متن درس
کتاب فلسفه و عرفان اسلامی: کاوش در نظام احسن و تناقض ظاهری ناکامی اکثریت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۰۱)
مقدمه: درآمدی بر تناقض ظاهری نظام احسن
فلسفه اسلامی، چونان دریایی ژرف، پرسشهای بنیادینی را در خود جای داده که یکی از پیچیدهترین آنها، تناقض ظاهری میان کمال نظام احسن خلقت و ناکامی اکثریت موجودات در تحقق استعدادهای وجودی است. این پرسش، نه تنها به عدالت الهی، بلکه به قانونمندی و تناسب عالم هستی پیوند دارد. درسگفتار شماره ۴۰۱ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق به این موضوع، نظام احسن را نظامی قانونمند معرفی میکند که در آن هر فعلی به مقتضای فاعل و غایت خود تحقق مییابد. ناکامی اکثریت، نه از نقص نظام، بلکه از علل و اسباب مشخص ناشی میشود.
بخش نخست: تبیین تناقض ظاهری نظام احسن و ناکامی اکثریت
طرح مسئله: تناقض ظاهری
نظام احسن خلقت، که بهعنوان کاملترین و زیباترین نظام هستی معرفی میشود، با ناکامی اکثریت موجودات، بهویژه انسانها، در ظاهر ناسازگار مینماید. استاد فرزانه قدسسره این تناقض را به مثابه معلمی نمونه توصیف میکنند که شاگردانش اکثراً ناکام میمانند. این تشبیه، پرسشی بنیادین را پیش میکشد: چگونه میتوان کمال نظام خلقت را با ناکامی اکثریت جمع کرد؟ پاسخ به این پرسش، نیازمند تحلیلی عقلانی و آرامشبخش است که دل و جان را به اطمینان رهنمون شود.
این تناقض، ریشه در آیات قرآن کریم و روایات دارد که اکثریت را ناکام میدانند. برای نمونه، حدود صد آیه در قرآن کریم، با عباراتی چون «أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ» و «لَا يُؤْمِنُونَ»، به غفلت و انحراف اکثریت اشاره دارند. همچنین، روایت «ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا الثَّلَاثَ» در تشیع، به ناکامی اکثریت جز تعداد اندکی پس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله اشاره میکند.
أَكْثَرُهُمْ [مطلب حذف شد] : اکثریت آنها نمیفهمند – سوره بقره، آیه ۱۰۰).
شواهد قرآنی و روایی
یکی از آیات کلیدی در این بحث، آیهای از سوره ق است که به اشتهای سیریناپذیر دوزخ اشاره دارد:
هَلِ امْتَلَأْتِ قَالَ هَلْ [مطلب حذف شد] : [خدا پرسید:] آیا پر شدی؟ [دوزخ] گفت: آیا باز هم هست؟ – سوره ق، آیه ۳۰).
این آیه، ظرفیت بینهایت دوزخ را برای پذیرش ناکامان نشان میدهد، گویی دوزخ چونان چاهی بیانتها، آماده بلعیدن نتایج اعمال نادرست است. از سوی دیگر، آیهای از سوره ملک، کمال و انسجام خلقت را تأیید میکند:
فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ [مطلب حذف شد] : باز بنگر، آیا هیچ خلل و شکافی میبینی؟ – سوره ملک، آیه ۳).
این آیه، به بیعیب بودن نظام خلقت اشاره دارد و هرگونه نقص یا فطور را نفی میکند. استاد فرزانه قدسسره این دو آیه را در کنار روایت «ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا الثَّلَاثَ» قرار میدهند تا نشان دهند که ناکامی اکثریت، نه از نقص نظام، بلکه از علل و اسباب مشخص ناشی میشود.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با طرح تناقض ظاهری میان نظام احسن و ناکامی اکثریت، نشان داد که این پرسش، ریشه در شواهد قرآنی و روایی دارد. آیاتی چون «هَلِ امْتَلَأْتِ» و «هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ» و روایت «ارْتَدَّ النَّاسُ»، به ترتیب به ظرفیت دوزخ و کمال خلقت اشاره دارند. این تناقض ظاهری، نیازمند تبیینی عقلانی است که قانونمندی نظام خلقت را روشن سازد.
بخش دوم: قانونمندی نظام احسن
تعریف نظام احسن
نظام احسن، نظامی است که حسنش در اقتضای نزول و صعود، تناسب، و قانونمندی نهفته است. استاد فرزانه قدسسره، نظام احسن را به دستگاهی تشبیه میکنند که با تکنیک، تاکتیک، منش و کنش، از هرگونه بینظمی، اختلاف یا تخلف مبراست. این نظام، چونان ترازویی دقیق، هر عملی را با نتیجهای متناسب میسنجد. اصل «کما تزرع تحصل» (هر چه بکاری، درو میکنی)، محور این قانونمندی است که شانس، تصادف یا گتره بودن را نفی میکند.
اختلاف، به معنای کاشتن گندم و روییدن جو، و تخلف، به معنای کاشتن گندم و روییدن یا نروییدن آن در سالهای مختلف، در عالم وجود ندارد. این قانونمندی، برای همه، حتی کافر و مشرک، قابل فهم است و نیازی به تبیینهای عامیانه یا عرفانبازی ندارد.
نمونههای قانونمندی در طبیعت
استاد فرزانه قدسسره، با مثالهایی از طبیعت، قانونمندی نظام احسن را تبیین میکنند. برای نمونه، درختان پسته و زعفران، بر اساس شرایط خاص خود، یک سال محصول میدهند و سال دیگر نه، که این خود نشانهای از نظم و تناسب است. همچنین، مرغهای تخمگذار، بر اساس روشنایی و تغذیه، بهصورت قانونمند تخمگذاری میکنند. حتی حیواناتی چون قناری و خروس، با شعور و ارادهای خاص، رفتارهایی قانونمند دارند که به شرایط محیطی وابسته است.
این مثالها، نشان میدهند که عالم، چونان دستگاهی دقیق، با متراژی کامل عمل میکند. حتی شکستن شیشه، تحت شرایط مشخص (وزن و نیرو)، قانونمند است. این قانونمندی، در همه پدیدهها، از فیزیکی تا زیستی، حاکم است و هیچگونه فطور یا خللی در آن راه ندارد.
قانونمندی در افعال انسانی
افعال انسانی، حتی افعال منفی مانند ظلم یا سرقت، نیز قانونمندند. ظلم، بر اساس زور یا ضعف تحقق مییابد و سرقت، نتیجه تناسب میان زور سارق و ضعف قربانی است. استاد فرزانه قدسسره، با مثال زدن به سر خود یا دیگری، نشان میدهند که رفتار غیرقانونمند (دیوانگی) با رفتار قانونمند (ظلم) متفاوت است. ظالم، با زور خود، به دنبال منافع قانونمند عمل میکند، در حالی که دیوانه، قانون را به هم میزند.
این قانونمندی، در ترازوی عالم نمود مییابد که هر چیزی، از تریاک تا نان، با معیاری مشخص سنجیده میشود. این ترازو، نشاندهنده انسجام و تناسب در همه افعال است.
شفاعت و قانونمندی
شفاعت معصومین علیهمالسلام، برخلاف تصورات عوامانه، گتره یا بیحساب نیست. استاد فرزانه قدسسره، با نقد تبیینهای عامیانه، تأکید میکنند که شفاعت، چه الهی و چه از سوی معصومین، باید حکیمانه و قانونمند باشد. برای نمونه، در جامعه، ارفاق به افراد به دلیل خدماتشان قانونمند است. همچنین، داستان طیب، که با یک عمل بزرگ کاستیهای گذشته را جبران کرد، نشاندهنده قانونمندی در تأثیر اعمال است.
شفاعت گتره، ظلم به مؤمنینی است که برای خطاهای کوچک رنج میبرند. این قانونمندی، حتی در قیامت، نشاندهنده عدالت و حکمت الهی است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار، با تبیین قانونمندی نظام احسن، نشان داد که عالم، از طبیعت تا افعال انسانی، با نظمی دقیق و تناسبی کامل عمل میکند. اختلاف و تخلف در عالم راه ندارد و هر فعلی، فاعل و غایت خود را طلب میکند. شفاعت، ظلم، و حتی پدیدههای طبیعی، همگی در چارچوب این قانونمندی قرار دارند. این تبیین، تناقض ظاهری ناکامی اکثریت را به علل و اسباب قانونمند نسبت میدهد.
بخش سوم: نزول و صعود در نظام احسن
فرایند نزول در خلقت
نظام احسن، دو فرایند بنیادین را در بر میگیرد: نزول (از خدا به ماده) و صعود (از ماده به بالا). نزول، مرحلهای است که انسان در آن هیچکاره است. استاد فرزانه قدسسره، با مثال جنین در رحم مادر، نشان میدهند که انسان تا مرحله نزول، تحت تأثیر عوامل خارجی مانند خدا، پیامبر، تاریخ، زمان، مکان، و والدین قرار دارد. روح، در چهارماهگی یا پس از آن، در نطفه دمیده میشود و نزول را تکمیل میکند.
جنین، که در رحم مادر حرکت میکند، نه به اراده خود، بلکه بهواسطه مادر میجنبد. این وابستگی کامل، نشاندهنده قانونمندی نزول است که انسان را از خدا به ماده میرساند.
فرایند صعود و اقتضائات آن
صعود، از کودکی به بزرگسالی، نیازمند حسابگری بر اساس اقتضائات نزول است. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه به موسیقی، صعود را به «عشاق» و نزول را به «درآمد» تشبیه میکنند. انسان، که در نزول هیچکاره بود، در صعود مسئول است و باید اقتضائات خود (مانند والدین خوب یا بد) را در نظر بگیرد.
شعر «من به خود نیامدم اینجا که به خود باز روم»، به این فرایند اشاره دارد که انسان، نه به اراده خود آمده و نه به تنهایی بازمیگردد. این شعر، چونان آینهای، وابستگی انسان به علل خارجی در نزول و مسئولیت او در صعود را نشان میدهد.
نابرابری در اقتضائات خلقت
یکی از پرسشهای کلیدی این درسگفتار، نابرابری در اقتضائات خلقتی است. همه انسانها با استعداد و شرایط یکسان خلق نمیشوند؛ برخی «کج و کوله» یا «ننهمرده» به دنیا میآیند. این نابرابری، پرسشی درباره عدالت الهی مطرح میکند: چگونه این تفاوتها با نظام احسن سازگار است؟ استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این نابرابریها، نتیجه اقتضائات قانونمند نزول است و نیازمند تحلیل علل، نه انکار نظام احسن.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این نوشتار، با کاوش در فرایندهای نزول و صعود، نشان داد که نظام احسن، دو حرکت قانونمند را در بر میگیرد. انسان در نزول، هیچکاره و وابسته به عوامل خارجی است، اما در صعود، مسئول و نیازمند حسابگری است. نابرابریهای خلقتی، پرسشی درباره عدالت الهی مطرح میکنند که با تحلیل علل قانونمند، پاسخ مییابد.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با تأمل در درسگفتار شماره ۴۰۱ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تناقض ظاهری میان نظام احسن و ناکامی اکثریت را کاوش کرد. نظام احسن، نظامی قانونمند است که در آن اختلاف و تخلف راه ندارد و هر فعلی، فاعل و غایت خود را طلب میکند. آیات قرآن کریم، مانند «هَلِ امْتَلَأْتِ» و «هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ»، و روایت «ارْتَدَّ النَّاسُ»، به ترتیب ظرفیت دوزخ و کمال خلقت را نشان میدهند. نزول و صعود، دو فرایند قانونمند خلقتاند که ناکامی اکثریت را به علل و اسباب مشخص نسبت میدهند. حتی افعال منفی مانند ظلم و شفاعت، در این نظام قانونمند جای دارند. این اثر، چونان چراغی در مسیر معرفت، امیدوار است که راه را برای گفتوگوهای عمیقتر فلسفی هموار سازد.