در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 322

متن درس




وجود و توحید: کاوشی در مراتب هستی و تمایز مومن و کافر

وجود و توحید: کاوشی در مراتب هستی و تمایز مومن و کافر

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۲۲)

دیباچه

فلسفه اسلامی، چونان اقیانوسی بی‌کران، مفاهیم وجود و توحید را در خود جای داده و در این میان، تمایز میان مومن و کافر، مانند نوری در تاریکی، راه را به سوی حقیقت می‌گشاید. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار سیصد و بیست و دوم استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی عمیق تقسیمات وجود (نفسی، غیری، و ربطی) و تفاوت‌های بنیادین میان مومن و کافر از منظری توحیدی و عرفانی می‌پردازد. با بهره‌گیری از مفاهیم اسم، فعل، و حرف، این کاوش، چونان پلی میان زبان‌شناسی و متافیزیک، به تبیین مراتب هستی و معرفت الهی می‌نشیند.

بخش یکم: مراتب وجود و ساختار هستی

تقسیمات وجود: نفسی، غیری، ربطی

وجود، چونان درختی تنومند، به سه شاخه اصلی تقسیم می‌شود: وجود نفسی، غیری، و ربطی. وجود نفسی، مانند ریشه‌ای استوار، به ذات و حقیقت مستقل اشاره دارد که بی‌نیاز از غیر، در خویشتن قائم است. وجود غیری، مانند شاخه‌هایی که به تنه درخت وابسته‌اند، در نسبت با غیر معنا می‌یابد. وجود ربطی، چونان برگ‌هایی که در نسیم ظهور می‌یابند، تنها در ارتباط با مبدأ وجودی (اسم و فعل) قابل‌تصور است. این تقسیم‌بندی، مانند نقشه‌ای از هستی، بنیانی برای فهم روابط میان مبدأ و مظهر فراهم می‌آورد.

درنگ: وجود نفسی، چونان ریشه‌ای مستقل، مبدأ هستی است؛ وجود غیری، وابسته به غیر؛ و وجود ربطی، تنها در نسبت با مبدأ معنا می‌یابد.

نقش اسم، فعل، و حرف در هستی‌شناسی

اسم، فعل، و حرف، چونان سه رکن بنای زبان و هستی، در فلسفه اسلامی جایگاهی ویژه دارند. اسم، به هویت ذاتیه اشاره دارد، مانند ذاتی بی‌تعین که چونان سرچشمه‌ای زلال، مبدأ همه ظهورهاست. فعل، به هویت ساریه، یعنی تعینات ربوبی و اسماء و صفات الهی، مانند جویباری است که از این سرچشمه جاری می‌شود. حرف، به مظاهر، یعنی وجود ربطی، مانند سایه‌هایی است که جز در پرتو اسم و فعل دیده نمی‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که حرف بدون اسم و فعل، مانند نغمه‌ای بدون ساز، بی‌معناست.

وابستگی حرف به اسم و فعل

حرف، به‌عنوان وجود ربطی، بدون اسم و فعل قابل‌تصور نیست، مانند پلی که بدون دو کرانه، فرو می‌ریزد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که اگر کسی وجود حرف را بپذیرد، اما اسم و فعل را انکار کند، به سفسطه می‌افتد، زیرا حرف، مانند سایه‌ای است که جز در حضور جسم و نور، پدید نمی‌آید. این وابستگی، نشان‌دهنده سلسله‌مراتب وجود است که در آن، اسم مبدأ، فعل واسطه، و حرف مظهر است.

تفاوت هویت ساریه و هویت ذاتیه

هویت ذاتیه، مانند ذاتی بی‌تعین، مبدأ مطلق است که هیچ محدودیتی آن را در بر نمی‌گیرد. هویت ساریه، مانند جویباری که با تعینات ربوبی (اسماء و صفات) جاری می‌شود، ظهور این ذات در عالم است. حرف، به‌عنوان مظهر، متفرع بر فعل و اسم است، و فعل نیز متفرع بر اسم، زیرا بدون هویت ذاتیه، هیچ تعینی ممکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان سرچشمه، جویبار، و گل‌هایی می‌دانند که در کنار جویبار می‌رویند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین تقسیمات وجود و نقش اسم، فعل، و حرف، بنیانی استوار برای فهم هستی‌شناسی اسلامی فراهم آورد. وجود نفسی، غیری، و ربطی، همراه با وابستگی حرف به اسم و فعل، نشان داد که هستی، مانند بنایی است که هر جزء آن به دیگری وابسته است. این تبیین، راه را برای بررسی تفاوت مومن و کافر از منظر توحیدی هموار می‌سازد.

بخش دوم: تمایز مومن و کافر در پرتو توحید

چالش تبیین تفاوت مومن و کافر

تفاوت میان مومن و کافر، در نگاه نخست، ساده به نظر می‌رسد: مومن به لا [مطلب حذف شد] : «نیست خدایی جز او») ایمان دارد، اما کافر این را انکار می‌کند. بااین‌حال، استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که این تمایز در مراتب عمیق‌تر معرفتی، مانند دریایی ژرف، پیچیده‌تر می‌شود. پرسش از چیستی خدا، مکان، و چگونگی او، مومن را به تأمل و شهود سوق می‌دهد، درحالی‌که کافر در سطح ظواهر متوقف می‌ماند.

درنگ: تمایز مومن و کافر، فراتر از ایمان لفظی، در عمق معرفت و شهود توحیدی نهفته است.

اشتراک ظاهری در حیات دنیا

مومن و کافر، هر دو حیات دنیا را می‌پذیرند، اما کافر، چونان کسی که در سایه‌ای خنک درنگ کرده، می‌گوید: إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا [مطلب حذف شد] : «جز این زندگی دنیای ما چیزی نیست، می‌میریم و زنده می‌شویم و ما برانگیخته نخواهیم شد»). مومن، اما، به مبعوث شدن و حیات اخروی باور دارد، مانند مسافری که به سوی مقصدی ورای این دنیا می‌نگرد. این تفاوت، مانند دو راهی است که یکی به سوی حقیقت و دیگری به سوی ظواهر می‌رود.

خطر تأمل عمیق و شک معرفتی

تأمل عمیق در توحید و حکمت، مانند کاوش در ژرفای اقیانوس، ممکن است انسان را به شک و تردید سوق دهد. ایمان سطحی، مانند گیاهی شکننده، در برابر پرسش‌هایی چون «خدا چیست؟ کجاست؟ چگونه است؟» تاب نمی‌آورد. استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که این تأمل، بدون همراهی عقل و شهود، ممکن است به انکار منجر شود، مانند مسافری که در تاریکی گمراه می‌شود.

سه رویکرد به خدا

استاد فرزانه قدس‌سره سه رویکرد به خدا را تبیین می‌کنند: نخست، خدای انکاری، که کافر آن را به‌کلی نفی می‌کند، مانند کسی که نور خورشید را در روز روشن انکار کند. دوم، خدای انگاری، که خدا را در حد خیال می‌پذیرد، مانند سایه‌ای که واقعی پنداشته می‌شود، اما دست بدان نمی‌رسد. سوم، خدای اهمالی، که خدا را می‌پذیرد، اما در عمل به آن بی‌توجه است، مانند گوهری که در کنج گنجینه‌ای خاک می‌خورد. این سه‌گانه، مانند سه مسیر در جنگل معرفت، انسان را به سوی مقاصد متفاوت هدایت می‌کند.

مومن و دیدن اسم، فعل، و حرف

مومن، مانند بینایی که ورای ظواهر می‌نگرد، نه‌تنها حرف (مظاهر) را می‌بیند، بلکه به فعل (هویت ساریه) و اسم (هویت ذاتیه) معرفت دارد. کافر، مانند کسی که در آینه تنها تصویر خود را می‌بیند، به مظاهر اکتفا کرده و از مبدأ غافل است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان کسی می‌دانند که به سرچشمه می‌رسد و کسی که در کنار جویبار درنگ می‌کند.

انکار مبدأ و سفسطه

انکار هویت ساریه یا ذاتیه، مانند انکار ریشه درخت، به انکار مظاهر (عالم) می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که اگر کسی عالم را دروغ بداند یا مبدأ را نفی کند، به سفسطه می‌افتد، مانند معماری که بدون بنیاد، بنایی را تصور کند. این اصل، ریشه در وحدت وجود دارد که مبدأ و مظهر را جدایی‌ناپذیر می‌داند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی تفاوت مومن و کافر، نشان داد که ایمان مومن، فراتر از لفظ، به معرفت و شهود توحیدی می‌رسد. اشتراک ظاهری در حیات دنیا، خطر تأمل بدون شهود، و سه رویکرد به خدا، بنیان‌های این تمایز را روشن ساخت. مومن، با دیدن اسم، فعل، و حرف، و کافر، با اکتفا به مظاهر، دو مسیر متمایز را در پیش می‌گیرند.

بخش سوم: سلوک توحیدی و معرفت الهی

سلوک اولیاء خدا

اولیاء خدا، مانند مسافرانی که از مظهر به مبدأ می‌روند، از حرف (مظاهر) به فعل (هویت ساریه) و از فعل به اسم (هویت ذاتیه) سلوک می‌کنند. این مسیر، مانند پیمودن راهی از ساحل به اقیانوس، به فناء فی‌الله می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره این سلوک را چونان سفری می‌دانند که هر گام آن، معرفتی نو به ارمغان می‌آورد.

درنگ: سلوک اولیاء خدا، از مظهر به مبدأ، راهی است که به شهود وحدت الهی و فناء فی‌الله می‌رسد.

معرفت و رويت در سلوک

معرفت و رويت، مانند دو بال پرنده‌ای هستند که سالک را به سوی حق پرواز می‌دهند. مومن واقعی، به دنبال رويت حق است و عبادت بدون این رويت را ناقص می‌داند، مانند نقاشی که بدون رنگ، زیبایی ندارد. آیه کریمه إِيَّاكَ [مطلب حذف شد] : «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم») نماد این معرفت و رويت است، مانند چراغی که راه سلوک را روشن می‌کند.

هوشمندی اولیاء خدا

اولیاء خدا، مانند حضرت علی (ع)، با هوشمندی و بصیرت، معرفت الهی را کسب کرده‌اند، مانند ناخدایی که در طوفان، کشتی را به سلامت هدایت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که این هوشمندی، آن‌ها را از فریب ادعاهای کاذب مصون داشته و معرفتشان را از تقلید متمایز کرده است.

نقش آیات قرآنی در تبیین توحید

آیات قرآنی، مانند

دگرگونی مدام هویت ساریه

هویت ساریه، مانند رودی که هر لحظه به رنگی نو درمی‌آید، در هر لحظه به شکلی جدید ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره این دگرگونی را در آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ نشان می‌دهند که هر بار در نماز، معنایی تازه به خود می‌گیرد، مانند گلی که هر صبح با عطری نو می‌شکفد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین سلوک توحیدی، نشان داد که اولیاء خدا با معرفت و رويت، به شهود وحدت الهی می‌رسند. هوشمندی، آیات قرآنی، و پویایی هویت ساریه، مانند چراغ‌هایی، راه این سلوک را روشن می‌سازند. این مسیر، مومن را به سوی فناء فی‌الله هدایت می‌کند.

بخش چهارم: زبان‌شناسی و متافیزیک

نقش امیرالمومنین (ع) در وضع نحو

امیرالمومنین (ع)، به‌عنوان واضع نحو، تقسیم‌بندی اسم، فعل، و حرف را بنیان نهادند، مانند معماری که نقشه بنای زبان را ترسیم کرد. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را نه‌تنها در زبان‌شناسی، بلکه در متافیزیک نیز کلیدی می‌دانند، مانند کلیدی که درهای هستی‌شناسی را می‌گشاید.

درنگ: تقسیم‌بندی اسم، فعل، و حرف، بنیانی است که هم در زبان‌شناسی و هم در متافیزیک، روابط مبدأ و مظهر را تبیین می‌کند.

تفاوت «لَنْ» و «لا» در زبان و فلسفه

تفاوت میان «لَنْ» (نفی آینده با ادعا) و «لا» (نفی ساده)، مانند تفاوت میان دو تیغه است که یکی آینده را قاطعانه می‌برد و دیگری در اکنون درنگ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را به تفاوت رویکرد مومن و کافر تعمیم می‌دهند، مانند دو مسافر که یکی به سوی مقصد می‌رود و دیگری در راه می‌ماند.

هویت ساریه و حقیقت توحید

هویت ساریه، مانند جویباری که از سرچشمه ذات جاری است، حقیقت توحید را در فعل (تعینات ربوبی) و نسبت با مظاهر (حرف) نشان می‌دهد. مومن، با ایمان به این هویت، از مفاهیم لفظی فراتر می‌رود، مانند پرنده‌ای که از قفس ظواهر به سوی آسمان حقیقت پرواز می‌کند.

معرفت به فسخ عزائم و شهود حق

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: «عرفت الله بفسخ العزائم» (شناختم خدا را با گسستن اراده‌ها) و «داخل فی الاشیاء لا بالممازجه، خارج عن الاشیاء لا بالمفارقه» (درون اشیاء است بدون آمیختگی، بیرون از اشیاء است بدون جدایی). استاد فرزانه قدس‌سره این دو بیان را مانند دو پله در نردبان معرفت می‌دانند: یکی استدلالی و دیگری شهودی، مانند راهی که از فکر به دیدن می‌رسد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با پیوند زبان‌شناسی و متافیزیک، نشان داد که تقسیم‌بندی اسم، فعل، و حرف، مانند نقشه‌ای، روابط مبدأ و مظهر را روشن می‌سازد. تفاوت «لَنْ» و «لا»، هویت ساریه، و معرفت به فسخ عزائم، مانند چراغ‌هایی، راه توحید را روشن می‌کنند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با کاوش در تقسیمات وجود و تمایز مومن و کافر، نشان داد که هستی، مانند بنایی است که اسم (هویت ذاتیه)، فعل (هویت ساریه)، و حرف (مظاهر) اجزای آن را تشکیل می‌دهند. مومن، با گذر از ظواهر به مبدأ، به معرفت و شهود توحیدی می‌رسد، درحالی‌که کافر در مظاهر درنگ می‌کند. سلوک اولیاء خدا، مانند سفری از ساحل به اقیانوس، به فناء فی‌الله می‌انجامد. آیات قرآنی، مانند إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، و بیانات امیرالمومنین (ع)، مانند چراغ‌هایی، این مسیر را روشن می‌سازند. این کاوش، نه‌تنها در فلسفه و عرفان، بلکه در زبان‌شناسی نیز راهگشاست و مانند گوهری، حقیقت توحید را به نمایش می‌گذارد.

با نظارت صادق خادمی