در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 327

متن درس





تحلیل فلسفی رابط در قضایا: تبیین اتحاد و تغایر در حمل

تحلیل فلسفی رابط در قضایا: تبیین اتحاد و تغایر در حمل

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۲۷)

دیباچه

در گستره فلسفه و منطق اسلامی، یکی از مسائل بنیادین که ذهن حکما و منطقیان را به خود مشغول داشته، تحلیل رابط در قضایا و چگونگی اتحاد و تغایر در حمل است. این موضوع، که در جلسه ۳۲۷ از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (مورخ ۱۰/۳/۱۳۸۰) مورد کاوش قرار گرفته، به بررسی دقیق تقسیمات وجود (نفسی و غیری) و نقش رابط در قضایا می‌پردازد. این نوشتار، با تکیه بر تمایز میان لفظ، مفهوم، و معنا، در پی آن است که با نگاهی نو و تحلیلی ژرف، ابهامات موجود در دیدگاه‌های سنتی را بزداید و چارچوبی روشن برای فهم اتحاد و تغایر در حمل ارائه دهد. همان‌گونه که ستارگان در آسمان شب راهنمای مسافران‌اند، این تحلیل نیز می‌کوشد چون چراغی در مسیر فهم فلسفی، راه را برای پژوهندگان روشن سازد.

بخش نخست: مبانی نظری اتحاد و تغایر در حمل

طرح مسئله اتحاد و تغایر

حمل، به‌عنوان فرآیند نسبت دادن محمول به موضوع در قضایا، نیازمند دو وجه بنیادین است: اتحاد و تغایر. اتحاد، به وحدت موضوع و محمول در مصداق یا معنا اشاره دارد، در حالی که تغایر، به تمایز آنها در ذهن یا لفظ بازمی‌گردد. این دو وجه، چون دو بال پرنده‌ای هستند که قضیه را به سوی حقیقت پرواز می‌دهند. استاد فرزانه، با تأکید بر این اصل، خاطرنشان می‌سازند که بدون تبیین دقیق متعلق اتحاد و تغایر، فهم قضیه ناقص می‌ماند.

درنگ: حمل در قضایا، مستلزم یک جهت اتحاد در معنا و یک جهت تغایر در لفظ و مفهوم است. این تمایز، اساس تحلیل منطقی قضایا را تشکیل می‌دهد.

نقد کلی‌گویی در تبیین اتحاد و تغایر

یکی از چالش‌های موجود در آثار فلسفی پیشین، کلی‌گویی در تبیین اتحاد و تغایر است. عباراتی چون «نحوه اتحاد و نحوه تغایر» بدون توضیح دقیق متعلقات آنها، چون مهی بر آفتاب حقیقت، فهم را دشوار می‌سازند. استاد فرزانه، با نقد این رویکرد، بر ضرورت تحلیل دقیق‌تر و تمایز میان لفظ، مفهوم، و معنا تأکید دارند. این نقد، مانند نسیمی است که ابرهای ابهام را از آسمان فلسفه کنار می‌زند.

نقل دیدگاه علامه طباطبایی

استاد فرزانه، با ارجاع به علامه طباطبایی، به نقل عبارت «والمراد بالهو هویة الاتحاد من جهت ما مع الاختلاف من جهت ما» اشاره می‌کنند. این عبارت، به اتحاد موضوع و محمول از یک جهت (معنا) و اختلاف آنها از جهت دیگر (لفظ یا مفهوم) دلالت دارد. این دیدگاه، چون نقشه‌ای است که مسیر تحلیل حمل را ترسیم می‌کند، اما همچنان نیازمند شرح و تفصیل است.

ارتباط با آرای صدرالمتألهین

دیدگاه علامه طباطبایی، ریشه در آرای صدرالمتألهین در کتاب «اسفار اربعه» دارد. صدرا، با تأکید بر وجود به‌عنوان مبنای اتحاد، از ماهیت‌گرایی فاصله می‌گیرد و هویت را در اتحاد وجودی موضوع و محمول می‌جوید. این رویکرد، مانند رودی است که از سرچشمه وجود جاری شده و به دریای حقیقت می‌پیوندد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با طرح مبانی نظری اتحاد و تغایر، بر اهمیت تمایز میان لفظ، مفهوم، و معنا تأکید کرد. نقد کلی‌گویی و ارجاع به آرای علامه طباطبایی و صدرالمتألهین، چارچوبی برای تحلیل دقیق‌تر قضایا فراهم آورد. این مبانی، چون بنیان‌هایی استوار، زمینه‌ساز فهم عمیق‌تر مسائل بعدی‌اند.

بخش دوم: تحلیل منطقی رابط در قضایا

نفی اتحاد لفظی

استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ لفظی با لفظ دیگر متحد نمی‌شود، چه ذهن را مادی بدانیم و چه مجرد. لفظ‌ها، مانند برگ‌های جداگانه‌ای بر شاخه‌های درخت ذهن، هر یک به‌صورت مستقل ثبت می‌شوند. این اصل، به ترتبی بودن لفظ‌ها در ذهن اشاره دارد و نشان می‌دهد که اتحاد، نه در لفظ، بلکه در معنا رخ می‌دهد.

نقش ذهن در پردازش لفظ‌ها

ذهن انسان، مانند کتابخانه‌ای عظیم، هر لفظ را در قفسه‌ای جداگانه جای می‌دهد. این فرآیند ترتبی، مانع از اتحاد لفظ‌ها می‌شود. استاد فرزانه، با این تمثیل، نشان می‌دهند که ذهن، مفاهیم را به‌صورت متوالی و مستقل پردازش می‌کند، اما به وحدت معنا حکایت می‌نماید.

درنگ: ذهن انسان، با ترتبی بودن، لفظ‌ها و مفاهیم را به‌صورت مستقل ثبت می‌کند، اما به وحدت معنا اشاره دارد. این ترتب، اساس کثرت در قضایا است.

تمایز موضوع و محمول

در قضیه «الإنسان إنسان»، انسان اول (با الف و لام) موضوع و انسان دوم (با تنوین) محمول است. این دو، هرچند در معنا متحدند، در لفظ و مفهوم متمایزند. این تمایز، مانند دو شاخه از یک درخت است که هرچند از یک ریشه تغذیه می‌کنند، در ظاهر جداگانه‌اند.

اتحاد در معنا

اتحاد در قضیه «الإنسان إنسان»، در معنا یا مصداق رخ می‌دهد، نه در لفظ یا مفهوم. معنا، چون خورشیدی است که نورش بر لفظ‌ها و مفاهیم می‌تابد و آنها را به وحدت دعوت می‌کند. این اصل، کلید فهم قضایا در منطق اسلامی است.

تمثیل جاده و ماشین

استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، ذهن را به ماشینی تشبیه می‌کنند که با سرعت بر جاده لفظ‌ها و مفاهیم حرکت می‌کند. جاده، ثابت است، اما سرعت ماشین، توهم حرکت در آن ایجاد می‌کند. این تمثیل، به ترتبی بودن ذهن و ثبات معنا اشاره دارد.

سرعت ذهن در بسته‌بندی مفاهیم

ذهن، با سرعتی شگفت‌انگیز، مفاهیم را بسته‌بندی کرده و در قفسه‌های خود جای می‌دهد. این سرعت، گاه توهم اتحاد مفاهیم را ایجاد می‌کند، در حالی که آنها ترتبی‌اند. این فرآیند، مانند بافنده‌ای است که با شتاب، تار و پود مفاهیم را به هم می‌بافد، اما هر تار، هویتی مستقل دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر نقش ذهن در پردازش لفظ‌ها و مفاهیم، بر ترتبی بودن آنها و اتحاد در معنا تأکید کرد. تمثیلات جاده و ماشین و کتابخانه، به زیبایی این فرآیند را به تصویر کشیدند و چارچوبی روشن برای تحلیل رابط در قضایا ارائه دادند.

بخش سوم: نقد و بازنگری دیدگاه‌های سنتی

ابهام در آثار فلسفی پیشین

استاد فرزانه، با نقدی عالمانه، خاطرنشان می‌سازند که بحث اتحاد و تغایر در آثار پیشین، به دلیل عدم تمایز دقیق بین مفهوم و معنا، دچار ابهام است. این ابهام، مانند غباری است که بر آینه حقیقت نشسته و نیاز به زدودن دارد.

نقل‌قول صدرالمتألهین

در جلد اول «اسفار» (صفحه ۲۹۳)، صدرا می‌فرماید: «الموضوع هو بعینه نفس ماهیة المحمول». این عبارت، به اتحاد موضوع و محمول در مصداق اشاره دارد، اما استاد فرزانه نقد می‌کنند که این بیان، تمایز میان معنا و مفهوم را به‌روشنی نشان نمی‌دهد.

تمایز مفهوم و معنا

مفهوم، آن چیزی است که از لفظ فهمیده می‌شود (ما یفهم من اللفظ)، و معنا، آن چیزی است که از مفهوم استخراج می‌گردد (ما یتخذ من المفهوم). این تمایز، مانند تفکیک آب از سرچشمه است؛ لفظ، سرچشمه مفهوم است، و مفهوم، سرچشمه معنا.

درنگ: تمایز میان لفظ، مفهوم، و معنا، کلید فهم اتحاد و تغایر در قضایا است. لفظ و مفهوم متکثرند، و معنا واحد است.

تمثیل قرائت قرآن کریم

استاد فرزانه، با اشاره به قرائت آیاتی چون إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ [مطلب حذف شد] : «ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم»)، نشان می‌دهند که ذهن، هر لفظ را به‌صورت ترتبی ثبت می‌کند، اما به معنا و حقیقتی واحد حکایت می‌نماید. این تمثیل، مانند نوری است که وحدت معنا را در کثرت لفظ‌ها آشکار می‌سازد.

نقد عبارت صدرا

عبارت صدرا در «اسفار»، اگرچه به اتحاد موضوع و محمول در مصداق اشاره دارد، اما به دلیل عدم تمایز دقیق بین معنا و مفهوم، ابهاماتی را به همراه دارد. استاد فرزانه، با نقد این عبارت، بر ضرورت تبیین روشن‌تر تأکید می‌ورزند.

ارجاع به نهایة الحکمة

عبارات «نهایة الحکمة» علامه طباطبایی، گزینشی از «اسفار» صدرا است، با برخی جزئیات خاص. این ارجاع، نشان‌دهنده تلاش علامه برای سازمان‌دهی آرای صدرا است، اما همچنان ابهاماتی در تحلیل باقی می‌ماند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد دیدگاه‌های سنتی و تأکید بر تمایز میان مفهوم و معنا، چارچوبی نو برای تحلیل حمل ارائه داد. ارجاع به آرای صدرا و علامه، همراه با تمثیل قرائت قرآن کریم، به غنای این تحلیل افزود.

بخش چهارم: تبیین هویت و انواع حمل

هویت در دیدگاه صدرا

صدرا در جلد دوم «اسفار» (صفحه ۹۲)، هویت را اتحاد دو شیء در وجود (خارجی یا ذهنی) با تغایر از جهتی تعریف می‌کند. این تعریف، مانند پلی است که وجود را به معنا متصل می‌سازد، اما نیاز به تبیین دقیق‌تر دارد.

اتحاد در وجود

اتحاد دو شیء در وجود، چه خارجی و چه ذهنی، هویت را شکل می‌دهد. این اصل، مانند جریانی است که موضوع و محمول را در دریای وجود به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: اتحاد در قضایا، در وجود (معنا یا مصداق) رخ می‌دهد، و تغایر در لفظ و مفهوم است. این تمایز، اساس هویت در قضایا است.

تمثیل هل دادن ماشین

لفظ‌ها، مانند چند نفر که ماشینی را هل می‌دهند، به یک معنا اشاره می‌کنند، اما خودشان متحد نمی‌شوند. این تمثیل، به کثرت لفظ‌ها و وحدت معنا اشاره دارد، مانند انگشتانی که به سوی ماه نشانه می‌روند.

نسبت وجود به موضوع و محمول

در قضیه «الإنسان إنسان»، وجود منسوب به موضوع (الإنسان) همان وجود منسوب به محمول (إنسان) است. این وحدت وجودی، مانند نوری است که از یک منبع بر دو آینه می‌تابد.

تمایز حمل اولی و شایع

در حمل اولی، توجه به معنا (مصداق) است، بدون لحاظ ذهنیت، اما در حمل شایع، ذهنیت مفهوم مورد توجه است. این تمایز، مانند تفاوت میان نگاه مستقیم به حقیقت و توصیف آن از دریچه ذهن است.

نفی اتحاد مفهومی

مفهوم‌ها در ذهن متحد نمی‌شوند؛ اتحاد در معنا یا مصداق است. این اصل، مانند جداسازی دانه‌ها از خوشه است؛ هر دانه، مفهومی مستقل است، اما خوشه، معنا را در بر دارد.

تمثیل آینه

حمل اولی، مانند نگاه کردن به خود در آینه است، و حمل شایع، مانند توصیف خود آینه. این تمثیل، به تفاوت میان حکایت مستقیم و توصیف مفهومی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تبیین هویت و انواع حمل، بر نقش وجود به‌عنوان مبنای اتحاد تأکید کرد. تمثیلات هل دادن ماشین و آینه، به زیبایی این مفاهیم را روشن ساختند.

بخش پنجم: مثال‌ها و کاربردهای عملی

مثال انسان شاعر

در قضیه «الإنسان شاعر»، مصداق انسان و شاعر یکی است، اما مفهوم‌ها متفاوت‌اند. این مثال، مانند نقشی است که بر بوم حقیقت کشیده شده؛ شاعر، صفتی است که به انسان نسبت داده می‌شود، اما در مصداق، یکی‌اند.

مثال زید انسان

در قضیه «زید إنسان»، وجود منسوب به زید همان وجود منسوب به انسان است. این وحدت، مانند دو نام برای یک حقیقت است که در وجود خارجی یکی می‌شوند.

مثال انسان کاتب

در قضیه «الإنسان کاتب»، وجود انسان و کاتب در مصداق یکی است، اما مفهوم‌ها متفاوت‌اند. این مثال، مانند رنگی است که بر دیوار انسانیت زده شده، اما دیوار همان دیوار است.

اتحاد بالذات و بالعرض

اتحاد در قضایا، یا بالذات (مانند «زید إنسان») یا بالعرض (مانند «الإنسان کاتب») است. این تمایز، مانند تفاوت میان جوهر و عرض است که هر دو در یک حقیقت جمع می‌شوند.

درنگ: اتحاد بالذات و بالعرض، به وحدت وجودی موضوع و محمول در مصداق اشاره دارد، اما مفهوم‌ها در ذهن متکثرند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با ارائه مثال‌های عملی، کاربردهای اتحاد و تغایر را در قضایا نشان داد. این مثال‌ها، مانند چراغ‌هایی در مسیر فهم، به روشن شدن مفاهیم کمک کردند.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

این نوشتار، با کاوش در رابط قضایا و تحلیل اتحاد و تغایر در حمل، نشان داد که تمایز میان لفظ، مفهوم، و معنا، کلید فهم دقیق قضایا در منطق اسلامی است. اتحاد، در معنا یا مصداق رخ می‌دهد، در حالی که تغایر، به لفظ و مفهوم وابسته است. ذهن، با ترتبی بودن، مفاهیم را به‌صورت مستقل ثبت می‌کند، اما به وحدت معنا حکایت می‌نماید. نقد دیدگاه‌های سنتی، همراه با تمثیلات فاخر، مانند کتابخانه، جاده و ماشین، قرائت قرآن کریم، هل دادن ماشین، و آینه، به روشن شدن این مفاهیم یاری رساند. این تحلیل، دعوتی است به بازنگری در مفاهیم منطقی با نگاهی دقیق‌تر و علمی‌تر، تا چون ستارگانی در آسمان فلسفه، راه را برای پژوهندگان روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی