در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 440

متن درس




تبیین فلسفی خیر و شر در حکمت متعالیه

تبیین فلسفی خیر و شر در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۴۰)

مقدمه: درآمدی بر نسبت خیر و شر در نظام هستی

خیر و شر، دو مفهوم بنیادین در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در حکمت متعالیه، از دیرباز محور تأملات عمیق فلسفی بوده‌اند. این مفاهیم، نه‌تنها به‌عنوان دوگانه‌های ظاهری، بلکه به‌مثابه ظهورات الهی در مراتب وجود، در نظام حکمت الهی جایگاه ویژه‌ای دارند. درس‌گفتار شماره ۴۴۰ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی ژرف به این موضوع، به تبیین نسبت خیر و شر در مراتب وجود از ذات لاتعین حق تا ظهورات خلقی پرداخته و با نقدی عالمانه بر دیدگاه صدرالمتألهین، چارچوبی نوین برای فهم این مفاهیم ارائه کرده است.

بخش نخست: مراتب وجود و ظهورات الهی

ذات لاتعین و احدیت: مبدأ هستی

در حکمت متعالیه، ذات لاتعین حق، سرچشمه تمامی ظهورات هستی است. این ذات، که از هرگونه تعین و محدودیت مبراست، مبدأ احدیت و単位 است. احدیت، وجه بی‌تعین ذات است که در آن، علم، حیات، قدرت و سایر صفات، عین ذات‌اند. این عینیت، چونان آیینه‌ای یکپارچه، تمامی کمالات را در خود منعکس می‌کند، بی‌آنکه تفکیکی میان ذات و صفات پدید آید. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ذات لاتعین، نه‌تنها مبدأ احدیت، بلکه سرچشمه واحدیت است که در آن، اسمای الهی به‌صورت تفصیلی ظهور می‌یابند. این ظهور، چونان رودی است که از سرچشمه‌ای بی‌کران سرریز شده و در بستر واحدیت، به شاخه‌های جمال و جلال تقسیم می‌گردد.

درنگ: ذات لاتعین حق، مبدأ احدیت و واحدیت است؛ علم، حیات و قدرت، عین ذات احدیت‌اند و در واحدیت، به‌صورت اسمای تفصیلی ظهور می‌یابند.

جمال و جلال: ظهورات ذات در واحدیت

جمال و جلال، دو وجه اصلی ظهورات الهی در مرتبه واحدیت‌اند. جمال، که تفصیل علم و قدرت است، ظهور احدیت را نمایان می‌سازد، و جلال، چونان سایه‌ای درخشان، ظهور جمال است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که جلال، نه در برابر جمال، بلکه تابع و ذیل آن است. این رابطه، چونان خورشید و سایه‌اش، حکایت از تبعیت جلال از جمال دارد. جمال، که چونان نور بی‌کران، تمامی کمالات را در بر می‌گیرد، در تفصیل خود، علم و قدرت را آشکار می‌سازد، و جلال، که نمود قهار و جبار است، تحت دولت جمال قرار دارد. این تبیین، با نظریه وحدت صفات در حکمت متعالیه هم‌خوانی دارد و نشان می‌دهد که تمامی صفات الهی، عین ذات‌اند و هیچ‌یک بالعرض نیستند.

درنگ: جمال، تفصیل علم و قدرت و ظهور احدیت است؛ جلال، ظهور جمال و تابع آن است، نه مقابل آن.

خلق و اعیان ثابته: آغاز ظهورات خلقی

خلق، از اعیان ثابته، که مظاهر واحدیت‌اند، آغاز می‌شود و تا مرتبه ناسوت امتداد می‌یابد. اعیان ثابته، چونان قالب‌های ازلی، مظاهر اسمای الهی‌اند که در مراتب وجودی، از عقل و نفس تا ناسوت، تجلی می‌یابند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که هر آنچه در حق گفته می‌شود، در خلق نیز به همان صورت بازتاب می‌یابد، چنان‌که خلق، چونان آیینه‌ای است که نور حق را در خود منعکس می‌کند. این بازتاب، نه‌تنها خیرات، بلکه شرور را نیز در بر می‌گیرد، اما شرور، ذیول خیرات‌اند و بالذات نیستند.

درنگ: خلق، از اعیان ثابته آغاز شده و تا ناسوت امتداد می‌یابد؛ تمامی ظهورات خلقی، مظهر حق‌اند.

بخش دوم: خیر و شر در نظام خلقت

خیرات و شرور: ظهورات حق

تمامی خلق، ظهورات حق تعالی‌اند. خیرات و شرور، هر دو بالحق‌اند، اما خیر بالذات، تنها مختص حق است. شرور، ذیول خیرات‌اند و به‌صورت تطفلی در نظام خلقت ظهور می‌یابند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شر، نه بالذات است و نه بالعرض، بلکه ذاتی و تطفلی است. این تبیین، با نظریه نظام احسن در حکمت متعالیه سازگار است، که عالم را بهترین نظام ممکن می‌داند. شرور، چونان سایه‌هایی در کنار نور خیرات، در نظام حکمت الهی جایگاه دارند، اما ذاتاً تابع خیرات‌اند.

درنگ: خیرات و شرور، بالحق‌اند؛ شرور، ذیول خیرات‌اند و بالذات نیستند، اما ذاتی و تطفلی‌اند.

تمایز بالذات و ذاتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمایز میان بالذات و ذاتی، چارچوبی نوین ارائه می‌دهند. بالذات، به معنای غیربالغیری است و تنها مختص حق تعالی است. اما ذاتی، با تطفلی و تعدد سازگار است. برای نمونه، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، رحمة للعالمین بالحق است، نه بالذات، و ابلیس، شقاوت ذاتی دارد، اما بالحق است، نه بالذات. این تمایز، چونان خط‌کشی دقیق در ترسیم نقشه هستی، از خلط مفاهیم جلوگیری می‌کند و نشان می‌دهد که خیر و شر، هر دو ظهورات حق‌اند، اما در مراتب مختلف.

درنگ: بالذات، مختص حق است؛ ذاتی، با تطفلی سازگار است و خیر و شر، هر دو بالحق‌اند.

تطفلی شر در خلق

شر در خلق، تطفلی خیرات است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که شر، چونان مهمانی ناخوانده، تحت دولت خیرات قرار دارد. برای نمونه، نیش عقرب، ذاتی و اقتضایی است، نه از کینه، بلکه به اقتضای طبیعت آن. در روایتی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است:
«خدا لعنتت کند که کافر و مؤمن را فرق نمی‌گذاری».
این روایت، به نسبی بودن شر اشاره دارد، که اقتضایی است و به قیاس و مقایسه، شر خوانده می‌شود. شر، نه بالعرض و زوال‌پذیر، بلکه تطفلی و ذاتی است.

درنگ: شر در خلق، تطفلی خیرات است؛ ذاتی و اقتضایی است، نه بالعرض و زوال‌پذیر.

مثال‌های تمثیلی: عقرب، مار و گاو

استاد فرزانه قدس‌سره، با بهره‌گیری از مثال‌هایی ملموس، وجودی بودن شر را تبیین می‌کنند. نیش عقرب، ذاتی و اقتضایی است، اما خیر ناسوت به این اقتضاست. زهر مار، قوی‌تر از عقرب است، اما مار، به‌دلیل وقار و نجابت، خیر بیشتری دارد و از آن، اژدها پدید می‌آید، حال‌آنکه عقرب، خیر کمتری دارد. همچنین، اگر خر شاخ داشت، نسل آدم را برمی‌داشت، اما گاو، با نجابت خود، خیر نظام‌مندی را نشان می‌دهد. این تمثیلات، چونان چراغ‌هایی در مسیر فهم فلسفی، نشان می‌دهند که شر، در نظام حکمت الهی، محدود و تابع خیر است.

درنگ: شرور، مانند نیش عقرب و زهر مار، ذاتی و اقتضایی‌اند، اما در نظام حکمت الهی، تابع خیرات‌اند.

بخش سوم: نقد دیدگاه صدرالمتألهین

رد شر عدمی و بالعرض

صدرالمتألهین در جلد هفتم اسفار (صفحه ۶۲) شرور را بالعرض و عدمی می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عالمانه، این دیدگاه را نادرست می‌خوانند. شر، نه بالعرض و زوال‌پذیر است و نه عدمی، بلکه وجودی، ذاتی و تطفلی است. این نقد، چونان تیغی برنده، خطای روش‌شناختی صدرا را آشکار می‌سازد. شر، در نظام حکمت الهی، جایگاه تعریف‌شده‌ای دارد و نمی‌توان آن را به عدم فروکاست. استاد تأکید دارند که خیر بالذات، تنها مختص حق است و خیرات و شرور خلقی، هر دو بالحق‌اند.

درنگ: شر، نه عدمی و نه بالعرض است؛ وجودی، ذاتی و تطفلی خیرات است.

رد بدیهی بودن شر عدمی

صدرا شر عدمی را بدیهی می‌داند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را ناپذیرفتنی می‌خوانند. خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و در نظام احسن، جایگاه خود را دارند. شر، تطفلی خیرات است و جلال، تطفلی جمال. این دیدگاه، با وجدان عقلایی سازگار است و نشان می‌دهد که فلسفه باید ملموس و حسّی باشد، نه گرفتار در پیش‌فرض‌های نادرست.

درنگ: شر عدمی، بدیهی نیست؛ خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و در نظام احسن، جایگاه دارند.

بخش چهارم: خیر و شر در نظام آخرت

دوام بهشت و جهنم

بهشت و جهنم، هر دو زوال‌ناپذیرند و وجودی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، مانند
«وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ»
( [مطلب حذف شد] : سوختش مردمان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده)، تأکید می‌کنند که جهنم، تطفلی جلال حق است و زوال نمی‌پذیرد. شر، در آخرت نیز وجودی است و با نظام حکمت الهی سازگار است.

درنگ: بهشت و جهنم، زوال‌ناپذیرند؛ جهنم، تطفلی جلال حق است و شر، وجودی است.

ابولهب و شر ذاتی

آیه
«تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ»
( [مطلب حذف شد] : بریده باد دستان ابولهب و بریده باد)، به شر ذاتی و اقتضایی ابولهب اشاره دارد. این شر، تطفلی است و بالحق، نه بالذات. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شر ابولهب، با اختیار او فعلی شده و در نظام حکمت الهی، جایگاه خود را دارد.

درنگ: شر ابولهب، ذاتی و تطفلی است؛ با اختیار، فعلی شده و بالحق است.

بخش پنجم: فلسفه و دین: پیوند معرفتی

سازگاری فلسفه و دین

فلسفه، در حکمت متعالیه، با دین هم‌خوانی دارد. خیر و شر، با احکام الهی سازگارند و بهشت و جهنم، هر دو در جای خود استوارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فلسفه باید همه‌چیز را در جای خود بنشاند، چنان‌که هر عنصر در نظام هستی، چونان مهره‌ای در شطرنج الهی، جایگاه خود را دارد. دعای
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
در پایان درس‌گفتار، پیوند عمیق فلسفه و دین را نشان می‌دهد.

درنگ: فلسفه و دین، در حکمت متعالیه، هم‌خوان‌اند؛ خیر و شر، با احکام الهی سازگارند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تبیین خیر و شر در حکمت متعالیه، نشان داد که خیر بالذات، مختص حق تعالی است و شر، در ظهورات خلقی، ذاتی و تطفلی خیرات است. نقد دیدگاه صدرالمتألهین، مبنی بر عدمی و بالعرض بودن شر، با استدلال‌های عقلایی و شواهد قرآنی، راه را برای فهمی نوین از شر وجودی گشود. مثال‌هایی مانند نیش عقرب، زهر مار و شر ابولهب، نشان‌دهنده جایگاه شر در نظام حکمت الهی‌اند. بهشت و جهنم، هر دو زوال‌ناپذیرند و فلسفه، با دین پیوندی عمیق دارد. این تبیین، چونان چراغی فروزان، مسیر تأملات فلسفی آینده را روشن می‌سازد و بر ضرورت بازخوانی حکمت متعالیه تأکید می‌ورزد.

با نظارت صادق خادمی