متن درس
حقیقت و تعین در حکمت متعالیه: کاوشی در نسبت انیته و ماهیته
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۵۶)
دیباچه: جستوجوی حقیقت در آیینه تعین
در گستره بیکران فلسفه اسلامی، حقیقت چونان گوهری نایاب، محور پرسشهای ژرف سائلان و فیلسوفان بوده است. درسگفتار سیصد و پنجاه و ششم استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تاریخ بیستم بهمنماه ۱۳۸۰، به کاوشی عمیق در نسبت میان حقیقت و تعین پرداخته و با نگاهی انتقادی، دیدگاههای ملاصدرا، ابنسینا، حاجی سبزواری و علامه طباطبایی را در چارچوب حکمت متعالیه بررسی کرده است. این درسگفتار، با محوریت عبارت کلیدی «انیته ماهیته»، به تبیین رابطه میان تعین و حقیقت میپردازد و با نقد معکوسسازی این عبارت به «ماهیته انیته» توسط حاجی سبزواری، بر ضرورت رعایت قواعد منطقی و نحوی تأکید دارد.
بخش یکم: حقیقت، تعین و روششناسی فلسفی
۱.۱. حقیقت بهعنوان محور پرسش فلسفی
در فلسفه اسلامی، حقیقت چونان مقصدی والا، محور پرسشهای سائلان و فیلسوفان است. سائل، در پی شناخت حقیقت، نهتنها به دنبال چیستی آن است، بلکه نیازمند دلیلی است که این حقیقت را برایش آشکار سازد. استاد فرزانه، در این درسگفتار، حقیقت را موضوع قضیه فلسفی میدانند و تأکید دارند که سائل، برای پذیرش حقیقت، به استدلالی محکم محتاج است. این دیدگاه، چونان آیینهای، اهمیت استدلال عقلی را در برابر شهود عرفانی بازتاب میدهد و نشان میدهد که حقیقت، بدون دلیل، در دسترس عقل بشری نیست.
درنگ: حقیقت، محور پرسش فلسفی است و نیازمند استدلال عقلی برای اثبات.
۱.۲. پاسخ به پرسش «ما هو؟» با «انیته ماهیته»
استاد فرزانه، در پاسخ به پرسش سائل که میپرسد: «ما هو؟» (آن چیست؟)، به عبارتی کلیدی از روایات و حکمت متعالیه استناد میکنند: «انیته ماهیته». این عبارت، به این معناست که تعین (انیته) همان حقیقت (ماهیته) است. ظهور تعینات، جلوهای از حقیقت است و سائل، از طریق شناخت تعین، به حقیقت راه مییابد. این پاسخ، چونان پلی است که از معلومات ظاهری به سوی حقیقت باطنی هدایت میکند.
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (سوره [مطلب حذف شد] : «بگو او خدای یگانه است.»
درنگ: عبارت «انیته ماهیته» تعین را جلوه حقیقت میداند و با وحدت وجود همخوانی دارد.
۱.۳. تقدم تعین بر حقیقت در استدلال
استاد فرزانه تأکید دارند که تعین (انیته) بر حقیقت (ماهیته) مقدم است، زیرا حقیقت در مقام لا تعینی قرار دارد و تنها از طریق تعینات قابل شناخت است. تعین، چونان علامتی است که به سوی حقیقت راهنمایی میکند. این روششناسی، ریشه در حکمت متعالیه دارد و ملاصدرا نیز بر آن تأکید کرده است. حقیقت، چونان خورشیدی است که در پس ابرهای لا تعینی پنهان است و تعینات، پرتوهای آن را به عالم ظاهر میرسانند.
درنگ: تعین، بهعنوان دلیل، مقدم بر حقیقت است و راه شناخت آن را هموار میکند.
۱.۴. تأیید دیدگاه ملاصدرا در اسفار
ملاصدرا در اسفار، با بیان عبارت «انیته ماهیته»، تعین را کلید شناخت حقیقت میداند. استاد فرزانه این دیدگاه را تأیید میکنند و آن را با روایات همسو میبینند. تعین، چونان آیینهای است که حقیقت را بازتاب میدهد و بدون آن، شناخت حقیقت ممکن نیست. این تأیید، نشاندهنده پیوند عمیق میان فلسفه ملاصدرا و معارف روایی است.
درنگ: دیدگاه ملاصدرا در «انیته ماهیته» با روایات همخوانی دارد و تعین را راه شناخت حقیقت میداند.
۱.۵. استناد به روایات در اثبات تعین
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «نَعَمْ هَلْ لَهُ أَنّیةٌ وَ مَاهِیةٌ؟» که نشان میدهد تعین (انیته) مقدم بر ماهیته است. این روایت، با تأکید بر اینکه «لا یثبت الشیء إلا بأنّیته و ماهیته»، تعین را شرط تحقق حقیقت میداند. استاد فرزانه، این روایت را چونان مشعلی میبینند که مسیر شناخت حقیقت را روشن میسازد.
نَعَمْ هَلْ لَهُ [مطلب حذف شد] : «آری، آیا برای او انیته و ماهیته است؟»
درنگ: روایت، تعین را شرط تحقق حقیقت میداند و بر تقدم آن تأکید دارد.
۱.۶. جمعبندی بخش یکم
بخش نخست این کتاب، با کاوش در مفهوم حقیقت و نقش تعین در شناخت آن، نشان داد که حقیقت، محور پرسشهای فلسفی است و تنها از طریق تعینات قابل دسترسی است. عبارت «انیته ماهیته»، که مورد تأیید ملاصدرا و روایات است، تعین را چونان آیینهای میداند که حقیقت را بازتاب میدهد. این بخش، با تأکید بر تقدم تعین در استدلال، راه را برای نقد دیدگاههای مخالف در بخشهای بعدی هموار میسازد.
بخش دوم: نقد دیدگاه حاجی سبزواری و معکوسسازی عبارت
۲.۱. دیدگاه حاجی سبزواری در حاشیه اسفار
حاجی سبزواری در حاشیه اسفار پیشنهاد میکند که بهتر است به جای «انیته ماهیته»، گفته شود «ماهیته انیته»، زیرا حقیقت (ماهیته) همان وجود (انیته) است. استاد فرزانه این دیدگاه را نادرست میدانند، زیرا ماهیته، به دلیل مجهول بودن، نمیتواند مبتدا باشد. این معکوسسازی، چونان کژراههای است که از مسیر حقیقتجویی دور میافتد.
درنگ: معکوسسازی عبارت به «ماهیته انیته» به دلیل نقض قواعد منطقی و نحوی نادرست است.
۲.۲. تمایز میان وجود و انیته
استاد فرزانه تأکید دارند که وجود به معنای مطلق (ایس) نیست، بلکه انیته به معنای تعین است. حاجی سبزواری، با گرفتن انیته به معنای وجود، از حقیقت مفهوم منحرف شده است. انیته، چونان نقشی بر آب، جلوهای خاص از حقیقت است، نه وجود مطلق که در فلسفه مشاء مطرح میشود.
درنگ: انیته به معنای تعین است، نه وجود مطلق، و تفسیر نادرست حاجی به انحراف منجر شده است.
۲.۳. مشکل مبتدای نکره
حاجی سبزواری با قرار دادن ماهیته بهعنوان مبتدا، موضوع را مجهول کرده است. استاد فرزانه، با استناد به قاعده «لا یبتدأ بالنکره»، استدلال میکنند که مبتدا باید معرفه باشد تا خبر فایده داشته باشد. ماهیته، چونان سایهای گنگ، نمیتواند موضوعی معلوم برای استدلال باشد.
درنگ: ماهیته، به دلیل نکره بودن، نمیتواند مبتدا باشد و خبر از آن فایدهای ندارد.
۲.۴. تأیید ضمنی حاجی و سادهانگاری
حاجی سبزواری اذعان میکند که «انیته ماهیته» نیز همان مفاد را میرساند، اما معتقد است «ماهیته انیته» اولی است. استاد فرزانه این دیدگاه را سادهانگارانه میدانند، زیرا این تسامح، به کاهش دقت فلسفی منجر شده است. این سادهانگاری، چونان غباری است که بر آیینه حقیقت مینشیند.
درنگ: تأیید ضمنی حاجی از «انیته ماهیته» نشاندهنده تسامح و سادهانگاری اوست.
