل مقابل داشتن، تعین دارد، اما لا تعین، فاقد مقابل و فراتر از هر تقابل است.

نهایت توحید

نهایت توحید، لا تعین محکی است، نه حاکی. لفظ لا تعین، خود تعین دارد، اما محکی آن، حقیقت توحید را نمایان می‌سازد. این دیدگاه، مانند مشکاتی که نورش تمامی تاریکی‌ها را می‌زداید، توحید را در محکی لا تعین متمرکز می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را به عنوان غایت معرفت عرفانی معرفی می‌کنند.

درنگ: نهایت توحید، لا تعین محکی است، نه حاکی، و لفظ لا تعین، خود تعین دارد.

حقیقت توحید و محدودیت زبان

حقیقت توحید، در لفظ نمی‌گنجد. به لحاظ حاکی، تعین دارد، اما به لحاظ محکی، لا تعین است. این اصل، مانند جویباری که از سرچشمه حقیقت جاری می‌شود، محدودیت‌های زبان را در برابر حقیقت متعالی آشکار می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی، حقیقت توحید را حفظ می‌کند، در حالی که حاکی، در چنبره تعین گرفتار است.

درنگ: حقیقت توحید در لفظ نمی‌گنجد و به لحاظ محکی، لا تعین است، اما حاکی، متعین است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با بررسی تمایز حاکی و محکی، نشان داد که حقیقت توحید در لا تعین محکی نهفته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین پارادوکس لفظ و محدودیت‌های زبان، مانند مشعلی که تاریکی‌های ابهام را روشن می‌کند، توحید را فراتر از بیان زبانی قرار داده و محکی را به عنوان مبنای حقیقت معرفی کردند. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر توحید هموار می‌سازد.

بخش چهارم: مراتب وجود و توحید

ساختار مراتب وجود

وجود شامل ذات (لا تعین)، صفات (متعین) و ظهورات (متعین) است. این ساختار، مانند درختی که ریشه در لا تعین دارد و شاخه‌هایش در تعینات گسترده است، مراتب هستی را تبیین می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که لا تعین، مبنای همه مراتب وجود است و توحید، در فهم این ساختار متبلور می‌شود.

درنگ: وجود شامل ذات (لا تعین)، صفات (متعین) و ظهورات (متعین) است و لا تعین، مبنای همه مراتب است.

سه نوع تعین

تعین در سه سطح مفهومی (رحمان)، اسمی (ما له الاسم) و لا تعین حاکی (در مقابل محکی) ظهور می‌یابد. این تقسیم‌بندی، مانند جویبارهایی که از سرچشمه واحد منشعب می‌شوند، تنوع تعینات را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که لا تعین محکی، غایت توحید است و فراتر از این مراتب قرار دارد.

درنگ: تعین در سه سطح مفهومی، اسمی و لا تعین حاکی است، اما لا تعین محکی، غایت توحید است.

لا تعین محکی و حقیقت توحید

لا تعین محکی، آن است که لفظ برنمی‌دارد، عقل و عین به آن احاطه ندارند. این حقیقت، مانند اقیانوسی بی‌کران که هیچ ساحلی آن را محدود نمی‌کند، غایت توحید است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که وصول به این لا تعین، مقصد نهایی عرفان نظری است و سالک را به حقیقت توحید رهنمون می‌سازد.

درنگ: لا تعین محکی، که لفظ، عقل و عین به آن احاطه ندارند، حقیقت توحید و غایت عرفان است.

غایت توحید و وصول به لا تعین

غایت توحید، محشور شدن با لا تعین محکی است، نه حاکی. این دیدگاه، مانند مشکاتی که نورش تمامی عالم را فرا می‌گیرد، وصول به لا تعین را مقصد نهایی سالک می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سالک، با گذر از تعینات، به این حقیقت متعالی دست می‌یابد.

درنگ: غایت توحید، محشور شدن با لا تعین محکی است، نه حاکی، و این مقصد نهایی عرفان است.

امکان وصول انسان به لا تعین

انسان می‌تواند به مقام لا تعین برسد و جز لا تعین نبیند، حتی اگر خود، نباشد. این امکان، مانند بال‌هایی که سالک را به سوی حقیقت متعالی پرواز می‌دهند، ظرفیت انسان برای فناء در حق را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را به عنوان گواهی بر فطرت الهی انسان تبیین می‌کنند.

درنگ: انسان می‌تواند به مقام لا تعین برسد و جز لا تعین نبیند، که این ظرفیت، فناء در حق را نشان می‌دهد.

فناء در لا تعین

در وادی توحید، سالک ذبح می‌شود تا به لا تعین برسد، که این کین حق است. این تشبیه، مانند تیغی که پرده‌های تعین را می‌درد، فناء فی‌الله را به تصویر می‌کشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این ذبح، حذف تعینات نفسانی است و سالک را به حقیقت لا تعین رهنمون می‌سازد.

درنگ: در وادی توحید، سالک با ذبح تعینات نفسانی، به لا تعین می‌رسد که کین حق است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین مراتب وجود و نقش لا تعین محکی، نشان داد که توحید، در وصول به این حقیقت متعالی محقق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با بررسی ساختار مراتب وجود و تأکید بر امکان وصول انسان به لا تعین، مانند جویباری زلال، حقیقت توحید را روشن ساختند. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر غایت عرفان هموار می‌کند.

بخش پنجم: توحید در عبادت و مراتب آن

واسطه‌های توحید

لا تعین محکی را می‌توان با واسطه‌هایی مانند حق، ذات و احدیت حاکی کرد، بدون آنکه به کفر یا شرک منجر شود. این واسطه‌ها، مانند پل‌هایی که سالک را به سوی حقیقت متعالی هدایت می‌کنند، راه‌های مشروع توحید را تبیین می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این واسطه‌ها، به لا تعین اشاره دارند و توحید را در مراتب مختلف حفظ می‌کنند.

درنگ: لا تعین محکی را می‌توان با واسطه‌هایی مانند حق، ذات و احدیت حاکی کرد، بدون کفر و شرک.

توحید و لفظ لا تعین

لفظ لا تعین، اگر مرادش محکی باشد، توحید است، اما اگر حاکی باشد، توحید نیست. این تمایز، مانند خطی که مرز میان نیت و لفظ را ترسیم می‌کند، اهمیت نیت در بیان توحید را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی، حقیقت توحید را حفظ می‌کند، در حالی که حاکی، در چنبره تعین گرفتار است.

درنگ: لفظ لا تعین، اگر مرادش محکی باشد، توحید است، اما اگر حاکی باشد، توحید نیست.

ذات و توحید

گفتن «ذات حق»، اگر بدون لحاظ تعین باشد، توحید است، اما در مرتبه دوم قرار دارد. این دیدگاه، مانند مشکاتی که نورش مراتب فروتر را روشن می‌کند، ذات را به لا تعین نزدیک می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مرتبه، اگرچه توحید است، اما فروتر از لا تعین محکی قرار دارد.

درنگ: گفتن «ذات حق» بدون لحاظ تعین، توحید است، اما در مرتبه دوم قرار دارد.

احدیت و مراتب توحید

احدیت، اگر به ذات بدون تعین اشاره کند، توحید مرتبه سوم است، اما اگر به لا تعین محکی اشاره کند، مرتبه اول است. این تمایز، مانند شاخه‌هایی که از درخت حقیقت روییده‌اند، مراتب توحید را در احدیت تبیین می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که لا تعین محکی، برترین مرتبه توحید است.

درنگ: احدیت، اگر به لا تعین محکی اشاره کند، توحید مرتبه اول است، اما اگر به ذات بدون تعین باشد، مرتبه سوم است.

توحید سالک

سالک می‌تواند از هر مرتبه، اعم از لا تعین، ذات، احدیت، واحدیت یا حتی سنگ، به لا تعین برسد. این دیدگاه، مانند جویباری که از هر مسیر به اقیانوس حقیقت می‌رسد، جامعیت توحید را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه مراتب، راه‌هایی به سوی لا تعین هستند.

درنگ: سالک می‌تواند از هر مرتبه، اعم از لا تعین، ذات، احدیت یا سنگ، به لا تعین برسد.

ایاک نعبد و مراتب توحید

در آیه شریفه

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
[مطلب حذف شد] : «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم»)، کاف به مراتب مختلف، از رحمان تا لا تعین، اشاره دارد. این آیه، مانند مشکاتی که نورش مراتب عبادت را روشن می‌کند، تنوع محکی‌ها را در توحید نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی لا تعین، غایت معرفت عبادی است.

درنگ: کاف در «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» به مراتب مختلف اشاره دارد و محکی لا تعین، غایت معرفت عبادی است.

کعبه، بت و توحید

کعبه، با حاکی متعین و محکی لا تعین، توحید است. بت نیز، اگر محکی آن حق باشد، می‌تواند توحید باشد. این دیدگاه، مانند نوری که از ورای ظواهر می‌درخشد، اهمیت نیت در عبادت را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی حق، عبادت را مشروع می‌سازد.

درنگ: کعبه و بت، اگر محکی آن‌ها لا تعین باشد، توحید هستند و نیت، مشروعیت عبادت را تعیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با بررسی توحید در عبادت و مراتب آن، نشان داد که لا تعین محکی، غایت معرفت عبادی است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین واسطه‌های توحید و نقش نیت در عبادت، مانند جویباری زلال، حقیقت توحید را در مراتب مختلف آن روشن ساختند. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر عبادت توحیدی هموار می‌کند.

بخش ششم: عصمت و توحید در همه موجودات

عصمت ائمه و موجودات

ائمه، شاذ و نادر (مانند شش‌انگشتی) نیستند. عصمت، مانند جویباری که در همه موجودات جاری است، در مراتب مختلف وجود دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عصمت، ویژگی ذاتی همه موجودات، از جمله سنگ، است و ائمه، مرتبت اعلای این عصمت را دارا هستند.

درنگ: ائمه شاذ و نادر نیستند و عصمت، در همه موجودات به مراتب مختلف وجود دارد.

مراتب عصمت

عصمت، مراتب دارد: ائمه، انبیاء، عادل، فاسق و حتی گناهکار، به مراتب مختلف از عصمت برخوردارند. این دیدگاه، مانند نوری که از مشکات وحدت ساطع می‌شود، عصمت را فراگیر می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تفاوت، در شدت و ضعف عصمت است، نه در اصل وجود آن.

درنگ: عصمت مراتب دارد و در همه موجودات، از ائمه تا گناهکار، به درجات مختلف وجود دارد.

عصمت و طهارت

عصمت، همان طهارت و صفاست. حتی گناهکار نیز لایه‌هایی از عصمت دارد. این اصل، مانند جویباری که از سرچشمه حقیقت جاری می‌شود، عصمت را ذاتی همه موجودات می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که طهارت، در همه وجود دارد و تفاوت، در مراتب آن است.

درنگ: عصمت، همان طهارت و صفاست و حتی گناهکار نیز لایه‌هایی از عصمت دارد.

عصمت موجودات و اشاره به امام

همه موجودات، حتی سنگ، عصمت دارند و به امام خود اشاره می‌کنند. این دیدگاه، مانند مشعلی که تاریکی‌های جدایی را روشن می‌کند، وحدت وجودی میان موجودات و ائمه را تبیین می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سنگ، به قدر وجودش، عصمت دارد و به امام خود متصل است.

درنگ: همه موجودات، حتی سنگ، عصمت دارند و به امام خود اشاره می‌کنند.

شباهت موجودات به ائمه

موجودات، مشابه ائمه‌اند و عصمت، شجاعت و علم ائمه، در همه به مراتب وجود دارد. این اصل، مانند درختی که شاخه‌هایش در همه موجودات گسترده است، وحدت وجودی میان ائمه و موجودات را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تفاوت، در مراتب است، نه در اصل وجود این ویژگی‌ها.

درنگ: موجودات مشابه ائمه‌اند و عصمت، شجاعت و علم ائمه، در همه به مراتب وجود دارد.

عصمت در جلوت و خلوت

عصمت ائمه، در جلوت و خلوت یکسان است، برخلاف دیگران که در خلوت گناه می‌کنند. این تمایز، مانند نوری که در همه حال می‌درخشد، کمال عصمت ائمه را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که این یکسانی، گواهی بر مرتبت اعلای عصمت ائمه است.

درنگ: عصمت ائمه در جلوت و خلوت یکسان است، برخلاف دیگران که در خلوت گناه می‌کنند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین عصمت در همه موجودات، نشان داد که عصمت، مانند جویباری زلال، در همه مراتب وجود جاری است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر شباهت موجودات به ائمه و مراتب عصمت، وحدت وجودی عالم را روشن ساختند. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر ارتباط توحید و عصمت هموار می‌کند.

بخش هفتم: فطرت الهی و جامعیت توحید

فطرت الهی و توحید

آیه شریفه

فِطْرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيْهَا
[مطلب حذف شد] : «فطرت خدایی که مردم را بر آن سرشته است»)، نشان می‌دهد که همه موجودات از حق روییده‌اند. این فطرت، مانند ریشه‌ای که تمامی موجودات را به حقیقت متصل می‌کند، توحید را اصل ذاتی عالم می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که توحید، فطرت است و کفر، خلاف این اصل.

درنگ: فطرت الهی، مبنای توحید است و همه موجودات، به حق متمایل‌اند.

توحید، اصل فطری

توحید، فطرت است و کفر، خلاف اصل است که نیازمند اثبات است. این اصل، مانند نوری که از مشکات فطرت ساطع می‌شود، توحید را ذاتی و کفر را عرضی می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که فطرت الهی، گرایش به توحید را در همه موجودات تضمین می‌کند.

درنگ: توحید، اصل فطری است و کفر، خلاف اصل است که نیازمند اثبات است.

مراتب توحید

مراتب توحید، از لا تعین تا تعینات نازل، همگی توحیدند، اما غایت آن، لا تعین است. این دیدگاه، مانند درختی که شاخه‌هایش در مراتب مختلف گسترده است، جامعیت توحید را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که لا تعین، برترین مرتبه توحید است.

درنگ: مراتب توحید، از لا تعین تا تعینات نازل، همگی توحیدند، اما لا تعین، غایت آن است.

بت‌پرستی و توحید

بت‌پرستی، اگر محکی آن لا تعین باشد، می‌تواند توحید باشد. آیه شریفه

فَٱسْبِحْ بِٱسْمِ رَبِّكَ ٱلْأَعْلَىٰ
[مطلب حذف شد] : «به نام پروردگار بلندمرتبه‌ات تسبیح گوی»)، تسبیح به اسم را مشروع می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نیت، تعیین‌کننده توحید در عبادت است.

درنگ: بت‌پرستی، اگر محکی آن لا تعین باشد، می‌تواند توحید باشد و نیت، مشروعیت عبادت را تعیین می‌کند.

بت‌پرستی ایمانی

بت‌پرستی ایمانی، اگر به اعتبار حق باشد، ممکن است، اما نیازمند تبیین دقیق است. این دیدگاه، مانند جویباری که از سرچشمه حقیقت جاری می‌شود، امکان عبادت متعینات با نیت حق را تأیید می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محکی، مشروعیت عبادت را تعیین می‌کند.

درنگ: بت‌پرستی ایمانی، اگر به اعتبار حق باشد، ممکن است، اما نیازمند تبیین دقیق است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با بررسی فطرت الهی و جامعیت توحید، نشان داد که توحید، اصل ذاتی عالم است و همه مراتب، از لا تعین تا تعینات، راه‌هایی به سوی حقیقت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین امکان بت‌پرستی توحیدی و نقش فطرت الهی، مانند مشعلی که تاریکی‌های کثرت را روشن می‌کند، وحدت وجودی عالم را روشن ساختند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار شماره ۲۷۲ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با بررسی توحید در عرفان نظری، به تبیین لا تعین ذات حق و نقد دیدگاه حاجی سبزواری در باب نسبت حاضر و غایب پرداخت. این درس‌گفتار، با کاوش در مراتب توحید، از لا تعین تا تعینات نازل، نشان داد که حقیقت توحید در لا تعین محکی نهفته است. حق، به عنوان معبود مطلق، فراتر از تعینات، در ظهورات لباس تعین می‌پوشد و سالک، با فناء در لا تعین، به غایت معرفت می‌رسد. حاکی، به دلیل محدودیت زبانی، متعین است، اما محکی، حقیقت لا تعین را حفظ می‌کند. عصمت، به مثابه جویباری زلال، در همه موجودات جاری است و ائمه، مرتبت اعلای آن را دارا هستند. فطرت الهی، مبنای توحید است و همه موجودات، از سنگ تا انسان، به سوی حق متمایل‌اند. این تبیین، مانند اقیانوسی بی‌کران، تمامی مراتب وجود را در وحدت توحید گردآورده و راه را برای فهم عمیق عرفان نظری هموار ساخت.

درنگ: توحید در لا تعین محکی متمرکز است و فطرت الهی، همه موجودات را به سوی حقیقت متعالی رهنمون می‌سازد.
با نظارت صادق خادمی