متن درس
نقد تشکیک وجود و تبیین علم الهی در فلسفه وحدت وجود
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۳۰۱)
دیباچه
در گستره فلسفه اسلامی، مباحث وجود، علم الهی و وحدت وجود از ژرفترین و پیچیدهترین مسائلاند که اندیشمندان را به تأمل وامیدارند. درسگفتار سیصدویکم، که در تاریخ هفدهم اردیبهشتماه سال ۱۳۸۰ ایراد شده، به نقد آرای فیلسوفان بزرگی چون ابنسینا و ملاصدرا در باب تشکیک وجود و علم الهی پرداخته و با تکیه بر دیدگاه عرفانی، بساطت ذات الهی و نفی کثرت در آن را تبیین میکند.
بخش یکم: مقایسه آرای فلاسفه در باب علم الهی
دیدگاه ابنسینا، ملاصدرا و عرفا
استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، با نگاهی تیزبین، به مقایسه آرای ابنسینا، ملاصدرا و عرفا در باب علم الهی میپردازند. ابنسینا علم الهی به جزئیات را به صورت کلی میداند، در حالی که ملاصدرا آن را با تعبیر «معانی مختلفه» و عرفا با مفهوم «اعیان ثابته» توصیف میکنند. با وجود تفاوت در لفظ، استاد تأکید دارند که محتوای این آراء یکسان است، زیرا همگی به بساطت علم الهی و فقدان کثرت در آن اشاره دارند. این وحدت در محتوا، نشاندهنده عمق اشتراک در تبیین حقیقت الهی است که فراتر از الفاظ و تعابیر ظاهری قرار دارد.
نقد لفاظی در تبیین علم الهی
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی صریح، استفاده از مفاهیم کثرتآمیز مانند معانی مختلفه یا اعیان ثابته را در تبیین علم الهی به لفاظی تعبیر میکنند. این نقد ریشه در این باور دارد که علم الهی، به دلیل بساطت ذات، نمیتواند با مفاهیمی که به کثرت اشاره دارند، توصیف شود. علم الهی، چونان آیینهای زلال، حقیقت را بیهیچ پردهای منعکس میکند و هرگونه تقسیمبندی یا کثرت در آن، با حقیقت بسیط ذات الهی ناسازگار است.
بخش دوم: نقد تشکیک وجود در فلسفه ملاصدرا
تشکیک وجود در نگاه ملاصدرا
ملاصدرا در جلد ششم اسفار اربعه، وجود را حقیقتی واحد میداند که در مراتب گوناگون (طبیعی، نفسانی، عقلی و الهی) ظهور مییابد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به صفحه ۲۸۵ این اثر، این دیدگاه را مورد نقد قرار میدهند و آن را به کثرت در ذات وجود نسبت میدهند. به باور ایشان، وجود، چونان دریایی بیکران، بسیط و یکپارچه است و هرگونه تقسیمبندی به مراتب، به کثرتی در ذات منجر میشود که با وحدت وجود ناسازگار است.
تمثیل یک بام و چند هوا
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی بدیع، تشکیک وجود را به «یک بام و چند هوا» تشبیه میکنند. این تمثیل، به روشنی نشان میدهد که چگونه فرض کثرت در مراتب وجود، به ترکیب در حقیقت واحده منجر میشود. وجود، چونان بامی یکپارچه، نمیتواند چند هوای متکثر را در خود جای دهد. این نقد، به ضرورت حفظ بساطت وجود و نفی هرگونه کثرت در آن تأکید دارد.
نقد شدت و ضعف در مراتب وجود
یکی از پرسشهای محوری درسگفتار این است که اگر مرتبه الهی وجود، به تعبیر ملاصدرا، شدید است، چرا خود حقیقت وجود شدید نیست؟ چگونه یک مرتبه میتواند ویژگیای داشته باشد که حقیقت کل فاقد آن است؟ استاد فرزانه قدسسره این تناقض را چنین تبیین میکنند: اگر مرتبه الهی شدید باشد، باید خود حقیقت وجود نیز شدید باشد، زیرا مراتب، ظهورات حقیقتاند و نمیتوانند ویژگیای فراتر از اصل داشته باشند. این نقد، چونان چراغی روشن، تناقض درونی تشکیک وجود را آشکار میسازد.
بخش سوم: بساطت وجود و نفی کثرت در ذات
وحدت وجود و ظهورات آن
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کثرت، تنها در ظهورات وجود معنا دارد، نه در ذات آن. وجود، به مثابه نوری یگانه، در مراتب گوناگون ظهور مییابد، اما ذات آن بسیط و واجبالوجود است. این دیدگاه، ریشه در فلسفه عرفانی دارد که کثرت را به تعینات ظهوری نسبت میدهد، نه به ذات وجود. عالم، چونان سایهای از نور حق، وجودی وابسته دارد، اما در ذات الهی جای ندارد.
تمایز ظهور و وجود در ذات
درسگفتار با دقت میان ظهور عالم (بهعنوان تعینات وجود) و وجود عالم در ذات الهی تمایز قائل میشود و دومی را نفی میکند. عالم، چونان رودی که از چشمهای جوشان سرچشمه میگیرد، ظهور ذات الهی است، اما در ذات او حلول نمیکند. این تمایز، بساطت ذات الهی را حفظ کرده و هرگونه کثرت یا ترکیب را از آن دور میسازد.
بخش چهارم: نقد مراتب الهی و غیرالهی
تناقض در مراتب الهی و غیرالهی
استاد فرزانه قدسسره این پرسش را مطرح میکنند که چگونه حقیقتی واحد میتواند مرتبهای الهی (خدا) و مرتبهای غیرالهی (مانند خرما) داشته باشد؟ اگر حقیقت واحده الهی باشد، نمیتواند مراتب غیرالهی داشته باشد، و اگر غیرالهی باشد، مرتبه الهی آن چگونه پدید میآید؟ این نقد، چونان تیغی برنده، تناقض درونی تشکیک وجود را نمایان میسازد و بر بساطت حقیقت واحده تأکید میکند.
تمثیل کباب لقمهای و پنجهای
با تمثیلی دلنشین، استاد فرزانه قدسسره تشکیک وجود را به کباب لقمهای و پنجهای تشبیه میکنند. همانگونه که کباب، حقیقتی واحد است، وجود نیز باید بسیط باشد و نمیتواند به مراتب متکثر تقسیم شود. این تمثیل، به روشنی نشان میدهد که مراتب، نمیتوانند حقیقتی مستقل از اصل داشته باشند، بلکه ظهورات آناند.
بخش پنجم: تمایز عرفان و تشکیک
وحدت وجود در نگاه عرفانی
درسگفتار، دیدگاه عرفانی را که وجود را واحدی بسیط و مراتب را ظهورات آن میداند، از تشکیک ملاصدرا (وجود واحد با مراتب واجب و ممکن) متمایز میکند. در نگاه عرفانی، کثرت تنها در ظهورات معنا دارد، نه در ذات وجود. این دیدگاه، چونان نسیمی روحافزا، حقیقت الهی را از هرگونه کثرت و ترکیب دور میدارد.
نقد تعریف علم بهعنوان صورة حاصله
استاد فرزانه قدسسره تعریف ملاصدرا از علم بهعنوان «صورة حاصله» را نفی کرده و علم را فاقد صورت میدانند. علم الهی، چونان نوری بیپرده، حضور معلوم نزد عالم است و هرگونه صورت یا کثرت، با بساطت آن ناسازگار است. این نقد، به ضرورت تبیین علم الهی به صورت حضوری و ذاتی تأکید دارد.
بخش ششم: مراتب علم و نقد آن
مراتب علم در دیدگاه ملاصدرا
ملاصدرا علم را حقیقتی واحد با مراتب مختلف (عرض، جوهر نفسانی، جوهر عقلی، فوق جوهر و عرض) توصیف میکند که مرتبه الهی آن واجبالوجود است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را با بساطت علم الهی ناسازگار میدانند و تأکید دارند که علم، به دلیل وحدت ذاتی، نمیتواند مراتب متکثر داشته باشد.
نقد مراتب علم و واجبالوجود
درسگفتار این پرسش را مطرح میکند که آیا حقیقت علم واجبالوجود است یا مرتبه الهی آن؟ اگر مرتبه الهی واجب باشد، چگونه معلول حقیقت علم نیست؟ این نقد، چونان آیینهای صاف، تناقض در تشکیک علم را نشان میدهد و بر بساطت علم الهی تأکید میکند.
بخش هفتم: تمثیل کلمه و اقسام آن
رابطه کلمه و اقسام (اسم، فعل، حرف)
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، کلمه را بهعنوان مقسم و اسم، فعل و حرف را بهعنوان اقسام آن معرفی میکنند. کلمه، چونان ریشهای تنومند، بدون اقسام خود تحقق نمییابد، اما اقسام نیز بدون کلمه معنا ندارند. این تمثیل، رابطه میان حقیقت و ظهورات آن را به روشنی تبیین میکند.
نقد ذهنیت کلمه
درسگفتار دیدگاه ذهنیت محض کلمه را نفی کرده و آن را حقیقتی واقعی میداند. کلمه، چونان ستارهای درخشان، وجودی حقیقی دارد و اقسام آن (اسم، فعل، حرف) ظهورات این حقیقتاند. این نقد، به ضرورت وجود حقیقی برای حقیقت واحده تأکید دارد.
ظهور اقسام از مقسم
استاد فرزانه قدسسره اقسام (اسم، فعل، حرف) را ظهورات کلمه میدانند، اما تأکید دارند که کلمه بدون این اقسام تحقق نمییابد. این رابطه، چونان نسبتی میان آفتاب و پرتوهای آن، نشاندهنده وابستگی ظهورات به حقیقت است، در حالی که حقیقت، مستقل و بسیط باقی میماند.
بخش هشتم: بساطت حقیقت و ظهورات
بساطت حقیقت و نفی تباین مراتب
درسگفتار تباین میان مراتب وجود را نفی کرده و مراتب را ظهورات حقیقت واحده میداند. وجود، علم و قدرت، چونان گوهرهایی یکپارچه، بسیطاند و مراتب آنها، ظهوراتی در ذیل وحدتاند. این دیدگاه، به برتری فلسفه عرفانی در تبیین وحدت وجود اشاره دارد.
نقد تشکیک در قدرت
استاد فرزانه قدسسره دیدگاه ملاصدرا در باب قدرت را، که آن را حقیقتی واحد با مراتب مختلف (عرض، جوهر، الهی) میداند، نقد میکنند. اگر قدرت الهی واجب باشد، باید خود حقیقت قدرت نیز واجب باشد، اما تشکیک، این مراتب را متمایز میکند که با بساطت حقیقت ناسازگار است.
بخش نهم: تبیین وجود الهی و تمثیل دریا
وجود الهی بهعنوان حقیقت واحده
درسگفتار وجود الهی را حقیقت واحده میداند، نه مرتبهای از آن، و مراتب را تعینات این حقیقت میخواند. وجود الهی، چونان سرچشمهای زلال، اصل همه ظهورات است و نمیتواند بهعنوان مرتبهای از حقیقتی دیگر تصور شود.
تمثیل دریا و ظهورات
استاد فرزانه قدسسره با تمثیل دریا، مخلوقات را ظهورات حق میدانند، نه موجود در ذات او. مخلوقات، چونان امواجی بر سطح دریا، از حق سرچشمه میگیرند، اما در ذات او جای ندارند. بازگشت به دریا، به معنای تقرب به حق است، نه انحلال در ذات او.
بخش دهم: استناد به قرآن کریم و بساطت علم الهی
استناد به آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»
درسگفتار با استناد به آیه شریفه إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا [مطلب حذف شد] : «ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم»)، مخلوقات را ظهورات حق میداند. این بازگشت، به معنای تقرب به حق است، نه انحلال در ذات او. استاد فرزانه قدسسره این آیه را چونان مشعلی فروزان، راهنمای تبیین رابطه میان حق و مخلوقات میدانند.
بساطت علم الهی و نفی کثرت
علم الهی، به باور استاد فرزانه قدسسره، بسیط و فاقد کثرت معلومات است. این علم، چونان نوری بیحجاب، به صورت حضوری ذاتی به همه ماسوی تعلق دارد و از هرگونه تقدم و تأخر مبراست. این دیدگاه، علم الهی را از هرگونه ترکیب یا مرتبهبندی دور میسازد.
جمعبندی
این درسگفتار، با نقدی عمیق بر تشکیک وجود و علم در فلسفه ملاصدرا، به تبیین دیدگاه عرفانی وحدت وجود میپردازد. وجود، علم و قدرت، بهعنوان حقایقی بسیط، فاقد کثرت ذاتیاند و مراتب آنها، ظهورات این حقایقاند. تمثیلهایی چون کباب، کلمه و دریا، به روشنی رابطه میان حقیقت و ظهورات را تبیین میکنند. استناد به آیه شریفه قرآن کریم، راهنمای این تبیین است و نشان میدهد که مخلوقات، ظهورات حقاند و بازگشت به او، تقرب به ذات الهی است، نه انحلال در آن. این نوشتار، زمینه را برای بحثهای عمیقتر در فلسفه و عرفان اسلامی فراهم میسازد.