در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 299

متن درس





تبیین علم الهی و وحدت وجود در فلسفه ملاصدرا و آرای عرفا

تبیین علم الهی و وحدت وجود در فلسفه ملاصدرا و آرای عرفا

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۹۹)

مقدمه: بازسازی فلسفه و عرفان در پرتو نقد و تحلیل

فلسفه اسلامی، چونان درختی کهنسال، ریشه در اعماق معرفت دارد و شاخسار آن در گستره عرفان و حکمت امتداد یافته است. درس‌گفتار شماره ۲۹۹، از سلسله درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به مثابه نسیمی است که غبار از این شاخسار می‌زداید و با نگاهی نقادانه و ژرف، به تبیین و تحلیل آرای عرفا و ملاصدرا در باب علم الهی، وحدت وجود، و اعیان ثابته می‌پردازد. این درس‌گفتار، با محوریت نقد عبارات ملاصدرا در صفحه ۲۸۱ جلد ششم اسفار و تبیین دیدگاه‌های عرفانی، چالش‌های بنیادین فلسفی و عرفانی را مورد کاوش قرار می‌دهد.

بخش اول: تبیین وحدت وجود و کثرت محمولات در آرای عرفا

وحدت وجود و کثرت صفات در منظومه عرفانی

عرفا، وجود را چونان خورشیدی واحد می‌دانند که پرتوهای آن، در قالب محمولات کثیره، بر عالم می‌تابد. در صفحه ۲۸۱ جلد ششم اسفار، ملاصدرا بیان می‌دارد که هر موجود متحصل، به حسب هویت وجودیه خود، مصداق محمولات کثیره است، اما وجود آن واحد باقی می‌ماند. این دیدگاه، ریشه در اصل وحدت وجود دارد که وجود را بسیط و محمولات را متکثر می‌بیند. برای مثال، انسان به‌عنوان موجودی واحد، اوصاف متکثری چون عقل، اراده، و احساس دارد، اما این اوصاف، وحدت وجودی او را خدشه‌دار نمی‌کنند.

درنگ: هر موجود متحصل، به حسب هویت وجودیه خود، مصداق محمولات کثیره است، اما وجود آن واحد باقی می‌ماند، که ریشه در اصل وحدت وجود عرفانی دارد.

نقد قیاس انسان با ذات الهی

استاد فرزانه، این قیاس را به چالش می‌کشند و استدلال می‌کنند که انسان، به‌عنوان موجودی مرکب، نمی‌تواند با ذات بسیط الهی مقایسه شود. وجود انسانی، چونان درختی است که شاخه‌های متعدد اوصاف از تنه واحد آن سر برآورده‌اند، اما ذات الهی، چونان اقیانوسی بی‌کران است که هیچ کثرتی در آن راه ندارد. این نقد، بر تمایز میان وجود مخلوقات و وجود الهی تأکید دارد و نشان می‌دهد که قیاس‌های عرفی، در تبیین بساطت ذات الهی ناکافی‌اند.

درنگ: قیاس انسان با ذات الهی نادرست است، زیرا وجود انسانی مرکب است، در حالی که ذات الهی بسیط و فاقد کثرت است.

بساطت هویت شخصیه و رد کثرت معانی کلیه

ملاصدرا، با استناد به اصل «صرف الشیء لا یتکرر و لا یتثنی»، وجود را به‌عنوان هویت شخصیه معرفی می‌کند که بالاتر از صرف‌الشیء است و کثرت در آن راه ندارد. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که در هویت شخصیه، معانی کلیه (صفات و محمولات) به‌صورت متکثر حضور ندارند، زیرا این امر با بساطت ذات الهی ناسازگار است. این دیدگاه، چونان مشعلی است که تاریکی کثرت را از ذات الهی می‌زداید و بر وحدت مطلق تأکید می‌ورزد.

درنگ: در هویت شخصیه، معانی کلیه به‌صورت متکثر حضور ندارند، زیرا این امر با بساطت ذات الهی ناسازگار است.

