در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 416

متن درس





تحلیل و تبیین قاعده امکان اشرف در فلسفه اسلامی

تحلیل و تبیین قاعده امکان اشرف در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۱۶)

مقدمه: بازخوانی قاعده امکان اشرف در بستر فلسفه و عرفان اسلامی

قاعده امکان اشرف، یکی از مباحث کلیدی در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در نظام فکری ملاصدرا، جایگاهی ویژه دارد. این قاعده، که به بررسی مراتب وجودی و تقدم اشرف بر اخس می‌پردازد، در عین جذابیت، چالش‌های عمیقی را در برابر فیلسوفان قرار داده است. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۴۱۶، با نگاهی نقادانه و وجودمحور، به تحلیل این قاعده پرداخته و با نفی پیش‌فرض‌های غیرمستند، چارچوبی نوین برای فهم فلسفی ارائه کرده‌اند. این نوشتار، با تجمیع و بازنویسی محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی آن، می‌کوشد تا این مبحث را با دقتی علمی و نگاهی عمیق به مخاطبان عرضه دارد. با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و استدلال‌های منطقی، تلاش شده تا روح و پیام اصلی درس‌گفتار در قالبی منسجم و دانشگاهی ارائه گردد.

بخش یکم: تبیین قاعده امکان اشرف در فلسفه صدرایی

مفهوم امکان اشرف در اسفار اربعه

ملاصدرا در اثر سترگ خود، اسفار اربعه، ذیل عنوان «تنبیه عرشی»، به تبیین قاعده امکان اشرف پرداخته است. این قاعده، که به تقدم موجود اشرف (شریف‌تر) بر اخس (پست‌تر) اشاره دارد، در نظام فلسفی صدرا جایگاهی بنیادین دارد. استاد فرزانه با اشاره به این بخش از اسفار، قاعده را در چارچوب اصالت وجود صدرایی بررسی کرده و زمینه نقد آن را فراهم می‌سازند. تنبیه عرشی، به مثابه گوهری در تاج فلسفه صدرا، نمایانگر نوآوری‌های او در برابر دیدگاه‌های پیشین است.

درنگ: قاعده امکان اشرف در نظام صدرایی، با تأکید بر تقدم وجودی اشرف بر اخس، مبنای نوآوری‌های ملاصدرا در فلسفه اسلامی است.

تمایز تنبیه عرشی و اشراقی

ملاصدرا تنبیه عرشی را دستاورد خویش دانسته و مطالب اشراقی را به دیگران نسبت می‌دهد. این تمایز، نشان‌دهنده اصالت رویکرد صدرا در تبیین قاعده امکان اشرف است. استاد فرزانه با برجسته‌سازی این تفکیک، بر نوآوری صدرا تأکید کرده و آن را مبنای نقدهای بعدی قرار می‌دهند. این تمایز، چونان خطی روشن میان اصالت و اقتباس، مرزهای فکری صدرا را نمایان می‌سازد.

شرایط قاعده امکان اشرف در نگاه معتبرین

معتبرین، برای جریان قاعده امکان اشرف، دو شرط اساسی قائل شده‌اند: نخست، اتحاد ماهیت میان اشرف و اخس؛ و دوم، کاربرد این قاعده در عالم ابداعیات (ما فوق الکون)، یعنی ساحت غیرمادی. به عنوان مثال، انسان در مرتبه رب‌النوع و ناسوت، دارای ماهیت واحد است، اما در عوالم متفاوت ظهور می‌یابد. استاد فرزانه این شرایط را به دقت تبیین کرده و با نگاهی نقادانه، مبنای آن‌ها را مورد پرسش قرار می‌دهند.

شرط اتحاد ماهیت

شرط نخست، اتحاد ماهیت میان اشرف و اخس را الزامی می‌داند. برای نمونه، انسان در عالم رب‌النوع و ناسوت، از منظر ماهیت یکی است، هرچند در مراتب وجودی متفاوت ظهور می‌یابد. این شرط، قاعده را به فلسفه‌های ماهیت‌محور پیوند می‌زند، اما از منظر وجودمحوری، قابل نقد است.

