در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 419

متن درس





نقد و تحلیل قاعده امکان اشرف در فلسفه ملاصدرا: چالش‌های وجودی و راه‌حل‌های نورانی

نقد و تحلیل قاعده امکان اشرف در فلسفه ملاصدرا: چالش‌های وجودی و راه‌حل‌های نورانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۱۹)

دیباچه

در گستره فلسفه اسلامی، قاعده امکان اشرف به مثابه یکی از ستون‌های استوار حکمت متعالیه ملاصدرا، جایگاهی ویژه دارد. این قاعده، که بر امکان وجود موجودی اشرف‌تر از هر موجود در سلسله مراتب خلقت تأکید دارد، در عین ایجاز، پرسش‌هایی عمیق و چالش‌هایی بنیادین را در برابر فیلسوفان قرار می‌دهد. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۴۱۹، با نگاهی ژرف و تأمل‌برانگیز، به نقد و تحلیل این قاعده پرداخته و اشکالات وارد بر آن را، به‌ویژه اشکال خود ملاصدرا در جلد هفتم اسفار اربعه، کالبدشکافی کرده‌اند. این نوشتار، با تکیه بر محتوای آن درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، می‌کوشد تا با زبانی علمی و متین، قاعده امکان اشرف را در چارچوب فلسفه وجودگرایانه و وحدت وجود بررسی کند. از طرح اشکال ملاصدرا مبنی بر سلسله‌های غیرمتناهی تا ارائه اشکالات نوین‌تر مانند نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت، این اثر سفری است به ژرفای اندیشه‌ای که قانونمندی وجود را در برابر پرسش‌های دشوار می‌سنجد. با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و استدلال‌های فلسفی، این نوشتار مخاطب را به تأملی عمیق در ماهیت خلقت و پیوند آن با وحدت وجود دعوت می‌کند.

بخش یکم: شالوده‌های قاعده امکان اشرف و اشکال ملاصدرا

مفهوم قاعده امکان اشرف

قاعده امکان اشرف، یکی از قواعد کلیدی در فلسفه ملاصدرا، بیان می‌دارد که برای هر موجودی در سلسله مراتب وجودی، امکان وجود موجودی اشرف‌تر از آن متصور است. این قاعده، ریشه در تشکیک وجودی دارد که مراتب وجود را پیوسته و نامتناهی می‌انگارد. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار خویش، این قاعده را به مثابه آیینه‌ای می‌دانند که پیوستگی و قانونمندی خلقت را بازمی‌تاباند، اما در عین حال، چالش‌هایی عمیق را در برابر حکمت الهی قرار می‌دهد.

طرح اشکال ملاصدرا

ملاصدرا در جلد هفتم اسفار اربعه (صفحه ۲۵۴)، اشکالی فکری و نورانی بر قاعده امکان اشرف مطرح می‌کند که آن را الهام الهی می‌داند. او استدلال می‌کند که اگر بین هر دو مرتبه وجودی، مانند خدا و عقل اول یا عقل اول و عقل دوم، مرتبه‌ای اشرف‌تر وجود داشته باشد، سلسله‌های غیرمتناهی پدید می‌آید. این سلسله‌ها، که بین موجودات محصور شکل می‌گیرند، با محدودیت خلقت در تعارض‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این اشکال را به مثابه سنگی در مسیر رودخانه حکمت می‌دانند که جریان استدلال را به چالش می‌کشد.

درنگ: اشکال ملاصدرا بر قاعده امکان اشرف، بر فرض سلسله‌های غیرمتناهی بین مراتب وجودی استوار است که با محدودیت خلقت ناسازگار به نظر می‌رسد.

تحلیل اشکال ملاصدرا

اشکال ملاصدرا ریشه در منطق تشکیک وجودی دارد که مراتب وجود را پیوسته و نامتناهی فرض می‌کند. او معتقد است که اگر قاعده امکان اشرف پذیرفته شود، بین هر دو مرتبه وجودی می‌توان مرتبه‌ای اشرف‌تر فرض کرد، که منجر به وجود سلسله‌های غیرمتناهی در ظرف متناهی می‌شود. این امر، با مفهوم خلقت محدود در تعارض است. استاد فرزانه قدس‌سره این استدلال را چونان دانه‌ای می‌بینند که در خاک فلسفه کاشته شده، اما میوه‌ای متناقض به بار می‌آورد.

درنگ: سلسله‌های غیرمتناهی، که از پذیرش امکان اشرف نتیجه می‌شوند، با محدودیت خلقت در تضادند و چالش بنیادینی برای قاعده ایجاد می‌کنند.

جمع‌بندی بخش یکم

قاعده امکان اشرف، به مثابه پلی میان مراتب وجودی، در فلسفه ملاصدرا جایگاهی والا دارد، اما اشکال او مبنی بر سلسله‌های غیرمتناهی، این قاعده را به بوته نقد می‌کشاند. این اشکال، که ریشه در تشکیک وجودی دارد، پرسش‌هایی عمیق درباره قانونمندی خلقت و محدودیت مراتب وجودی مطرح می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این اشکال را دروازه‌ای به سوی تأملات عمیق‌تر می‌دانند که نیازمند بررسی دقیق‌تر است.

بخش دوم: نقد اشکال ملاصدرا و اشکالات نوین

نقد فرض محدودیت خدا و عقل اول

استاد فرزانه قدس‌سره اشکال ملاصدرا را از منظری نو نقد می‌کنند. ملاصدرا فرض می‌کند که خدا و عقل اول محصور و محدودند، و از این‌رو، سلسله‌های غیرمتناهی در خلقت متناهی محال است. اما استاد فرزانه تأکید دارند که خدا و عقل اول از هرگونه محدودیت مبرا هستند. از منظر وحدت وجود، خلقت ظهور نامحدود حق تعالی است، و سلسله‌های غیرمتناهی نه‌تنها اشکالی ایجاد نمی‌کنند، بلکه با فیض دائم الهی سازگارند. این دیدگاه، چونان نوری است که تاریکی محدودیت را می‌زداید.

درنگ: خدا و عقل اول محصور نیستند، و سلسله‌های غیرمتناهی در خلقت، با وحدت وجود و فیض نامحدود الهی هم‌خوانی دارند.

اشکال عمیق‌تر: نفی خلقت

استاد فرزانه قدس‌سره اشکالی عمیق‌تر از اشکال ملاصدرا مطرح می‌کنند: اگر امکان اشرف به معنای وجود مرتبه‌ای اشرف‌تر از هر موجود باشد، هیچ خلقتی تحقق نمی‌یابد. زیرا هرگاه خدا بخواهد موجودی خلق کند، می‌توان مرتبه‌ای اشرف‌تر طلب کرد، که مانع خلقت می‌شود. این اشکال، به مثابه دیواری است که راه خلقت را سد می‌کند، و با واقعیت وجود عالم ناسازگار است.

درنگ: طلب مرتبه‌ای اشرف‌تر، مانع تحقق خلقت می‌شود و فرآیند وجود را به بن‌بست می‌رساند.

تشبیه نفی خلقت به ممانعت از سخن

استاد فرزانه این اشکال را با تمثیلی بدیع توضیح می‌دهند: همان‌گونه که اگر کسی بخواهد سخنی بگوید و دیگری مدام مانع شود، سخن تحقق نمی‌یابد، طلب مرتبه‌ای اشرف‌تر نیز مانع خلقت می‌شود. این تمثیل، چونان آینه‌ای است که بن‌بست منطقی قاعده امکان اشرف را به روشنی نشان می‌دهد.

درنگ: طلب مداوم مرتبه‌ای اشرف‌تر، مانند ممانعت از سخن گفتن، خلقت را متوقف می‌کند.

اشکال دوگانه پیش و پس از خلقت

استاد فرزانه اشکال امکان اشرف را در دو مرحله تبیین می‌کنند: نخست، پیش از خلقت، که طلب مرتبه‌ای اشرف‌تر مانع تحقق هرگونه خلقت می‌شود؛ دوم، پس از خلقت، که طلب مرتبه‌ای اشرف‌تر مانع نزول به مراتب پایین‌تر، مانند ناسوت، می‌گردد. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای است که ابعاد چالش‌های قاعده را روشن می‌سازد.

درنگ: اشکال امکان اشرف در دو مرحله پیش و پس از خلقت، خلقت و نزول به ناسوت را با چالش مواجه می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد اشکال ملاصدرا و ارائه اشکالات نوین، قاعده امکان اشرف را در بوته آزمونی سخت قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر نامحدود بودن خدا و عقل اول، اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را دفع می‌کنند، اما اشکال نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت، چالش‌هایی عمیق‌تر را پیش می‌کشند. این اشکالات، چونان موجی هستند که استحکام قاعده را می‌آزمایند.

بخش سوم: پاسخ ملاصدرا و نقد آن

پاسخ ملاصدرا: وحدت نفس و ادراک مراتب

ملاصدرا در پاسخ به اشکال خود، به وحدت نفس و ادراک همه مراتب وجودی توسط آن استناد می‌کند. او معتقد است که نفس، به دلیل وحدت و بساطت خود، همه معقولات و متخیلات را ادراک می‌کند، بدون اینکه به ماهیت یا ذهنیت محدود شود. استاد فرزانه قدس‌سره این پاسخ را به مثابه کلیدی می‌دانند که ملاصدرا برای گشودن قفل ملکوت به دست گرفته، اما کافی برای حل همه چالش‌ها نیست.

درنگ: وحدت نفس، که همه مراتب وجودی را ادراک می‌کند، پاسخ ملاصدرا به اشکال سلسله‌های غیرمتناهی است.

ادعای الهام الهی

ملاصدرا پاسخ خود را الهام الهی می‌داند و می‌گوید: نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبِي وَهَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (خدا قلبم را نورانی کرد و پروردگارم مرا به راه راست هدایت نمود). او معتقد است که با معرفت نفس، کلید ملکوت آسمان‌ها و زمین را یافته است. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را چونان شعله‌ای می‌بینند که قلب ملاصدرا را روشن کرده، اما به‌طور کامل اشکالات را دفع نمی‌کند.

درنگ: ملاصدرا معرفت نفس را کلید ملکوت می‌داند، اما این پاسخ به‌طور مستقیم اشکال نفی خلقت را حل نمی‌کند.

نقد پاسخ ملاصدرا

استاد فرزانه قدس‌سره پاسخ ملاصدرا را نقد می‌کنند و تأکید دارند که وحدت نفس، اگرچه اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را دفع می‌کند، اما به چالش‌های نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت پاسخ نمی‌دهد. این نقد، چونان تیغی است که پاسخ ملاصدرا را می‌شکافد و کاستی‌های آن را آشکار می‌سازد.

درنگ: پاسخ ملاصدرا، مبتنی بر وحدت نفس، اشکال نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت را برطرف نمی‌کند.

استناد به فیلسوف مشائی

ملاصدرا با استناد به صاحب تلويحات و فیلسوف مشائی (ارسطو)، بیان می‌کند که نفس، با وحدت و بساطت خود، همه معقولات و متخیلات را ادراک می‌کند، بدون اینکه به مرتبه‌ای خاص محدود شود. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را نشان‌دهنده تأثیر فلسفه مشائی بر ملاصدرا می‌دانند، اما آن را برای حل اشکال امکان اشرف ناکافی می‌شمرند.

درنگ: استناد ملاصدرا به فلسفه مشائی، اگرچه در چارچوب فلسفه نفس منسجم است، اما به خلقت مستقیماً مرتبط نیست.

جمع‌بندی بخش سوم

پاسخ ملاصدرا، که بر وحدت نفس و ادراک همه مراتب استوار است، در چارچوب فلسفه نفس او عمیق و منسجم است، اما به‌طور مستقیم به چالش‌های امکان اشرف، به‌ویژه نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت، پاسخ نمی‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این پاسخ را چونان باغی می‌بینند که گل‌هایی زیبا دارد، اما نمی‌تواند همه خارهای مسیر را بزداید.

بخش چهارم: بازتعریف قاعده امکان اشرف در پرتو وحدت وجود

وحدت نفس و نفی تعدد

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نفس، به دلیل وحدت و بساطت خود، نمی‌تواند به دو تقسیم شود تا مرتبه‌ای اشرف‌تر از آن فرض گردد. این وحدت، مشابه وحدت حق تعالی است که نقص تمثال اوست. نفس، چونان آیینه‌ای است که همه مراتب وجودی را در خود منعکس می‌کند، اما ذات مستقلی ندارد.

درنگ: وحدت نفس، که تعدد را نفی می‌کند، مانع فرض مرتبه‌ای اشرف‌تر می‌شود و با وحدت حق تعالی هم‌خوانی دارد.

نقش اسما و صفات الهی

استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر عرفان ابن‌عربی و فلسفه ملاصدرا، تأکید دارند که اسما و صفات الهی مبنای خلقت‌اند. هر اسمی، مانند رزاق یا رحمان، نیازمند مخلوقی است که آن را ظهور دهد. این امر، خلقت غیرمتناهی را توجیه می‌کند و اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را دفع می‌نماید. این دیدگاه، چونان رودی است که از سرچشمه حکمت الهی جاری می‌شود.

درنگ: اسما و صفات الهی، به عنوان مبادی خلقت، مراتب نامتناهی را ممکن می‌سازند و اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را دفع می‌کنند.

تمایز خدا و مخلوق

استاد فرزانه قدس‌سره تمایز خدا و مخلوق را در ذات‌مندی خدا و فقدان ذات مستقل در مخلوق می‌دانند. نفس، به عنوان مظهر حق، همه کمالات را در خود دارد، اما به دلیل فقدان ذات، از خدا متمایز است. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان حق و خلق را ترسیم می‌کند.

درنگ: تمایز خدا و مخلوق در ذات‌مندی خدا و فقدان ذات مستقل در مخلوق است، که نفس را آیینه حق می‌سازد.

نفی امکان اشرف در فعلیت

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که اگر خدا موجودی اشرف خلق کند که مرتبه‌ای اشرف‌تر از آن ممکن نباشد، قاعده امکان اشرف به فعلیت اشرف تبدیل می‌شود و از اعتبار ساقط می‌گردد. این تناقض درونی، چونان آتشی است که پایه‌های قاعده را می‌سوزاند.

درنگ: خلق موجودی اشرف که مرتبه‌ای اشرف‌تر از آن ممکن نباشد، قاعده امکان اشرف را به فعلیت اشرف تبدیل کرده و از اعتبار ساقط می‌کند.

نقد بخل الهی

اگر امکان اشرف پذیرفته شود، اما خدا مرتبه‌ای اشرف‌تر خلق نکند، به معنای بخل الهی است، که با حکمت و فیض دائم الهی ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را چونان شمشیری می‌دانند که شبهه محدودیت فیض الهی را قطع می‌کند.

درنگ: خودداری خدا از خلق مرتبه‌ای اشرف‌تر، با فیض دائم الهی ناسازگار است و به بخل الهی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

بازتعریف قاعده امکان اشرف در پرتو وحدت وجود، راه‌حلی نورانی برای چالش‌های آن ارائه می‌دهد. وحدت نفس، نقش اسما و صفات الهی، و تمایز خدا و مخلوق، قاعده را از بن‌بست منطقی نجات می‌دهند. استاد فرزانه قدس‌سره این بازتعریف را چونان پلی می‌بینند که از چالش‌های فلسفی به سوی حکمت الهی گذر می‌کند.

بخش پنجم: ضرورت بازنگری قاعده امکان اشرف

ناسازگاری با واقعیت خلقت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اشکالات نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت، با واقعیت خلقت (وجود عقل اول و ناسوت) ناسازگارند. قاعده‌ای که خلقت موجود را نفی کند، نمی‌تواند معتبر باشد. این ناسازگاری، چونان زنگ خطری است که اعتبار قاعده را به چالش می‌کشد.

درنگ: ناسازگاری اشکالات امکان اشرف با واقعیت خلقت، اعتبار قاعده را زیر سؤال می‌برد.

نفی محدودیت خلقت

خلقت، به دلیل وحدت وجود و نامحدود بودن حق تعالی، غیرمتناهی است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را چونان دری می‌دانند که به سوی بی‌کرانگی خلقت گشوده می‌شود، و اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را بی‌اثر می‌کند.

درنگ: خلقت غیرمتناهی، که ریشه در وحدت وجود دارد، اشکال سلسله‌های غیرمتناهی را دفع می‌کند.

اشکال افعل و فقدان مرز

قاعده امکان اشرف، به دلیل فقدان محدودیت در افعل (اشرف‌تر)، نمی‌تواند مرزی برای مراتب اشرف تعیین کند. این امر، خلقت را یا غیرمتناهی می‌کند یا متوقف می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این اشکال را به اعداد نامتناهی تشبیه می‌کنند که هیچ مرزی برای افزایش ندارند.

درنگ: فقدان مرز برای افعل، قاعده امکان اشرف را به بن‌بست منطقی می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش پنجم

ضرورت بازنگری قاعده امکان اشرف، از ناسازگاری آن با واقعیت خلقت و فقدان مرز برای افعل سرچشمه می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره این ضرورت را چونان دعوتی به بازاندیشی در حکمت الهی می‌دانند که قاعده را یا در چارچوب وحدت وجود بازتعریف می‌کند یا از اعتبار ساقط می‌سازد.

بخش ششم: نتیجه‌گیری نهایی

قاعده امکان اشرف، چونان نگینی در تاج فلسفه ملاصدرا می‌درخشد، اما با چالش‌هایی عمیق مواجه است که استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۴۱۹ به‌دقت کالبدشکافی کرده‌اند. اشکال ملاصدرا مبنی بر سلسله‌های غیرمتناهی، اگرچه در چارچوب خود مهم است، با توجه به نامحدود بودن حق تعالی و خلقت، قابل دفع است. اما اشکالات نوین‌تر، یعنی نفی خلقت و عدم نزول به ناسوت، قاعده را به‌طور جدی به چالش می‌کشند. پاسخ ملاصدرا، مبتنی بر وحدت نفس و معرفت آن، اگرچه در فلسفه نفس او عمیق است، اما به‌طور مستقیم این اشکالات را حل نمی‌کند.

با نظارت صادق خادمی