متن درس
وجود رابط و رابطی در فلسفه اسلامی: نقدی بر لا نفسیت و تبیین معانی حرفی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۰۹)
دیباچه
در گستره ژرف فلسفه اسلامی، مباحث وجود رابط و رابطی از جمله موضوعاتی است که هم در قلمرو حکمت نظری و هم در علم اصول، جایگاهی ویژه دارد. این مبحث، که در پیوند با چیستی معانی حرفی و تمایز آنها از معانی نفسی است، در درسگفتار شماره ۳۰۹ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با دقتی بیمانند و نگاهی نقادانه بررسی شده است. در این مسیر، نقد دیدگاه ملاصدرا26b7a0-d894-4936-a3f5-391682ee794c درباره لا نفسیت وجود حرفی، تمایز وجود رابط و رابطی، و تبیین معانی حرفی از منظر ادبی و فلسفی، با بهرهگیری از تمثیلات و استعارات فاخر، به صورتی دقیق و روشمند ارائه میشود. آیه کریمه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ (جاثیه: ۱۳)، به زیبایی آزادی انسان در خلق و وضع الفاظ را نشان میدهد، که این نوشتار نیز در پرتو آن، به کاوش در معانی حرفی و وجود ضعیف اما حقیقی آن میپردازد.
بخش نخست: نقد لا نفسیت و بازتعریف وجود حرفی
مفهوم وجود حرفی و نقد دیدگاه ملاصدرا
وجود حرفی، که در فلسفه اسلامی به عنوان وجودی وابسته و فاقد استقلال ذاتی شناخته میشود، از منظر ملاصدرا فاقد نفسیت و ذات (لا نفسیت له، لا ذات له) است، به گونهای که آن را «لا شيء من الأشياء» میخواند. اما استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، این دیدگاه را به چالش کشیده و وجود حرفی را دارای نفسیت تبعی میدانند. نفسیت تبعی، مانند نسیمی که در سایهسار درختان میوزد، وجودی است ضعیف اما حقیقی، که هویتش از غیر اخذ شده و در گرو وابستگی به آن است. این نقد، به مثابه نوری بر تاریکیهای ابهام، به بازتعریف وجود حرفی به عنوان موجودی با ذات ضعیف اما واقعی میانجامد.
درنگ: وجود حرفی، هرچند فاقد نفسیت استقلالی است، دارای نفسیت تبعی است و نمیتوان آن را معدوم یا فاقد شيء دانست.
تمایز نفسیت استقلالی و تبعی
نفسیت استقلالی، چون خورشیدی تابان، وجودی است که در ذات خویش مستقل است و بینیاز از غیر، اما نفسیت تبعی، مانند سایهای بر زمین، وجودی است که حیاتش به غیر وابسته است. وجود حرفی، مانند «واو» یا مفهوم «امکان»، فاقد استقلال وجودی است، اما در پرتو اسم و فعل، نفسیتی تبعی مییابد. این تمایز، به مثابه کلیدی برای گشودن قفل ابهامات، راه را برای فهم دقیقتر وجود حرفی هموار میسازد.
نقد ملاصدرا: وجود حرفی و لا شيء بودن
ملاصدرا وجود حرفی را فاقد ذات و شيء میداند، گویی آن را از ساحت وجود محروم میسازد. اما استاد فرزانه، با استدلالی روشن، این ادعا را نادرست خوانده و وجود حرفی را دارای ذات و نفسیت تبعی میدانند. این دیدگاه، مانند جویباری زلال، به اصل فلسفی وجودی بودن هر مفهوم، حتی در مراتب ضعیف، استناد دارد و نشان میدهد که وجود حرفی، هرچند نازکتر از تار مو، اما حقیقی است.
وجود حرفی در علم اصول
علم اصول، به مثابه میدانی وسیع، بستری فراهم آورده که در آن وجود حرفی توسط بزرگانی چون ضیاءالدین عراقی، شیخ انصاری، و نائینی، به تفصیل بررسی شده است. این علم، با تمرکز بر وضع و استعمال الفاظ، به مانند آینهای، بازتابدهنده ژرفای معانی حرفی است. استاد فرزانه، بدون غور در جزئیات اصولی، این دیدگاهها را به عنوان منبعی برای فهم وجود حرفی معرفی میکنند.
جمعبندی بخش نخست
در این بخش، با نقد دیدگاه ملاصدرا درباره لا نفسیت وجود حرفی، وجود آن به عنوان موجودی با نفسیت تبعی بازتعریف شد. این بازتعریف، مانند چراغی در شب، راه را برای فهم دقیقتر وجود حرفی روشن ساخت و نشان داد که هرچند این وجود ضعیف است، اما حقیقی و دارای ذات است. تمایز میان نفسیت استقلالی و تبعی، به مثابه پلی میان ابهام و وضوح، به رفع خلطهای مفهومی یاری رساند.
بخش دوم: تحلیل وجود حرفی در پرتو دیدگاه آخوند خراسانی
دیدگاه آخوند خراسانی در کفایه
آخوند خراسانی در کتاب گرانسنگ کفایهالاصول (جلد اول، صفحه ۱۳)، حروف را مانند اسماء، دارای وضع عام، موضوع له عام، و استعمال عام میداند. این دیدگاه، مانند رودی که همه کرانهها را در بر میگیرد، حروف و اسماء را در یک مرتبه وجودی قرار میدهد. اما استاد فرزانه، با دقتی فلسفی، این ادعا را به بوته نقد میگذارند.
درنگ: آخوند خراسانی تفاوت میان اسم و حرف را در «طور استعمال» میداند، اما استاد فرزانه این پاسخ را ناکافی خوانده و بر تفاوت ذاتی میان آنها تأکید دارند.
اشکال بر دیدگاه آخوند خراسانی
اگر وضع، موضوع له، و استعمال حروف مانند اسماء عام باشد، چرا نمیتوان آنها را به جای یکدیگر به کار برد؟ این پرسش، مانند تیغی تیز، به قلب دیدگاه آخوند خراسانی فرو میرود. اگر این دو در مرتبهای یکسان باشند، باید امکان ترادف یا استعمال متقابل وجود داشته باشد، اما فقدان این امکان، نشان از تفاوت ذاتی دارد.
پاسخ آخوند خراسانی و نقد آن
آخوند خراسانی، با تکیه بر تفاوت در «طور استعمال»، معتقد است که اسم برای معنای نفسی و حرف برای معنای فى غیره وضع شده است. اما استاد فرزانه، این پاسخ را چون بنایی سست، ناکافی میدانند، زیرا تفاوت در طور استعمال نمیتواند مانع استعمال مجازی اسم و حرف به جای یکدیگر شود. این نقد، مانند نسیمی که پردههای ابهام را کنار میزند، بر ضرورت تبیین دقیقتر وجود حرفی تأکید دارد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی دیدگاه آخوند خراسانی و نقد آن، نشان داد که ادعای عام بودن وضع، موضوع له، و استعمال حروف، بدون تبیین نحوه وجود حرفی، ناتمام است. استاد فرزانه، با تأکید بر تفاوت ذاتی میان اسم و حرف، این دیدگاه را به چالش کشیده و بر لزوم استدلال عقلی برای تبیین وجود حرفی پای فشردند.
بخش سوم: وجود حرفی در پرتو ادبیات و فلسفه
تعریف ادبی حرف
در کتب ادبی، حرف به مثابه گوهری تعریف شده که «ما دلّ على معنى فى غیره»، یعنی کلمهای که بر معنایی دلالت میکند که در غیر است. این تعریف، مانند آیینهای که حقیقت را بازمیتاباند، وابستگی معنای حرف به غیر (اسم و فعل) را نشان میدهد. برخلاف عرض که وجودش فى غیره است، حرف معنای فى غیره دارد.
اشکال بر تعریف ادبی
استاد فرزانه، این تعریف را به دلیل شباهت ظاهری با عرض (وجود فى غیره) مورد نقد قرار داده و آن را ناکافی میدانند. عرض، مانند بیاض، وجودش در موضوع (مانند دیوار) است، اما معنای آن نفسی و مستقل است. حرف، مانند «واو»، نه تنها وجودش، بلکه معنای آن نیز فى غیره است، گویی نسیمی که تنها در سایهسار غیر میوزد.
درنگ: حرف، برخلاف عرض، معنای فى غیره دارد، نه صرفاً وجود فى غیره، که این تمایز به فهم دقیقتر وجود حرفی یاری میرساند.
تمایز معنای فى غیره و وجود فى غیره
تمایز میان معنای فى غیره و وجود فى غیره، مانند خطی که دو ساحت را از هم جدا میکند، به رفع خلط میان وجود حرفی و رابطی کمک میکند. معنای حرفی، مانند ربط در «واو»، تنها در پیوند با غیر (مربوط و مربوط الیه) معنا مییابد، در حالی که عرض، مانند بیاض، معنای نفسی دارد، اما وجودش وابسته است.
معقول ثانی فلسفی و وجود حرفی
وجود حرفی، به سان معقولات ثانیه فلسفی، مانند مفهوم «امکان» در «الإنسان ممکن»، فاقد استقلال وجودی و مفهومی است، اما از طریق انتزاع از معقولات اولیه (مانند انسان) تحقق مییابد. این تشبیه، مانند چراغی در راه، به فهم نفسیت تبعی وجود حرفی یاری میرساند.
ضعف وجود حرفی
ملاصدرا وجود حرفی را «اضعف الموجودات» میخواند، اما استاد فرزانه آن را دارای ذات و نفسیت تبعی میدانند. این ضعف، مانند سایهای کمرنگ، به فقدان استقلال ذاتی اشاره دارد، اما نه به معنای معدومیت.
نقد لا شيء بودن وجود حرفی
ادعای ملاصدرا که وجود حرفی را «لا شيء من الأشياء» میداند، از سوی استاد فرزانه رد شده و آن را دارای وجود ضعیف اما حقیقی میخوانند. این نقد، مانند نوری بر تاریکی، به اصل وجودی بودن هر مفهوم استناد دارد.
تمایز وجود رابط و رابطی
وجود رابطی، مانند بیاض، مفهوماً مستقل اما وجوداً وابسته است، در حالی که وجود رابط، مانند «واو»، هم مفهوماً و هم وجوداً وابسته است. این تمایز، مانند خطکشی دقیق، به رفع ابهام در اصطلاحات فلسفی یاری میرساند.
نفسیت تبعی وجود حرفی
استاد فرزانه، وجود حرفی را دارای نفسیت تبعی میدانند، برخلاف ملاصدرا که آن را فاقد نفسیت میخواند. این نفسیت تبعی، مانند جویباری که از چشمهای دیگر سرچشمه میگیرد، از وابستگی به اسم و فعل نشأت مییابد.
نقد اشتراک لفظی
ملاصدرا وجود حرفی را به اشتراک لفظی یا به غلط «وجود» مینامد، اما استاد فرزانه آن را وجودی حقیقی میدانند. این دیدگاه، مانند آیینهای صاف، به وجودی بودن هر مفهوم، حتی در مراتب ضعیف، تأکید دارد.
وجود حرفی و کلمه
حرف، به مثابه گوهری در تاج کلمه، با اسم و فعل در مفهوم کلمه اشتراک دارد. هرچند ضعیفتر از آنهاست، اما کلمهای حقیقی است و نمیتوان آن را فاقد نفسیت یا هویت دانست.
منشأ انتزاع وجود حرفی
وجود حرفی، مانند گیاهی که از خاک غیر تغذیه میکند، از اسم و فعل انتزاع میشود. این وابستگی، به تبعیت وجود حرفی اشاره دارد، اما نه به معنای معدومیت.
تقدم وضع اسم و فعل
استاد فرزانه معتقدند که اسم و فعل پیش از حرف وضع شدهاند، زیرا حرف بدون آنها معنا ندارد. این تقدم، مانند ریشهای که پیش از شاخه میروید، به تبعیت وجودی و مفهومی حرف اشاره دارد.
ضعف وجود حرفی نسبت به فعل و اسم
حرف، مانند سایهای کمرنگتر از فعل، و فعل کمرنگتر از اسم است، اما هیچیک معدوم نیستند. این مراتب، مانند پلههای نردبانی وجودی، به تفاوت در استقلال مفهومی و وجودی اشاره دارند.
درنگ: نباید حرف را «نیست» خواند، بلکه باید آن را «ضعیف» دانست، موجودی حقیقی با نفسیت تبعی.
تمثیل فوقیت و تحتیت
ملاصدرا فوقیت و تحتیت را دارای وجود ضعیف میداند، و استاد فرزانه این را به وجود حرفی تعمیم میدهند. این مفاهیم، مانند سایههایی بر دیوار، از منشأ انتزاع اخذ شده و وجودی ضعیف اما حقیقی دارند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تلفیق تعریف ادبی حرف (ما دلّ على معنى فى غیره) و تحلیل فلسفی (معقول ثانی فلسفی)، نشان داد که حرف، کلمهای حقیقی با معنای وابسته است. نقد تعریف ادبی و تمایز معنای فى غیره از وجود فى غیره، مانند نوری که سایهها را از هم متمایز میکند، به فهم دقیقتر وجود حرفی یاری رساند.
بخش چهارم: وجود حرفی در گستره زبانها
مقایسه زبانهای عربی، فارسی، و انگلیسی
استاد فرزانه، با نگاهی ژرف، حروف را در زبانهای عربی، فارسی، و انگلیسی دارای وجود تبعی میدانند. در عربی، اعراب نقش حروف رابط را ایفا میکنند؛ در انگلیسی، حروف باصدا و بیصدا این نقش را دارند؛ و در فارسی، این نقش ضعیفتر است. این مقایسه، مانند پلی میان فرهنگها، به وحدت مفهوم وجود حرفی در زبانها اشاره دارد.
نقش حروف باصدا در انگلیسی
حروف باصدا در انگلیسی، مانند «a» یا «e»، به مثابه اعراب عربی (اَ، اِ، اُ)، نقش ربطی دارند و معنای وابسته به غیر را بیان میکنند. این تشابه، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، به فهم وجود حرفی در زبانهای مختلف یاری میرساند.
نقد وضع اولیه حرف
استاد فرزانه تأکید دارند که وضع حرف بدون اسم و فعل ممکن نیست، زیرا معنای آن فى غیره است. این وابستگی، مانند شاخهای که به ریشه وابسته است، به منشأ انتزاع حرف از کلمات نفسی اشاره دارد.
وجود حقیقی حروف الفبا
حروف الفبا، مانند اَ و ب، نیز دارای وجود رابط هستند و مانند حروف معنایی، تبعیاند. این حروف، مانند نغمههای صوتی، نقش ربطی دارند و معنای آنها به کلمات وابسته است.
نقد اعتبار و حقیقت
استاد فرزانه تأکید دارند که حروف و اعراب، اعتباری و دروغین نیستند، بلکه حقیقیاند. اعتبار، مانند پیمانی راستین، به حقیقت اشاره دارد، نه به دروغ. حروف، به مثابه مفاهیمی زبانی با منشأ انتزاع، دارای وجود حقیقیاند.
تمثیل کلام الهی
جهان، در دیدگاه عرفانی، کلام الهی است، شامل اسم الله، فعل الله، و حرف الله. حرف، هرچند ضعیف، بخشی از این کلام است و دارای وجود حقیقی است، مانند ستارهای کمنور اما درخشان در آسمان هستی.
درنگ: حرف، به عنوان بخشی از کلام الهی، دارای وجود حقیقی است و نمیتوان آن را فاقد ذات یا نفسیت دانست.
مثال عدم
عدم، هرچند معنون آن ليس است، حاکی از وجود ذهنی است. حرف نیز، مانند آن، دارای وجود تبعی است، گویی سایهای که از نوری دیگر پدید آمده است.
نقد وجود بیشعور
استاد فرزانه وجود بیشعور را غیرممکن دانسته و معتقدند که هر وجودی دارای شعور متناسب با مرتبه خویش است. حتی ماده، که ملاصدرا آن را بیشعور میداند، دارای شعور ضعیف است، مانند نجوایی که در سکوت شنیده میشود.
اختلاف ملاصدرا و محییالدین
ملاصدرا ماده را بیشعور و محییالدین آن را بالاترین خلق میداند. استاد فرزانه این اختلاف را به وجود حرفی تعمیم داده و هر وجودی را دارای شعور متناسب میدانند. این دیدگاه، مانند پلی میان اضداد، به فهم مراتب وجودی یاری میرساند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با مقایسه زبانهای مختلف و تأکید بر وجود تبعی حروف و اعراب، نشان داد که حرف، در همه زبانها، مفهومی عام و حقیقی است. تمثیل کلام الهی و مثال عدم، مانند آیینههایی که حقیقت را بازمیتابانند، به فهم[N/A] فهم وجود حرفی به عنوان موجودی ضعیف اما حقیقی یاری رساندند.
بخش پنجم: جمعبندی و نتیجهگیری
این نوشتار، با کاوش در وجود رابط و رابطی، نشان داد که حرف، هرچند ضعیفترین مراتب وجودی را داراست، موجودی حقیقی با نفسیت تبعی است. نقد دیدگاه ملاصدرا درباره لا نفسیت، بازتعریف وجود حرفی به عنوان معقول ثانی فلسفی، و تمایز میان وجود رابط (معنا فى غیره) و رابطی (وجود فى غیره)، مانند نوری بر تاریکی ابهامات، به فهم دقیقتر این مفاهیم یاری رساند. آیه کریمه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ (جاثیه: ۱۳)، که به آزادی انسان در وضع الفاظ اشاره دارد، نشاندهنده خلاقیت واضع در خلق حروف و اعراب است. این آزادی، مانند بالی برای پرواز در آسمان معانی، به تبعیت وجود حرفی در زبانها اشاره دارد. مقایسه زبانهای عربی، فارسی، و انگلیسی، وحدت مفهوم وجود حرفی را آشکار ساخت، و تمثیلات عرفانی و فلسفی، مانند کلام الهی و مثال عدم، به تبیین نفسیت تبعی و شعورمندی هر وجود یاری رساندند.
این بحث، مانند رودی که به دریا میپیوندد، نه تنها در فلسفه، بلکه در علم اصول، ادبیات، و زبانشناسی نیز کاربرد دارد و به فهم عمیقتر روابط وجودی و مفهومی در نظام زبانی و هستیشناختی منجر میشود. استاد فرزانه، با نگاهی ژرف و استدلالی روشن، وجود حرفی را از نیستانگاری به سوی حقیقتانگاری هدایت کرده و آن را به مثابه گوهری در تاج هستی نشان دادهاند.
با نظارت: صادق خادمی