شرط ابداعیات

شرط دوم، کاربرد قاعده را به عالم غیرمادی (ابداعیات) محدود می‌سازد. این محدودیت، تلاشی برای رفع تناقضات در عالم ناسوت است، جایی که بی‌نظمی مراتب، قاعده را به چالش می‌کشد. استاد فرزانه این شرط را نیز مورد نقد قرار داده و آن را غیرمستند می‌دانند.

نقد شرایط افلاطونی

استاد فرزانه با استناد به فقدان شواهد در کلمات افلاطون، شرایط اتحاد ماهیت و ابداعیات را غیرمستند معرفی می‌کنند. این نقد، فلسفه را به سوی دلایل معتبر سوق داده و از پیش‌فرض‌های بی‌پایه پرهیز می‌کند. گویی فلسفه، چونان جویباری زلال، باید از هرچه غیرواقعی است پاک شود.

ادله قاعده امکان اشرف

دلایل قاعده امکان اشرف، به سه اصل محدود می‌شود:

  • نفی وجود اخس قبل از اشرف (لا یوجد الاخس قبل الاشرف).
  • نفی وجود اخس همراه با اشرف (لا یوجد الاخس مع الاشرف).
  • نفی وجود اشرف بعد از اخس (لا یوجد الاشرف بعد الاخس).

نتیجه این ادله، وجود اخس پس از اشرف است، بدون نیاز به شرایط اضافی مانند اتحاد ماهیت یا محدودیت به ابداعیات.

درنگ: ادله امکان اشرف، تنها به نفی تقدم یا هم‌زمانی اخس و تأخر اشرف محدود است و شرایط اضافی از آن استخراج نمی‌شود.

نقد شرایط افزوده

استاد فرزانه شرایط اتحاد ماهیت و ابداعیات را غیرمستند دانسته و قاعده را به اصل ساده آن بازمی‌گردانند. این نقد، فلسفه را از پیچیدگی‌های غیرضروری رها کرده و به حقیقت وجود متصل می‌سازد.

بخش دوم: نقد قاعده امکان اشرف از منظر وجودمحوری

نقد دقیانوسی بودن قاعده

استاد فرزانه قاعده امکان اشرف را بحثی دقیانوسی و خرافی معرفی کرده و آن را با تمثیلی چون «شاخ گاو و ماهی» به چالش می‌کشند. این نقد، فلسفه را به پیگیری حقیقت وجود محدود کرده و از مفاهیم غیرعلمی دوری می‌جوید.

فلسفه و وجودمحوری

فیلسوف، چونان کاوشگری در پی حقیقت، باید وجود را دنبال کند، نه عالم‌های موهوم یا وعده‌های بی‌اساس. استاد فرزانه با تأکید بر وجودمحوری، فلسفه را از مباحث غیرواقعی رها کرده و به سوی حقیقت سوق می‌دهند.

صدور از اعلی

اصل صدور از اعلی به اعلی و سپس به دانی، مورد تأیید است، اما وابسته به شرایط اضافی مانند ماهیت یا ابداعیات نیست. این اصل، چونان سلسله‌ای منظم، مراتب وجودی را به نظمی عقلانی پیوند می‌زند.

نفی پیش‌فرض‌های غیرمستند

پیش‌فرض‌های ماهیت، امکان یا تکثر، از ادله صدور اعلی استخراج نمی‌شود. استاد فرزانه این پیش‌فرض‌ها را غیرمستند دانسته و نظام خلقت را به وجود و مراتب آن محدود می‌کنند.

تنبیه عرشی صدرا و وجودمحوری

تنبیه عرشی ملاصدرا، با تأکید بر اصالت وجود، قاعده امکان اشرف را در ساحت مجردات و ابداعیات بررسی می‌کند. استاد فرزانه این رویکرد را تبیین کرده و زمینه نقد آن را فراهم می‌سازند.

وجود بسیط در نظام صدرایی

ملاصدرا وجود را حقیقتی بسیط می‌داند که افراد آن تنها در کمال و نقص تفاوت دارند. این دیدگاه، مبنای تشکیک وجود در فلسفه صدرایی است. استاد فرزانه با اشاره به این اصل، زمینه نقد تشکیک را فراهم می‌کنند.

تشکیک وجود و نقد آن

صدرا وجود را حقیقتی متکثر در ذات می‌داند، اما استاد فرزانه تکثر در ذات وجود را با وحدت وجود ناسازگار دانسته و وجود را حقیقتی واحد معرفی می‌کنند. این نقد، چونان نوری بر تاریکی‌های تشکیک، حقیقت وجود را روشن می‌سازد.

درنگ: تکثر در ذات وجود با وحدت وجود ناسازگار است؛ وجود، حقیقتی واحد است که مراتب آن ظهورات وجودند، نه ماهیات متکثر.

نقد ماهیت و تکثر

تکثر وجود در نظام صدرایی به تکثر ماهیت‌ها منجر می‌شود، اما استاد فرزانه ماهیت را غیراصیل دانسته و تکثر را به ظهورات وجود نسبت می‌دهند. این دیدگاه، فلسفه را از بند ماهیت‌محوری رها می‌سازد.

نقد رب‌النوع صدرایی

رب‌النوع در نظام صدرایی، مرتبه‌ای از وجود است، اما با ماهیت متفاوت. استاد فرزانه با نقد این مفهوم، آن را به مراتب وجود پیوند داده و از ماهیت‌محوری فاصله می‌گیرند.

نفی ماهیت و تکثر

ماهیت و تکثر وجود، هر دو منتفی‌اند؛ وجود، حقیقتی واحد با مراتب ظهور است. این اصل، نظام فلسفی را به وحدت وجود متصل کرده و از مفاهیم غیرواقعی پرهیز می‌کند.

نفی امکان اشرف

با نفی امکان، ماهیت و رب‌النوع، قاعده امکان اشرف بی‌معنا می‌شود. استاد فرزانه این قاعده را غیرفلسفی دانسته و به نظام وجودمحور منتقل می‌کنند.

نفی رب‌النوع

رب‌النوع، فاقد سند عقلی و شرعی است و به فلسفه ربطی ندارد. استاد فرزانه این مفهوم را خرافه معرفی کرده و فلسفه را به ادله معتبر محدود می‌کنند.

نظام تعینی

نظام عالم، تراکیب تعینی با نظمی خاص از اعلی به دانی دارد، نه رب‌النوع. این دیدگاه، عالم را چونان سلسله‌ای منظم از ظهورات وجود معرفی می‌کند.

نفی عقول عرضی

عقول عرضی، مانند رب‌النوع، فاقد سند است و در نظام تعینی جای ندارد. استاد فرزانه این مفاهیم را غیرمستند دانسته و از فلسفه حذف می‌کنند.

مراتب شریفه و نازله

عالم دارای مراتب شریفه و نازله (عالیه و خبیثه) است، نه امکان اشرف و اخس. این دیدگاه، نظام خلقت را به ظهورات وجود متصل می‌سازد.

نقد روایات رب‌النوع

روایات، دلالتی بر رب‌النوع ندارند و دین باید عقلانی باشد. استاد فرزانه با تأکید بر عقلانیت دین، رب‌النوع را از منابع دینی حذف می‌کنند.

اثبات مالکیت

مدعی رب‌النوع، مانند مدعی مالکیت، باید دلیل (قباله) ارائه دهد. این تمثیل، بار اثبات را بر مدعی قرار داده و از ادعاهای بی‌مدرک پرهیز می‌کند.

نفی دلایل رب‌النوع

رب‌النوع، نه دلیل عقلی دارد و نه نقلی. استاد فرزانه با نفی دلایل آن، فلسفه را به ادله معتبر محدود می‌کنند.

رب‌النوع و خرافات

رب‌النوع، مفهومی پیش از میلاد و افلاطونی است که فاقد اعتبار است. استاد فرزانه با استناد به تاریخ، این مفهوم را خرافه دانسته و از فلسفه حذف می‌کنند.

نقد تراشیدن عالم

تراشیدن عالم با رب‌النوع (مانند رب‌الکیف یا رب‌الکم)، غیرعقلانی است. این نقد، فلسفه را به نظام عینی محدود کرده و از گمانه‌زنی‌های غیرمستند پرهیز می‌کند.

نقد رب‌النوع‌های جزئی

رب‌النوع‌های جزئی (مانند رب‌الابیض یا رب‌الاسود) نیز فاقد سند هستند. استاد فرزانه این مفاهیم را غیرمنطقی دانسته و فلسفه را از آن‌ها رها می‌کنند.

نقد دقیانوسی بودن قاعده

امکان اشرف و اخس، بحثی دقیانوسی و زشت در فلسفه است. این نقد، فلسفه را به مباحث واقعی محدود کرده و از خرافات دوری می‌جوید.

بخش سوم: نقض قاعده امکان اشرف در عالم ناسوت

بی‌نظمی در عالم ناسوت

عالم ناسوت، ظرف بی‌نظمی است و ترتیب خاصی برای اشرف و اخس ندارد. استاد فرزانه با مثال‌هایی از واقعیت ناسوت، قاعده امکان اشرف را ناکارآمد معرفی می‌کنند.

مثال درخت

درخت، گاه در یک سال میوه‌ای فراوان (اشرف) و گاه میوه‌ای اندک (اخس) می‌دهد. این مثال، بی‌نظمی مراتب در ناسوت را نشان داده و قاعده را نقض می‌کند.

مثال انسان‌ها

انسان خوب گاه پس از بد، یا بد پس از خوب به دنیا می‌آید. این بی‌نظمی، قاعده امکان اشرف را در عالم ماده به چالش می‌کشد.

تلاش صدرا برای رفع نقض

ملاصدرا با محدود کردن قاعده به ابداعیات، تلاش کرده تا نقض‌های ناسوت را برطرف کند. استاد فرزانه این راهکار را ناکافی دانسته و آن را نقد می‌کنند.

مراتب مجردات در نظام صدرایی

صدرا مراتب مجردات (احدیت، واحدیت، جبرائیل، میکائیل) را منظم و غیرقابل نقض می‌داند. استاد فرزانه این دیدگاه را بررسی کرده و محدودیت آن به عالم غیرمادی را نقد می‌کنند.

نقد مراتب معصومان

اگر پیامبر اشرف باشد، ائمه اخس‌اند؛ اما امام زمان ممکن است اشرف باشد. این تناقض، قاعده امکان اشرف را در مراتب معنوی به چالش می‌کشد.

بی‌نظمی ناسوت

عالم ناسوت، چونان ظرفی پرآشوب، ترتیب خاصی برای اشرف و اخس ندارد. این دیدگاه، قاعده را در ماده ناکارآمد معرفی می‌کند.

مثال فرزندان

فرزندان یک خانواده، در مراتب خیر و شر، ترتیب خاصی ندارند. این مثال، بی‌نظمی ناسوت را برجسته کرده و قاعده را نقض می‌کند.

نقد یوم البدتر

ادعای «یوم البدتر» (بدتر شدن روزگار) بی‌اساس است. استاد فرزانه این باور را نقد کرده و نظام عالم را از نزول تدریجی رها می‌کنند.

عصر امام زمان

عصر امام زمان، بهترین دوره است، نه بدتر، که نقض ادعای یوم البدتر است. این مثال، نظام عالم را به خیر الهی متصل می‌سازد.

تقدم ربطی

تقدم اشرف بر اخس، ربطی است، نه زمانی. این تفکیک، قاعده را از نقض‌های زمانی نجات می‌دهد، اما در ناسوت همچنان ناکارآمد است.

نقد رتبه‌بندی معصومین

حتی در رتبه، ترتیب اشرف و اخس (مانند امام صادق و امام زمان) مشکل‌ساز است. این نقد، قاعده را در مراتب ربطی نیز ناکارآمد معرفی می‌کند.

وحدت معصومین

معصومین، وجودی واحد دارند و رتبه‌بندی نمی‌شوند. این اصل، قاعده امکان اشرف را در مراتب معنوی نقض کرده و به وحدت وجود متصل می‌شود.

اطلاق قاعده

قاعده امکان اشرف، اطلاق دارد و همه مراتب را شامل می‌شود. استاد فرزانه این اطلاق را با بی‌نظمی ناسوت ناسازگار دانسته و آن را نقد می‌کنند.

تأیید قاعده در مراتب معنوی

آیه شریفه از قرآن کریم، «وَٱلسَّـٰبِقُونَ ٱلسَّـٰبِقُونَ ۚ أُو۟لَـٰٓئِكَ ٱلْمُقَرَّبُونَ» (واقعه: ۱۰-۱۱)، به تقدم [مطلب حذف شد] : «و پیشگامان پیشگامان، آن‌ها مقربین‌اند». این آیه، قاعده را در مراتب معنوی تأیید می‌کند، اما در ناسوت نقض می‌شود.

نقد امت خاتم

امت خاتم و پیامبر اکرم، اشرف‌اند، اما متأخرند، که نقض قاعده است. این مثال، قاعده را در مراتب تاریخی به چالش می‌کشد.

نقد داستان‌سرایی

قاعده امکان اشرف، اگر بدون دلیل باشد، داستان‌سرایی است. استاد فرزانه فلسفه را به ادله معتبر محدود کرده و از گمانه‌زنی‌های غیرعلمی پرهیز می‌کنند.

سابقون و لاحقون

سابقون اشرف‌اند، اما لاحق (مانند پیامبر) ممکن است اشرف باشد. این نقد، پیچیدگی‌های رتبه‌بندی را برجسته کرده و قاعده را در مراتب معنوی نقض می‌کند.

ناسازگاری با ناسوت

برهان امکان اشرف با بی‌نظمی ناسوت سازگار نیست. استاد فرزانه این ناسازگاری را دلیل کاستی قاعده دانسته و اصلاح آن را غیرممکن می‌دانند.

پیشنهاد حذف قاعده

استاد فرزانه قاعده امکان اشرف را غیرعلمی دانسته و پیشنهاد حذف آن از فلسفه را مطرح می‌کنند. این پیشنهاد، فلسفه را به سوی وجودمحوری و حقیقت سوق می‌دهد.

درنگ: قاعده امکان اشرف، به دلیل ناسازگاری با بی‌نظمی ناسوت و فقدان ادله معتبر، باید از فلسفه حذف شود.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی عمیق قاعده امکان اشرف در فلسفه صدرایی، به نقد شرایط غیرمستند آن، از جمله اتحاد ماهیت و محدودیت به ابداعیات، پرداخته است. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی وجودمحور، این قاعده را غیرعلمی و دقیانوسی معرفی کرده و فلسفه را به سوی حقیقت وجود و ظهورات آن سوق داده‌اند. ادله امکان اشرف، تنها به نفی تقدم یا هم‌زمانی اخس و تأخر اشرف محدود است و شرایط اضافی از آن استخراج نمی‌شود. در عالم ناسوت، بی‌نظمی مراتب (مانند درخت، انسان یا معصومین) قاعده را نقض می‌کند. رب‌النوع، فاقد سند عقلی و شرعی، خرافه‌ای غیرفلسفی است. وجود، حقیقتی واحد و بسیط است که تکثر در ذات آن راه ندارد. این نظام فلسفی، با تأکید بر وحدت وجود و مراتب ظهور، فلسفه را از مفاهیم غیرواقعی رها کرده و به حقیقت متصل می‌سازد. امید است این نوشتار، گامی در جهت فهم عمیق‌تر مسائل فلسفی و عرفانی باشد.

با نظارت صادق خادمی