متن درس
کاوش در انواع وجود: تأملات فلسفی و عرفانی با تأکید بر وجود ربطی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۱۸)
دیباچه
جهان فلسفه و عرفان اسلامی، چونان اقیانوسی بیکران، آکنده از مفاهیمی است که ذهن جستوجوگر را به سوی حقیقت هستی رهنمون میسازد. درسگفتار شماره ۳۱۸ از سلسله مباحث فلسفه خارج استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، چونان مشعلی فروزان، به کاوش در یکی از عمیقترین مسائل فلسفی، یعنی انواع وجود (نفسی، رابطی، ربطی) و جایگاه آنها در ساحت ذهن و خارج میپردازد. این گفتار، با تمرکز بر نقد دیدگاههای علامه طباطبایی و تبیین نسبت میان وجودات، تلاشی است برای روشن ساختن تمایزات مفهومی و مصداقی این مفاهیم در پرتو توحید وجودی.
بخش نخست: تبیین انواع وجود و پیچیدگیهای مفهومی
اهمیت فهم دقیق موضوع بحث
پیش از ورود به نقد آرای علامه طباطبایی، استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزند که فهم دقیق موضوع بحث، چونان کلیدی زرین، دروازههای تحلیل فلسفی را میگشاید. تصور این موضوع، به دلیل انتزاعی بودن مفاهیم وجود نفسی، رابطی، و ربطی، از تصدیق آن دشوارتر است. این پیچیدگی، ریشه در نیاز به تمایزگذاری دقیق میان مراتب وجود و جایگاه آنها در ذهن و خارج دارد. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه این فرآیند به سفری در ژرفای اقیانوس هستی، بر ضرورت شناخت دقیق این مفاهیم تأکید میکنند، زیرا بدون این شناخت، نقد علمی آرای فیلسوفان، از جمله علامه طباطبایی، ناممکن است.
درنگ: فهم دقیق تمایزات مفهومی و مصداقی انواع وجود، پیشنیاز نقد علمی آرای فلسفی است، زیرا تصور این مفاهیم از تصدیق آنها دشوارتر است. |
تقسیمبندی وجود به نفسی، رابطی، و ربطی
وجود، در فلسفه اسلامی، چونان درختی تناور، به سه شاخسار اصلی تقسیم میشود: وجود نفسی، رابطی، و ربطی. وجود نفسی، به موجوداتی اطلاق میشود که استقلال وجودی دارند، مانند ذات حق تعالی که چونان خورشیدی بینیاز، هستی را در خود متجلی میسازد. وجود رابطی، به روابط میان موجودات، مانند نسبت میان موضوع و محمول در قضیه، اشاره دارد و چونان پلی است که دو ساحل مفاهیم را به هم پیوند میدهد. وجود ربطی، به موجوداتی وابسته به حق تعالی گفته میشود که فاقد ذات مستقلاند و چونان سایههایی از نور الهی، در عالم ظهور مییابند. استاد فرزانه قدسسره، این تقسیمبندی را چارچوبی برای تحلیل جایگاه هر نوع وجود در ذهن و خارج میدانند و بر ضرورت شناسایی دقیق خصوصیات هر یک تأکید میورزند.
پرسش از جایگاه وجودات در ذهن و خارج
استاد فرزانه قدسسره، با طرح پرسشی بنیادین، جایگاه وجود نفسی، رابطی، و ربطی را در ساحتهای ذهن و خارج مورد کاوش قرار میدهند: این وجودات در کجا تحقق دارند؟ آیا در هر دو ساحت ذهن و خارج یافت میشوند یا تنها در یکی؟ وجود نفسی، مانند ذات الهی، هم در خارج (بهصورت عینی) و هم در ذهن (بهصورت مفهوم) تحقق دارد. وجود رابطی، عمدتاً در ذهن بهعنوان نسبت میان مفاهیم شکل میگیرد، اما پرسش از تحقق آن در خارج، محور مناقشات فلسفی است. وجود ربطی، بهعنوان ظهور حق تعالی، در همه ساحات عالم، از خارج تا ذهن، حضور دارد. این پرسش، چونان مشعلی که مسیر تاریک را روشن میسازد، به تمایز میان وجود عینی و ذهنی هدایت میکند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین اهمیت فهم دقیق انواع وجود و تقسیمبندی آنها به نفسی، رابطی، و ربطی، زمینه را برای تحلیل عمیقتر این مفاهیم فراهم ساخت. تأکید استاد فرزانه قدسسره بر پیچیدگی تصور این موضوعات و پرسش از جایگاه آنها در ذهن و خارج، نشاندهنده عمق و نظاممندی فلسفه اسلامی است. این بخش، چونان نقشهای دقیق، راه را برای کاوش در آرای علامه طباطبایی و نقد آنها هموار میسازد.
