در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 395

متن درس





تحلیل تفاوت‌های وجودی و امکانی در ماده و مجردات

تحلیل تفاوت‌های وجودی و امکانی در ماده و مجردات

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۹۵)

مقدمه: امکان و استعداد، کلید فهم مراتب خلقت

مفهوم امکان، چونان مشعلی فروزان، راه به سوی فهم ژرف مراتب وجود در فلسفه اسلامی می‌گشاید. امکان استعدادی، به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم در این حوزه، پیوندی عمیق میان وجود عینی و انتزاعات ذهنی برقرار می‌سازد. درس‌گفتار شماره ۳۹۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تحلیل تمایز میان استعداد و امکان استعدادی پرداخته و پرسشی بنیادین را مطرح می‌سازد: چرا شدت و ضعف و ارتقا در موجودات مادی یافت می‌شود، اما در مجردات خیر؟

بخش اول: تمایز استعداد و امکان استعدادی

ماهیت استعداد و امکان استعدادی

استعداد، چونان جریانی زنده در بستر وجود خارجی، واقعیتی عینی است که در ماده نمود می‌یابد، حال آنکه امکان استعدادی، مفهومی است که ذهن از این استعداد انتزاع می‌کند. استاد فرزانه، با دقتی حکیمانه، تأکید می‌کنند که استعداد در خارج، دارای شدت و ضعف است، اما امکان استعدادی، به‌عنوان مفهومی ذهنی، از این ویژگی‌ها بری است. این تمایز، چونان خطی میان واقعیت عینی و تصویر ذهنی، بنیاد تحلیل‌های بعدی را تشکیل می‌دهد. برای مثال، نطفه، علقه و مضغه، مراتب مختلفی از استعداد برای انسان شدن را در خود دارند، اما این تفاوت‌ها در وجود خارجی آن‌هاست، نه در مفهوم ذهنی امکان استعدادی.

درنگ: استعداد، واقعیتی خارجی و دارای شدت و ضعف است، اما امکان استعدادی، مفهومی ذهنی و فاقد شدت و ضعف است.

تعدد انتزاعات ذهنی

شدت و ضعف در استعداد، به تعدد انتزاعات ذهنی منجر می‌شود، نه امتداد در ذهن. به تعبیر استاد، ذهن انسان، چونان نقاشی که با قلم‌های متفاوت، تصاویر گوناگونی از یک حقیقت می‌کشد، از مراتب مختلف استعداد (مانند نطفه و علقه) مفاهیم متفاوتی انتزاع می‌کند. این تعدد، نه به دلیل امتداد در ذهن، بلکه به سبب تفاوت در وجود خارجی است. برای مثال، نطفه نسبت به انسان شدن ضعیف‌تر از علقه است، اما این ضعف، در استعداد خارجی نهفته است و ذهن، تنها آن را به‌صورت مفهومی بازمی‌نمایاند.

امتداد در وجود خارجی

امتداد و تغییر، چونان رودی جاری، در وجود خارجی جریان دارد، نه در ذهن. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که رشد و ارتقا، ویژگی ماده است که در ظرف زمان و مکان به ظهور می‌رسد. این امتداد، در مراتب وجودی مانند نطفه، علقه و مضغه آشکار است، اما در مفاهیم ذهنی، چون امکان استعدادی، چنین امتدادی یافت نمی‌شود. این دیدگاه، چونان آینه‌ای، تفاوت میان واقعیت عینی و انتزاع ذهنی را به‌وضوح نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تبیین تمایز میان استعداد و امکان استعدادی، بنیادی برای فهم تفاوت‌های وجودی و امکانی فراهم آورد. استعداد، چونان گوهری در بستر وجود خارجی، دارای شدت و ضعف است، اما امکان استعدادی، چونان سایه‌ای ذهنی، از این ویژگی‌ها بری است. این تمایز، راه را برای بررسی تفاوت میان ماده و مجردات هموار می‌سازد و پرسش از منشأ تفاوت‌های مراتب وجودی را به مرحله‌ای نو می‌رساند.

