در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 458

متن درس





تبیین فلسفی قضا، قدر و وجود ذهنی

تبیین فلسفی قضا، قدر و وجود ذهنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۵۸)

بخش یکم: بازاندیشی در قضا و قدر و نقد وجود ذهنی

مقدمه

حکمت متعالیه، به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین مکاتب فلسفی اسلامی، همواره کوشیده است تا با تبیین عمیق مفاهیم هستی‌شناختی، افق‌های نوینی را در برابر اندیشمندان بگشاید. درس‌گفتار شماره ۴۵۸ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، که در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۸۲ ایراد شده، یکی از عمیق‌ترین کاوش‌های فلسفی در حوزه قضا و قدر، علم، و وجود ذهنی است. این درس‌گفتار، با رویکردی انتقادی به دیدگاه‌های سنتی فلاسفه بزرگ، به‌ویژه در اسفار اربعه، به بازسازی مفاهیم بنیادین فلسفی می‌پردازد. محور بحث، نفی تصور مادی از علم به‌صورت صور ذهنی، تمایز عالم قضا و قدر، و بازتعریف ماده و تعینات وجودی است.

نقد دیدگاه سنتی قضا و قدر

دیدگاه سنتی در تبیین قضا و قدر، که در متون فلسفی پیشین به‌ویژه در آثار فلاسفه بزرگ چون ملاصدرا مطرح شده، به دلیل پیش‌فرض‌های مادی‌گرایانه مورد نقد قرار گرفته است. این دیدگاه، قضا و قدر را به‌گونه‌ای مشابه با تمایز ذهن و خارج تعریف کرده و از این‌رو، به ناسازگاری‌هایی در فهم دقیق این مفاهیم منجر شده است. استاد فرزانه با تأکید بر ضرورت بازاندیشی، این پیش‌فرض‌ها را به چالش می‌کشند و بر این باورند که قضا و قدر نمی‌توانند صرفاً به‌عنوان اجمال و تفصیل یا صورت‌های مادی فهم شوند.

درنگ: قضا و قدر، فراتر از تصور سنتی اجمال و تفصیل، دو عالم متمایزند؛ قضا عالم معنا و قدر عالم صورت و ماده است.

نقد مفهوم سنتی علم و وجود ذهنی

فلاسفه سنتی، علم را به‌صورت صور منتقشه در ذهن تعریف کرده‌اند؛ گویی دیواری که در خارج دارای طول، عرض و عمق است، در ذهن نیز صورتی مشابه با همان ویژگی‌های مادی دارد. این تعریف، به خطای تعمیم ویژگی‌های مادی به علم منجر شده است. استاد فرزانه تأکید دارند که علم ذاتاً معنا است و فاقد هرگونه شکل یا صورت مادی. این دیدگاه، به نفی پیش‌فرض‌های مادی‌گرایانه در فهم علم و وجود ذهنی می‌انجامد.

برای مثال، علم به دیوار، خود دیوار نیست، بلکه معنای دیوار است. این معنا، فاقد طول، عرض یا عمق است و از این‌رو، با وجود خارجی دیوار تفاوت هستی‌شناختی دارد. این تمایز، اشکالات سنتی وجود ذهنی را مرتفع می‌سازد؛ زیرا با نفی صورت مادی در علم، دیگر نیازی به بحث‌های پیچیده درباره ماهیت یا وجود ذهنی نیست.

درنگ: علم، معنا است و نه صورت؛ تصور صورت در علم، از تخیلات بشری ناشی می‌شود که ویژگی‌های مادی را به ذهن تعمیم می‌دهد.

تمثیلات برای فهم علم و وجود ذهنی

استاد فرزانه برای روشن‌سازی این مفهوم، به تمثیلات زیبایی متوسل می‌شوند. برای نمونه، هنگامی که در ماشین نشسته‌اید و به آسفالت نگاه می‌کنید، گمان می‌برید زمین در حال حرکت است، حال آنکه این حرکت، تخیل ذهن است و نه واقعیت. به همین سان، تصور صورت در علم، از تخیلات بشری سرچشمه می‌گیرد که ویژگی‌های مادی خارج را به ذهن نسبت می‌دهد. این تمثیل، به روشنی نشان می‌دهد که علم، مجرد از ماده و شکل است و نباید با ویژگی‌های مادی خارج سنجیده شود.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با نقد دیدگاه‌های سنتی قضا و قدر و مفهوم علم، چارچوبی نوین برای فهم این مفاهیم ارائه داد. تأکید بر مجرد بودن علم و نفی صورت مادی در آن، به رفع اشکالات وجود ذهنی منجر شده و راه را برای تبیین دقیق‌تر قضا و قدر هموار می‌سازد. این دیدگاه، با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر، نه‌تنها عقلانیت فلسفی را تقویت می‌کند، بلکه با پیوند با حکمت متعالیه، عمق معنوی بحث را نیز آشکار می‌سازد.

بخش دوم: تمایز عالم قضا و قدر

تبیین عالم قضا

عالم قضا، عالم معنا و علم است که در آن، حقایق اشیا به‌صورت علمی و نه مادی موجودند. برخلاف تصور سنتی که قضا را اجمال قدر می‌داند، استاد فرزانه این دیدگاه را نادرست خوانده و تأکید دارند که قضا، معنای قدر است و نه فشرده یا کوچک‌شده آن. برای مثال، همان‌گونه که صد تومان معادل صد یک‌تومانی نیست، بلکه کیفیتی متفاوت دارد، عالم قضا نیز با عالم قدر تفاوت وجودی دارد.

استناد به قرآن کریم، این دیدگاه را تأیید می‌کند. در آیه‌ای از سوره حجر آمده است:

وَإِن مِّن شَىْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَمَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا [مطلب حذف شد] : و هیچ چیز نیست مگر آنکه خزائنش نزد ماست و ما آن را جز به‌اندازه‌ای معین فرو نمی‌فرستیم.

این آیه، به‌وضوح نشان می‌دهد که خزائن اشیا، معانی علمی آن‌هاست و نه صورت‌های مادی. عالم قضا، ظرف این خزائن است که در آن، اشیا به‌صورت معنایی موجودند.

درنگ: عالم قضا، عالم معنا و علم است که فاقد ماده، شکل یا تكثر بوده و خزائن اشیا در آن به‌صورت علمی موجودند.

تبیین عالم قدر

عالم قدر، عالم تعینات مادی است که در آن، اشیا با شکل، صورت و ویژگی‌های مادی ظهور می‌یابند. استاد فرزانه تأکید دارند که قدر، وجود عوالم در مواد خارجی پس از حصول شرایط است. این عالم، ظرف ظهورات مادی است که با تكثر و تعینات مادی همراه است. برای مثال، همان‌گونه که باران در سرما به یخ تبدیل می‌شود، فیض الهی در عالم قدر به تعینات مادی ظهور می‌یابد.

تمایز تعین و تكثر

یکی از نکات کلیدی درس‌گفتار، تمایز میان تعین و تكثر است. تعین، به معنای ظهور وجودی اشیا در مراتب مختلف است، حال آنکه تكثر، به تعدد و جدایی در عالم ناسوت اشاره دارد. اعیان ثابته، که در عالم قضا قرار دارند، فاقد تكثرند و صرفاً تعین علمی دارند. این تمایز، به روشنی در تمثیل نور مهتابی بیان شده است که وحدت نور را نشان می‌دهد، بدون آنکه تكثر در آن راه یابد.

درنگ: تعین با وحدت سازگار است، اما تكثر به عالم ناسوت اختصاص دارد و در اعیان ثابته و مجردات وجود ندارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین عالم قضا به‌عنوان عالم معنا و عالم قدر به‌عنوان عالم تعینات مادی، چارچوبی دقیق برای فهم این دو عالم ارائه داد. نفی اجمال و تفصیل، تأکید بر ماهیت علمی قضا، و تمایز تعین و تكثر، از دستاوردهای کلیدی این بخش است. استناد به آیات قرآن کریم و بهره‌گیری از تمثیلات، عمق و زیبایی این تبیین را دوچندان کرده است.

بخش سوم: ماده، هیلولا و فیض الهی

نقد مفهوم ماده در اسفار

در اسفار اربعه، ماده به‌عنوان منبع تفرقه و نقص معرفی شده است. استاد فرزانه این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید دارند که ماده، ظرف تعینات و ظهورات وجودی است. هیلولا، نه‌تنها قابل، بلکه فاعل تعینات است و منبع همه ظهورات، از خیر تا شر. این بازتعریف، نقش فعال هیلولا را در خلق تعینات نشان می‌دهد و نفی انفعال آن را برجسته می‌سازد.

درنگ: هیلولا، نه منبع نقص، بلکه فاعل تعینات وجودی است که همه ظهورات، از خیر تا شر، در آن متجلی می‌شوند.

فیض الهی و تطابق با عوالم

فیض الهی، چون جویباری زلال، در هر عالم به رنگ و روی آن عالم ظهور می‌یابد. استاد فرزانه با تمثیل سیاستمدارانی که لباس هر محیط را به تن می‌کنند، نشان می‌دهند که فیض الهی در عالم قضا به‌صورت معنا، در عالم عقل به‌صورت عقلی، و در عالم قدر به‌صورت مادی ظهور می‌یابد. این انعطاف‌پذیری، نشان‌دهنده حکمت الهی در تطابق با مراتب وجود است.

نقد مفهوم امکان

در اسفار، امکان به‌عنوان منبع ماده معرفی شده، اما استاد فرزانه این دیدگاه را نادرست می‌دانند. ماده، خود وجود است و از وجوب وجودی سرچشمه می‌گیرد. عقول فعاله، موجد ماده‌اند، اما مصدر آن نیستند؛ زیرا ماده در ذات آن‌ها وجود ندارد. این دیدگاه، مفاهیم انتزاعی چون امکان و ماهیت را نفی کرده و بر وجوب وجودی ماده تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بازتعریف ماده و هیلولا، نقش فعال آن‌ها را در ظهور تعینات وجودی روشن ساخت. نفی امکان به‌عنوان منبع ماده و تأکید بر فیض الهی به‌عنوان مبنای همه ظهورات، چارچوبی نوین برای فهم ماده و تعینات ارائه داد. این تبیین، با بهره‌گیری از تمثیلات، نه‌تنها به عمق فلسفی بحث افزود، بلکه پیوند آن با حکمت متعالیه را استوار ساخت.

بخش چهارم: اعیان ثابته و علم الهی

اعیان ثابته و وحدت

اعیان ثابته، وجودات علمی خلق در ذات الهی‌اند که فاقد تكثرند. استاد فرزانه با تمثیل نور مهتابی، وحدت این اعیان را نشان می‌دهند که مانند نوری یکپارچه، فاقد تعدد و تفرقه است. واحدیت، ظهور اعیان ثابته است و در آن، تكثر راه ندارد. این دیدگاه، تفاوت میان تعین و تكثر را به‌روشنی بیان می‌کند.

درنگ: اعیان ثابته، وجودات علمی در ذات الهی‌اند که فاقد تكثر بوده و در وحدت الهی متجلی می‌شوند.

نقد علم منفصل

دیدگاه مشائیان و اشراقیان که علم الهی را منفصل می‌دانستند، مورد نقد استاد فرزانه قرار گرفته است. علم الهی، متصل و عین ذات است. اعیان ثابته، به‌عنوان علم فعلی الهی، ظهور ذات‌اند و نه منفصل از آن. این دیدگاه، بر اتصال علم الهی تأکید دارد و انفصال را نفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین اعیان ثابته و نقد علم منفصل، چارچوبی دقیق برای فهم علم الهی و نقش آن در خلق ارائه داد. تأکید بر وحدت اعیان ثابته و اتصال علم الهی، به رفع ابهامات سنتی و تقویت عقلانیت فلسفی انجامید.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره ۴۵۸ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی انتقادی و نوآورانه، مفاهیم قضا، قدر، علم و وجود ذهنی را بازتعریف کرد. نفی تصور مادی از علم، تمایز عالم قضا به‌عنوان عالم معنا و عالم قدر به‌عنوان عالم تعینات مادی، و بازتعریف هیلولا به‌عنوان فاعل تعینات، از دستاوردهای برجسته این درس‌گفتار است. استناد به آیات قرآن کریم، مانند آیه خزائن (سوره حجر: ۲۱)، و بهره‌گیری از تمثیلات فاخر، عمق و زیبایی این تبیین را دوچندان کرده است. این نوشتار، با ارائه چارچوبی منسجم و علمی، افقی نوین برای پژوهشگران فلسفه اسلامی گشوده و بر اهمیت عقلانیت و معنویت در فهم هستی تأکید ورزیده است.

إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِىِّ ۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ [مطلب حذف شد] : در حقیقت، خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و به‌خوبی تسلیم [فرمان او] شوید.

با نظارت صادق خادمی