در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 385

متن درس





تحلیل و تبیین امکان استقبالی در فلسفه اسلامی

تحلیل و تبیین امکان استقبالی در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۸۵)

دیباچه

مفهوم امکان، چونان گوهری در تاروپود فلسفه اسلامی، از دیرباز مورد توجه حکیمان بزرگ این سنت فکری بوده است. این مفهوم، که در آثار ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا به شکلی عمیق بررسی شده، یکی از بنیادی‌ترین مسائل در منطق و متافیزیک اسلامی است. در درس‌گفتار شماره ۳۸۵، استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با تمرکزی عمیق بر امکان استقبالی، به‌عنوان یکی از اقسام امکان، به تحلیل دیدگاه‌های ابن‌سینا و خواجه نصیر پرداخته و نقدهای ملاصدرا را با دقتی فلسفی مورد بررسی قرار داده‌اند.

بخش نخست: تکامل تاریخی مفهوم امکان

سیر تحول تقسیمات امکان

مفهوم امکان در فلسفه اسلامی، در گذر زمان، به اقسام متعددی چون امکان عام، خاص، اخص و استقبالی تقسیم شده است. این تقسیمات، چونان شاخه‌های درختی تنومند، هر یک با افزودن شرایطی دقیق‌تر، به تبیین معنای امکان پرداخته‌اند. امکان عام، به‌عنوان مفهومی گسترده، تمامی ممکنات را در بر می‌گیرد، در حالی که امکان خاص و اخص، با محدودیت‌های بیشتر، به تحلیل دقیق‌تری از وجود و عدم می‌پردازند. امکان استقبالی، که در این درس‌گفتار محور بحث است، با تمرکز بر آینده و التفات به احتمالات آن، مرتبه‌ای متمایز و دقیق‌تر از امکان را نشان می‌دهد.

امکان استقبالی در نگاه ابن‌سینا

ابن‌سینا در «اشارات و تنبیهات» (جلد نخست)، امکان استقبالی را به‌عنوان معنایی متمایز برای امکان معرفی کرده است. این مفهوم، برخلاف امکان خاص و اخص که به حال و گذشته نظر دارند، به وضعیت آینده شیء معطوف است. به تعبیر حکیمانه، امکان استقبالی چونان چراغی است که نه گذشته را روشن می‌کند و نه حال را، بلکه سایه‌روشن‌های آینده را در برابر دیدگان ذهن می‌گستراند. ابن‌سینا این مفهوم را به‌گونه‌ای تعریف می‌کند که شیء در آینده، نه ضرورت وجود دارد و نه ضرورت عدم، بلکه در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.

درنگ: امکان استقبالی، به دلیل التفات به آینده و ابهام آن، حاق امکان و وسط حقیقی بین وجود و عدم است که از سایر اقسام امکان متمایز می‌شود.

تأیید خواجه نصیرالدین طوسی

خواجه نصیرالدین طوسی، این حکیم فرزانه، امکان استقبالی را به‌عنوان معنای چهارم امکان پذیرفته و آن را صرفاً به آینده نسبت داده است. او با تأیید دیدگاه ابن‌سینا، این مفهوم را در چارچوب فلسفه مشایی بسط داده و بر این باور است که امکان استقبالی، به دلیل تساوی نسبت به وجود و عدم در آینده، دقیق‌ترین نوع امکان است. این تأیید، چونان پلی است که سنت ابن‌سینایی را به فلسفه متأخر پیوند می‌دهد و امکان استقبالی را در مرتبه‌ای برتر از امکان اخص قرار می‌دهد.

بخش دوم: نقد ملاصدرا بر امکان استقبالی

دیدگاه ملاصدرا در اسفار

ملاصدرا در «اسفار اربعه» (جلد نخست، صفحه ۱۵۲)، امکان استقبالی را به‌عنوان معنای چهارم امکان معرفی کرده، اما با رویکردی انتقادی، آن را به چالش می‌کشد. او معتقد است که امکان استقبالی، در خارج از ذهن وجود ندارد، زیرا هر شیء در آینده، یا به سبب علتی الهی، ضروری‌الوجود است یا به دلیل فقدان علت، ضروری‌العدم. این دیدگاه، چونان تیغی برنده، مفاهیم سنتی فلسفه مشایی را می‌شکافد و امکان را به‌عنوان وصفی ذهنی و غیرخارجی معرفی می‌کند.

ذهنی‌بودن امکان استقبالی

ملاصدرا امکان استقبالی را وصف جهل ذهن انسان می‌داند، زیرا نادانی ما نسبت به آینده، آن را ممکن جلوه می‌دهد. به تعبیری، امکان استقبالی چونان سایه‌ای است که از محدودیت معرفتی انسان بر دیوار وجود افکنده می‌شود. در خارج، هر شیء یا موجود است یا معدوم، و هیچ حالت میانی به نام امکان وجود ندارد. این نقد، به تمایز میان واقعیت خارجی و انتزاع ذهنی اشاره دارد و امکان را به‌عنوان مفهومی صرفاً ذهنی معرفی می‌کند.

درنگ: امکان استقبالی، به دلیل وابستگی به جهل انسانی نسبت به آینده، وصفی ذهنی است و در عالم خارج، هیچ مصداق عینی ندارد.

مثال‌های ملاصدرا

برای تبیین این دیدگاه، ملاصدرا به مثال‌هایی تمثیلی روی می‌آورد. او از کودکی که در آینده متولد می‌شود سخن می‌گوید که ممکن است فردا یا پس‌فردا به دنیا آید، اما این امکان، صرفاً به دلیل نادانی ما نسبت به زمان دقیق تولد است. همچنین، مثال دو ظرف (یکی پاک و دیگری نجس) را مطرح می‌کند که نادانی ما به یکی از آن‌ها وصف امکان می‌دهد، حال آنکه در خارج، یکی حتماً پاک و دیگری نجس است. این تمثیلات، چونان آیینه‌هایی، تمایز میان واقعیت خارجی و تصور ذهنی را روشن می‌سازند.

