متن درس
عدالت الهی در الحاق ذریه مؤمنین: تبیین فلسفی آیه 21 سوره طور
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۵۶)
دیباچه
عدالت الهی، چونان نوری درخشان در آسمان حکمت اسلامی، همواره محور تأملات عمیق فیلسوفان و متکلمان بوده است. در این میان، آیه ۲۱ سوره طور، بهسان گوهری تابناک، موضوع الحاق ذریه مؤمنین به والدینشان را در پرتو عدالت و امتنان الهی مطرح میسازد. این نوشتار، با الهام از درسگفتار شماره ۴۵۶ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، که در تاریخ سوم اسفند ۱۳۸۱ ایراد شده، به کاوشی عمیق در این موضوع پرداخته و با نگاهی نقادانه به دیدگاههای تفسیری، بهویژه تفسیر المیزان علامه طباطبایی، چارچوبی نوین برای فهم این مسئله ارائه میدهد. متن پیشرو، با ساختاری منظم و علمی، تمامی جوانب این موضوع را با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معتبر بررسی کرده و با بهرهگیری از تمثیلات و تبیینهای فلسفی، مفهوم عدالت الهی را در الحاق ذریه مؤمنین روشن میسازد. این اثر، با رعایت اصول آکادمیک و زبانی متین، درصدد است تا برای پژوهشگران حوزه فلسفه و کلام، دریچهای نو به سوی این مبحث بگشاید.
بخش نخست: تبیین مفهوم الحاق ذریه در آیه ۲۱ سوره طور
متن و ترجمه آیه
آیه ۲۱ سوره طور، بهعنوان تنها آیه قرآن کریم که به موضوع الحاق ذریه مؤمنین پرداخته، محور اصلی این بررسی است. متن آیه به شرح زیر است:
وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَٰنٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَآ أَلَتْنَٰهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَىْءٍ ۚ كُلُّ ٱمْرِئٍ بِمَا [مطلب حذف شد] : «و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به ایمان از آنها پیروی کردند، فرزندانشان را به آنها ملحق کردیم و از عملشان چیزی نکاستیم. هر انسانی در گرو چیزی است که به دست آورده.»
مفهوم الحاق و جایگاه آن در عدالت الهی
الحاق ذریه به مؤمنین، چونان پیوندی معنوی میان والدین و فرزندان، در این آیه بهعنوان جلوهای از عدالت و لطف الهی معرفی شده است. این الحاق، بهویژه برای اطفال صغار که به دلیل فقدان تکلیف و استقلال، از پرونده عملی مستقل برخوردار نیستند، بهمثابه پلی است که آنها را به بهشت والدینشان رهنمون میسازد. این پیوند، نهتنها از کاهش پاداش والدین جلوگیری میکند، بلکه بهعنوان امتنانی عادلانه، حکمت الهی را در حفظ پیوستگی خانوادگی مؤمنان متجلی میسازد.
درنگ: الحاق ذریه صغار به والدین مؤمن، جلوهای از امتنان عادلانه الهی است که بدون کاهش ثواب والدین، پیوند معنوی میان آنها را در بهشت برقرار میسازد.
تحلیل ذیل آیه: عدالت در گرو عمل
ذیل آیه، با عبارت «كُلُّ ٱمْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ»، بر این حقیقت تأکید دارد که هر فرد در گرو عمل خویش است. این اصل، بهسان ستونی استوار، عدالت الهی را در الحاق ذریه تبیین میکند. اطفال صغار، که به دلیل فقدان تکلیف از عمل مستقل بیبهرهاند، بهعنوان بخشی از عمل والدینشان محسوب شده و به آنها ملحق میگردند. این الحاق، نهتنها با عدالت الهی سازگار است، بلکه چونان گلی در باغ بهشت، لطف الهی را نیز به نمایش میگذارد.
جمعبندی بخش نخست
آیه ۲۱ سوره طور، با تبیین الحاق ذریه مؤمنین به والدینشان، چارچوبی روشن برای فهم عدالت الهی ارائه میدهد. این آیه، با تأکید بر پیوند ایمانی و حفظ پاداش والدین، نشان میدهد که الحاق صغار، جلوهای از امتنان عادلانه است که در پرتو حکمت الهی تحقق مییابد. ذیل آیه، با تأکید بر اصل «هر کس در گرو عمل خویش است»، این الحاق را منطبق با عدالت و حکمت الهی معرفی میکند.
بخش دوم: نقد دیدگاههای تفسیری و تمایز اتباع و لحوق
نقد تفسیر علامه طباطبایی
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذریه را شامل کبار دانسته و اطفال صغار را از شمول آیه خارج کرده است. این دیدگاه، که ذریه را به فرزندان بالغ و مکلف محدود میسازد، با نقدهای متعددی مواجه است. نخست، واژه «ذریه» در لغت از ریشه «ذر»، به معنای کوچک و ریز است و در کاربرد قرآنی، بهویژه در این آیه، به صغار اشاره دارد. برای مثال، ذریه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، به دلیل کوچکی در برابر عظمت ایشان، با این واژه توصیف شدهاند. دوم، روایات معتبر، همگی بر الحاق اطفال صغار مؤمنین تأکید دارند و هیچ اشارهای به کبار نمیکنند. سوم، الحاق کبار، به دلیل استقلال تکلیفی آنها، منجر به تسلسل و ناسازگاری با عدالت الهی میشود؛ زیرا هر فرد بالغ، چونان درختی مستقل، پرونده عملی خود را دارد و نیازی به الحاق به دیگری ندارد.
درنگ: دیدگاه علامه طباطبایی در شمول ذریه به کبار، با متن آیه، روایات معتبر و مقتضای عدالت الهی ناسازگار است، زیرا الحاق کبار به دلیل استقلال تکلیفی آنها، منطقی و عقلایی نیست.
تمایز اتباع و لحوق
یکی از نکات محوری درسگفتار، تبیین تفاوت میان اتباع و لحوق است. اتباع، بهسان دو شریک که در کاری مشترک همکاری میکنند، مستلزم اشتراک میان تابع و متبوع در عمل است. اما لحوق، چونان پیوستن شاخهای به تنه درختی کهن، یکطرفه است؛ لاحق (اطفال صغار) در عمل پیشین ملحوق (والدین) سهمی ندارد، اما ملحوق در سرنوشت لاحق شریک است. بهعنوان تمثیلی بشری، کارخانهای نیمهکاره را تصور کنید که فردی به آن ملحق میشود؛ او در دستاوردهای پیشین کارخانه سهمی ندارد، اما کارخانه در دستاوردهای بعدی او شریک است. این تمایز، به روشنی نشان میدهد که الحاق صغار به والدین، بدون اشتراک در عمل پیشین، منطبق با عدالت الهی است.
جمعبندی بخش دوم
نقد تفسیر علامه طباطبایی، با استناد به متن آیه، روایات و عقلانیت، نشان میدهد که ذریه در آیه ۲۱ سوره طور به صغار محدود است. تمایز اتباع و لحوق، بهعنوان کلیدی فلسفی، تبیین میکند که الحاق صغار به والدین، یکطرفه و بدون کاهش پاداش والدین است. این بخش، با تأکید بر ضرورت استناد دقیق به قرآن کریم و روایات، چارچوبی نوین برای فهم این موضوع ارائه میدهد.
بخش سوم: شرایط الحاق و سرنوشت اطفال مشرکین
شرایط الحاق در آیه
الحاق در آیه ۲۱ سوره طور، تنها برای اطفال صغار مؤمنین است که به دلیل فقدان تکلیف و استقلال، به والدین خود ملحق میشوند. این شرط، چونان دروازهای که تنها به روی صغار مؤمنین گشوده میشود، نشاندهنده اختصاص این لطف الهی به فرزندان مؤمنان است. کبار، به دلیل استقلال تکلیفی و داشتن پرونده عملی مستقل، از این الحاق مستثنا هستند. این شرط، با اصل عدالت الهی که در ذیل آیه («كُلُّ ٱمْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ») بیان شده، هماهنگ است.
سرنوشت اطفال مشرکین
برخلاف اطفال مؤمنین، برای اطفال مشرکین هیچ آیهای در قرآن کریم وجود ندارد و روایات موجود نیز ضعیف و با غرض انشایی (تربیتی) هستند. این روایات، بهسان چراغی کمنور، برای ترویج ایمان و بازدارندگی از شرک نازل شدهاند، نه برای بیان سرنوشت واقعی اطفال مشرکین در قیامت. از منظر عدالت الهی، اطفال مشرکین به دلیل فقدان تکلیف، به جهنم نمیروند و ممکن است در برزخ، تحت تربیت الهی قرار گیرند یا بهعنوان مستضعفین محسوب شوند. این دیدگاه، چونان نسیمی رحمانی، رحمت الهی را در قبال غیرمکلفین نشان میدهد.
درنگ: اطفال مشرکین، به دلیل فقدان آیه و ضعف روایات، به جهنم نمیروند و ممکن است بهعنوان مستضعفین، از عذاب الهی مصون بمانند.
نقش اهلبیت و انبیا در تربیت اطفال
روایات معتبر شیعه، چونان گوهرهایی درخشان، بر تربیت اطفال مؤمنین در برزخ و بهشت توسط حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و حضرت ابراهیم و ساره علیهماالسلام تأکید دارند. این تربیت، بهمثابه باغبانی است که نهالهای نورانی را در بهشت پرورش میدهد. خداوند متعال، کفالت این اطفال را به انبیا و اهلبیت سپرده تا در سایه حکمت الهی، به سوی کمال هدایت شوند.
جمعبندی بخش سوم
الحاق ذریه، به صغار مؤمنین محدود است و کبار و اطفال مشرکین را شامل نمیشود. روایات شیعه، با تأکید بر تربیت اطفال مؤمنین توسط اهلبیت و انبیا، نقش معنوی این بزرگان را در نظام الهی نشان میدهند. اطفال مشرکین، به دلیل فقدان تکلیف و ضعف روایات، از عذاب مصون بوده و ممکن است در برزخ تربیت شوند. این بخش، عدالت و رحمت الهی را در سرنوشت اطفال به روشنی تبیین میکند.
بخش چهارم: عدالت و امتنان الهی در الحاق ذریه
امتنان عادلانه در الحاق
الحاق اطفال صغار به والدین مؤمن، چونان هدیهای الهی، بدون کاهش پاداش والدین صورت میگیرد. این امتنان، با اصل عدالت الهی که هر فرد را در گرو عمل خویش میداند، هماهنگ است. اطفال صغار، به دلیل وابستگی به والدین و فقدان استقلال، بهعنوان بخشی از عمل والدین محسوب شده و به آنها ملحق میگردند. این پیوند، چونان رشتهای نورانی، خانواده مؤمن را در بهشت متحد میسازد.
نفی الحاق کبار و تسلسل
الحاق کبار، به دلیل استقلال تکلیفی آنها، نهتنها غیرمنطقی است، بلکه منجر به تسلسل میشود؛ زیرا اگر کبار به یکدیگر ملحق شوند، همه انسانها به حضرت آدم علیهالسلام ملحق خواهند شد، که این با عدالت الهی ناسازگار است. آیه ۱۵ سوره اسراء، به روشنی این اصل را تأیید میکند:
مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ [مطلب حذف شد] : «هر کس هدایت یابد، برای خودش هدایت یافته و هر کس گمراه شود، به زیان خودش گمراه شده؛ و هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد.»
ایمان حکمی صغار
ایمان اطفال صغار در آیه، ایمانی حکمی و تبعی است که به واسطه ایمان والدین به آنها نسبت داده میشود. این ایمان، چونان نوری که از خورشید والدین به فرزندان میتابد، آنها را به بهشت رهنمون میسازد. کبار، به دلیل داشتن ایمان عملی و استقلال، نیازی به این ایمان حکمی ندارند.
درنگ: ایمان صغار، ایمانی حکمی و تبعی است که به واسطه عمل والدین، آنها را به بهشت ملحق میسازد، در حالی که کبار به دلیل استقلال، نیازی به الحاق ندارند.
جمعبندی بخش چهارم
الحاق ذریه صغار به والدین، جلوهای از امتنان عادلانه الهی است که بدون کاهش پاداش والدین، پیوند خانوادگی را در بهشت حفظ میکند. نفی الحاق کبار، با استناد به استقلال تکلیفی و ناسازگاری تسلسل، منطبق با عدالت الهی است. ایمان حکمی صغار، این الحاق را بهعنوان بخشی از عمل والدین توجیه میکند.
نتیجهگیری نهایی
درسگفتار شماره ۴۵۶ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر آیه ۲۱ سوره طور، تبیینی عمیق و فلسفی از عدالت الهی در الحاق ذریه مؤمنین ارائه میدهد. این آیه، با تأکید بر الحاق اطفال صغار به والدین مؤمن، نشاندهنده هماهنگی عدالت و لطف الهی است. نقد دیدگاه علامه طباطبایی، که ذریه را به کبار تعمیم داده، بر ضرورت استناد دقیق به قرآن کریم و روایات تأکید دارد. تمایز اتباع و لحوق، بهعنوان کلیدی فلسفی، نشان میدهد که الحاق صغار یکطرفه و بدون اشتراک در عمل پیشین است. روایات شیعه، با تبیین تربیت اطفال مؤمنین توسط اهلبیت و انبیا، نقش معنوی این بزرگان را در نظام الهی نشان میدهند. اطفال مشرکین، به دلیل فقدان آیه و ضعف روایات، از عذاب مصون بوده و ممکن است بهعنوان مستضعفین در برزخ تربیت شوند. این نوشتار، با ارائه چارچوبی نوین، بر اهمیت عقلانیت و استناد قرآنی در فهم مسائل کلامی تأکید میکند.
در پایان، چونان سنتی معنوی، این دعا زینتبخش کلام است:
إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِىِّ ۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ [مطلب حذف شد] : «در حقیقت، خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند. ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و بهخوبی تسلیم [فرمان او] شوید.»
با نظارت صادق خادمی