۲.۵. انحراف حاجی در منظومه
در منظومه (صفحه ۲۱)، حاجی سبزواری انیته را به معنای وجود صرف گرفته و از دیدگاه ملاصدرا جدا شده است. استاد فرزانه این انحراف را مشکلساز میدانند، زیرا انیته، تعین است و نه وجود مطلق. این انحراف، چونان شاخهای است که از درخت حکمت متعالیه جدا شده و به بیراهه میرود.
درنگ: تفسیر انیته به وجود در منظومه، انحرافی از دیدگاه ملاصدراست.
۲.۶. مقایسه عقلانیت ملاصدرا و حاجی
استاد فرزانه، با مقایسه عقلانیت ملاصدرا و گرایش عرفانی حاجی، تأکید دارند که عقلانیت ملاصدرا قویتر است. حاجی، به دلیل گرایش به عرفان، در برخی موارد از دقت فلسفی دور شده است. ملاصدرا، چونان ستارهای در آسمان فلسفه، عقل و شهود را در هم آمیخته، در حالی که حاجی در دام تسامح عرفانی افتاده است.
درنگ: عقلانیت ملاصدرا بر گرایش عرفانی حاجی برتری دارد و دقت فلسفی او را متمایز میکند.
۲.۷. جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این کتاب، با نقد دیدگاه حاجی سبزواری، نشان داد که معکوسسازی عبارت «انیته ماهیته» به «ماهیته انیته» نادرست است. این معکوسسازی، با نقض قاعده «لا یبتدأ بالنکره» و تفسیر نادرست انیته به وجود، به کاهش دقت فلسفی منجر شده است. تأکید بر تقدم تعین و عقلانیت ملاصدرا، راه را برای فهم عمیقتر حقیقت در بخشهای بعدی هموار میسازد.
بخش سوم: تأثیر ابنسینا و پیوند با روایات
۳.۱. ریشههای عبارت «لا ماهیة له» در شفا
استاد فرزانه اشاره میکنند که عبارت «لا ماهیة له» از ابنسینا در شفا سرچشمه گرفته و ملاصدرا از آن بهره برده است. این عبارت، حقیقت را همان وجود میداند و ماهیته را جلوهای از آن معرفی میکند. ابنسینا، چونان پیشاهنگی در فلسفه اسلامی، بنیانهای معرفتی را استوار ساخته است.
درنگ: عبارت «لا ماهیة له» از شفا، بنیان دیدگاه ملاصدرا در تبیین حقیقت است.
۳.۲. نقد ترکیب نادرست در منظومه
حاجی سبزواری در منظومه، با ترکیب دو فصل از شفا، عبارت «و الحق ماهیته انیته» را ساخته که استاد فرزانه آن را نادرست میدانند. این ترکیب، چونان ساختمانی است که با مصالح ناسازگار بنا شده و استحکام لازم را ندارد.
درنگ: ترکیب نادرست دو فصل از شفا در منظومه، به تحریف معنا منجر شده است.
۳.۳. وجود خاص در برابر وجود مطلق
استاد فرزانه استدلال میکنند که ماهیته (حقیقت) همان وجود خاص است، نه وجود مطلق مفهومی. حاجی سبزواری این تمایز را نادیده گرفته و انیته را به وجود مطلق تفسیر کرده است. وجود خاص، چونان جویباری است که از چشمه حقیقت سرچشمه میگیرد، اما وجود مطلق، مفهومی ذهنی است.
درنگ: ماهیته، وجود خاص است و نه وجود مطلق مفهومی.
۳.۴. محدودیتهای معرفتی در شناخت حقیقت
استاد فرزانه سؤال میکنند که چگونه حاجی از حقیقت (ماهیته) خبر میدهد، در حالی که حقیقت دسترسناپذیر است. حقیقت، چونان قلهای رفیع، از دسترس عقل بشری دور است و تنها از طریق تعینات قابل شناخت است.
درنگ: حقیقت، به دلیل دسترسناپذیری، نمیتواند موضوع خبر باشد.
۳.۵. پیوند روایات با فلسفه
روایت امام صادق (ع) که میفرماید: «فَلَهُ أَنّیةٌ وَ مَاهِیةٌ»، تعین را کلید شناخت حقیقت میداند. استاد فرزانه این روایت را تأییدی بر دیدگاه ملاصدرا میبینند که از تعین به حقیقت میرسد. این پیوند، چونان نخی است که گوهرهای فلسفه و عرفان را به هم متصل میکند.
فَلَهُ [مطلب حذف شد] : «پس برای او انیته و ماهیته است.»
درنگ: روایات، با تأکید بر تعین، با دیدگاه ملاصدرا در حکمت متعالیه همخوانی دارند.
۳.۶. جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این کتاب، با بررسی تأثیر ابنسینا و پیوند روایات با فلسفه، نشان داد که عبارت «لا ماهیة له» بنیان دیدگاه ملاصدرا در تبیین حقیقت است. نقد ترکیب نادرست حاجی سبزواری و تأکید بر وجود خاص، محدودیتهای معرفتی بشر در شناخت حقیقت را آشکار ساخت. روایات، با تأیید تقدم تعین، پیوند عمیق میان فلسفه و عرفان را نشان میدهند.
بخش چهارم: قواعد منطقی و نحوی در تبیین حقیقت
۴.۱. قاعده «لا یبتدأ بالنکره»
استاد فرزانه، با استناد به قاعده «لا یبتدأ بالنکره»، استدلال میکنند که مبتدا باید معرفه باشد. ماهیته، به دلیل نکره بودن، نمیتواند مبتدا باشد، زیرا خبر از موضوع مجهول فایدهای ندارد. این قاعده، چونان کلیدی است که درهای استدلال منطقی را میگشاید.
درنگ: قاعده «لا یبتدأ بالنکره» ماهیته را از مبتدا بودن محروم میکند.
۴.۲. نکره مخصوصه و معرفه
استاد فرزانه توضیح میدهند که نکره مخصوصه (مانند رجل با تخصیص) به معرفه تبدیل میشود، اما ماهیته حتی نکره مخصوصه هم نیست. این تمایز، چونان خطکشی دقیق، مرزهای منطقی و نحوی را روشن میسازد.
درنگ: ماهیته، حتی نکره مخصوصه نیست و نمیتواند مبتدا باشد.
۴.۳. انطباق سؤال و پاسخ
سؤال سائل: «ما هو؟» با پاسخ «انیته ماهیته» انطباق دارد، زیرا از تعین (معلوم) به حقیقت (مجهول) میرسد. استاد فرزانه این انطباق را چونان نغمهای هماهنگ میبینند که پرسش و پاسخ را در هارمونی فلسفی قرار میدهد.
درنگ: پاسخ «انیته ماهیته» با سؤال «ما هو؟» انطباق دارد و از تعین به حقیقت میرسد.
۴.۴. نقد تفسیر ان به وجود
استاد فرزانه استدلال میکنند که ان به معنای تعین است، نه وجود (ایس). تفسیر نادرست ان به وجود، خطای ملاصدرا و حاجی است. ان، چونان اشارهای است که به تعینات خاص دلالت دارد، نه وجود مطلق.
درنگ: ان به معنای تعین است، نه وجود، و تفسیر نادرست به انحراف منجر شده است.
۴.۵. حقیقت فراتر از واجبالوجود
استاد فرزانه تأکید دارند که بحث حقیقت است، نه واجبالوجود، زیرا واجبالوجود تنها یک قسم از وجود است. حقیقت، چونان اقیانوسی بیکران، فراتر از تقسیمات فلسفی است.
درنگ: حقیقت، فراتر از واجبالوجود است و به تقسیمات فلسفی محدود نمیشود.
۴.۶. جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم این کتاب، با تأکید بر قواعد منطقی و نحوی، نشان داد که ماهیته نمیتواند مبتدا باشد و پاسخ «انیته ماهیته» با سؤال سائل انطباق دارد. نقد تفسیر ان به وجود و تأکید بر حقیقت فراتر از واجبالوجود، دقت فلسفی درسگفتار را آشکار ساخت.
بخش پنجم: وحدت وجود و پیوند عرفانی
۵.۱. دلالت تعینات بر حقیقت
استاد فرزانه استدلال میکنند که همه تعینات بر حقیقت دلالت دارند: «کل شیء تدل علی أنه واحد». تعینات، چونان آیینههایی هستند که نور حقیقت را در عالم ظاهر میسازند.
درنگ: همه تعینات، بر حقیقت واحد دلالت دارند و جلوههای آناند.
۵.۲. توحید و «لا إله إلا الله»
استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، «لا إله إلا الله» را بیانگر حقیقت میدانند که تعینات، جلوههای آناند. این عبارت، چونان نغمهای الهی، وحدت حقیقت را در برابر کثرت ظاهری آشکار میسازد.
قُولُوا لا إِلَٰهَ [مطلب حذف شد] : «بگویید هیچ معبودی جز الله نیست تا رستگار شوید.»
درنگ: «لا إله إلا الله» حقیقت را در وحدت تعینات آشکار میسازد.
۵.۳. نزدیکی حقیقت
استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، تأکید دارند که حقیقت نزدیکتر از رگ گردن است: «أَقْرَبُ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ». این نزدیکی، چونان نسیمی است که حضور حقیقت را در همه تعینات آشکار میکند.
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (سوره [مطلب حذف شد] : «و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم.»
درنگ: حقیقت، نزدیکتر از رگ گردن است و در همه تعینات حاضر است.
۵.۴. نقد بتپرستی و تقسیم حقیقت
استاد فرزانه استدلال میکنند که بتپرستی به دلیل تقسیم حقیقت نادرست است. همه تعینات میتوانند جلوه حقیقت باشند، اما تقسیم آنها به کثرت، خطاست. این دیدگاه، چونان شمشیری است که ریشههای کثرت کاذب را قطع میکند.
درنگ: بتپرستی، به دلیل تقسیم حقیقت، نادرست است و همه تعینات جلوه حقیقتاند.
۵.۵. قبله و جهت در نماز
استاد فرزانه توضیح میدهند که قبله در نماز شرط نیست، بلکه جهت مهم است، زیرا حقیقت در همه جا حاضر است. این دیدگاه، چونان جویباری است که محدودیتهای مکانی را در هم میشکند.
درنگ: حقیقت در همه جا حاضر است و قبله، تنها جهتدهنده به سوی آن است.
۵.۶. استعلا در قنوت
استاد فرزانه استدلال میکنند که قنوت برای استعلا نفس است، نه به دلیل مکان بالای خدا. این استعلا، چونان بالهایی است که روح را به سوی حقیقت پرواز میدهد.
درنگ: قنوت، برای استعلا نفس است و نه به دلیل مکان مادی خدا.
۵.۷. خدا فراتر از بالا و پایین
استاد فرزانه تأکید دارند که خدا فراتر از بالا و پایین است: «هُوَ الْمُتَعَالِی عَنِ الْعَالِی وَ الدَّانِی». این تنزیه، چونان قلهای است که خدا را از محدودیتهای مکانی و زمانی مبرا میداند.
درنگ: خدا فراتر از بالا و پایین است و از محدودیتهای مکانی مبراست.
۵.۸. جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم این کتاب، با تأکید بر وحدت وجود و پیوند عرفانی، نشان داد که تعینات، جلوههای حقیقت واحدند. آیات قرآن کریم و روایات، با تأکید بر نزدیکی حقیقت و نفی تقسیمات کاذب، راه را برای فهم توحید ذاتی هموار میسازند. حقیقت، در همه جا حاضر است و عبادات، چونان پلی به سوی استعلا نفس عمل میکنند.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با بازنویسی درسگفتار سیصد و پنجاه و ششم استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوشی عمیق در نسبت حقیقت و تعین در حکمت متعالیه پرداخت. تأیید دیدگاه ملاصدرا در «انیته ماهیته»، نقد معکوسسازی حاجی سبزواری و علامه طباطبایی، و تأکید بر قواعد منطقی و نحوی، نشان داد که حقیقت، تنها از طریق تعینات قابل شناخت است. روایات و آیات قرآن کریم، با تأیید این دیدگاه، پیوند عمیق فلسفه و عرفان را آشکار ساختند. حقیقت، نزدیکتر از رگ گردن و فراتر از تقسیمات کاذب، در همه تعینات جلوهگر است. این اثر، چونان مشعلی فروزان، راه را برای پژوهشگران فلسفه و عرفان روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی