متن درس
تحلیل فلسفی علم الهی در اندیشه ملاصدرا و نقد آن
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۲)
دیباچه
بحث از علم الهی، بهمثابه یکی از ژرفترین مسائل فلسفه اسلامی، در اندیشه فیلسوفان برجستهای چون شیخ اشراق، ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا جایگاهی ویژه دارد. این موضوع، که در پیوند با ذات باریتعالی و چگونگی آگاهی او از مخلوقات است، در فلسفه ملاصدرا با نگاهی نو و تأملبرانگیز مطرح شده است. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۲۸۲، با تکیه بر آیه شریفه «وَعِنْدَهُ مَفَاتِيحُ ٱلْغَيْبِ» از قرآن کریم، به نقد و بررسی نظریه ملاصدرا در باب علم الهی پرداخته و با دقتی مثالزدنی، چالشهای فلسفی و تفسیری این نظریه را کاویدهاند.
بخش نخست: زمینهسازی بحث علم الهی
پیشینه تاریخی و فلسفی
بحث از علم الهی در فلسفه اسلامی، ریشه در تأملات فیلسوفانی چون شیخ اشراق، ابنسینا، خواجه نصیر و مرحوم حاجی سبزواری دارد. هر یک از این اندیشمندان، با رویکردی خاص، به چگونگی علم باریتعالی به مخلوقات پرداختهاند. استاد فرزانه، در درسگفتار خود، پس از نقد آرای این فیلسوفان، به نظریه ملاصدرا میرسند و آن را محور بحث قرار میدهند. این پیوستگی تاریخی، بهسان پلی است که گذشته فلسفی را به نوآوریهای ملاصدرا متصل میسازد.
درنگ: زمینه بحث علم الهی در اندیشه ملاصدرا، در ادامه نقد آرای پیشینیان شکل گرفته و نشاندهنده تلاش او برای ارائه نظریهای نوین است.
مقدمات ملاصدرا در تبیین علم الهی
ملاصدرا، با پیشفرض عدم تعلق علم به ماده، که ریشه در فلسفه مشائی دارد، مقدماتی را برای اثبات علم حقتعالی به مخلوقات ارائه میدهد. این پیشفرض، که ماده را عاری از توانایی ادراک میداند، مبنای نظریه او در باب علم الهی قرار میگیرد. بهسان معماری که پیش از بنای عمارت، شالودهای استوار مینهد، ملاصدرا با این مقدمات، بنیان نظریه خود را استحکام میبخشد.
درنگ: پیشفرض ملاصدرا مبنی بر عدم تعلق علم به ماده، ریشه در فلسفه مشائی داشته و چارچوب نظریه او را شکل میدهد.
بخش دوم: نظریه ملاصدرا در باب علم الهی
ارجاع به اسفار اربعه
ملاصدرا در جلد ششم اسفار اربعه، فصل دوازدهم، صفحه ۲۶۳، به تبیین علم الهی و صور علمیه قائمه بذات حق میپردازد. این ارجاع، نشاندهنده تمرکز او بر مرتبه احدیت و صور علمیه در بحث علم الهی است. عنوان فصل او، «صريح الحق و خالص اليقين و مخ العقل فى علمه تعالى»، بهسان مشعلی فروزان، بر اهمیت و عمق نظریهاش در باب علم پیشین حق دلالت دارد.
درنگ: عنوان فصل ملاصدرا در اسفار، نشاندهنده ادعای او در ارائه نظریهای دقیق و عمیق در باب علم الهی است.
صور علمیه و ذات حق
ملاصدرا معتقد است که علم حق به صور علمیه قائمه بذات است، بهگونهای که این صور از یک جهت عین ذات حقاند و از جهت دیگر غیر ذات. این دیدگاه، بهمثابه دو روی یک سکه، وحدت و تمایز صور علمیه با ذات حق را به تصویر میکشد و در فلسفه ملاصدرا جایگاهی محوری دارد.
درنگ: صور علمیه در نظریه ملاصدرا، از یک سو عین ذات حق و از سوی دیگر متمایز از آناند، که این دوگانگی در تبیین علم الهی کلیدی است.
هدف ملاصدرا: شهود در مرتبه احدیت
هدف اصلی ملاصدرا، تبیین شهود حق به اشیاء در مرتبه احدیت است، که آن را «غیب کل غیب» مینامد. این مرتبه، در مقابل واحدیت که صور تفصیلی را دربرمیگیرد، قرار دارد. بهسان خورشیدی که در اوج آسمان میدرخشد، مرتبه احدیت در نظریه ملاصدرا، مبنای علم الهی است که فراتر از تفصیلات قرار میگیرد.
درنگ: ملاصدرا شهود حق به اشیاء را در مرتبه احدیت، و نه واحدیت، تبیین میکند، که این تمایز بنیاد نظریه اوست.
بخش سوم: استناد ملاصدرا به قرآن کریم
آیه مفاتیح الغیب
ملاصدرا برای تبیین نظریه خود به آیه شریفه «وَعِنْدَهُ مَفَاتِيحُ ٱلْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَآ إِلَّا هُوَ» (انعام: ۵۹) استناد [مطلب حذف شد] کلیدهای غیب نزد اوست، جز او کسی آنها را نمیداند». این آیه، محور استدلال او برای تبیین علم الهی و رابطه مفاتیح و غیب است.
درنگ: آیه مفاتیح الغیب، مبنای اصلی استدلال ملاصدرا برای تبیین علم الهی و رابطه مفاتیح و غیب است.
تفسیر ملاصدرا از مفاتیح و غیب
ملاصدرا مفاتیح را صور تفصیلی علم الهی (مرتب با واحدیت) و غیب را مرتبه ذات احدیت میداند. این تفسیر، بهسان کلیدی که قفلی را میگشاید، تمایز بین مرتبه احدیت و واحدیت را در علم الهی روشن میسازد. او معتقد است که غیب، بهعنوان مرتبه ذات وحدت، بر صور تفصیلی (مفاتیح) تقدم وجودی دارد.
درنگ: در تفسیر ملاصدرا، مفاتیح صور تفصیلی (واحدیت) و غیب مرتبه احدیت است، که تقدم وجودی غیب بر مفاتیح را نشان میدهد.
شهود در احدیت
ملاصدرا مدعی است که شهود حق به اشیاء در مرتبه احدیت رخ میدهد، نه واحدیت. این ادعا، علم الهی را در مرتبهای متعالی قرار میدهد که فراتر از تفصیلات صور علمیه است، بهسان قلهای که از فراز آن تمامی دشتها دیده میشود.
درنگ: ملاصدرا شهود حق به اشیاء را به مرتبه احدیت نسبت میدهد، که این دیدگاه علم الهی را متعالیتر از صور تفصیلی میسازد.
بخش چهارم: نقد نظریه ملاصدرا
چالشهای استدلالی
استاد فرزانه، نظریه ملاصدرا را به دلیل فقدان استدلال محکم مورد نقد قرار میدهند. این ادعا، که شهود حق در مرتبه احدیت رخ میدهد، بدون برهان قاطع، بهسان بنایی است که بر شالودهای سست استوار شده باشد.
درنگ: نظریه ملاصدرا در باب علم الهی، به دلیل نبود استدلال محکم، با چالشهای جدی مواجه است.
نقد استناد به آیه مفاتیح الغیب
استناد ملاصدرا به آیه مفاتیح الغیب، با تفسیر فلسفی او سازگار نیست. این تفسیر، بهسان لباسی است که بر تن آیه دوخته شده و با سیاق آن همخوانی ندارد. استاد فرزانه تأکید میکنند که تفسیر قرآنی باید با سیاق و معنای ظاهری آیه هماهنگ باشد.
درنگ: تفسیر ملاصدرا از آیه مفاتیح الغیب، به دلیل تحمیل مفاهیم فلسفی بر قرآن کریم، با سیاق آیه ناسازگار است.
اشکال در لفظ «عند»
لفظ «عند» در آیه، به معنای «نزد» است و دلالت بر بینونت (تمایز) دارد. این معنا، با مرتبه احدیت که وحدت مطلق را ایجاب میکند، ناسازگار است. «عند»، بهسان دیواری است که جدایی میان هو و مفاتیح را نشان میدهد.
درنگ: لفظ «عند» در آیه، دلالت بر بینونت دارد و با وحدت مطلق احدیت در نظریه ملاصدرا ناسازگار است.
معنای «عند» بهمثابه فصل
«عند» از اسماء فاصله است و دوئیت را بین «هو» و مفاتیح الغیب نشان میدهد. این معنا، بهسان خطی است که میان دو موجود تمایز ایجاد میکند و با ادعای ملاصدرا در باب وحدت احدیت تناقض دارد.
درنگ: «عند» بهعنوان لفظی که دلالت بر دوئیت دارد، با تفسیر ملاصدرا از احدیت ناسازگار است.
تقدم غیب بر مفاتیح
غیب، بهعنوان مضافالیه، بر مفاتیح تقدم وجودی دارد. این تقدم، بهسان ریشهای است که شاخهها از آن میرویند، و در ساختار نحوی آیه نیز مشهود است.
درنگ: غیب، به دلیل جایگاه مضافالیه، بر مفاتیح تقدم وجودی دارد و این تقدم در تفسیر آیه محوری است.
دو معنای مفاتیح
مفاتیح در آیه میتواند به دو معنا باشد: کلیدهای غیب (بهمعنای وسیله دسترسی) یا خزائن غیبیه (بهمعنای خود غیب). در هر دو صورت، مفاتیح از غیب متمایز است، بهسان کلیدی که از در متمایز است یا خزانهای که محتوای آن از خود آن جداست.
درنگ: مفاتیح یا به معنای کلیدهای غیب (ورود) است یا خزائن غیبیه (بنیانیه)، که در هر دو صورت از غیب متمایز است.
ابهام در معنای «هو»
اگر غیب مرتبه احدیت و مفاتیح مرتبه واحدیت باشد، معنای «هو» در آیه چیست؟ این ابهام، بهسان گرهی است که نظریه ملاصدرا را به چالش میکشد، زیرا «هو» نمیتواند صرفاً غیب یا مفاتیح باشد، بلکه موجودی متمایز را فرض میکند.
درنگ: ابهام در معنای «هو» در آیه، نقطه ضعف نظریه ملاصدرا در تبیین رابطه مفاتیح و غیب است.
مفاتیح و قدرت الهی
استاد فرزانه تأکید میکنند که مفاتیح الغیب به قدرت الهی اشاره دارد، نه علم. کلیدها و خزائن، از اسماء قدرتیهاند، نه علمیه. این دیدگاه، تفسیر ملاصدرا را که مفاتیح را صور علمیه میداند، بهسان بنایی که بر پایهای نادرست بنا شده باشد، فرو میریزد.
درنگ: مفاتیح الغیب به قدرت الهی اشاره دارد، نه علم، که این دیدگاه تفسیر ملاصدرا را نقض میکند.
سیاق آیه و علم و قدرت
ادامه آیه شریفه، «وَيَعْلَمُ مَا فِى ٱلْبَرِّ وَٱلْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» (انعام: ۵۹)، با ترجمه: «و آنچه در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی نمیافتد مگر اینکه آن را میداند»، به علم و قدرت توأمان حقتعالی اشاره دارد. سیاق آیه، بهسان تار و پودی است که علم و قدرت را درهمتنیده و مفاتیح را به قدرت نزدیکتر میداند.
درنگ: سیاق آیه مفاتیح الغیب، علم و قدرت را درهمتنیده نشان میدهد، اما مفاتیح به قدرت الهی نزدیکتر است.
بخش پنجم: اهمیت قرائت قرآن کریم
پیچیدگی و عمق قرآن کریم
تفسیر آیات قرآن کریم، بهسان سفری در اقیانوسی ژرف است که نیازمند صفا، طول عمر و شدت قرائت است. استاد فرزانه تأکید میکنند که فهم قرآن کریم، بدون تهذیب نفس و اهتمام مستمر، ممکن نیست.
درنگ: فهم قرآن کریم، به دلیل پیچیدگی و عمق آن، نیازمند صفا، اهتمام و شدت قرائت است.
اهمیت قرائت مستمر
آیه شریفه «فَٱقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ ٱلْقُرْآنِ» (مزمل: ۲۰)، با ترجمه: «پس آنچه از قرآن میسر است بخوانید»، بر کثرت قرائت تأکید دارد. قرائت بدون فهم، بهسان تلاوتی است که روح ندارد. فهم لغات، گام نخست در قرائت حقیقی است.
درنگ: قرائت قرآن کریم، بدون فهم معنایی، قرائت حقیقی نیست و فهم لغات گام نخست آن است.
روش قرائت مؤثر
استاد فرزانه روشی علمی برای قرائت قرآن کریم پیشنهاد میدهند: علامتگذاری لغات ناشناخته و جستوجوی معانی آنها. این روش، بهسان نقشهای است که راه را برای جویندگان معرفت قرآنی هموار میسازد.
درنگ: علامتگذاری لغات ناشناخته و جستوجوی معانی آنها، روشی علمی برای قرائت مؤثر قرآن کریم است.
نقد تفسیر صوری
تفسیر بدون فهم لغوی، ناقص است. حتی مفسران با تجربه نیز ممکن است در فهم آیات ناتوان باشند. این نقد، بهسان هشداری است که بر ضرورت تسلط بر زبان عربی و لغات قرآنی تأکید دارد.
درنگ: تفسیر بدون فهم لغوی، ناقص است و حتی مفسران با تجربه نیز ممکن است در فهم آیات ناتوان باشند.
نقد ملاصدرا در قرائت قرآن
استاد فرزانه، خطای تفسیری ملاصدرا را به کمبود قرائت قرآن کریم نسبت میدهند. این کمبود، بهسان غفلتی است که ذهن فیلسوف را از ژرفای آیات دور ساخته است.
درنگ: کمبود قرائت قرآن کریم در نزد ملاصدرا، به خطای او در تفسیر آیه مفاتیح الغیب منجر شده است.
تمایز علم و قدرت در آیه
مفاتیح الغیب، به قدرت الهی اشاره دارد، نه علم. عبارت «لا یعلمها» به معنای علم به قدرت است، نه علم به صور علمیه. این تمایز، بهسان خطی است که مرز میان علم و قدرت را روشن میسازد.
درنگ: مفاتیح الغیب متعلق به قدرت الهی است، نه علم، و تفسیر ملاصدرا در این مورد نادرست است.
قاعده ادبی جار و مجرور
در ادبیات عرب، وقتی دو جار و مجرور مانند مفاتیح و غیب کنار هم آیند، معانی متفاوتی دارند. این قاعده، بهسان قانونی است که تفسیر ملاصدرا را، که مفاتیح و غیب را یکی میداند، نقض میکند.
درنگ: قاعده ادبی «اذا اجتمعا افترقا» نشان میدهد که مفاتیح و غیب معانی متفاوتی دارند و تفسیر ملاصدرا نادرست است.
تمایز علم ذاتی و کثرتی
«یعلم» در عبارت «لا یعلمها الا هو» به علم ذاتی اشاره دارد، درحالیکه در «یعلم ما فی البر و البحر» به علم کثرتی دلالت میکند. این تمایز، بهسان دو شاخه از یک درخت، مراتب مختلف علم الهی را نشان میدهد.
درنگ: «یعلم» در آیه مفاتیح الغیب به علم ذاتی و در ادامه آیه به علم کثرتی اشاره دارد.
ضرورت قرائت مستمر
کمبود قرائت قرآن کریم، ذهن را به باتلاق علوم تبدیل میکند. قرائت مستمر، بهسان آبی زلال، ذهن را جلا میدهد و به فهم عمیقتر منجر میشود.
درنگ: قرائت مستمر قرآن کریم، ذهن را جلا داده و از فرو رفتن در باتلاق علوم جلوگیری میکند.
تجربه قرائت در جهرم
استاد فرزانه، تجربه قرائت قرآن کریم در جهرم را کاری اساسی و معرفتافزا میدانند. این تجربه، بهسان گوهر نابی است که ارزش عملی قرائت را نشان میدهد.
درنگ: تجربه قرائت قرآن کریم در جهرم، بر ارزش عملی و معرفتی قرائت تأکید دارد.
وجوب قرائت و نقد فقهی
آیه شریفه «فَٱقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ ٱلْقُرْآنِ» بر کثرت قرائت دلالت دارد، اما برخی فقها وجوب آن را نپذیرفتهاند. این دیدگاه، بهسان مانعی است که التزام به قرائت را تضعیف کرده است.
درنگ: آیه «فقرؤا ما تیسّر من القرآن» بر کثرت قرائت دلالت دارد، اما فتوای برخی فقها این التزام را تضعیف کرده است.
قیام شب و شدت بیان قرآنی
آیه شریفه «قُمِ ٱلَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» (مزمل: ۲)، با ترجمه: «شب را جز اندکی به پا خیز»، بر قیام شب تأکید دارد. شدت بیان در این آیه و آیه «فقرؤا»، بهسان بانگ بلندی است که اهمیت التزام عملی به قرآن کریم را گوشزد میکند.
درنگ: شدت بیان در آیات «فقرؤا» و «قم اللیل»، بر ضرورت التزام عملی به دستورات قرآن کریم تأکید دارد.
نقد تفسیر نادرست
تفسیر نادرست آیات، مانند تبدیل «قم» به خواب، به عمل نادرست منجر میشود. این نقد، بهسان هشداری است که رابطه تنگاتنگ فهم و عمل را نشان میدهد.
درنگ: تفسیر نادرست آیات، به عمل نادرست منجر میشود و رابطه فهم و عمل را برجسته میسازد.
نقد صور تفصیلی و اجمال
علم الهی، نه صوری و تفصیلی است و نه اجمال در آن راه دارد. این نقد، بهسان تیغی است که نظریه ملاصدرا در باب صور علمیه را میبُرد.
درنگ: علم الهی، نه صوری و تفصیلی است و نه مجمل، که این دیدگاه نظریه ملاصدرا را نقض میکند.
غفلت ملاصدرا از «عند» و «هو»
غفلت ملاصدرا از لفظ «عند» و «هو» در آیه، به تفسیر نادرست منجر شده است. این غفلت، بهسان سایهای است که بر روشنی تفسیر او افتاده است.
درنگ: غفلت ملاصدرا از «عند» و «هو» در آیه، به خطای تفسیری او منجر شده است.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۲۸۲ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به نقد و بررسی نظریه ملاصدرا در باب علم الهی، با تمرکز بر تفسیر آیه شریفه «وَعِنْدَهُ مَفَاتِيحُ ٱلْغَيْبِ» پرداخته است. ملاصدرا مفاتیح را صور تفصیلی (واحدیت) و غیب را مرتبه احدیت میداند، اما این تفسیر با چالشهای جدی مواجه است. لفظ «عند» دلالت بر بینونت دارد و با وحدت مطلق احدیت ناسازگار است. مفاتیح، به قدرت الهی اشاره دارد، نه علم، که این دیدگاه تفسیر ملاصدرا را نقض میکند. آیه شریفه «فَٱقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ ٱلْقُرْآنِ» بر اهمیت قرائت مستمر و فهممحور تأکید دارد، و کمبود قرائت در نزد ملاصدرا به خطای تفسیری او منجر شده است. این تحلیل، با ساختاری علمی و زبانی فاخر، راهنمایی جامع برای فهم علم الهی، تفسیر قرآنی و اهمیت قرائت ارائه داده و بر ضرورت استدلال فلسفی و التزام به سیاق قرآن کریم تأکید کرده است.
با نظارت صادق خادمی