متن درس
تحلیل و تبیین فلسفه وحدت وجود و رابطه ماده و صورت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۷)
دیباچه
بحث وحدت وجود و رابطه میان ماده و صورت، از دیرباز در کانون توجه فیلسوفان اسلامی قرار داشته و بهویژه در مکتب صدرایی، جایگاهی بنیادین یافته است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۲۸۷ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق این موضوع میپردازد و با نقد دیدگاه ملاصدرا، رویکردی نوین را در تحلیل وحدت وجود و نسبت ماده و صورت پیشنهاد میکند. پرسش محوری این است که آیا وحدت صرفاً به صورت تعلق دارد یا ماده نیز از وحدت برخوردار است؟ با بهرهگیری از اصل مساوقت وجود و وحدت، این اثر میکوشد تا با زبانی فاخر و علمی، چارچوبی منسجم برای فهم این موضوع ارائه دهد و ضرورت تلفیق فلسفه با علوم طبیعی را برجسته سازد.
بخش نخست: تبیین اصل وحدت وجود در فلسفه صدرایی
اصل اول ملاصدرا در اسفار
استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتار خود به اصل اول ملاصدرا در جلد ششم اسفار اربعه (صفحه ۲۶۵) اشاره میکنند که بیان میدارد: «اشیاء کثیره به وجود واحد موجود میشوند». این اصل، ریشه در وحدت وجود دارد و کثرت ظاهری اشیاء را به وجود واحدی الهی بازمیگرداند. این دیدگاه، که محور فلسفه صدرایی است، کثرت را در پرتو وحدت الهی تفسیر میکند، گویی که جهان چون رودی پرخروش، از سرچشمهای واحد سرچشمه میگیرد و در عین کثرت، به سوی وحدت جاری است.
درنگ: اصل وحدت وجود، کثرت ظاهری اشیاء را به وجود واحد الهی نسبت میدهد و مبنای تحلیل رابطه ماده و صورت در فلسفه صدرایی است.
نقد دیدگاه ملاصدرا در انحصار وحدت به صورت
ملاصدرا وحدت را منحصر به صورت میداند و ماده را فاقد وحدت میشمارد. استاد فرزانه، با نقد این دیدگاه، معتقدند که ماده نیز به دلیل برخورداری از وجود، واجد وحدت است، هرچند وحدتش ضعیفتر از صورت باشد. این نقد، بر اصل مساوقت وجود و وحدت استوار است که هر موجودی، به میزان وجودش، از وحدت برخوردار است. همانگونه که نور در مراتب گوناگون شدت و ضعف دارد، وحدت نیز در ماده و صورت به مراتب متفاوت ظهور مییابد.
درنگ: ماده، به دلیل برخورداری از وجود، واجد وحدت است و انحصار وحدت به صورت، با اصل مساوقت وجود و وحدت ناسازگار است.
اصل مساوقت وجود و وحدت
اصل مساوقت وجود و وحدت، که مورد تأیید ملاصدرا نیز هست، بیان میدارد که هرچه وجود قویتر باشد، وحدت نیز قویتر است. استاد فرزانه تأکید میکنند که ماده، هرچند وجودش ضعیفتر از صورت است، نمیتواند فاقد وحدت باشد. این اصل، چون چراغی روشنگر، نشان میدهد که وحدت در همه مراتب وجود، از ماده تا صورت، حضور دارد، اما شدت آن در صورت، به دلیل فعلیت بیشتر، فزونی مییابد.
ناسازگاری دلیل و مدعای ملاصدرا
استاد فرزانه استدلال ملاصدرا را مورد نقد قرار میدهند که قوت وحدت در صورت را دلیل بر فقدان وحدت در ماده میگیرد. دلیل ملاصدرا، که بر قوت تحصل صورت استوار است، تنها برتری وحدت در صورت را نشان میدهد، نه فقدان آن در ماده. این ناسازگاری، چون شکافی در بنای استدلال صدرایی، ضعف منطقی این دیدگاه را آشکار میسازد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با بررسی اصل وحدت وجود در فلسفه صدرایی و نقد دیدگاه ملاصدرا، نشان داد که ماده نیز، به دلیل برخورداری از وجود، واجد وحدت است. اصل مساوقت وجود و وحدت، چارچوبی استوار برای این تحلیل فراهم میآورد و ناسازگاری استدلال صدرایی را برجسته میسازد. این بخش، زمینه را برای بررسی عمیقتر رابطه ماده و صورت در بخشهای بعدی فراهم میکند.
بخش دوم: تحلیل رابطه ماده و صورت در منطق و فلسفه
مفهوم عرض و ترکیب آن
استاد فرزانه به بحث عرض در فلسفه اشاره کرده و دیدگاه ملاصدرا را نقد میکنند که عرض در خارج بسیط و در ذهن مرکب است. ایشان معتقدند که عرض، به دلیل وابستگی به موضوع، مستقل نیست، اما در خارج نیز مرکب است. این دیدگاه، چون نسیمی که پردههای ابهام را کنار میزند، بر ضرورت بازنگری در تحلیلهای سنتی تأکید دارد.
رابطه جنس و فصل با ماده و صورت
در منطق سنتی، نامي (نمو) بهعنوان جنس و حساس بهعنوان فصل تلقی میشود. استاد فرزانه تبیین میکنند که نامي در خارج ماده و در ذهن جنس، و حساس در خارج صورت و در ذهن فصل است. این تمایز، که ریشه در منطق ارسطویی دارد، ماده و صورت را در ظرف خارج (به شرط لا) و جنس و فصل را در ظرف ذهن (لا به شرط) قرار میدهد. با این حال، ایشان این دیدگاه را ناکافی دانسته و معتقدند که نامي و حساس هر دو واجد ماده و صورتاند.
درنگ: نامي و حساس هر دو ماده و صورت دارند و انحصار ماده به نامي و صورت به حساس، با ترکیب وجودی اشیاء ناسازگار است.
نقد منطق سنتی و رد کلیات خمس
استاد فرزانه منطق ارسطویی را به چالش کشیده و کلیات خمس را رد میکنند. ایشان وجودات را ظهورات تحصلی میدانند که ماده و صورت را در خود متحد دارند. این دیدگاه، چون آینهای صاف، حقیقت وجود را بهصورت وحدتی ظهوری بازتاب میدهد و مفاهیم ذهنی جنس و فصل را به حاشیه میراند.
مثال نامي و حساس
ملاصدرا حساس را بهعنوان صورت و نامي را بهعنوان ماده معرفی میکند. استاد فرزانه این مثال را نقد کرده و تأکید میکنند که نامي، حتی بهتنهایی، واجد وحدت و صورت است. این دیدگاه، گویی که رشتهای از مرواریدهای وجود را به هم پیوند میدهد، نشان میدهد که هر موجودی، حتی در مراتب پایین، از وحدت برخوردار است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی رابطه ماده و صورت در چارچوب منطق سنتی، نشان داد که دیدگاه ارسطویی و صدرایی در انحصار وحدت به صورت، با واقعیت وجودی اشیاء ناسازگار است. نقد کلیات خمس و تأکید بر وجودات ظهوری، چارچوبی نوین برای فهم ماده و صورت ارائه میدهد.
بخش سوم: ضرورت تلفیق فلسفه با علوم طبیعی
نقش علوم طبیعی در تحلیل ماده و صورت
استاد فرزانه تأکید دارند که بدون شناخت علوم طبیعی، مانند فیزیک و شیمی، تحلیل مسائل ماده و صورت ممکن نیست. فیلسوف، چون باغبانی که به ابزار نیاز دارد، باید با علوم تجربی مجهز شود تا بتواند ریشههای مسائل فلسفی را کاوش کند.
درنگ: فلسفه بدون علوم طبیعی، ناقص است و تحلیل ماده و صورت نیازمند تلفیق با دانش تجربی است.
نقد دیدگاههای سنتی و مشکلات روش رئالیسم
استاد فرزانه دیدگاههای ارسطو، ابنسینا، علامه طباطبایی و استاد مطهری را به دلیل عدم توجه به علوم طبیعی نقد میکنند. ایشان بهویژه به مشکلات کتاب «روش رئالیسم» استاد مطهری اشاره کرده و پیشنهاد میدهند که حوزههای علمیه با رویکردی علمی و بدون تعصب، این اشکالات را رفع کنند.
لزوم آزمایشگاههای فلسفی
استاد فرزانه بر ضرورت ایجاد آزمایشگاههای فلسفی تأکید دارند که فلسفه را با علوم طبیعی تلفیق کند. این آزمایشگاهها، چون کارگاهی برای صیقل دادن گوهرهای معرفت، میتوانند فلسفه را از محاورات صرف به علمی پویا تبدیل کنند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر ضرورت تلفیق فلسفه و علوم طبیعی، نشان داد که تحلیل ماده و صورت بدون ابزارهای علمی ناقص میماند. پیشنهاد ایجاد آزمایشگاههای فلسفی، گامی نوین در جهت ارتقای فلسفه اسلامی است.
بخش چهارم: وجود ظهوری و تحصل در خارج
تحصل وجودی در خارج
استاد فرزانه همه وجودات خارجی را واجد تحصل میدانند. نطفه، خون و مضغه هر یک تحصل خاص خود را دارند و ابهام، مختص ذهن است، نه خارج. این دیدگاه، چون نوری که تاریکی را میزداید، نشان میدهد که خارج، ظرف تشخص و وحدت است.
ابهام در ذهن، نه خارج
ابهام، نتیجه محدودیت ذهن است و در خارج، همه چیز متشخص است. استاد فرزانه با اشاره به شبهه محصوره در اصول فقه، توضیح میدهند که ابهام در ذهن ایجاد میشود، اما در خارج، هر موجودی واجد وحدت و تشخص است.
درنگ: ابهام مختص ذهن است و در خارج، همه وجودات متشخص و واجد وحدتاند.
مراتب وحدت در ماده
استاد فرزانه مراتب وحدت را در ماده تأیید میکنند. آتش مورچه و خورشید هر دو وحدت دارند، اما مراتبشان متفاوت است. این تفاوت، چون سایهروشنهای یک نقاشی، به قوت و ضعف وجود بازمیگردد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر تحصل وجودی در خارج و رد ابهام در ظرف خارج، نشان داد که ماده نیز واجد وحدت و تشخص است. این دیدگاه، چارچوبی نوین برای فهم رابطه ماده و صورت ارائه میدهد.
بخش پنجم: علم، انکشاف و رفع ابهام
علم بهمثابه انکشاف
استاد فرزانه علم را انکشاف و رفع ابهام میدانند، در مقابل جهل که ابهام است. عالم، چون ستارهای در آسمان معرفت، با رفع ابهام، تحصل ذهنی را به وجود میآورد.
فرق علم و معلومات
استاد فرزانه علم را از معلومات متمایز میکنند. حفظ اطلاعات، علم نیست، بلکه تحصل است. علم، چون جویباری زلال، انکشاف وجودی است، در حالی که معلومات، چون سنگهایی در مسیر، ممکن است بدون تحصل باشند.
عالم و تحصل کامل
عالم کسی است که ذهنش متشخص و عاری از ابهام است. استاد فرزانه معصومین را بهعنوان قرآن ناطق مثال میزنند که تحصل کامل دارند و ابهام در وجودشان راه ندارد.
درنگ: عالم، با رفع ابهام و تحصل کامل، چون معصومین، تجلی قرآن ناطق است.
آیات قرآن کریم و تحصل
استاد فرزانه به آیه «مزددت یقیناً» اشاره کرده و آن را نشانه تحصل کامل و فقدان ابهام میدانند. همچنین، به آیات زیر از قرآن کریم استناد میکنند:
«قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * يَفْقَهُوا [مطلب حذف شد] : «گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده کن، و کارم را برایم آسان گردان، و گره از زبانم بگشا، تا سخنانم را بفهمند.»
«وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «و کلیدهای غیب نزد اوست، جز او کسی آنها را نمیداند، و آنچه را در خشکی و دریاست میداند، و هیچ برگی نمیافتد جز آنکه آن را میداند.»
تبدل و رد زیاده در معصوم
استاد فرزانه معصوم را فاقد زیاده میدانند، زیرا زیاده نقص میطلبد، اما تبدل، چون گلی که در بهار شکوفا میشود، کمال است. این دیدگاه، مقام معصوم را بهعنوان تجلی تحصل کامل تبیین میکند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تبیین علم بهعنوان انکشاف و رفع ابهام، جایگاه عالم و معصوم را در تحصل کامل نشان داد. آیات قرآن کریم، چون مشعلی فروزان، این حقیقت را روشن میسازند.
بخش ششم: ماده و صورت در مشتقات و هيولای اولی
ماده و صورت در مشتقات
استاد فرزانه با مثال مشتقات (ضرب، یضرب) توضیح میدهند که ماده (از ضرب) خود واجد صورت است. این دیدگاه، چون رودی که از سرچشمهای واحد جاری است، نشان میدهد که ماده، حتی در مشتقات، بدون صورت نیست.
هيولای اولی و صورت
استاد فرزانه هيولای اولی را نیز واجد صورت میدانند. هيولا، بهعنوان مبدأ مواد، واجد تشخص است و نمیتوان آن را فاقد صورت دانست. این دیدگاه، چون کلیدی برای گشودن قفل ابهامات، ماده را در پیوند با صورت تبیین میکند.
درنگ: هيولای اولی، بهعنوان مبدأ مواد، واجد صورت و تشخص است و مادهای صرف نیست.
نقد بقای انرژی
استاد فرزانه مفهوم بقای انرژی را نقد کرده و آن را تبدل میدانند. انرژی، چون جریانی متغیر، در حال تحول است و بقای آن صرفاً به اعتبار ماده است، نه حقیقت وجودی.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با بررسی ماده و صورت در مشتقات و هيولای اولی، نشان داد که ماده، حتی در مراتب اولیه، واجد صورت و تشخص است. نقد بقای انرژی، ضرورت بازنگری مفاهیم علمی در فلسفه را برجسته میسازد.
بخش هفتم: نقد ارسطو، افلاطون و دیدگاههای سنتی
نقد دیدگاه ارسطو و افلاطون
استاد فرزانه دیدگاه ارسطو (ترکیب ماده و صورت) و افلاطون (انحصار در صورت) را نقد میکنند. ایشان وجود را وحدتی ظهوری میدانند که ماده و صورت را در خود متحد دارد، گویی که وجود، چون دریایی است که ماده و صورت را در خود به وحدت میرساند.
مثال آب و کاسهها
استاد فرزانه با مثال آب و کاسهها توضیح میدهند که آب، با تقسیم به کاسهها، کثرت ظاهری مییابد، اما حقیقتاً یکی است. این مثال، وحدت وجودی ماده را نشان میدهد که با صور مختلف، وحدت خود را حفظ میکند.
جعل و جسم
استاد فرزانه جعل را خاص جسم میدانند، نه آب، و معتقدند که ماده و صورت در جسم متحدند. جعل، چون مهر تشخص، ماده و صورت را در وجود جسم به هم میآمیزد.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با نقد دیدگاههای سنتی و ارائه مثالهایی چون آب و کاسهها، نشان داد که ماده و صورت در وحدتی ظهوری متحدند. این دیدگاه، چارچوبی نوین برای فهم فلسفه وحدت وجود ارائه میدهد.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق وحدت وجود و رابطه ماده و صورت پرداخت. نقد دیدگاه ملاصدرا، تأکید بر اصل مساوقت وجود و وحدت، و رد انحصار وحدت به صورت، چارچوبی نوین برای تحلیل این موضوع ارائه داد. ضرورت تلفیق فلسفه با علوم طبیعی و ایجاد آزمایشگاههای فلسفی، بهعنوان راهی برای رفع ابهامات و ارتقای علمی فلسفه، مطرح شد.
با نظارت صادق خادمی