بخش دوم: تفاوت ماده و مجردات در استعداد و امکان

استعداد در ماده

ماده، چونان خاکی حاصل‌خیز، استعداد رشد و ارتقا را در خود نهفته دارد. استاد فرزانه، با اشاره به ویژگی‌های ماده، تأکید می‌کنند که شدت و ضعف و امتداد در ظرف ماده یافت می‌شود. برای مثال، نطفه به علقه و سپس به مضغه تبدیل می‌شود، گویی هر مرحله، گامی به سوی کمال است. این ویژگی، خاص ماده است و در مجردات، مانند ملائکه و عقول، دیده نمی‌شود.

درنگ: ماده، به دلیل استعداد ذاتی، دارای رشد، ارتقا و شدت و ضعف است، حال آنکه مجردات از این ویژگی‌ها بری‌اند.

نفی شدت و ضعف در مجردات

مجردات، چونان ستارگانی ثابت در آسمان وجود، فاقد شدت و ضعف و ارتقا به معنای مادی‌اند. استاد، با تمثیلی زیبا، تکامل مجردات را به جلا و استجلا (تجلی و نورانیت) تشبیه می‌کنند، نه به رشد مادی. این تفاوت، چونان خطی میان زمین و آسمان، تمایز وجودی میان ماده و مجردات را آشکار می‌سازد. ملائکه و عقول، در مراتب وجودی خود، از طریق تجلی الهی به کمال می‌رسند، نه از راه تغییرات مادی.

پرسش از منشأ تفاوت

استاد فرزانه، با طرح پرسشی بنیادین، می‌فرمایند: چرا شدت و ضعف در ماده یافت می‌شود، اما در مجردات خیر؟ این پرسش، چونان کلیدی، درهای تحلیل فلسفی را می‌گشاید و ما را به سوی بررسی منشأ تفاوت‌های وجودی در خلقت هدایت می‌کند. پاسخ به این پرسش، نیازمند تأمل در رابطه میان فیض الهی، امکانات ذاتی و استعدادی، و مراتب وجودی است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی تفاوت میان ماده و مجردات، نشان داد که استعداد رشد و شدت و ضعف، ویژگی خاص ماده است، حال آنکه مجردات از طریق جلا و استجلا به کمال می‌رسند. این تمایز، زمینه‌ساز پرسش از منشأ تفاوت‌های مراتب وجودی شد و راه را برای تحلیل‌های عمیق‌تر در بخش‌های بعدی گشود.

بخش سوم: نقد دیدگاه ملاصدرا در اسفار

تقسیم‌بندی ملاصدرا در اسفار

استاد فرزانه، با استناد به جلد اول اسفار (صفحه ۳۹۴)، بیان می‌کنند که ملاصدرا موجودات را به دو دسته تقسیم می‌کند: ممکناتی که تنها دارای امکان ذاتی‌اند و ممکناتی که افزون بر امکان ذاتی، امکان استعدادی نیز دارند. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای از مراتب خلقت، نشان می‌دهد که همه ممکنات در امکان ذاتی مشترک‌اند، اما برخی، به دلیل استعداد، از امکان استعدادی نیز برخوردارند.

امکان ذاتی و استعدادی

امکان ذاتی، چونان پایه‌ای مشترک، در همه ممکنات یافت می‌شود، اما امکان استعدادی، ویژگی خاصی است که تنها در موجودات مادی دیده می‌شود. استاد تأکید می‌کنند که ممکناتی که امکان استعدادی دارند، لزوماً دارای امکان ذاتی‌اند، اما عکس این رابطه صادق نیست. این تمایز، چونان خطی میان دو ساحت وجودی، تفاوت میان ماده و مجردات را روشن‌تر می‌سازد.

درنگ: همه ممکنات دارای امکان ذاتی‌اند، اما امکان استعدادی تنها در موجودات مادی یافت می‌شود.

نقد منشأ تفاوت‌ها

استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، دیدگاه ملاصدرا را به چالش می‌کشند که تفاوت مراتب را به امکانات ذاتی و استعدادی نسبت می‌دهد. ایشان می‌فرمایند: اگر خداوند نسبت به همه مخلوقات یکسان است، تفاوت مراتب (اول، دوم، آخر) از کجاست؟ این پرسش، چونان تیغی تیز، به قلب فلسفه سنتی فرو می‌رود و ضرورت بازنگری در تبیین منشأ تفاوت‌ها را آشکار می‌سازد.

وحدت توجه الهی

استاد، با استناد به اصل قرآنی «لا تفاوت فی خلق الرحمن»، تأکید می‌کنند که خداوند نسبت به همه مخلوقات یکسان نگریسته و فیض او عام و بدون خلل است. این وحدت توجه، چونان نوری یکسان بر همه موجودات، هرگونه تفاوت در افاضه را از جانب حق نفی می‌کند. با این حال، تفاوت‌های مراتب (شل، سفت، اول، آخر) در عالم خلقت مشهود است، گویی هر موجود، جایگاهی خاص در سلسله وجود یافته است.

نقد نسبت تفاوت به امکانات

استاد فرزانه، با نقدی ژرف، می‌فرمایند که تفاوت مراتب نمی‌تواند از امکانات ذاتی یا استعدادی ناشی شود، زیرا این امکانات خود نیازمند منشأیی‌اند. اگر همه چیز از حق است، چگونه می‌توان تفاوت‌ها را به امکانات نسبت داد؟ این نقد، چونان آینه‌ای، محدودیت‌های فلسفه سنتی را بازمی‌نمایاند و بر ضرورت وجودمحوری در تحلیل تفاوت‌ها تأکید می‌ورزد.

درنگ: تفاوت مراتب خلقت نمی‌تواند از امکانات ذاتی یا استعدادی ناشی شود، زیرا این امکانات خود وابسته به فیض الهی‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی دیدگاه ملاصدرا و نقد آن، نشان داد که تفاوت مراتب خلقت نمی‌تواند به امکانات ذاتی یا استعدادی نسبت داده شود. وحدت توجه الهی، هرگونه تفاوت در افاضه را از جانب حق نفی می‌کند، اما تفاوت‌های مراتب در عالم خلقت مشهود است. این تناقض ظاهری، راه را برای بررسی نقش اراده الهی در بخش بعدی هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقش اراده الهی در تفاوت مراتب

آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾

استاد فرزانه، با استناد به آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ [مطلب حذف شد] : «جز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک گرداند، پاک گردانیدنی»)، تأکید می‌کنند که تفاوت مراتب به اراده الهی بازمی‌گردد. این آیه، چونان گوهری در صدف قرآن کریم، نشان‌دهنده تخصیص برخی مخلوقات به کمالات خاص توسط اراده الهی است.

آیه ﴿وَفَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾

آیه ﴿وَفَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ [مطلب حذف شد] : «و برخی را بر برخی برتری دادیم») نیز به تفضیل الهی اشاره دارد. استاد، این آیه را چونان کلیدی برای رفع تضاد ظاهری میان وحدت توجه الهی و تفاوت مراتب می‌دانند. خداوند، با یک نگاه یکسان، برخی را بر برخی دیگر برتری داده، گویی هر موجود، جایگاهی خاص در نظام خلقت یافته است.

درنگ: تفاوت مراتب خلقت، به اراده و تفضیل الهی بازمی‌گردد، نه به امکانات ذاتی یا استعدادی.

نفی جبر در خلقت

استاد فرزانه، با تأکید بر نفی جبر، می‌فرمایند که تفاوت مراتب، نتیجه قسر و اجبار نیست، بلکه از اراده آزاد الهی سرچشمه می‌گیرد. این دیدگاه، چونان نسیمی که پرده‌های ابهام را کنار می‌زند، نشان می‌دهد که خلقت، نه بر پایه جبر، بلکه بر اساس حکمت و اراده الهی سامان یافته است.

نقد تمثیل ماست‌بندی

استاد، با تمثیلی زیبا، خلقت را از تمثیل ماست‌بندی متمایز می‌کنند. خلقت، مانند ماست‌بندی نیست که کاسه‌های پیشینی (ممکنات) فیض الهی را دریافت کنند. فیض الهی، چونان آبی جاری، خود ظرف و ممکن را ایجاد می‌کند، گویی هر موجود، همزمان با فیض، هویت می‌یابد.