بخش دوم: علم الهی و اعیان ثابته در فلسفه ملاصدرا

علم الهی به ذات و عینیت با وجود ذات

ملاصدرا استدلال می‌کند که علم الهی به ذات، عین وجود ذات است و اعیان ثابته، به وجود ذات الهی موجودند. این دیدگاه، علم الهی را چونان آیینه‌ای می‌داند که ذات الهی در آن منعکس است و اعیان ثابته، به‌واسطه وجود ذات، در علم الهی حضور دارند. استاد فرزانه این تبیین را تأیید می‌کنند، اما پرسشی بنیادین مطرح می‌سازند: چگونه اعیان ثابته، با کثرت خود، در ذات بسیط الهی معقول می‌شوند؟ این پرسش، چونان کلیدی است که قفل یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه صدرایی را می‌گشاید.

درنگ: علم الهی به ذات، عین وجود ذات است و اعیان ثابته به وجود ذات الهی موجودند، اما چگونگی حضور کثرت در ذات بسیط نیازمند تبیین است.

تعقل اعیان ثابته به عقل واحد

ملاصدرا بیان می‌دارد که اعیان ثابته، با وجود کثرتشان، به عقل واحد (ذات الهی) معقول‌اند، همان‌گونه که به وجود واحد موجودند. این دیدگاه، چونان پلی است که وحدت و کثرت را در مرتبه ذات الهی به هم پیوند می‌دهد. استاد فرزانه این تبیین را مورد بررسی قرار می‌دهند و استدلال می‌کنند که کثرت اعیان، در مرتبه ذات، به وحدت عقل الهی بازمی‌گردد، اما چگونگی این جمع میان کثرت و وحدت همچنان مبهم است.

درنگ: اعیان ثابته، با کثرت خود، به عقل واحد معقول‌اند، اما چگونگی جمع کثرت و وحدت در ذات الهی نیازمند تبیین دقیق‌تر است.

علم الهی به اشیاء قبل از وجود خارجی

ملاصدرا علم الهی را علمی فعلی می‌داند که در مرتبه ذات، پیش از وجود خارجی اشیاء، به آن‌ها تعلق دارد و سبب وجودشان در خارج است. این علم، چونان چشمه‌ای است که حیات وجودی اشیاء از آن جوشیده و در عالم خارج متبلور می‌شود. استاد فرزانه این دیدگاه را تأیید می‌کنند، اما به چالش رابطه میان علم فعلی و کثرت معلومات می‌پردازند و پرسش می‌کنند که چگونه این علم، بدون کثرت، تفصیلی است.

درنگ: علم الهی، علمی فعلی است که پیش از وجود خارجی اشیاء، سبب وجود آن‌ها در خارج می‌شود، اما رابطه آن با کثرت معلومات نیازمند تبیین است.

بخش سوم: نقد تمایز قبل و بعد در علم الهی

تعقل اشیاء قبل و بعد از خلقت

ملاصدرا بیان می‌کند که حق‌تعالی با وجود واحد، اشیاء را پیش از خلقت (اولاً) و پس از خلقت (ثانیاً) تعقل می‌کند، اما با عقل واحد. این دیدگاه، چونان دو بال است که علم الهی را در دو مرتبه زمانی به تصویر می‌کشد. استاد فرزانه این تبیین را نقد می‌کنند و استدلال می‌نمایند که در وحدت شخصیه، تمایز قبل و بعد معنا ندارد، زیرا علم الهی، ازلی و ابدی است و فاقد تقدم و تأخر زمانی است.

درنگ: در وحدت شخصیه، تمایز قبل و بعد در علم الهی معنا ندارد، زیرا علم الهی ازلی و ابدی است و فاقد تقدم و تأخر زمانی است.

وحدت و کثرت در علم الهی از منظر ازل

ملاصدرا استدلال می‌کند که خداوند اشیاء را در ازل به‌صورت واحد و پس از ازل به‌صورت متکثر می‌بیند، اما با عین واحده. این دیدگاه، مراتب وجود را چونان نردبانی می‌داند که از احدیت (وحدت) به واحدیت (کثرت ظهوری) امتداد می‌یابد. استاد فرزانه این تبیین را نقد می‌کنند و تأکید دارند که در وحدت شخصیه، کثرت حتی در مرتبه واحدیت نیز ظهوری است، نه ذاتی، و ذات الهی از هرگونه کثرت مبراست.

درنگ: در وحدت شخصیه، کثرت در علم الهی ظهوری است، نه ذاتی، و ذات الهی از هرگونه کثرت مبراست.