بخش دوم: وجود ربطی و وحدت وجودی
وجود ربطی بهعنوان ظهور حق تعالی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزند که همه موجودات ما سوی الله، چونان آیینههایی که نور حق را بازمیتابانند، دارای وجود ربطیاند و فاقد ذات مستقل. تنها حق تعالی، چونان مبدأ بینیاز هستی، دارای وجود نفسی است. این دیدگاه، ریشه در توحید وجودی دارد که همه موجودات، از جوهر و عرض گرفته تا سایر مقولات، را ظهورات الهی میداند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه عالم به باغی که گلهای آن از نور الهی شکوفا شدهاند، بر نفی استقلال وجودی برای غیر حق تأکید میکنند و وجود ربطی را چونان رشتهای میدانند که همه موجودات را به مبدأ هستی پیوند میدهد.
درنگ: همه موجودات ما سوی الله دارای وجود ربطیاند و بهعنوان ظهورات حق، فاقد استقلال ذاتی هستند؛ تنها حق تعالی دارای وجود نفسی است. |
تمایز قیاسی جوهر و عرض
جوهر و عرض، چونان دو روی یک سکه، در مقایسه با یکدیگر معنا مییابند: جوهر، قائم به ذات است و عرض، قائم به غیر. اما استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که از منظر وجودی، هر دو وجود ربطی دارند و تمایز آنها صرفاً در سطح تحلیل قیاسی و ذهنی است. این دیدگاه، چونان نسیمی که غبار از آینه حقیقت میزداید، نشان میدهد که همه موجودات، در حقیقت، ظهورات حقاند و تمایزات مقولی، مانند جوهر و عرض، تنها در ظرف ذهن معنا دارند.
وحدت وجود ربطی در عالم خارج و ذهن
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر وحدت وجودی، همه عالم، چه در خارج و چه در ذهن، را دارای وجود ربطی میدانند. جوهر، عرض، و حتی روابط میان آنها، همگی ظهورات حقاند و فاقد استقلال ذاتی. این دیدگاه، چونان پلی که دو ساحل وحدت و کثرت را به هم پیوند میدهد، تمایزات ظاهری میان موجودات را به مراتب ظهور نسبت میدهد و استقلال وجودی را منحصر به حق تعالی میداند.
اضافه اشراقی و دوگانگی وجود
وجود، یا نفسی است (حق) یا ربطی (ظهورات حق)، و رابطه میان حق و ظهوراتش، اضافه اشراقی است. استاد فرزانه قدسسره، این اضافه را چونان نوری میدانند که از مبدأ هستی ساطع شده و موجودات ربطی را متجلی میسازد. برخلاف اضافه مقولی، که رابطهای دوسویه میان موجودات است، اضافه اشراقی یکسویه و وابسته به مبدأ وجود است. این تبیین، وحدت وجودی را در عین کثرت ظاهری روشن میسازد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با کاوش در وجود ربطی و تأکید بر وحدت وجودی، نشان داد که همه موجودات، جز حق تعالی، ظهورات الهیاند و فاقد استقلال ذاتی. تمایزات قیاسی، مانند جوهر و عرض، صرفاً در سطح تحلیل ذهنی معنا دارند، و اضافه اشراقی، رابطه میان حق و خلق را تبیین میکند. این بخش، چونان مشعلی که تاریکیهای کثرت را روشن میسازد، راه را برای نقد آرای علامه طباطبایی هموار میسازد.
بخش سوم: تحلیل وجود رابطی و نقد علامه طباطبایی
وجود رابطی در قضیه ذهنی
استاد فرزانه قدسسره، با بررسی قضیه ذهنی «زید قائم»، وجود رابطی را بهعنوان «هو» (نسبت میان موضوع و محمول) تبیین میکنند. این رابط، چونان رشتهای که دو مفهوم را به هم پیوند میدهد، در ذهن تحقق دارد و معقول ثانی فلسفی است. قضیه ذهنی، به دلیل نیاز به وحدت میان موضوع و محمول، مستلزم ربط لحاظی است که ظرف تحقق آن ذهن است. این تبیین، تفاوت میان ساختار قضیه ذهنی و واقعیت خارجی را روشن میسازد.
درنگ: وجود رابطی در قضیه ذهنی، بهعنوان «هو»، معقول ثانی فلسفی است که ظرف تحقق آن ذهن است و در خارج وجود ندارد. |
دو نوع ربط در ذهن: ربط حقیقی و ربط لحاظی
ذهن، چونان آینهای که حقیقت و اعتبار را بازمیتاباند، قادر به ایجاد دو نوع ربط است: ربط حقیقی، که وابستگی وجودی همه موجودات به حق تعالی است و در ذهن بهصورت مفهوم ظهور مییابد، و ربط لحاظی، که به روابط قضیهای، مانند «زید هو قائم»، اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ربط لحاظی، مختص ذهن است و در خارج تحقق ندارد، زیرا خارج تنها از ربط حقیقی (ظهورات حق) تشکیل شده است.
نفی وجود رابط قضیهای در خارج
استاد فرزانه قدسسره، با نقد دیدگاه علامه طباطبایی در «نهایة الحکمة»، تأکید میورزند که در خارج، تنها ربط حقیقی (ظهورات حق) وجود دارد و ربط لحاظی یا قضیهای در خارج تحقق ندارد. علامه معتقد است که در قضیه خارجی، مانند «زید قائم»، رابطی میان موضوع و محمول وجود دارد، اما استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نادرست میدانند، زیرا در خارج، تنها دو عنصر (زید و ظهوراتش مانند قیام) وجود دارند و نیازی به رابط جداگانه نیست.
تفاوت ذهن و خارج در ساختار قضیه
استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که قضیه در ذهن سهضلعی است (زید، قیام، هو)، اما در خارج دوضلعی است (زید و قیام). ذهن، به دلیل قابلیت لحاظ، رابطی را به قضیه اضافه میکند، اما در خارج، قیام صرفاً ظهور زید است و نیازی به رابط ندارد. این تمایز، چونان آینهای که تفاوت میان واقعیت و اعتبار را بازمیتاباند، ساختار ذهنی و خارجی را روشن میسازد.
نقد استدلال علامه برای وجود رابط در خارج
علامه طباطبایی در «نهایة الحکمة» استدلال میکند که وجود موضوع و محمول در خارج، دلیلی بر وجود رابط عینی است. استاد فرزانه قدسسره این استدلال را ناکافی میدانند، زیرا وجود زید و قیام در خارج، تنها اتحاد وجودی میان آنها را نشان میدهد، نه وجود رابطی جداگانه. این نقد، با تشبیه به جستوجوی گوهری در دشتی که تنها دو عنصر در آن یافت میشود، بر نفی رابط قضیهای در خارج تأکید میورزند.
درنگ: در خارج، تنها ربط حقیقی (ظهورات حق) وجود دارد و رابط قضیهای، برخلاف ذهن، تحقق ندارد، زیرا عالم خارج دوضلعی است. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تحلیل وجود رابطی و نقد دیدگاه علامه طباطبایی، نشان داد که رابط قضیهای صرفاً در ذهن تحقق دارد و در خارج، عالم دوضلعی است و تنها از حق و ظهوراتش تشکیل شده است. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین تفاوتهای ذهن و خارج، بر وحدت وجودی و نفی رابط مستقل در خارج تأکید ورزیدند. این بخش، راه را برای بررسی عمیقتر وحدت توحیدی هموار میسازد.
بخش چهارم: وحدت توحیدی و اصلاح اصطلاحات فلسفی
تحلیل قضیه منطقی و احمالی
استاد فرزانه قدسسره، با بررسی قضیههای منطقی و احمالی، تأکید میکنند که قضیه منطقی مانند «الله موجود، انسان موجود» به دلیل دوگانگی موضوع و محمول نادرست است، زیرا با وحدت وجودی سازگار نیست. در مقابل، قضیه احمالی مانند «الله موجود، خلق ظهور للوجود» با توحید وجودی همخوانی دارد، زیرا خلق را بهعنوان ظهور حق معرفی میکند. این تبیین، چونان مشعلی که تاریکیهای دوگانگی را روشن میسازد، بر ضرورت اصلاح اصطلاحات فلسفی تأکید دارد.
معنای حرفی عالم خارج
استاد فرزانه قدسسره، کل عالم خارج را چونان حرفی میدانند که معنای آن ظهور حق بدون استقلال ذاتی است. همه موجودات، مانند زید و قیام، ظهورات حقاند و معنای حرفی دارند، زیرا قائم به غیرند. این دیدگاه، با تشبیه عالم به کتابی که هر واژهاش از قلم الهی نگاشته شده، بر وحدت وجودی و نفی استقلال برای خلق تأکید میورزند.
درنگ: کل عالم خارج، معنای حرفی دارد و بهعنوان ظهور حق، فاقد استقلال ذاتی است. |
نقد کاربرد اصطلاحات وجودی برای خلق
استاد فرزانه قدسسره، کاربرد اصطلاح «موجود» برای خلق را احمالی میدانند و پیشنهاد میکنند که به «ظهور للوجود» اصلاح شود. این اصلاح، چونان تیغی که شاخسارهای زائد را هرس میکند، از دلالت بر استقلال وجودی خلق جلوگیری میکند و با توحید وجودی همخوانی دارد. این نقد، بر ضرورت دقت در اصطلاحات فلسفی تأکید میورزند.
تحلیل فلسفی اختیار الهی
استاد فرزانه قدسسره، با تبیین اختیار الهی، تأکید میکنند که خدا نه مختار است و نه مجبور، بلکه فاعل بالعشق و التجلی است. اختیار، به معنای متداول (اراده مبتنی بر تصور و تصدیق)، با ذات الهی سازگار نیست، زیرا خدا بفرمت عشق و تجلی، فراتر از قواعد عقلانی، فعل میکند. این دیدگاه، چونان نسیمی که از قلههای حقیقت میوزد، فعل الهی را از قید مفاهیم بشری آزاد میسازد.
نقد آموزش فلسفه با اصطلاحات نادرست
استاد فرزانه قدسسره، با انتقاد از آموزش فلسفه با اصطلاحات نادرست، مانند «شاخ گاو»، بر ضرورت اصلاح روشهای آموزشی تأکید میورزند. این اصطلاحات، چونان غباری که آینه حقیقت را تیره میسازد، به سوءفهم مفاهیم فلسفی منجر میشوند. ایشان، با تشبیه فلسفه به گوهری گرانبها، بر لزوم آموزش دقیق و علمی برای حفظ عظمت این دانش تأکید میکنند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تحلیل قضیههای منطقی و احمالی، معنای حرفی عالم، و نقد اصطلاحات فلسفی، بر وحدت توحیدی و ضرورت اصلاح زبان فلسفه تأکید کرد. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین اختیار الهی و نقد روشهای آموزشی، راه را برای ترویج فلسفهای دقیق و شایسته هموار ساختند. این بخش، دعوتی است به بازسازی اصطلاحات و روشهای فلسفی در پرتو حقیقت توحیدی.
نتیجهگیری نهایی
کتاب حاضر، با بازخوانی درسگفتار شماره ۳۱۸ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، سفری ژرف به قلب فلسفه و عرفان اسلامی بود. این نوشتار، با کاوش در انواع وجود (نفسی، رابطی، ربطی) و نقد دیدگاه علامه طباطبایی، بر وحدت وجودی و نفی استقلال ذاتی برای غیر حق تأکید ورزید. تبیین وجود ربطی بهعنوان ظهور حق، نقد وجود رابط قضیهای در خارج، و اصلاح اصطلاحات فلسفی، این اثر را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران فلسفه و عرفان تبدیل کرده است. این کتاب، چونان مشعلی که راه حقیقت را روشن میسازد، دعوتی است به بازنگری در مفاهیم فلسفی و ترویج معرفتی شایسته در سطح جهانی.
با نظارت صادق خادمی |