متن درس
تحلیل فلسفی خیر و شر در حکمت متعالیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۲۸)
دیباچه
مسئله خیر و شر، از دیرباز چونان گرهی کور در تار و پود اندیشه فلسفی تنیده شده و در حکمت متعالیه، بهویژه در آرای صدرالمتألهین، جایگاهی بس والا یافته است. این موضوع، که به نسبت این دو مفهوم با وجود، عدم، و فاعلیت الهی میپردازد، نهتنها در فلسفه اسلامی، بلکه در تمامی نظامهای معرفتی، از اهمیتی بنیادین برخوردار است. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق و نقادانه آرای صدرالمتألهین در اسفار اربعه، بهویژه جلد ششم، پرداختهایم. محور اصلی این تحلیل، تبیین وجودی بودن شرور، نقد تناقضات موجود در تعریف صدرا از شر (عدمی یا وجودی بالعرض)، و بازخوانی نسبت شرور با فاعلیت الهی است. هدف، نهتنها فهم عمیقتر حکمت متعالیه، بلکه گشودن افقهایی نو برای تأملات فلسفی آینده است.
بخش یکم: چیستی خیر و شر در حکمت متعالیه
ماهیت مسئله خیر و شر
خیر و شر، چونان دو روی سکه وجود، در فلسفه اسلامی جایگاهی محوری دارند. این دو مفهوم، نهتنها بهعنوان پدیدههای هستیشناختی، بلکه بهمثابه معیاری برای فهم فاعلیت الهی و نظم هستی بررسی میشوند. حکمت متعالیه، با تکیه بر نظریه اصالت وجود، همه پدیدهها را مظهر وجود میداند، و از اینرو، شرور نیز نمیتوانند از این قاعده مستثنا باشند. استاد فرزانه قدسسره، در تحلیل خود، شر را واقعیتی وجودی معرفی میکنند که در نظام احسن الهی، بهعنوان لازمه خیر کثیر، جایگاهی مشروط و مقید دارد.
درنگ: شرور، در حکمت متعالیه، نه عدمی محض، بلکه واقعیتی وجودیاند که در پرتو نظریه وحدت وجود، به فاعلیت الهی نسبت داده میشوند. |
تناقضات در تعریف شر نزد صدرا
صدرالمتألهین، در عبارات خود در اسفار، گاه شر را عدمی و فاقد فاعل میداند و گاه آن را وجودی بالعرض معرفی میکند که نیازمند فاعل است. این دوپهلوگویی، چونان خاری در پای استدلالهای فلسفی، نظام فکری او را به چالش میکشد. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی دقیق، این تناقض را برجسته میسازند و تأکید دارند که اگر شر عدمی باشد، نیازی به فاعل ندارد، اما اگر وجودی باشد، لاجرم فاعلی میطلبد که در نهایت به ذات اقدس الهی منتهی میشود. این چالش، با نظریه وحدت وجود در حکمت متعالیه گره خورده و نیازمند تبیینی روشن است.
مقایسه با مسئله اصالت وجود و ماهیت
مشابهت میان بحث خیر و شر با مسئله اصالت وجود و ماهیت، در آرای صدرا آشکار است. او گاه ماهیت را هیچ میانگارد و گاه آن را طبع وجود میداند. به همین سیاق، در باب شر نیز گاه آن را عدمی و بینیاز از فاعل معرفی میکند و گاه وجودی بالعرض میشمارد. این دوگانگی، چونان آینهای شکسته، بازتابی ناسازگار از فلسفه او ارائه میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر ضرورت یکپارچگی فلسفی، این تناقض را نقد کرده و بر وجودی بودن شر تأکید میورزند.
جمعبندی بخش یکم
خیر و شر، در حکمت متعالیه، نهتنها مفاهیمی انتزاعی، بلکه واقعیاتی وجودیاند که در نظام هستی جایگاه ویژهای دارند. تناقضات صدرا در تعریف شر، از عدمی تا وجودی بالعرض، چالشی است که باید با تکیه بر وحدت وجود و فاعلیت الهی رفع گردد. این بخش، با تبیین چیستی شر و نقد دوپهلوگویی صدرا، بستری برای تحلیلهای عمیقتر در بخشهای آتی فراهم میآورد.
بخش دوم: فاعلیت الهی و شرور
فاعلیت شر و نسبت آن به خدا
اگر شر وجودی باشد، ناگزیر فاعلی میطلبد. این فاعل، یا ذات اقدس الهی است یا اهرمن، که پذیرش اهرمن به شرک میانجامد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به جلد ششم اسفار (صفحه ۳۴۴)، تأکید میکنند که صدرا شرور را به فاعلیت الهی نسبت میدهد، اما این نسبت، نه بهحیث شر بودن، بلکه بهحیث لازمه خیر کثیر است. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود سازگار است، زیرا همه موجودات، حتی شرور، مظهر وجودند و از مبدأ هستی سرچشمه میگیرند.
درنگ: شرور، بهعنوان لوازم خیر کثیر، توسط اراده الهی خلق شدهاند، نه بهحیث شر بودن، بلکه بهحیث ضرورتی برای تحقق خیرات کثیره. |
رضا و غضب الهی
در حکمت متعالیه، خدا هم دارای رضا و هم غضب است. اگر غضب را بالعرض بدانیم، باز هم وجودی است و فاعل میطلبد. استاد فرزانه قدسسره، این مسئله را با تمثیلی روشن میکنند: همانگونه که سیلی تربیتی، هرچند شر قلیل است، برای خیر کثیر (تربیت) ضروری است، غضب الهی نیز مظهر وجودی است که در نظام احسن الهی جای دارد.
حکمت الهی و شر قلیل
حکیم، خیر کثیر را بهخاطر شر قلیل ترک نمیکند، زیرا شر قلیل، لازمه خیر کثیر است. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل سیب لکدار و گوجهفرنگی شلشده، این مفهوم را تبیین میکنند: همانگونه که سیب لکدار بهخاطر خیر کثیرش دور ریخته نمیشود، شرور قلیله نیز بهخاطر خیرات کثیره در نظام هستی پذیرفته میشوند. این دیدگاه، با نظریه نظام احسن همخوانی دارد و شر را مقتضای نظم الهی میداند.
جمعبندی بخش دوم
فاعلیت الهی، محور تبیین شرور در حکمت متعالیه است. شرور، نه بهحیث شر بودن، بلکه بهحیث لوازم خیر کثیر، مراد ذات اقدس الهیاند. این بخش، با تأکید بر وجودی بودن شر و نسبت آن به حکمت الهی، چارچوبی برای فهم عمیقتر این مسئله فراهم میآورد و راه را برای نقدهای بعدی هموار میسازد.
بخش سوم: نقد تناقضات صدرا و بازخوانی حکمت متعالیه
نقد دوپهلوگویی صدرا
دوپهلوگویی صدرا در تعریف شر، چونان بادی است که چراغ عقل را به لرزه میاندازد. او گاه شر را عدمی و فاقد فاعل میداند و گاه آن را وجودی بالعرض و مراد خدا معرفی میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر وجدان فلسفی، این تناقض را خلاف عقل میشمارند و بر وجودی بودن شر تأکید میورزند. این نقد، نهتنها به روششناسی صدرا، بلکه به ضرورت بازسازی فلسفه او در چارچوب حکمت متعالیه اشاره دارد.
درنگ: دوپهلوگویی صدرا در تعریف شر، با وجدان فلسفی و نظریه اصالت وجود ناسازگار است. شر، واقعیتی وجودی است که فاعل آن ذات اقدس الهی است. |
شر واقعی و وجودی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به مثالهایی چون ویروس، درد، و سیلی تربیتی، شر را واقعیتی وجودی میدانند که نمیتوان آن را عدمی پنداشت. ویروس، بهعنوان عامل انفصال، و درد، بهعنوان تجربهای ملموس، هر دو وجودیاند و فاعل میطلبند. این دیدگاه، با نظریه اصالت وجود همخوانی دارد و شر را مظهر وجود معرفی میکند.
چالش فاعلیت خدا و خیر محض
اگر خدا فاعل شر باشد، با خیر محض بودن او ناسازگار به نظر میرسد. استاد فرزانه قدسسره، این چالش را با تمثیلی روشن میکنند: شر، مانند کودکی است که پدرش نامعلوم است؛ نه خدا آن را بهصراحت میپذیرد، نه اهرمن، که پذیرشش به شرک میانجامد. بااینحال، در حکمت متعالیه، این چالش با تکیه بر حکمت الهی و نظریه نظام احسن حل میشود: شر قلیل، مقتضای خیر کثیر است و فاعل آن ذات اقدس الهی است.
جمعبندی بخش سوم
نقد تناقضات صدرا، گامی در جهت بازسازی حکمت متعالیه است. شرور، واقعیتی وجودی دارند و بهعنوان لوازم خیر کثیر، مراد ذات اقدس الهیاند. این بخش، با تأکید بر وجدان فلسفی و نقد دوپهلوگویی صدرا، چارچوبی برای تبیین منسجمتر خیر و شر ارائه میدهد.
بخش چهارم: محدودیتهای تاریخی و عظمت صدرا
فشارهای اجتماعی و نابودی آثار
فلاسفه اسلامی، از جمله صدرالمتألهین، در تنگنای فشارهای اجتماعی و اوباش گرفتار بودند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی تاریخی، این محدودیتها را به تصویر میکشند: صدرا، چونان گوهری در میان خار و خاشاک، در شرایطی دشوار آثار عظیمی خلق کرد. بااینحال، نود درصد توان او و دیگر علما صرف مقابله با اوباش شد و تنها ده درصد در آثارشان متبلور گشت. این محدودیتها، به نابودی آثار انبیا و علما نیز انجامید، چنانکه از ۱۲۴۰۰۰ پیامبر، اطلاعات اندکی به ما رسیده است.
درنگ: محدودیتهای تاریخی و فشارهای اجتماعی، مانع از تکمیل آثار فلاسفه و انبیا شد، اما عظمت صدرا و دیگر علما در خلق آثارشان در چنین شرایطی آشکار است. |
نبوت باطنی و جایگاه علما
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به نبوت باطنی برخی علما، از جمله صدرا، تأکید میکنند که این بزرگان، هرچند معصوم نبودند، انباء عن الله میکردند. این دیدگاه، با عرفان اسلامی و حکمت متعالیه همخوانی دارد و جایگاه والای علما را در نظام معرفتی اسلام نشان میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
محدودیتهای تاریخی، از فشارهای اجتماعی تا نابودی آثار، مانع از تکمیل معرفت فلسفی و دینی شد. بااینحال، عظمت صدرا و دیگر علما، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، در خلق آثارشان در شرایط دشوار میدرخشد. این بخش، بستری برای فهم بهتر چالشهای معرفتی در تاریخ فلسفه اسلامی فراهم میآورد.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی خیر و شر در حکمت متعالیه پرداخت و تناقضات آرای صدرالمتألهین را نقد کرد. شرور، نه عدمی محض، بلکه واقعیتی وجودیاند که بهعنوان لوازم خیر کثیر، مراد ذات اقدس الهیاند. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود و نظام احسن همخوانی دارد و از نسبت دادن شر به اهرمن یا ثنویت پرهیز میکند. مثالهایی چون سیب لکدار، گوجهفرنگی شلشده، و سیلی تربیتی، نسبیت شر و لزوم آن برای خیر کثیر را نشان میدهند. نقد دوپهلوگویی صدرا، بر ضرورت بازسازی فلسفه او تأکید دارد، درحالیکه عظمت او در خلق آثار در شرایط دشوار، انکارناپذیر است. این تحلیل، با طرح پرسشهایی برای تأملات آینده، راه را برای بازخوانی حکمت متعالیه هموار میسازد.
آیه شریفه: وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۸۱)
با نظارت صادق خادمی |