تبیین عرفانی علم الهی و نقد روش‌شناختی عرفا

ملاصدرا، با استناد به قوانین حکمیه و بحثیه، مذهب عرفا را تبیین می‌کند و علم الهی را به وحدت شخصیه نسبت می‌دهد. استاد فرزانه این تلاش را ستایش می‌کنند، اما استدلال می‌نمایند که عرفا، به دلیل اشتغال به ریاضت و مجاهده، کمتر به مباحث برهانی پرداخته‌اند و تبیین‌هایشان از دقت کافی برخوردار نیست. این نقد، چونان نسیمی است که غبار ابهام را از عبارات عرفا می‌زداید و بر ضرورت تبیین‌های برهانی تأکید می‌ورزد.

درنگ: عرفا به دلیل اشتغال به ریاضت، در تبیین‌های برهانی ضعف دارند و تبیین ملاصدرا، هرچند ارزشمند، نیازمند دقت بیشتر است.

بخش چهارم: وحدت شخصیه و بساطت ذات الهی

وحدت شخصیه و عینیت صفات الهی

استاد فرزانه تأکید دارند که در وحدت شخصیه، علم، قدرت، و وجود الهی، همگی عین ذات‌اند و کثرت در ذات راه ندارد. این دیدگاه، با آیه کریمه قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ [مطلب حذف شد] : «بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، نام‌های نیکو از آن اوست») هم‌خوانی دارد. این آیه، چونان مشعلی است که وحدت ذات و صفات الهی را روشن می‌سازد.

درنگ: در وحدت شخصیه، علم، قدرت، و وجود الهی عین ذات‌اند و کثرت در ذات راه ندارد، که با آیه کریمه اسراء: ۱۱۰ هم‌خوانی دارد.

نقد تمایز قبل و بعد در وحدت شخصیه

استاد فرزانه استدلال می‌کنند که تمایز قبل و بعد در علم الهی، با وحدت شخصیه ناسازگار است، زیرا ذات الهی، ازلی و ابدی است و فاقد تقدم و تأخر زمانی است. این نقد، چونان خطی است که مرز میان وحدت مطلق و کثرت ظهوری را مشخص می‌سازد. در وحدت شخصیه، هیچ‌چیز جز حق وجود ندارد و تمایزات زمانی، تنها در مراتب ظهور معنا می‌یابند.

درنگ: تمایز قبل و بعد در علم الهی با وحدت شخصیه ناسازگار است، زیرا ذات الهی ازلی و ابدی است.

اعیان ثابته و مرتبه واحدیت

استاد فرزانه تأکید دارند که اعیان ثابته، به‌عنوان مظاهر اسماء و صفات، تنها در مرتبه واحدیت ظهور می‌یابند و نمی‌توانند در مرتبه احدیت (ذات بسیط) حضور داشته باشند. این دیدگاه، چونان دری است که مرز میان احدیت و واحدیت را گشوده و نشان می‌دهد که کثرت، تنها در مرتبه ظهورات معنا دارد.

درنگ: اعیان ثابته در مرتبه واحدیت ظهور می‌یابند و در مرتبه احدیت، به دلیل بساطت ذات، حضور ندارند.

کثرت ظهوری و نه وجودی در اسماء و صفات

استاد فرزانه استدلال می‌کنند که کثرت اسماء و صفات، ظهوری است، نه وجودی، و ذات الهی از هرگونه کثرت مبراست. این دیدگاه، با مفهوم اطلاق ذات در عرفان ابن‌عربی هم‌خوانی دارد و چونان آیینه‌ای است که وحدت ذات را در کثرت ظهوری بازمی‌تاباند.

درنگ: کثرت اسماء و صفات ظهوری است، نه وجودی، و ذات الهی از هرگونه کثرت مبراست.

غنای ذات الهی از اعیان ثابته

استاد فرزانه، با استناد به آیه کریمه وَاللَّهُ الْغَنِيُّ [مطلب حذف شد] : «و خدا بی‌نیاز است و شما نیازمندانید»)، تأکید دارند که ذات الهی، غنی از اعیان ثابته است و در مرتبه ذات، جز حق چیزی وجود ندارد. این دیدگاه، چونان قله‌ای است که غنای مطلق ذات الهی را در برابر فقر وجودی مخلوقات نشان می‌دهد.

درنگ: ذات الهی، غنی از اعیان ثابته است و در مرتبه ذات، جز حق چیزی وجود ندارد.

