متن درس
تأملات در وجود رابط و رابطی: بازخوانی فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۰۶)
دیباچه
جهان فلسفه و عرفان اسلامی، چونان دریایی ژرف و بیکران، آکنده از مفاهیمی است که ذهن اندیشمند را به سوی تأمل در حقیقت هستی فرا میخواند. درسگفتار شماره ۳۰۶ از سلسله مباحث فلسفه خارج استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، چونان نگینی درخشان در این دریا، به کاوش در یکی از پیچیدهترین و بنیادینترین مسائل فلسفی و عرفانی، یعنی وجود رابط و رابطی، میپردازد. این گفتار، با نگاهی نقادانه به آرای فیلسوفان بزرگی چون ملاصدرا و حاجی سبزواری، و با استناد به آیات نورانی قرآن کریم، تلاشی است برای بازسازی و تهذیب زبان فلسفه و عرفان اسلامی، تا حقیقت وجود در پرتو لطافت و قدسیت الهی آشکار گردد.
بخش نخست: پیچیدگیهای وجود رابط و رابطی در فلسفه اسلامی
ماهیت و اهمیت وجود رابط و رابطی
وجود رابط و رابطی، چونان دو بال اندیشه فلسفی در مکتب اسلامی، در شبکهای از مفاهیم منطقی و هستیشناختی مانند مواد ثلاث، قضیههای بسیط و مرکب، و موجهات جای گرفتهاند. این مفاهیم، به دلیل ماهیت انتزاعی و ارتباط تنگاتنگشان با دیگر مقولات فلسفی، از پیچیدگی ویژهای برخوردارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزند که فهم این مفاهیم، مستلزم شناخت دقیق جوهر، عرض، و ساختار قضیههاست، چه آنکه هر یک از این عناصر، در تحلیل وجود رابط و رابطی نقشی بنیادین ایفا میکنند.
وجود رابط، که در منطق به «حرف» تعبیر میشود، و وجود رابطی، که در هستیشناسی به «عرض» اشاره دارد، در قیاس با معقولات ثانیه فلسفی و منطقی، نیازمند تبیینی دقیق و روشمند است. معقولات ثانیه، چونان آینهای که حقیقت موجودات را بازمیتاباند، مفاهیمیاند که ذهن از موجودات خارجی انتزاع میکند، مانند وجود، وحدت، و کثرت. استاد فرزانه قدسسره با تشبیه این مفاهیم به نوری که در ظلمت ذهن میدرخشد، بر ضرورت تمایز میان معقولات اولیه و ثانیه تأکید میورزند، زیرا این تمایز، کلید فهم احکام و خصوصیات وجود رابط و رابطی است.
| درنگ: وجود رابط و رابطی، به دلیل ارتباط تنگاتنگ با معقولات ثانیه فلسفی و منطقی، نیازمند تبیینی است که تمایز میان معقولات اولیه و ثانیه را به روشنی نمایان سازد. |
وابستگی شناخت وجود رابط و رابطی به مفاهیم فلسفی
شناخت وجود رابط و رابطی، چونان درختی تناور، ریشه در خاک حاصلخیز مباحث جوهر، عرض، مواد، و قضیهها دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بدون فهم این شبکه مفهومی، درک عمیق وجود رابط و رابطی ناممکن است. این وابستگی، نشان از نظاممندی فلسفه اسلامی دارد که مفاهیم آن، چونان حلقههای زنجیری به هم پیوسته، در خدمت تبیین حقیقت هستیاند. این دیدگاه، با روششناسی ملاصدرا در «اسفار اربعه» همخوانی دارد، که در آن، مباحث فلسفی بهصورت کلنگر و نظاممند ارائه شدهاند.
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به ارجاعات متعدد ملاصدرا به وجود رابط و رابطی در جلد نخست «اسفار» (صفحات ۷۸، ۱۳۸، ۱۴۰، ۲۹۱، ۳۲۷، ۳۷۰)، بر اهمیت مطالعه جامع آثار این فیلسوف بزرگ تأکید میورزند. این ارجاعات، چونان ستارگانی در آسمان فلسفه صدرایی، نشاندهنده جایگاه محوری این مفاهیم در نظام فکری اوست. با این حال، پراکندگی این مباحث در «اسفار»، چونان گنجی پراکنده در دشتی وسیع، چالشی برای پژوهشگران است که نیازمند گردآوری و سازماندهی نظاممند است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با کاوش در پیچیدگیهای وجود رابط و رابطی، به اهمیت این مفاهیم در فلسفه اسلامی پرداخت. تأکید استاد فرزانه قدسسره بر وابستگی این مفاهیم به دیگر مقولات فلسفی و منطقی، و نیز ارجاعات متعدد ملاصدرا به این موضوع، نشان از جایگاه بنیادین وجود رابط و رابطی در نظام هستیشناسی اسلامی دارد. این بخش، با دعوت به مطالعه نظاممند و کلنگر، راه را برای فهم عمیقتر این مفاهیم هموار میسازد.
بخش دوم: بازخوانی آرای حاجی سبزواری در تقسیم وجود
تقسیمبندی وجود در منظومه و حاشیه اسفار
حاجی سبزواری، چونان باغبانی که شاخسارهای فلسفه را هرس میکند، وجود را گاه به چهار قسم (فینفسه، لا فینفسه، بنفسه، بغیره) و گاه به دو قسم (فینفسه، لا فینفسه) تقسیم کرده است. استاد فرزانه قدسسره، با تأیید این تقسیمبندی، تبیین میکنند که تقسیم چهارگانه، کثرت ممکنات را نمایان میسازد، در حالی که تقسیم دوگانه، وحدت حق تعالی و ظهوراتش را آشکار میکند. این تمایز، چونان دو روی یک سکه، دو سطح تحلیل فلسفی را نشان میدهد: کثرت در ممکنات و وحدت در نسبت با حق.
آثار حاجی سبزواری، از «منظومه» گرفته تا «حاشیه اسفار»، چونان آینههایی مکمل، محتوای یکسانی را با زوایای دید متفاوت بازتاب میدهند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر ارزش این آثار، بر ضرورت مطالعه تطبیقی آنها تأکید میورزند، زیرا این مطالعه، چونان کلیدی زرین، درهای فهم عمیق فلسفه صدرایی را میگشاید.
| درنگ: تقسیمبندی وجود توسط حاجی سبزواری، با تمایز میان کثرت ممکنات و وحدت حق و ظهوراتش، دو سطح تحلیل فلسفی را روشن میسازد و بر اهمیت مطالعه تطبیقی آثار او تأکید دارد. |
نقد دیدگاه عرفانی حاجی سبزواری
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه به منظومه حاجی سبزواری (صفحه ۶۳، امور عامه)، به شدت از بهکارگیری الفاظی چون «اباطیل» و «تماثیل» برای توصیف عالم خلقت انتقاد میکنند. ایشان تأکید میورزند که عالم خلقت، هرچند فاقد نفسية (استقلال) نسبت به حق تعالی است، ظهورات حقاند، نه اعدام یا باطل. این نقد، چونان تیغی برنده، ریشه در ضرورت حفظ قدسیت زبان عرفانی دارد. عرفان اسلامی، چونان چشمهای زلال، باید از واژگان شریف و لطيف سرشار باشد، نه الفاظی که عالم را به بطلان و پوچی فرو میکاهند.
استاد فرزانه قدسسره، با استدلالی فلسفی، بیان میدارند که اگر عالم را باطل بدانیم، باید علت آن، یعنی حق تعالی، نیز باطل باشد، که این محال است، زیرا بین علت و معلول مسانخت وجود دارد. این استدلال، چونان نوری که ظلمت را میشکافد، با اصل علّیت در فلسفه اسلامی همخوانی دارد و دیدگاه حاجی را نادرست میشمارد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با بررسی آرای حاجی سبزواری در تقسیم وجود و نقد دیدگاه عرفانی او، بر ضرورت تهذیب زبان عرفانی تأکید کرد. استاد فرزانه قدسسره، با تأیید تقسیمبندی وجود و نقد الفاظ نامناسب، راه را برای بازسازی عرفان اسلامی در پرتو لطافت و قدسیت هموار میسازند. این بخش، دعوتی است به بازنگری در زبان و مفاهیم عرفانی برای ترویج معرفتی شایستهتر.
بخش سوم: انصاف قرآنی و الگوی عرفانی
استناد حاجی سبزواری به قرآن کریم
حاجی سبزواری، با استناد به آیه شریفه مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ [مطلب حذف شد] : «این پیکرهها چیست که شما به آنها دلبستهاید؟»)، عالم خلقت را تماثیل و فاقد حقیقت میداند. استاد فرزانه قدسسره، این تفسیر را نادرست میخوانند، زیرا قرآن کریم، گمراهی بتپرستان را نقد میکند، نه حقیقت ذاتی مخلوقات. ایشان، با اشاره به آیه لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي [مطلب حذف شد] : «شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید»)، تأکید میورزند که قرآن کریم، با انصافی بینظیر، به بتپرستان حمله میکند، نه به خود بتها که مخلوقات الهیاند.
| درنگ: قرآن کریم، با انصافی بیمانند، گمراهی بتپرستان را نقد میکند، نه حقیقت مخلوقات را، و این انصاف، الگویی شایسته برای عرفان و فلسفه اسلامی است. |
بتها بهعنوان مخلوقات الهی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه شریفه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا [مطلب حذف شد] : «آنچه در آسمانها و زمین است برای شما رام کرد»)، بتها را مخلوقات الهی میدانند که ذاتاً حقاند، اما عبادت آنها نادرست است. این دیدگاه، چونان نسیمی که غبار از آینه حقیقت میزداید، با اصل وحدت وجود همخوانی دارد که همه موجودات را ظهورات حق تعالی میشمارد.
ایشان تأکید میکنند که عرفان اسلامی، چونان باغی پر از گلهای معطر، باید از واژگان شریف و لطيف بهره گیرد و از الفاظی چون «اباطیل» و «تماثیل» که عالم را به پوچی فرو میکاهند، دوری جوید. این نقد، ریشه در مشکلات فرهنگی دارد که واژگان غیرمقدس را وارد عرفان کردهاند و رشد آن را مانع شدهاند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تکیه بر انصاف قرآنی در نقد بتپرستی، الگویی برای عرفان و فلسفه اسلامی ارائه کرد. استاد فرزانه قدسسره، با نقد تفسیر حاجی سبزواری و تأکید بر حقیقت مخلوقات الهی، بر ضرورت تهذیب زبان عرفانی تأکید ورزیدند. این بخش، دعوتی است به بازسازی عرفان اسلامی در پرتو ادب قرآنی و لطافت معنوی.
بخش چهارم: بازخوانی آرای ملاصدرا و نقد علامه طباطبایی
تقسیمبندی وجود رابطی در فلسفه صدرایی
ملاصدرا، با تبعیت از میرداماد، وجود رابطی را به دو معنا تقسیم کرده است: رابط (حرف) و رابطی (عرض). استاد فرزانه قدسسره، این تقسیمبندی را گامی در جهت دقت فلسفی میدانند. وجود رابط، که در منطق به «حرف» تعبیر میشود، فاقد نفسية است، در حالی که وجود رابطی، بهعنوان عرض، وصفی برای موضوع است. ایشان، با تبیین معانی ناعتی (وجودات وصفی یا عرضی)، مثال «زید عالم» را مطرح میکنند که در آن، علم بهعنوان عرض، جهل را از زید دور میکند.
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به اختلاف در اینکه آیا وجود رابطی نوعاً غیر از وجود محمولی (اسمی) است یا خیر، دیدگاه ملاصدرا را تأیید میکنند که وجود رابطی در هلیات مرکبه (قضیههای مرکب) است، نه هلیات بسیطه. این تبیین، چونان مشعلی که مسیر تاریک را روشن میکند، با منطق صوری و فلسفه مشایی همخوانی دارد.
| درنگ: تقسیمبندی ملاصدرا از وجود رابطی به رابط (حرف) و رابطی (عرض)، گامی در جهت دقت فلسفی است که با تحلیل منطقی قضیهها همخوانی دارد. |
نقد علامه طباطبایی و پاسخ به آن
علامه طباطبایی، در حاشیه «اسفار»، فصل وجود رابطی را به دلیل پراکندگی و عدم انسجام مورد انتقاد قرار داده و آن را دارای «اندماج» میداند. استاد فرزانه قدسسره، این نقد را نادرست میخوانند، زیرا ملاصدرا در هر فصل، با لحاظ خاصی به موضوع پرداخته است. ایشان، با تشبیه این پراکندگی به گنجی پراکنده در دشتی وسیع، بر ضرورت گردآوری نظاممند مباحث تأکید میورزند. این دیدگاه، به اهمیت روششناسی در فلسفه اسلامی اشاره دارد.
استاد فرزانه قدسسره، با بررسی تشکیک وجود در فلسفه صدرایی، تأکید میکنند که اختلاف نوعی میان وجود رابطی و محمولی، با اصل تشکیک وجود (یک حقیقت ذیمراتب) منافات ندارد. این تبیین، چونان پلی که دو ساحل را به هم پیوند میدهد، تناقض ظاهری میان وحدت و کثرت وجود را رفع میکند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با بازخوانی آرای ملاصدرا و نقد علامه طباطبایی، به تبیین دقیق وجود رابط و رابطی پرداخت. استاد فرزانه قدسسره، با تأیید تقسیمبندی صدرا و رد نقد علامه، بر اهمیت روششناسی و اصطلاحشناسی در فلسفه اسلامی تأکید ورزیدند. این بخش، راه را برای فهم عمیقتر نظام فلسفی صدرایی هموار میسازد.
بخش پنجم: پرسش از اشتراک وجود و تهذیب زبان عرفانی
اشتراک لفظی یا معنوی وجود
استاد فرزانه قدسسره، با طرح پرسشی بنیادین، به این موضوع میپردازند که آیا وجود رابطی و محمولی اشتراک لفظی دارند یا معنوی. ملاصدرا، با تأکید بر اختلاف نوعی، به اشتراک لفظی تمایل دارد. ایشان، با تشبیه این پرسش به جدالی میان دو فیلسوف در جستوجوی حقیقت، تأکید میکنند که اگر وجود رابطی و محمولی اشتراک معنوی داشته باشند، نمیتوان وجود رابطی را فاقد نفسية دانست. این دیدگاه، چونان وزنهای که ترازوی حقیقت را متعادل میکند، به ضرورت تحلیل دقیق مفاهیم وجود در فلسفه اسلامی اشاره دارد.
| درنگ: پرسش از اشتراک لفظی یا معنوی میان وجود رابطی و محمولی، چالشی بنیادین در فلسفه اسلامی است که نیازمند تحلیل دقیق و روشمند است. |
تهذیب زبان عرفانی و فلسفی
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر ضرورت تهذیب زبان عرفانی، دعوت میکنند که الفاظی چون «اباطیل»، «باطلات»، و «تماثیل» از عرفان اسلامی حذف شوند. عرفان، چونان چشمهای که از دل کوه حقیقت میجوشد، باید از واژگان مقدس و شریف بهره گیرد. این نقد، ریشه در مشکلات فرهنگی دارد که واژگان غیرمقدس را وارد عرفان کرده و رشد آن را مانع شدهاند. ایشان، با استناد به مفهوم «کل شیء له آیة» (هر چیزی نشانهای از خداست)، عالم را مظهر حق تعالی میدانند و هرگونه نسبت بطلان به آن را نادرست میشمارند.
این دیدگاه، با عرفان ابنعربی و مولوی همخوانی دارد که عالم را آینه جمال و جلال الهی میدانند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه عرفان به باغی پر از گلهای معطر، تأکید میورزند که زبان عرفانی باید از لطافت و قدسیت سرشار باشد تا معرفت الهی را به جهانیان عرضه کند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با بررسی پرسش از اشتراک وجود و تأکید بر تهذیب زبان عرفانی، به بازسازی عرفان و فلسفه اسلامی دعوت کرد. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین چالشهای فلسفی و نقد الفاظ نامناسب، راه را برای ترویج معرفتی شایستهتر هموار ساختند. این بخش، نقشهراهی برای توسعه عرفان اسلامی در سطح جهانی ارائه میدهد.
نتیجهگیری نهایی
کتاب حاضر، با بازخوانی درسگفتار شماره ۳۰۶ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، سفری عمیق به ژرفای فلسفه و عرفان اسلامی بود. این نوشتار، با کاوش در وجود رابط و رابطی، آرای ملاصدرا و حاجی سبزواری را نقد و تحلیل کرد و با استناد به انصاف قرآنی، الگویی برای تهذیب زبان عرفانی ارائه داد. تأکید بر روششناسی نظاممند، اصطلاحشناسی دقیق، و استفاده از واژگان شریف، این کتاب را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران فلسفه و عرفان اسلامی تبدیل کرده است. این اثر، چونان مشعلی فروزان، راه را برای بازسازی و ترویج معرفت الهی در سطح جهانی هموار میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |