متن درس
کتاب فلسفه اسلامی: اعتدال نظام احسن و نقد فرهنگ توقعات بیمورد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۰۵)
دیباچه
فلسفه اسلامی، چونان آیینهای صیقلیافته، حقیقت هستی را در پرتو عقل و وحی بازمینماید. در این میان، مفهوم نظام احسن خلقت، که به موزون بودن و قانونمندی عالم از حق تا خلق اشاره دارد، یکی از ارکان بنیادین این حکمت است. درسگفتار شماره ۴۰۵ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر اعتدال نظام احسن و نقد فرهنگ توقعات بیمورد، به کاوش در این حقیقت میپردازد که هیچ فعلی، از لطف و قهر الهی گرفته تا شفاعت و عطایا، بدون وزان و ملاک تحقق نمییابد.
بخش نخست: تبیین فلسفی اعتدال نظام احسن
مفهوم اعتدال در نظام خلقت
نظام احسن خلقت، که در فلسفه اسلامی جایگاهی والا دارد، به موزون بودن و قانونمندی همه شئون هستی، از نعیم تا جحیم، از دنیا تا آخرت، و از ارض تا سماء اشاره دارد. این اعتدال، چونان تار و پودی است که کل عالم را به هم پیوند میدهد و هیچچیز در این نظام ناموزون یا بیملاک نیست. استاد فرزانه در این درسگفتار، با تأکید بر این اصل، نظام خلقت را بهعنوان نظامی معرفی میکنند که در آن هر فعل و پدیدهای، از ماده تا مجردات، در ظرف تناسب و انسجام خود قرار دارد.
این دیدگاه، که ریشه در حکمت متعالیه و آیات قرآن کریم دارد، بر این نکته تأکید میکند که اعتدال، نهتنها در ساختار مادی عالم، بلکه در مراتب معنوی و الهی نیز جاری است. این انسجام، چونان نغمهای هماهنگ، همه اجزای خلقت را در نظمی واحد متحد میسازد.
قانونمندی عطایای الهی
یکی از محورهای محوری این درسگفتار، قانونمندی عطایای الهی است. امتنان الهی، که به بخشش بیمنت خداوند اشاره دارد، هرگز گتره یا بیملاک نیست. حتی هنگامی که خداوند به بدکاران عنایت میکند، این عنایت بر زمینهای حسنی استوار است. به عنوان مثال، ظلمی که به رشد منجر میشود یا آزمون مؤمنی که زمین میخورد، در ظرف اعتدال خود معنا مییابد. این قانونمندی، با صفات الهی چون کریم، رحیم، عادل، و حکیم همخوانی دارد، زیرا گترهگویی با حکمت و عدل الهی ناسازگار است.
این اصل، که در آیات قرآن کریم نیز بازتاب یافته، نشان میدهد که حتی نعم ابتدایی خداوند، که پیش از استحقاق عطا میشوند، خود استحقاقآفریناند و در نظام قانونمند خلقت جای دارند.
شفاعت و وزان الهی
شفاعت، بهعنوان یکی از مفاهیم کلیدی در نظام احسن، در این درسگفتار با دقت مورد بررسی قرار گرفته است. شفاعت الهی و اولیا، هرگز گتره یا بیمورد نیست و نیازمند زمینههای وزین و حسنی است. حتی در مواردی که شفاعت به صاحب گناه کبیره تعلق میگیرد، این شفاعت بر اساس وزان و تناسب وجودی شخص است. استاد فرزانه با تأکید بر این نکته، شفاعت را در چارچوب قانونمندی نظام احسن قرار میدهند و هرگونه برداشت تصادفی یا بیملاک از آن را نفی میکنند.
این دیدگاه، که ریشه در آیات قرآن کریم و حکمت اسلامی دارد، شفاعت را بهعنوان عملی قانونمند و عقلانی معرفی میکند که در خدمت عدالت و حکمت الهی است.
استنادات قرآنی و قانونمندی نظام احسن
درسگفتار با استناد به آیات قرآن کریم، قانونمندی نظام احسن را تبیین میکند. آیه إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ [مطلب حذف شد] : «خدا فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید») به اراده وزین الهی در تطهیر اهل بیت اشاره دارد. همچنین، آیه خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ [مطلب حذف شد] : «خدا بر دلها و گوشها و چشمهایشان مهر نهاده است») نشاندهنده قانونمندی عذاب الهی در پرتو اعمال انسان است. آیه كُلُوا وَاشْرَبُوا مِمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [مطلب حذف شد] : «بخورید و بیاشامید به [پاداش] آنچه میکردید») نیز به قانونمندی نتایج اعمال در نظام احسن تأکید دارد.
این آیات، که چون ستارگانی در آسمان حکمت میدرخشند، نشان میدهند که همهچیز در نظام خلقت، از هدایت و ضلالت تا نعیم و جحیم، بر اساس اقتضائات وزین تحقق مییابد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این کتاب، با تبیین اعتدال نظام احسن، نشان داد که کل عالم، از حق تا خلق، در نظمی موزون و قانونمند قرار دارد. عطایای الهی، شفاعت، و حتی نعیم و جحیم، گتره نیست و بر زمینههای حسنی استوار است. آیات قرآن کریم، این قانونمندی را تأیید میکنند و نشان میدهند که هیچ فعلی در نظام خلقت بدون ملاک و وزان تحقق نمییابد. این دیدگاه، که ریشه در حکمت اسلامی دارد، بنیاد نقد فرهنگ توقعات بیمورد را فراهم میسازد.
بخش دوم: نقد فرهنگ توقعات بیمورد
ریشههای فرهنگ توقعات بیمورد
فرهنگ توقعات بیمورد، که چون خاری در پیکره جوامع اسلامی فرو رفته، از عدم باور به نظام احسن خلقت سرچشمه میگیرد. این فرهنگ، که انتظار گنج از آسمان یا حل مشکلات بدون تلاش را ترویج میکند، با قانونمندی عالم ناسازگار است. استاد فرزانه در این درسگفتار، با نقد این فرهنگ، به تأثیر آن بر تنبلی، بیعملی، و عقبماندگی جوامع اسلامی اشاره میکنند. به عنوان مثال، انتظاری چون «یکهو وضعمان خوب شود» یا امید به شانس و قرعهکشی، از مصادیق این فرهنگ کاذب است.
این فرهنگ، چونان بادی سمی، انگیزه تلاش و تولید را در جامعه تضعیف میکند و به جای کار و کوشش، امید کاذب و انتظار شانس را ترویج میدهد.
نقد سوءاستفادههای اقتصادی و اجتماعی
یکی از نتایج فرهنگ توقعات بیمورد، سوءاستفادههای اقتصادی و اجتماعی است. استاد فرزانه با اشاره به سیستم بانکی، قرعهکشیها، و وعدههای کاذب، نشان میدهند که این نظامها با بهرهکشی از توقعات کاذب مردم، به فساد اقتصادی و تنپروری منجر میشوند. به عنوان مثال، وعدههای بانکها برای اهدای خانه، ماشین، یا زیارت، با سوءاستفاده از فرهنگ شانس، مردم را فریب میدهد. این درسگفتار، با تمثیلی از قُلم و کلنگ، این حقیقت را روشن میسازد: مردم به جای کلنگ زدن و تلاش، در پی قُلم و شانساند.
این نقد، که با مثالهایی چون خرید مدرک یا انتظار خانهدار شدن با زیارت عاشورا تکمیل میشود، نشاندهنده انحراف فرهنگی در درک نظام قانونمند خلقت است.
نقد سوءاستفاده از اعمال دینی
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به سوءاستفاده از اعمال دینی برای توقعات بیمورد اشاره میکنند. انتظار حل مشکلات با زیارت مکه یا خواندن زیارت عاشورا، بدون تلاش و توکل واقعی، با نظام احسن سازگار نیست. به عنوان مثال، انتظار یافتن «زن خوب پای ناودان کعبه» یا خانهدار شدن با زیارت، نمونههایی از این فرهنگ کاذب است. این درسگفتار، با تأکید بر آیه إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ [مطلب حذف شد] : «تو نمیتوانی هر که را دوست داری هدایت کنی، بلکه خداست که هر که را بخواهد هدایت میکند»)، نشان میدهد که حتی هدایت الهی قانونمند است و توقعات بیمورد، حتی از خدا، ناپذیرفتنی است.
این نقد، با تأکید بر ضرورت همراهی توکل با تلاش، نشان میدهد که اعمال دینی، هنگامی وزیناند که با کار و کوشش همراه شوند.
نقش فلسفه در اصلاح فرهنگ
فلسفه، بهعنوان ریشه علوم، وظیفهای خطیر در تصحیح باورها و رفتارهای اجتماعی دارد. این درسگفتار، با تأکید بر نقش فلسفه در اصلاح فرهنگ توقعات بیمورد، نشان میدهد که حکمت نظری نظام احسن باید در حکمت عملی نیز تجلی یابد. اگر باور به نظام احسن در عمل پذیرفته نشود، به شعر و غزل و خودخواهی تقلیل مییابد. استاد فرزانه، با تمثیلی از شیخ بهاء و لحافدوز، نشان میدهند که ظاهرسازی و قالب کردن، با نظام احسن ناسازگار است.
این دیدگاه، که فلسفه را بهعنوان ابزاری برای تشخیص عقلانیت معرفی میکند، راه را برای اصلاح جامعه در پرتو قانونمندی خلقت هموار میسازد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این کتاب، با نقد فرهنگ توقعات بیمورد، نشان داد که این فرهنگ، ریشه در عدم باور به نظام احسن دارد و به تنبلی، فساد اقتصادی، و انحرافات اجتماعی منجر میشود. سوءاستفاده از اعمال دینی و نظامهای اقتصادی، چونان دامهایی برای فریب مردم، این انحراف را تشدید میکنند. فلسفه، با نقش اصلاحگرایانه خود، میتواند این فرهنگ را تصحیح کند و حکمت نظری نظام احسن را در عمل متجلی سازد.
جمعبندی و نتیجهگیری
این کتاب، با تبیین فلسفی اعتدال نظام احسن، نشان داد که کل عالم، از حق تا خلق، در نظمی موزون و قانونمند قرار دارد. عطایای الهی، شفاعت، و حتی نعیم و جحیم، گتره نیست و بر زمینههای حسنی استوار است. آیات قرآن کریم، چون إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ و كُلُوا وَاشْرَبُوا مِمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ، این قانونمندی را تأیید میکنند. فرهنگ توقعات بیمورد، که به تنبلی و فساد منجر میشود، با نظام احسن ناسازگار است و باید در پرتو فلسفه اصلاح گردد. این نوشتار، با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات ادبی، تلاش کرد تا این مفاهیم را بهگونهای روشن و جذاب ارائه نماید تا چونان مشعلی، راه را برای گفتوگوهای آکادمیک در فلسفه اسلامی هموار سازد.