بخش پنجم: علم تفصیلی الهی و نقد تبیین‌های سنتی

علم تفصیلی بدون کثرت

استاد فرزانه استدلال می‌کنند که علم الهی، تفصیلی است، اما فاقد کثرت، زیرا کثرت مستلزم تعدد است و علم الهی فاقد تعدد است. این دیدگاه، چونان جویباری است که علم الهی را در تمامی مراتب وجودی، بدون آلودگی به کثرت، جاری می‌سازد. علم تفصیلی، به احاطه ذاتی حق تعالی اشاره دارد که تمامی معلومات را در بر می‌گیرد، بدون آنکه به کثرت منجر شود.

درنگ: علم الهی تفصیلی است، اما فاقد کثرت، زیرا کثرت مستلزم تعدد است و علم الهی فاقد تعدد است.

نقد تبیین‌های سنتی علم الهی

استاد فرزانه تبیین‌های سنتی، از ابن‌سینا (علم کلی) تا ملاصدرا (معانی مختلفه) و عرفا (اعیان ثابته)، را نقد می‌کنند و استدلال می‌نمایند که این تبیین‌ها به کثرت در علم الهی منجر می‌شوند. در مقابل، علم الهی را تفصیلی، وحدتی، و تشخصی می‌دانند که فاقد کثرت است. این نقد، چونان مشعلی است که راه را برای بازسازی تبیین‌های فلسفی و عرفانی هموار می‌سازد.

درنگ: تبیین‌های سنتی علم الهی، به دلیل نسبت دادن کثرت به علم الهی، نارساست و علم الهی تفصیلی، وحدتی و فاقد کثرت است.

نزول حق و تعینات ظهوری

استاد فرزانه، با تمثیل کشی که بلند یا نازک می‌شود، استدلال می‌کنند که حق در نزول، تعینات می‌یابد، اما این تعینات، کثرت ذاتی ایجاد نمی‌کنند، بلکه ظهوری‌اند. این تمثیل، چونان آیینه‌ای است که تنزل وجود را در مراتب مختلف، از احدیت تا ناسوت، نشان می‌دهد. تعینات، ظهورات حق‌اند و کثرت آن‌ها، تنها در مرتبه ظهور معنا دارد.

درنگ: حق در نزول، تعینات می‌یابد، اما این تعینات ظهوری‌اند و کثرت ذاتی ایجاد نمی‌کنند.

تمثیل فناء و علم الهی

استاد فرزانه، با تمثیل‌هایی از فناء و حضور و غیاب، علم الهی را تبیین می‌کنند. همان‌گونه که انسان در حالت فناء، حاضر است اما غایب، علم الهی نیز در مرتبه ذات، تفصیلی است اما فاقد کثرت. این تمثیل، چونان دری است که به سوی فهم عمیق‌تر علم الهی گشوده می‌شود و نشان می‌دهد که علم الهی، در عین احاطه به همه‌چیز، از کثرت مبراست.

درنگ: علم الهی، در عین تفصیلی بودن، فاقد کثرت است، همان‌گونه که در فناء، حضور و غیاب به وحدت بازمی‌گردد.

نتیجه‌گیری: بازسازی علم الهی در پرتو وحدت شخصیه

درس‌گفتار شماره ۲۹۹، چونان مشعلی فروزان، به تبیین و نقد آرای ملاصدرا و عرفا در باب علم الهی و وحدت وجود پرداخته است. این درس‌گفتار، با تأکید بر وحدت شخصیه، حضور اعیان ثابته در ذات الهی را نفی می‌کند و علم الهی را تفصیلی، وحدتی، و فاقد کثرت معرفی می‌نماید. نقد تمایز قبل و بعد در علم الهی، به ضرورت حفظ بساطت ذات الهی اشاره دارد و کثرت را تنها در مرتبه ظهورات (واحدیت) می‌پذیرد. تبیین غنای ذات از اعیان ثابته، با استناد به آیات کریمه قرآن کریم، بر استقلال و بساطت ذات الهی تأکید می‌ورزد. همچنین، نقد تبیین‌های سنتی و ارائه دیدگاهی که علم الهی را در مراتب نزول، همراه با تعینات ظهوری می‌داند، راه را برای بازسازی فلسفه و عرفان اسلامی هموار می‌سازد. این درس‌گفتار، پژوهشگران را به تأمل عمیق‌تر در مفاهیم وحدت وجود و علم الهی دعوت می‌کند تا با نگاهی نقادانه، به تبیینی دقیق‌تر از این مسائل دست یابند.

با نظارت صادق خادمی