متن درس
تحلیل و تبیین فلسفه کلام الهی و دلالت موجودات بر حق
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۰)
مقدمه: سفری در ژرفای کلام و دلالت
در گستره فلسفه و عرفان اسلامی، مفهوم کلام الهی و دلالت موجودات بر صفات حقتعالی از جمله موضوعاتی است که هماره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این اثر، با تکیه بر درسگفتار شماره ۲۸۰ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی و نقد نظریه کلام الهی و دلالت موجودات بر حق میپردازد. استاد فرزانه در این درسگفتار، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تحلیل دیدگاه مرحوم حاجی در باب کلام بودن عالم و رابطه آن با صفات الهی پرداختهاند.
بخش اول: نقد نظریه کلام الهی مرحوم حاجی
1.1. مبنای نظریه مرحوم حاجی
مرحوم حاجی در نظریه خود، عالم را کلام الله و خداوند را متکلم دانستهاند. این ادعا، که موجودات عالم بهمنزله کلام الهی بر صفات حقتعالی دلالت دارند، در نگاه نخست، بدیع و عرفانی به نظر میرسد. اما استاد فرزانه با دقتی فلسفی، این نظریه را از منظر استدلالی مورد نقد قرار دادهاند. به باور ایشان، ادعای کلام بودن عالم، فاقد دلیل اثباتی است و نمیتوان بدون برهان، چنین دیدگاهی را پذیرفت. همانگونه که نسیمی ملایم خبر از بهار میدهد، اما خود بهار نیست، دلالت موجودات بر حق نیز نمیتواند بهتنهایی کلام بودن آنها را اثبات کند.
1.2. تسبيح و تحميد عالم در قرآن کریم
قرآن کریم در آیهای ژرف، عالم را صاحب تسبیح و تحمید میداند:
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلْأَرْضِ
(جمعه: ۱)، با ترجمه: «آنچه در آسمانها و زمین است، خدا را تسبیح میکند». این آیه، به دلالت موجودات بر حق اشاره دارد، اما استاد فرزانه تأکید دارند که تسبیح و تحمید، الزاماً به معنای کلام در مفهوم متعارف نیست. تسبیح، گویی رقصی وجودی است که هر ذره از عالم در آن مشارکت دارد، اما این رقص، لزوماً کلام قولی نیست.
1.3. تعریف کلام در لسان متعارف
مرحوم حاجی، کلام را نزد جمهور، دلالتی لفظی تعریف کردهاند که با وضع لفظ برای معنا و عادت بر آن شکل میگیرد. این تعریف، کلام را به رابطهای وضعی میان لفظ و معنا محدود میکند. استاد فرزانه این تعریف را تأیید میکنند، اما تأکید دارند که مرحوم حاجی، با خلط دلالت غیرلفظی با کلام، از این تعریف عدول کردهاند. کلام، چونان پلی است که لفظ را به معنا متصل میکند، اما هر پلی، کلام نیست.
1.4. نقد خلط دلالت و کلام
یکی از اشکالات اساسی نظریه مرحوم حاجی، خلط میان دلالت و کلام است. استاد فرزانه با تمثیلی روشن، این خلط را تبیین میکنند: هر انسانی حیوان است، اما هر حیوانی انسان نیست. به همین سان، هر کلامی دال بر مدلول است، اما هر دال و مدلولی کلام نیست. مثالهایی چون دود که بر آتش دلالت دارد، یا رنگ پریده که نشان ترس است، دلالت را نشان میدهند، اما کلام نیستند. این تمایز، چونان نوری است که تاریکی ابهام را میزداید.
1.5. دلالت غیرلفظی و محدودیتهای آن
مرحوم حاجی معتقدند که دلالت کلام، منحصر به لفظ نیست و میتوان غیرلفظ (مانند ضربات روی دیوار) را نیز برای دلالت وضع کرد. استاد فرزانه با مثال ضربات دیوار (یک ضربه برای «رفت»، دو ضربه برای «آمد»)، این دیدگاه را نقد میکنند. این ضربات، گرچه دلالت دارند، کلام نیستند، زیرا کلام، رابطهای صوتی و وضعی است که با قال، قل و یقول تعریف میشود. دلالت غیرلفظی، چونان سایهای است که وجود شیء را نشان میدهد، اما خود شیء نیست.
جمعبندی بخش اول
در این بخش، نظریه مرحوم حاجی در باب کلام الهی و دلالت موجودات بر حق مورد نقد قرار گرفت. استاد فرزانه با استدلالهایی دقیق، نشان دادند که ادعای کلام بودن عالم، فاقد برهان اثباتی است. تمایز میان دلالت عام و کلام خاص، محور نقد بود. آیات قرآن کریم، گرچه تسبیح عالم را تأیید میکنند، اما این تسبیح، لزوماً کلام قولی نیست. این تحلیل، چونان چراغی است که راه را برای فهم دقیقتر رابطه کلام و دلالت روشن میکند.
بخش دوم: تمایز کلام انسانی و حیوانی
2.1. کلام انسانی و حیوانی
استاد فرزانه، کلام انسانی را نطقی و وضعی میدانند که از کلام حیوانی متمایز است. حیوانات نیز کلام دارند، اما کلامشان، در قالب اصوات خاص یا روابط غیرکلامی (مانند بو یا ترشحات) تعریف میشود. کلام انسانی، چونان نغمهای قانونمند است که با جعل و نظم، معنا را منتقل میکند، در حالی که روابط حیوانی، گاه طبیعی و بینیاز از جعلاند.
2.2. دلالتهای طبیعی و وضعی
استاد فرزانه، دلالت را به سه نوع طبیعی، عقلی و وضعی تقسیم میکنند. دلالت طبیعی (مانند خنده یا گریه) و عقلی، قویتر از دلالت وضعی است، زیرا بینیاز از زبان و جعل است. اما کلام، به دلیل نظم و کاهش ابهام، به دلالت وضعی وابسته است. این نظم، چونان قانونی است که شهر معنا را از هرجومرج نجات میدهد.
2.3. نقد وضع ذاتی در موجودات
مرحوم حاجی معتقدند که موجودات به وضع ذاتی الهی بر اوصاف حق دلالت میکنند. استاد فرزانه این دیدگاه را پارادوکسیکال میدانند، زیرا وضع، امری جعلی است و ذات، جعلپذیر نیست. این تناقض، چونان دو راهی است که یکی به سوی حقیقت میرود و دیگری به سوی ابهام.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به تمایز میان کلام انسانی و حیوانی و انواع دلالت پرداخت. کلام انسانی، به دلیل نطقی و وضعی بودن، از روابط طبیعی و غیرکلامی متمایز است. همچنین، نظریه وضع ذاتی مرحوم حاجی به دلیل تناقض مفهومی نقد شد. این تحلیل، راه را برای فهم دقیقتر کلام و دلالت هموار میکند.
بخش سوم: کلام الهی، خلق و جاودانگی
3.1. جاودانگی کلام انسانی
استاد فرزانه، برخلاف ادعای مرحوم حاجی که کلام انسانی را وضعی و عرضی میداند، معتقدند که کلام انسانی، حتی در بهشت، جهنم و قیامت، باقی است. آیه
وَمَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
(ق: ۱۸)، با ترجمه: «هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر اینکه نزد او نگهبان آمادهای است»، بر جاودانگی کلام تأکید دارد. کلام، چونان گوهری است که در خزانه وجود انسان، ابدی میماند.
3.2. نقد جعل در ذوات
استاد فرزانه، ادعای جعل در ذوات موجودات را رد میکنند. جعل، در آثار و خصوصیات ثانوی است، نه در ذات اشیاء. این دیدگاه، چونان کلیدی است که قفل ابهام نظریه مرحوم حاجی را میگشاید.
3.3. کلام و خلق در نهجالبلاغه
نهجالبلاغه، خلق را بدون رويه و به صورت «کن فیکون» میداند. استاد فرزانه تأکید دارند که این خلق ارادی و بیواسطه، با جعل و وضع سازگار نیست. خلق، چونان شعاعی است که از خورشید وجود حق ساطع میشود، بینیاز از واسطه جعل.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به جاودانگی کلام انسانی و نقد جعل در ذوات پرداخت. کلام انسانی، برخلاف ادعای مرحوم حاجی، زوالناپذیر است و جعل، به ذوات موجودات تعلق نمیگیرد. این تحلیل، عالم را ظرف ظهور حق میداند، نه محصول جعل کلامی.
بخش چهارم: شهود، اثبات و عرفان
4.1. شهود مرحوم حاجی
مرحوم حاجی ادعا میکنند که کلام موجودات را از «قلوب متشتته» و حتی از بدن کافر شنیدهاند. استاد فرزانه این شهود را عرفانی و معتبر میدانند، اما تأکید دارند که شهود، دلیل اثباتی نیست. شهود، چونان شرابی است که مست عارف را میکند، اما برای دیگران، تنها حکایتی است که اثبات نمیشود.
4.2. صدق و ضرورت استدلال
استاد فرزانه، صدق مرحوم حاجی را بهعنوان مومنی عارف تأیید میکنند، اما تأکید دارند که صدق، جایگزین برهان نیست. اثبات کلام بودن عالم، نیازمند استدلال است، نه صرف شهود یا صدق شخصی.
4.3. دعای عرفه و عرفان عملی
استاد فرزانه، دعای عرفه امام حسین (ع) را نمونهای از عرفان عملی میدانند که با تکرار «انت الذی» و «انا الذي»، وحدت حق و خلق را متجلی میکند. این دعا، چونان غزلی عاشقانه است که در آن، عاشق و معشوق در رقص وحدت یکی میشوند.
4.4. ضرورت اثبات فلسفی
استاد فرزانه تأکید دارند که بدون دلیل، ادعای کلام و تسبیح قابل پذیرش نیست. فلسفه، چونان ترازویی است که ادعاها را با وزن برهان میسنجد. روز عرفه، گرچه زمینه شهود است، اما اثبات فلسفی، نیازمند استدلال است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، به شهود مرحوم حاجی، صدق او و ضرورت استدلال فلسفی پرداخت. دعای عرفه، بهعنوان نمونهای از عرفان عملی، وحدت حق و خلق را نشان داد، اما اثبات کلام بودن عالم، نیازمند برهان است.
نتیجهگیری کل کتاب
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۲۸۰ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به نقد و تبیین نظریه مرحوم حاجی در باب کلام الهی و دلالت موجودات بر صفات حق پرداخت. استاد فرزانه با استدلالهایی دقیق، نشان دادند که ادعای کلام بودن عالم، فاقد برهان اثباتی است. تمایز میان دلالت عام و کلام خاص، محور نقد بود. آیات قرآن کریم، مانند
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلْأَرْضِ
(جمعه: ۱)، تسبیح عالم را تأیید میکنند، اما این تسبیح، لزوماً کلام قولی نیست. شهود مرحوم حاجی، گرچه معتبر، جایگزین برهان نیست. دعای عرفه، نمونهای از عرفان عملی است که وحدت حق و خلق را متجلی میکند. این تحلیل، با زبانی فاخر و ساختاری علمی، راهنمایی جامع برای فهم رابطه کلام، تسبیح و دلالت ارائه داده و بر ضرورت استدلال فلسفی تأکید کرده است. این اثر، چونان دریچهای است که نور حقیقت را بر تاریکی ابهام میتاباند.