در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 406

متن درس






تبیین نظام احسن خلقت در حکمت متعالیه

تبیین نظام احسن خلقت در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۰۶)

دیباچه

در سپهر اندیشه فلسفی اسلامی، نظام احسن خلقت چونان نگینی درخشان می‌درخشد که حکیمان و عارفان را به تأمل در نظم و اعتدال هستی فرا می‌خواند. درس‌گفتار شماره ۴۰۶، ارائه‌شده در تاریخ بیستم مهر ۱۳۸۱، در قالب درس خارج فلسفه، به کاوش عمیق در این نظام و مفاهیم بنیادین آن، از جمله کمال اول و ثانی، قوه و فعل، اعتدال در فعلیت‌ها، و ضرورت عالم آخرت برای استیفای حقوق، می‌پردازد. این درس‌گفتار، با رویکردی عقلانی و نظام‌مند، نظام احسن را چونان آیینه‌ای معرفی می‌کند که حقیقت نظم الهی را بازتاب می‌دهد.

بخش یکم: تبیین کمال اول و ثانی در نظام احسن

مفهوم کمال اول و ثانی

نظام احسن خلقت، که در حکمت متعالیه جایگاهی محوری دارد، بر پایه دو مفهوم بنیادین کمال اول و ثانی استوار است. کمال اول، به ساحت نزولی وجود اشاره دارد که در آن، قوه‌ها و استعدادهای نهفته در نظام هستی شکل می‌گیرند. کمال ثانی، اما، به ساحت صعودی معطوف است که در آن، قوه‌ها به فعلیت می‌رسند و مراتب وجود به ظهور می‌آیند. این دو مفهوم، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که نظام خلقت را در مسیر اعتدال و نظم به پرواز درمی‌آورند. استاد فرزانه، با تأکید بر اهمیت این دو کمال، آن‌ها را چارچوبی برای فهم نظم و هماهنگی عالم معرفی می‌کند.

نزول و صعود در قوه و فعل

کمال اول و ثانی، به ترتیب، به نزول قوه‌ها و صعود آن‌ها به فعلیت تعریف می‌شوند. نزول، مرحله‌ای است که استعدادهای بالقوه در ظرف خلقت نهاده می‌شوند، و صعود، فرآیندی است که این استعدادها به فعلیت می‌رسند. این فرآیند، چونان جویباری است که از چشمه قوه‌ها سرچشمه گرفته و در دریای فعلیت‌ها به کمال می‌رسد. استاد فرزانه تأکید می‌کند که این دو مرحله، قواعد بنیادین نظام احسن را تشکیل می‌دهند و هر فعلیتی، اعم از خیر یا شر، در این چارچوب معنا می‌یابد.

درنگ: کمال اول و ثانی، به‌عنوان نزول قوه و صعود به فعل، چارچوب نظم و اعتدال نظام احسن خلقت را تشکیل می‌دهند و هر فعلیتی در این ساختار قانون‌مند جای می‌گیرد.

بخش دوم: اعتدال در فعلیت‌های نظام احسن

نفی خباثت و غیرخباثت در فعلیت‌ها

در نظام احسن، هیچ فعلیتی، اعم از خیر یا شر، خبیث یا غیرخبیث نیست؛ بلکه همه فعلیت‌ها تحت قاعده اعتدال قرار دارند. ظلم، گناه، و حتی ثواب، همگی در چارچوب قوه و فعل قانون‌مند هستند. این دیدگاه، چونان ترازویی است که هر عملی را در کفه اعتدال می‌سنجد و نشان می‌دهد که هیچ پدیده‌ای در عالم، گتره یا بی‌نظم نیست. استاد فرزانه، با نفی تمایز کیفی میان فعلیت‌ها، تأکید می‌کند که حتی ظلم و جرم نیز در نظام احسن، از قوه به فعل حرکت می‌کنند و از نظم الهی پیروی می‌کنند.

اعتدال در جرم و جنایت

جرم و جنایت، که در نگاه اولیه اموری آشوبناک به نظر می‌آیند، در نظام احسن نیز اعتدالی‌اند. این اعمال، نتیجه فعلیت قوه‌های نفسانی‌اند که تحت قواعد نظام‌مند خلقت به ظهور می‌رسند. استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، این جرم را به گرگی تشبیه می‌کند که بر اساس اقتدار طبیعی خود می‌درد، یا دزدی که بر اساس توان نفسانی خود می‌برد. این تمثیل، چونان چراغی است که تاریکی‌های ظاهری جرم را روشن می‌سازد و آن را در چارچوب اعتدال الهی قرار می‌دهد.

درنگ: جرم و جنایت، هرچند در ظاهر آشوبناک‌اند، در نظام احسن اعتدالی‌اند و از قوه به فعل تحت قواعد نظام‌مند خلقت حرکت می‌کنند.

اقتدار در ظلم و ضعف نفسانی

ظالم، تنها با اقتدار می‌تواند ظلم کند؛ ضعف به‌ماهو ضعف در نظام احسن کارایی ندارد. استاد فرزانه، با تحلیلی پارادوکسیکال، ضعف‌های نفسانی را که منجر به ظلم می‌شوند، نوعی اقتدار معرفی می‌کند. این ضعف‌ها، چونان بذرهایی هستند که در خاک نفس به فعلیت ظلم می‌رسند. این دیدگاه، ظلم را نه امری گتره، بلکه نتیجه قوه‌های نفسانی می‌داند که در چارچوب نظام احسن به ظهور می‌آیند.

اعتدال در همه فعلیت‌ها

تمام فعلیت‌ها، از خیر تا شر، دارای وزان اعتدالی‌اند. استاد فرزانه، با مثال‌هایی عینی، مانند گرگی که می‌درد یا دزدی که می‌برد، نشان می‌دهد که هر عملی، اعم از خیر یا شر، در نظام احسن قانون‌مند است. این نظام، چونان تار و پودی است که هر رشته آن، با دقت و نظم، در جای خود قرار گرفته و هیچ عملی از این چارچوب خارج نیست.

بخش سوم: هدایت الهی و نظم نظام احسن

آیه هدایت و اعتدال

قرآن کریم در سوره انسان، آیه ۳ می‌فرماید:
إِنَّا [مطلب حذف شد] : «ما راه را به او نشان دادیم.»). این آیه، هدایت الهی را مبنای اعتدال نظام خلقت معرفی می‌کند. استاد فرزانه تأکید می‌کند که این هدایت، به معنای فراهم‌سازی مسیری اعتدالی است که انسان در آن، چه شاکر باشد و چه کافر، تحت قواعد نظام‌مند عمل می‌کند. این آیه، چونان چراغی است که مسیر نظم الهی را روشن می‌سازد.

نفی معجزه تعبدی

هیچ پدیده‌ای در نظام احسن، معجزه‌ای تعبدی یا خارج از اسباب نیست. استاد فرزانه، با نفی امور گتره، حتی معجزات انبیا را در چارچوب وزان اعتدالی قرار می‌دهد. این معجزات، چونان موج‌هایی هستند که در اقیانوس نظم الهی به حرکت درمی‌آیند و هیچ‌گاه از قواعد نظام احسن خارج نمی‌شوند.

درنگ: هیچ پدیده‌ای، حتی معجزات، در نظام احسن خارج از اسباب و گتره نیست؛ همه‌چیز تحت وزان اعتدالی خلقت قرار دارد.

بخش چهارم: سعادت، شقاوت و عدالت نظام احسن

تفاوت کمال ثانی در نظام احسن و سعادت و شقاوت

کمال ثانی در نظام احسن، که به فعلیت قوه‌ها معطوف است، با کمال ثانی در ساحت سعادت و شقاوت تفاوت دارد. در نظام احسن، کمال ثانی به ظهور فعلیت‌ها در ظرف دنیا اشاره دارد، اما در ساحت سعادت و شقاوت، به نتایج نهایی این فعلیت‌ها، یعنی بهشت و جهنم، معطوف است. استاد فرزانه، این تمایز را چونان دو شاخه از یک درخت معرفت می‌بیند که هر یک به جنبه‌ای از نظام خلقت اشاره دارند.

سعادت و شقاوت به‌عنوان نتیجه فعلیت‌ها

سعادت و شقاوت، نتایج طبیعی فعلیت قوه‌ها در نظام احسن‌اند. استاد فرزانه تأکید می‌کند که این نتایج، متفرع بر وزان طبیعی خلقت‌اند و هیچ عملی، خیر یا شر، بدون نتیجه نمی‌ماند. این دیدگاه، چونان ترازویی است که هر عمل را با نتیجه‌اش می‌سنجد و عدالت نظام احسن را آشکار می‌سازد.

جزای اعمال در قرآن کریم

قرآن کریم در سوره اسراء، آیه ۷ می‌فرماید:
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ [مطلب حذف شد] : «اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده‌اید و اگر بدی کنید، به خود بدی کرده‌اید.»). این آیه، عدالت نظام احسن را در جزای اعمال تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که هر عملی، خیر یا شر، نتیجه‌ای متناسب با خود دارد.

درنگ: سعادت و شقاوت، نتایج طبیعی فعلیت قوه‌ها در نظام احسن‌اند و تحت وزان عدالت الهی قرار دارند.

نظم الهی در همه پدیده‌ها

قرآن کریم در سوره انعام، آیه ۵۹ می‌فرماید:
وَلَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ [مطلب حذف شد] : «و هیچ برگی نمی‌افتد مگر اینکه او آن را می‌داند.»). این آیه، علم الهی را مبنای نظم خلقت می‌داند و نشان می‌دهد که هر پدیده‌ای، حتی افتادن یک برگ، تحت وزان اعتدالی قرار دارد. استاد فرزانه، این آیه را چونان کلیدی می‌بیند که درهای فهم نظم الهی را می‌گشاید.

بخش پنجم: ضرورت عالم آخرت در نظام احسن

نظام احسن و اثبات آخرت

نظام احسن، خود دلیل وجود عالم آخرت است. استاد فرزانه، با استدلالی عقلی، تأکید می‌کند که بدون عالم آخرت، عدالت نظام احسن نقض می‌شود. اگر ظالمی بدون کیفر از دنیا برود یا حقی بدون استیفا بماند، نظم و اعتدال خلقت مخدوش می‌گردد. این دیدگاه، چونان ستونی است که بنای عدالت الهی را استوار می‌سازد.

مثال ظالم و ناکافی بودن مجازات دنیوی

استاد فرزانه، با مثالی عینی، مانند ظالمی چون صدام، نشان می‌دهد که مجازات‌های دنیوی، مانند اعدام یا شکنجه، نمی‌توانند حقوق را به‌طور کامل استیفا کنند. این مجازات‌ها، چونان مساعده‌ای موقت‌اند که نمی‌توانند عدالت کامل را محقق سازند. اسلام نیز، با نهی از مثله و شکنجه، کیفر واقعی را به عالم آخرت ارجاع می‌دهد.

درنگ: مجازات‌های دنیوی، مانند اعدام یا شکنجه، نمی‌توانند حقوق را به‌طور کامل استیفا کنند؛ کیفر واقعی در عالم آخرت محقق می‌شود.

شهادت و استیفای حقوق

حقوق شهدا، که برای حقیقت و نه پاداش دنیوی جان خود را فدا می‌کنند، در دنیا استیفا نمی‌شود. استاد فرزانه، شهادت را گواهی بر حقیقت می‌داند که تنها در عالم آخرت استیفای کامل می‌یابد. این دیدگاه، شهادت را چونان مشعلی می‌بیند که نور حقیقت را در عالم آخرت می‌افروزد.

مشاعیت علل و ناکافی بودن دنیا

علل جرایم، به دلیل مشاعیت و پیچیدگی، در دنیا به‌طور کامل قابل استیفا نیستند. استاد فرزانه تأکید می‌کند که دنیا، به‌عنوان ظرف تکلیف، نمی‌تواند محل استیفای کامل حقوق باشد. این محدودیت، چونان دیواری است که دنیا را از تحقق عدالت کامل جدا می‌سازد.

بخش ششم: نقد ریا و شرک در نظام احسن

نقد شعر و گتره‌بودن

استاد فرزانه، با نقد شعر «ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود»، تأکید می‌کند که اگر این شعر به معنای گتره‌بودن قیامت باشد، نادرست است. نظام احسن، هیچ‌گونه بی‌نظمی یا تخلف را نمی‌پذیرد و هر عملی، خیر یا شر، نتیجه‌ای قانون‌مند دارد.

ریا و شرک در برابر قلب صاف

زاهد ریاکار و شراب‌خوار، هر دو به دلیل نقص باطنی به جهنم می‌روند، اما قلب صاف شراب‌خوار ممکن است بر زاهد ریاکار برتری یابد. استاد فرزانه، با این تحلیل، باطن اعمال را معیار عدالت الهی می‌داند و تأکید می‌کند که مجازات‌ها در نظام احسن، بر اساس نوع نقص متفاوت‌اند.

درنگ: در نظام احسن، باطن اعمال معیار عدالت الهی است و قلب صاف ممکن است بر ریا و شرک برتری یابد.

بخش هفتم: توحید مفضل و شعور طبیعت

اهمیت توحید مفضل

استاد فرزانه، کتاب توحید مفضل را بهترین منبع معرفتی می‌داند و از غفلت حوزه‌های علمیه نسبت به آن انتقاد می‌کند. این کتاب، چونان گنجینه‌ای است که نظام احسن را با استدلال‌های روشن تبیین می‌کند و شعور طبیعت را جلوه‌ای از خدا می‌داند.

شعور طبیعت و خدا

طبیعت، در نگاه استاد فرزانه، دارای شعور است و این شعور، همان جلوه الهی است. این دیدگاه، که ریشه در گفت‌وگوی امام صادق (ع) با ابن ابی‌العوجا دارد، تأکید می‌کند که بحث بر سر نام نیست، بلکه بر سر نظم و شعور نظام احسن است.

درنگ: طبیعت دارای شعور است و این شعور، جلوه خدا در نظام احسن است که با استدلال‌های توحید مفضل تبیین می‌شود.

بخش هشتم: ظرف ناسوت و استیفای حقوق

ظرف ناسوت و تکلیف

دنیا، به‌عنوان ظرف ناسوت، محل تکلیف است، نه جزا. استاد فرزانه، با استناد به آیه
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ
تأکید می‌کند که این ظرف، برای همه فعلیت‌ها، خیر یا شر، هموار است. این دیدگاه، دنیا را چونان میدانی می‌بیند که انسان در آن تکلیف خود را به انجام می‌رساند.

مساعدات دنیوی و استیفای اخروی

خیرات و شرور دنیا، مساعدات‌اند، نه استیفای کامل حقوق. استاد فرزانه، با تمثیلی از کارگری که مزد خود را پس از تحویل بار دریافت می‌کند، نشان می‌دهد که استیفای حقوق در عالم آخرت، پس از گذر از برزخ، ممکن است.

درنگ: دنیا ظرف تکلیف است، نه جزا؛ استیفای کامل حقوق در عالم آخرت، پس از گذر از برزخ، محقق می‌شود.

بخش نهم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۴۰۶، با کاوش عمیق در نظام احسن خلقت، این نظام را چونان آیینه‌ای معرفی می‌کند که نظم و اعتدال الهی را بازتاب می‌دهد. کمال اول و ثانی، به‌عنوان قوه و فعل، چارچوب تحلیل فعلیت‌ها را فراهم می‌سازند. همه اعمال، خیر یا شر، در این نظام اعتدالی‌اند و حتی ظلم و جرم تحت قواعد قوه و فعل انجام می‌شوند. سعادت و شقاوت، نتایج طبیعی این فعلیت‌ها هستند، اما استیفای کامل حقوق در دنیا ممکن نیست، زیرا دنیا ظرف تکلیف است، نه جزا. نظام احسن، خود دلیل وجود عالم آخرت است، زیرا بدون آن، عدالت و استیفای حقوق نقض می‌شود. معجزات، امتنانات الهی، و حتی کیفرها، همگی در چارچوب وزان اعتدالی قرار دارند. کتاب توحید مفضل، به‌عنوان منبعی معرفتی، این نظام را تبیین می‌کند و شعور طبیعت را جلوه خدا می‌داند. مؤمن باید بر اساس این نظام فکر کند و از توقعات بی‌مورد از خدا بپرهیزد. این نوشتار، با تبیین دقیق و جامع این مفاهیم، گامی در جهت فهم عمیق‌تر حکمت متعالیه است.

با نظارت صادق خادمی