بخش سوم: نقد کلی مفهوم امکان

نفی امکان در عالم خارج

ملاصدرا، با گسترش نقد خود، نه‌تنها امکان استقبالی، بلکه امکان خاص و اخص را نیز به‌عنوان مفاهیمی ذهنی نفی می‌کند. او معتقد است که هر موجودی در خارج، به سبب علتش، واجب است و آنچه نیست، ممتنع است. این دیدگاه، چونان رودی خروشان، مفاهیم سنتی امکان را در خود فرو می‌برد و فلسفه را به سوی وجودمحوری سوق می‌دهد. در حکمت متعالیه، همه موجودات، ظهورات حق‌تعالی‌اند و به سبب علت الهی، واجب‌الظهورند.

حکومت الهی و نفی امکان

استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، به حاکمیت مطلق الهی اشاره می‌کنند:

﴿لَا يَمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ [مطلب حذف شد] : «فرار از فرمان تو ممکن نیست»)

این آیه، چونان مشعلی فروزان، نشان می‌دهد که هیچ موجودی نمی‌تواند از وجوب الهی خارج شود. در نظام حکمت الهی، هر چه به حق منسوب است، واجب است و هر چه منسوب نیست، ممتنع. این اصل، امکان را به‌عنوان وصفی مستقل نفی می‌کند و عالم را تحت حاکمیت مطلق الهی معرفی می‌کند.

درنگ: حکمت الهی، دوضلعی است: هر چه به حق منسوب است، واجب است و هر چه منسوب نیست، ممتنع. امکان، به‌عنوان وصفی مستقل، در خارج وجود ندارد.

نفی معدومیت و مرگ

در ادامه این تحلیل، استاد فرزانه تأکید می‌کنند که هیچ ذره‌ای در عالم معدوم نمی‌شود، زیرا اعدام و معدومیت در نزد خدا معنا ندارد. مرگ، نه به معنای اعدام، بلکه انتقال از مرتبه‌ای به مرتبه دیگر است. این دیدگاه، چونان نسیمی روح‌بخش، مفهوم مرگ را از معدومیت به پویایی وجودی تبدیل می‌کند و بر ابدی‌بودن وجود در مراتب مختلف تأکید دارد.

بخش چهارم: بازنگری در فلسفه اسلامی

نقد تقسیم وجود به واجب و ممکن

ملاصدرا تقسیم سنتی وجود به واجب و ممکن را نادرست می‌داند، زیرا همه وجودات، چه حق و چه خلق، واجب‌اند. این دیدگاه، که ریشه در وحدت وجود دارد، امکان را به‌عنوان قسمی مستقل نفی می‌کند. استاد فرزانه، با تکیه بر این اصل، فلسفه اسلامی را به سوی تبیینی وجودمحور هدایت می‌کنند که در آن، امکان، وصفی انتزاعی و نتیجه نادانی ذهن بشر است.

امکان به‌عنوان معقول ثانی فلسفی

امکان، برخلاف مفاهیمی چون بلندی که در خارج محقق است، معقول ثانی فلسفی است که در عالم خارج وجود ندارد. این تمایز، چونان خطی روشن، مرز میان مفاهیم عینی و انتزاعی را ترسیم می‌کند. امکان، وصفی است که از مقایسه ذهنی وجود و عدم ناشی می‌شود و در واقعیت خارجی، مصداقی ندارد.

نیاز به شست‌وشوی فلسفه

استاد فرزانه پیشنهاد می‌کنند که فلسفه اسلامی نیازمند بازنگری و پاکسازی از مفاهیمی چون امکان و ماهیت است. این بازنگری، چونان جویباری زلال، فلسفه را از مفاهیم غیرواقعی شست‌وشو داده و به سوی تبیینی خالص و وجودمحور هدایت می‌کند. فلسفه حقیقی، فلسفه وجود است که همه موجودات را به سبب حق، واجب می‌داند.

درنگ: فلسفه اسلامی نیازمند شست‌وشو از مفاهیمی چون امکان و ماهیت است تا به فلسفه‌ای وجودمحور و خالص تبدیل شود.

نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۳۸۵، با تمرکز بر امکان استقبالی، یکی از عمیق‌ترین مسائل فلسفه اسلامی را مورد کاوش قرار داده است. این درس‌گفتار، با نقد دیدگاه‌های ابن‌سینا و خواجه نصیر، امکان را به‌عنوان وصفی ذهنی معرفی کرده و بر ضرورت بازنگری در مفاهیم سنتی فلسفه تأکید دارد. ملاصدرا، با نفی امکان استقبالی و سایر اقسام امکان، فلسفه را به سوی تبیینی وجودمحور سوق داده که در آن، همه موجودات به سبب حق، واجب‌الظهورند. این تحلیل، نه‌تنها در حوزه نظری، بلکه در بازسازی فلسفه اسلامی برای ارائه به عالم جهانی راهگشاست. آیه شریفه قرآن کریم:

﴿لَا يَمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ [مطلب حذف شد] : «فرار از فرمان تو ممکن نیست»)

چونان مشعلی فروزان، حاکمیت مطلق الهی را نشان می‌دهد که هیچ موجودی از وجوب آن خارج نمی‌شود. این درس‌گفتار، دعوتی است به تأمل در حقیقت وجود و رهایی از بند مفاهیم ذهنی که فلسفه را از خلوص وجودی دور می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی