متن درس
نقد و بازتعریف خیر و شر در فلسفه اسلامی: رد نظریه شر عدمی و اثبات وجودی بودن شر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۲۱)
دیباچه
مسئله خیر و شر، چونان گوهری گرانبها در کانون فلسفه اسلامی، از دیرباز ذهن فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول داشته است. این مفهوم، که ریشه در حکمت الهی و نظم هستی دارد، در نظام احسن الهی جایگاهی ویژه یافته و پرسشهایی عمیق را در باب ماهیت وجود، شرافت عالم، و نقش شرور در خلقت برانگیخته است. در فلسفه سنتی اسلامی، خیر به وجود و شر به عدم نسبت داده شده، اما این دیدگاه، که از آرای مشائیان و اشراقیان سرچشمه گرفته، با چالشهایی بنیادین روبهروست. درسگفتار شماره ۴۲۱ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با رویکردی وجودگرایانه و انتقادی، این نظریه سنتی را به بوته نقد کشیده و با استدلالهایی نوآورانه، شر را چون خیر، دارای وجود میداند.
بخش نخست: نقد مفاهیم سنتی امکان و نظام احسن
نفی امکان به مثابه مفهومی انتزاعی
فلاسفه مشائی، امکان را به سه قسم امتناع، ضرورت، و امکان مساویالطرفین تقسیم کردهاند. اما این تقسیمبندی، که ریشه در فلسفه ارسطویی دارد، در این درسگفتار به چالش کشیده شده و امکان به عنوان مفهومی ذهنی و انتزاعی نفی میگردد. این دیدگاه، وجود را به عنوان حقیقت عینی و اصیل معرفی کرده و مفاهیم ذهنی مانند امکان را فاقد واقعیت خارجی میداند. این نفی، که با فلسفه وجودگرایانه ملاصدرا همخوانی دارد، بنیانی برای بازتعریف مفاهیم خیر و شر فراهم میآورد.
| درنگ: امکان مساویالطرفین، چونان سایهای خیالی، فاقد حقیقت خارجی است و وجود، به مثابه نوری اصیل، تنها حقیقت عالم را تشکیل میدهد. |
نظام احسن و مراتب اشرف و اخس
نظام احسن، که تصویری از هماهنگی و کمال عالم در پرتو حکمت الهی ارائه میدهد، مراتب شرافت (اشرف) و نزول (اخس) را در خود جای داده است. این درسگفتار، با رد امکان اشرف و اخس به معنای سنتی، وجود مراتب شرافت و نزول را در نظام خلقت تأیید میکند. این مراتب، که جلوهای از تنوع و پویایی عالماند، در نظام احسن به گونهای هماهنگ قرار گرفتهاند که هیچ خلل و نقصی در آن راه ندارد.
| درنگ: نظام احسن، چونان تابلویی باشکوه، مراتب اشرف و اخس را در هماهنگی کامل به نمایش میگذارد و هر موجود را در جایگاهی شایسته قرار میدهد. |
چالش جمع شرافت و شر در نظام احسن
یکی از پرسشهای بنیادین در نظام احسن، چگونگی جمع شرافت عالم با وجود شرور، حرمان، و شقاوتهایی چون دوزخ و گمراهی است. این درسگفتار، این تعارض را به مثابه پارادوکسی ظاهری بررسی کرده و نشان میدهد که شرور، در چارچوب حکمت الهی، بخشی از نظم متعالی عالماند. این دیدگاه، زمینهساز نقد نظریه سنتی شر عدمی و بازتعریف آن به عنوان واقعیتی وجودی است.
| درنگ: شرافت و شر، چونان دو روی یک سکه، در نظام احسن به گونهای متعادل جای گرفتهاند که حکمت الهی را در خلقت متجلی میسازد. |
بخش دوم: نقد نظریه خیر محض و شر عدمی
خیر و شر در فلسفه سنتی
فلاسفه سنتی، از مشائیان تا اشراقیان، وجود را خیر محض و شر را عدمی دانستهاند. این دیدگاه، که ریشه در فلسفه ارسطویی و تلاش برای حفظ توحید دارد، شر را به فقدان خیر یا نقص وجود فروکاسته است. اما این درسگفتار، با رویکردی انتقادی، این نظریه را به چالش کشیده و استدلال میکند که شر، مانند خیر، دارای وجود است و بخشی از نظام احسن الهی به شمار میرود.
| درنگ: نظریه شر عدمی، چونان دیواری کاذب، با واقعیتهای وجودی عالم ناسازگار است و شر را به عنوان واقعیتی وجودی باید بازشناخت. |
استدلال قرآنی بر وجودی بودن شر
استدلال محوری این درسگفتار بر وجودی بودن شر، بر آیه شریفه قرآن کریم استوار است: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ [مطلب حذف شد] : «بگو: پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم * از شر آنچه آفرید»). این آیه، شر را به مخلوقات (ما خلق) نسبت داده و نشان میدهد که شر، چون خیر، وجودی است. این استدلال، نظریه عدمی بودن شر را به چالش کشیده و شر را به عنوان واقعیتی در خلقت معرفی میکند.
| درنگ: آیه شریفه «من شر ما خلق»، چونان مشعلی روشنگر، شر را به عنوان واقعیتی وجودی در نظام خلقت معرفی میکند. |
نقد وجدانستیزی نظریه شر عدمی
نظریه شر عدمی، با وجدان انسانی در تعارض است. برای مثال، درد ناشی از ضربه (اذحاق)، چونان واقعیتی ملموس، وجودی است و نمیتوان آن را خیر محض یا عدمی دانست. این درسگفتار، با تأکید بر تجربه عینی، شر را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر معرفی کرده و نظریه عدمی بودن آن را رد میکند.
| درنگ: درد و رنج، چونان آینهای از واقعیت شر، وجودی بودن آن را در برابر وجدان انسانی آشکار میسازد. |
وجودی بودن خیر و شر
خیر و شر، هر دو، دارای وجودند. خیر، به دلیل مطلوبیت و اشتهای موجودات، وجودی است و شر نیز، به دلیل ظهور در عالم خلقت (مانند درد، گمراهی، یا شقاوت)، وجودی به شمار میرود. این دیدگاه، خیر و شر را به عنوان دو ظهور متعادل در نظام احسن معرفی میکند.
| درنگ: خیر و شر، چونان دو بال پرندهای الهی، در نظام احسن به گونهای هماهنگ پرواز میکنند و هر دو وجودیاند. |
نقد انگیزه فلاسفه در عدمی دانستن شر
فلاسفه سنتی، برای حل مشکل فاعلیت شر، آن را عدمی دانستهاند. اگر شر وجودی باشد، فاعل آن یا خداست (که با خیر محض بودن او تعارض دارد) یا غیر خداست (که به شرک منجر میشود). این درسگفتار، این راهحل را ناکافی دانسته و استدلال میکند که شر، مانند خیر، از خدا نشأت گرفته و بخشی از نظام احسن است.
| درنگ: شر، چونان جریانی از نور الهی، در نظام احسن از خدا نشأت گرفته و نیازی به فرض فاعل غیرالهی ندارد. |
تقابل خیر و شر: تخالف یا تضاد
خیر و شر، در تقابلی از نوع تخالف یا تضاد قرار دارند. این درسگفتار، با بررسی تفاوتهای تقابل، تخالف، و تضاد، شر را به عنوان واقعیتی مستقل از خیر معرفی کرده و آن را صرفاً فقدان خیر نمیداند.
| درنگ: تقابل خیر و شر، چونان رقص دو نیروی متعادل، شر را به عنوان واقعیتی مستقل در نظام خلقت نشان میدهد. |
بخش سوم: نقد آرای ملاصدرا و فلاسفه سنتی
استناد ملاصدرا به خیر محض بودن وجود
ملاصدرا در جلد اول اسفار (صفحه ۲۲)، با استناد به آیه شریفه وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا [مطلب حذف شد] : «و هر کس را حکمت داده شود، بیتردید خیر فراوانی داده شده است»)، وجود را خیر محض میداند. اما این درسگفتار، این استدلال را ناکافی میداند، زیرا آیه به وجودی یا عدمی بودن خیر و شر اشارهای ندارد.
| درنگ: استناد ملاصدرا به آیه حکمت، چونان کلیدی ناسازگار، درهای فهم وجودی بودن شر را نمیگشاید. |
خیر محض بودن وجود در اسفار
ملاصدرا در جلد اول اسفار (صفحه ۳۴۰، فصل سوم)، فصلی را به اثبات خیر محض بودن وجود اختصاص داده و آن را بداهتاً بدیهی میداند. این درسگفتار، این ادعا را به چالش کشیده و خواستار استدلالهای دقیقتر است.
| درنگ: بداهت خیر محض بودن وجود، چونان پایهای سست، نمیتواند بنای استدلال فلسفی را استوار سازد. |
نقد بداهتگرایی فلاسفه
فلاسفه، از جمله ملاصدرا و حاجی سبزواری، خیر محض بودن وجود را بدیهی دانستهاند. این درسگفتار، بداهتگرایی را مانع پیشرفت فلسفه اسلامی دانسته و خواستار روششناسی استدلالی است.
| درنگ: بداهتگرایی، چونان زنجیری بر پای فلسفه، مانع از پرواز آن به سوی قلههای نوآوری و استدلال میشود. |
ضعف استدلالهای فلاسفه
دلایل فلاسفه برای خیر محض بودن وجود، مانند استناد به آیه حکمت یا بداهت، یا غیرمرتبطاند یا ناکافی. این درسگفتار، با تأکید بر ضرورت استدلالهای دقیق، این ضعف را آشکار میسازد.
| درنگ: استدلالهای سست، چونان بنایی بر شنهای روان، اعتبار نظریه خیر محض را به خطر میاندازد. |
نقد تقلید در فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی، به دلیل تکیه بر بداهت و تقلید، از پیشرفت بازمانده است. این درسگفتار، فلسفه را تقلیدیتر از فقه دانسته، زیرا فقها کمتر به بداهت متکیاند و به اصول و روایات استناد میکنند.
| درنگ: تقلید در فلسفه، چونان سدی در برابر جریان معرفت، پیشرفت علمی را متوقف ساخته است. |
استدلال حاجی سبزواری
حاجی سبزواری خیر محض بودن وجود را مسئلهای مهم در توحید دانسته و آن را بدیهی میداند، اما برخی فلاسفه، مانند سهروردی در حکمت الاشراق، برای آن دلیل آوردهاند. این درسگفتار، این دلایل را ناکافی میداند.
| درنگ: دلایل حاجی سبزواری، چونان شمعهایی کمسو، نمیتوانند تاریکیهای مسئله خیر و شر را روشن سازند. |
نقد وجود خیر محض در مصادیق شر
اگر وجود خیر محض باشد، وجود افرادی مانند شمر و حرمله نیز باید خیر محض تلقی شود، که با وجدان و واقعیت در تعارض است. این درسگفتار، این تناقض را به عنوان دلیلی بر رد نظریه خیر محض مطرح میکند.
| درنگ: وجود شرور، چونان آیینهای شفاف، تناقض نظریه خیر محض را با واقعیت عالم آشکار میسازد. |
بخش چهارم: دعوای اصالت وجود و ماهیت
اختلاف اصالتالوجودیها و اصالتالماهویها
فلاسفه اصالتالوجودی، مانند ملاصدرا، وجود را خیر محض و شر را عدمی میدانند، در حالی که اصالتالماهویها، مانند سهروردی، وجود را مفهومی و خیر را به ماهیت نسبت میدهند. هر دو گروه، شر را عدمی میدانند، اما این درسگفتار، با رد هر دو دیدگاه، شر را وجودی میداند.
| درنگ: اختلاف اصالتالوجودیها و اصالتالماهویها، چونان دو راه به بنبست، نمیتواند حقیقت خیر و شر را روشن سازد. |
نقد مفهومی بودن وجود
اصالتالماهویها وجود را مفهومی و فاقد خیر یا شر میدانند و خیر را به ماهیت نسبت میدهند. این درسگفتار، با تأیید اصالت وجود، ماهیت را اعتباری و فاقد حقیقت دانسته و خیر و شر را وجودی میبیند.
| درنگ: ماهیت، چونان سایهای بر دیوار وجود، فاقد حقیقت است و خیر و شر تنها در وجود متجلی میشوند. |
استدلال ملاصدرا بر خیر محض بودن وجود
ملاصدرا استدلال میکند که خیر، مطلوب و مورد اشتهای موجودات است و چون وجود حقیقت است، خیر محض است. مفهوم نمیتواند خیر باشد، زیرا موجودات به دنبال مفهوم نمیروند. این درسگفتار، این استدلال را ناکافی میداند، زیرا خیر بودن ماهیت را نفی نمیکند.
| درنگ: استدلال ملاصدرا، چونان پلی ناتمام، نمیتواند وجود خیر محض را به طور کامل اثبات کند. |
نقد استدلال ملاصدرا در برابر اصالتالماهویها
اصالتالماهویها استدلال میکنند که موجودات به دنبال ماهیت (مانند آب، نان، یا کربلا) هستند، نه وجود. لذا خیر بودن وجود اثبات نمیشود. این درسگفتار، این دعوا را به نفع وجودی بودن خیر و شر حل کرده و هر دو را ظهورات الهی میداند.
| درنگ: خیر و شر، چونان دو نغمه در سمفونی خلقت، هر دو از وجود سرچشمه میگیرند و دعوای ماهیت و وجود را بیمعنا میسازند. |
بخش پنجم: روششناسی فلسفی و نقد بداهتگرایی
منطق ابنسینا در برابر بداهتگرایی
ابنسینا در «شفاء» تأکید دارد که بداهت کافی نیست و باید استدلال آورد. این درسگفتار، از منطق ابنسینا برای نقد بداهتگرایی فلاسفه استفاده کرده و خواستار روششناسی علمیتر است.
| درنگ: منطق ابنسینا، چونان مشعلی راهنما، ضرورت استدلال دقیق را در برابر بداهتگرایی آشکار میسازد. |
تشبیه به رفتار حیوان
ابنسینا استدلال میکند که حتی حیوان (مانند الاغ) مسیر کوتاهتر را انتخاب میکند، اما این کافی نیست و باید استدلال ریاضی آورد. این درسگفتار، از این تشبیه برای نقد بداهتگرایی استفاده کرده و تأکید دارد که رفتار غریزی نمیتواند مبنای علم فلسفی باشد.
| درنگ: رفتار غریزی حیوان، چونان راهی خاکی، نمیتواند جادهای استوار برای علم فلسفی باشد. |
نقد روششناسی فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی، به دلیل تکیه بر بداهت و عدم رعایت منطق استدلالی، از پیشرفت بازمانده است. این درسگفتار، با تأکید بر منطق ابنسینا، راهی برای اصلاح روششناسی پیشنهاد میکند.
| درنگ: روششناسی علمی، چونان کلیدی طلایی، درهای پیشرفت فلسفه اسلامی را میگشاید. |
نقد طعن فلاسفه به یکدیگر
فلاسفه، مانند ملاصدرا، با طعن به مخالفان (مانند مشائیان یا اشراقیان) به جای استدلال، فلسفه را تضعیف کردهاند. این درسگفتار، این روش را نقد کرده و خواستار گفتوگوی علمی است.
| درنگ: طعن و تمسخر، چونان خاری در مسیر گفتوگوی علمی، فلسفه را از پویایی بازمیدارد. |
بخش ششم: خیر و شر در نظام الهی
وجودی بودن خیر و شر در نظام الهی
خیر و شر، هر دو، وجودیاند و از خدا نشأت میگیرند (كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ). این درسگفتار، شر را، مانند خیر، بخشی از نظام احسن دانسته و با نظریه وحدت وجود همخوانی دارد.
| درنگ: خیر و شر، چونان دو شاخه از درخت وجود، از خدا سرچشمه گرفته و در نظام احسن هماهنگاند. |
نقد نظریه خیر محض ارسطویی
نظریه «از خیر محض جز نیکویی ناید»، منسوب به ارسطو، با وجود شر در عالم ناسازگار است. این درسگفتار، این نظریه را رد کرده و شر را وجودی میداند.
| درنگ: نظریه ارسطویی خیر محض، چونان بنایی فرسوده، در برابر واقعیت شرور عالم فرومیریزد. |
وجودی بودن همه مخلوقات
همه مخلوقات، از خدا تا ابلیس، وجودیاند. خیر و شر، به عنوان ظهورات الهی، دارای وجود بوده و در نظام احسن جای دارند.
| درنگ: همه مخلوقات، چونان آینههای الهی، وجودیاند و خیر و شر را در نظام احسن متجلی میسازند. |
استدلال ملاصدرا بر ظهور وجود
ملاصدرا استدلال میکند که وجود هر شیء، ظهور آن از طریق افاضه نور وجود از واجبالوجود است. لذا خیر به حقیقت وجود بازمیگردد و شر عدمی است. این درسگفتار، این استدلال را ناکافی دانسته و شر را وجودی میبیند.
| درنگ: ظهور وجود، چونان نوری فراگیر، خیر و شر را به عنوان دو جلوه الهی در بر میگیرد. |
نقد عدمی بودن شر در اسفار
ملاصدرا در اسفار، شر را مطلقاً عدمی (چه عدم ذات و چه عدم صفت) میداند. این درسگفتار، این دیدگاه را رد کرده و شر را وجودی میبیند.
| درنگ: شر، چونان واقعیتی ملموس در عالم، نمیتواند به عدم فروکاسته شود و وجودی بودن آن آشکار است. |
بخش هفتم: تمایز ذات و ظهور در نظام خلقت
تمایز ذات حق و مخلوقات
تنها حق تعالی ذات دارد و مخلوقات فاقد ذات مستقلاند. خیر و شر، به عنوان ظهورات حق، فاقد ذات مستقل بوده و در نظام احسن هماهنگاند.
| درنگ: ذات حق، چونان خورشیدی بیغروب، تنها حقیقت اصیل است و خیر و شر ظهورات آناند. |
نقد ماهیت خنثی
ملاصدرا ماهیت را خنثی (نه خیر و نه شر) میداند. این درسگفتار، ماهیت را اعتباری و فاقد حقیقت دانسته و خیر و شر را وجودی میبیند.
| درنگ: ماهیت، چونان سایهای بیجان، فاقد حقیقت است و خیر و شر تنها در وجود متبلور میشوند. |
تمایز ماهیات امکانی و اعیان ثابته
ملاصدرا ماهیات امکانی (فاقد وجود و عدم) و اعیان ثابته (وجود علمی در علم حق) را کنار هم قرار داده و هر دو را فاقد خیر و شر میداند. این درسگفتار، این قیاس را نادرست دانسته و اعیان ثابته را خیر علمی میداند.
| درنگ: اعیان ثابته، چونان نوری در علم الهی، خیرند، اما ماهیات امکانی فاقد حقیقتاند. |
وجود علمی اعیان ثابته
اعیان ثابته، به عنوان وجود علمی در علم حق، خیرند، اما ماهیات امکانی فاقد وجود و خیر یا شرند. این درسگفتار، بر خیر بودن اعیان ثابته تأکید دارد.
| درنگ: اعیان ثابته، چونان آینههای علم الهی، خیر وجودی را در نظام خلقت متجلی میسازند. |
نقد قیاس ماهیات و اعیان ثابته
قیاس ماهیات امکانی و اعیان ثابته نادرست است، زیرا ماهیات فاقد حقیقتاند، اما اعیان ثابته وجود علمی دارند و خیرند. این درسگفتار، این قیاس را به چالش میکشد.
| درنگ: قیاس نادرست ماهیات و اعیان ثابته، چونان خطایی در ترازوی معرفت، فهم خیر و شر را مختل میسازد. |
بخش هشتم: نظام حقیقی عالم و ظهور موجودات
نظام حقیقی عالم
عالم، نظامی حقیقی است، نه اعتباری. هر موجودی در مرتبه خود وجود دارد و خیر یا شر آن به ظهور حق بازمیگردد. این درسگفتار، عالم را به عنوان مظهر حق معرفی میکند.
| درنگ: عالم، چونان آیینهای شفاف، ظهور حق را در مراتب خیر و شر به نمایش میگذارد. |
تشبیه به مالکیت زمین
مانند زمینی که مالکان متعددی در زمانهای مختلف دارد، موجودات در مراتب مختلف عالم ظهور مییابند. این درسگفتار، این تشبیه را برای تبیین نظام حقیقی عالم به کار میبرد.
| درنگ: ظهور موجودات، چونان مالکان زمین در گذر زمان، پویایی و تنوع نظام احسن را نشان میدهد. |
وجود به ظهور حق
همه موجودات، به ظهور حق تعالی موجودند. خیر و شر، به عنوان ظهورات حق، در نظام احسن جای دارند و هماهنگی خلقت را متجلی میسازند.
| درنگ: خیر و شر، چونان نغمههایی در سمفونی خلقت، به ظهور حق تعالی در نظام احسن هماهنگاند. |
نتیجهگیری
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۴۲۱ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به نقد و بازتعریف مفاهیم خیر و شر در فلسفه اسلامی پرداخت. با رد نظریه سنتی خیر محض بودن وجود و عدمی بودن شر، این اثر استدلال کرد که خیر و شر، هر دو، وجودیاند و در نظام احسن الهی جای دارند. استناد به آیه شریفه قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، تجربه عینی، و نقد بداهتگرایی فلاسفه، نشان داد که شر، واقعیتی انکارناپذیر در خلقت است. این دیدگاه، با فلسفه وجودگرایانه و نظریه وحدت وجود همخوانی داشته و خیر و شر را ظهورات الهی در نظام خلقت میداند. نقد روششناسی فلسفه اسلامی، با تأکید بر منطق ابنسینا، ضرورت استدلال دقیق و دوری از تقلید را برجسته ساخت. این اثر، با ارائه ساختاری علمی و استفاده از تمثیلات فاخر، راه را برای فهمی نوین و مدرن از خیر و شر در فلسفه اسلامی هموار کرد.
| با نظارت صادق خادمی |