مثال یخ و آب

استاد، با تمثیل یخ و آب، نشان می‌دهند که فیض الهی، مانند آبی است که در زمستان خود به یخ (ظرف) تبدیل می‌شود، بدون نیاز به ظرف پیشینی. این تمثیل، چونان آینه‌ای، خودبسندگی فیض الهی را نشان می‌دهد و نفی هرگونه نعش یا ظرف پیش از افاضه را تأیید می‌کند.

درنگ: فیض الهی، خود ظرف و ممکن را ایجاد می‌کند و نیازی به نعش یا ظرف پیشینی ندارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر نقش اراده الهی در تفاوت مراتب، نشان داد که فیض الهی، خود ظرف و ممکن را ایجاد می‌کند. آیات قرآن کریم، چونان چراغ‌هایی، راه را برای فهم این حقیقت روشن می‌سازند. نفی جبر و نقد تمثیل ماست‌بندی، بر خودبسندگی فیض الهی و نفی مفاهیم پیشینی مانند امکان و ماهیت تأکید می‌ورزد.

بخش پنجم: نقد مفاهیم ماهیت و امکان ذاتی

نفی ماهیت مستقل

استاد فرزانه، با نگاهی ژرف، ماهیت را مفهومی ذهنی و فاقد حقیقت مستقل می‌دانند. امکان ذاتی، به‌عنوان وصف ماهیت، نیز از این حقیقت برکنار است. این دیدگاه، چونان تیغی که پرده‌های توهم را می‌درد، بر وابستگی کامل ممکنات به فیض الهی تأکید می‌کند.

نفی امکان پیش از افاضه

استاد تأکید می‌کنند که پیش از افاضه، نه ممکن وجود دارد و نه امکان. همه چیز پس از فیض الهی تحقق می‌یابد، گویی خلقت، چونان نقشی است که با قلم الهی بر صفحه هستی نگاشته می‌شود.

درنگ: پیش از افاضه الهی، نه ممکن وجود دارد و نه امکان؛ همه چیز از فیض الهی سرچشمه می‌گیرد.

نقد فلسفی متکلمان و فلاسفه

استاد، با نقدی حکیمانه، نشان می‌دهند که متکلمان حدوث را علت احتیاج می‌دانند و فلاسفه امکان را، اما هر دو نادرست‌اند. امکان، چونان سایه‌ای ذهنی، نمی‌تواند علت احتیاج باشد، زیرا پیش از افاضه، محتاج و ممکن وجود ندارد.

نقد مثال عقل اول و دوم

استاد، با اشاره به مثال عقل اول و دوم در اسفار، تأکید می‌کنند که تفاوت میان آن‌ها به وجود بازمی‌گردد، نه به امکان ذاتی. امکان عقل دوم، به دلیل ترتب بر عقل اول، ضعیف‌تر نیست، زیرا امکان ذاتی در همه ممکنات یکسان است. این نقد، چونان چراغی، محدودیت‌های نسبت دادن تفاوت به امکان را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نفی ماهیت و امکان ذاتی به‌عنوان مفاهیم مستقل، بر خودبسندگی فیض الهی تأکید کرد. نقد دیدگاه‌های متکلمان و فلاسفه، نشان‌دهنده ضرورت وجودمحوری در تحلیل خلقت است. تفاوت مراتب، نه به امکان یا ماهیت، بلکه به وجود و اراده الهی بازمی‌گردد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با الهام از درس‌گفتار شماره ۳۹۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تحلیل تفاوت‌های وجودی و امکانی در ماده و مجردات پرداخت. استعداد، واقعیتی عینی و دارای شدت و ضعف است، اما امکان استعدادی، مفهومی ذهنی و فاقد این ویژگی‌هاست. تفاوت مراتب خلقت، نه به امکانات ذاتی یا استعدادی، بلکه به اراده و تفضیل الهی بازمی‌گردد، چنان‌که آیات ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ و ﴿وَفَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ از قرآن کریم بر آن گواهی می‌دهند. فیض الهی، خود ظرف و ممکن را ایجاد می‌کند و نیازی به نعش یا ظرف پیشینی ندارد. این تحلیل، با نفی جبر و تأکید بر وجودمحوری، فلسفه‌ای عمیق و عاری از تقلید را پیشنهاد می‌دهد و راه را برای تأملات بیشتر در حکمت اسلامی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی