در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 465

متن درس





شعور ماده و نقش ملائکه در نظام تکوینی هستی

شعور ماده و نقش ملائکه در نظام تکوینی هستی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۶۵)

دیباچه

بحث از شعور ماده و نقش ملائکه در نظام تکوینی، یکی از مسائل عمیق و تأمل‌برانگیز در فلسفه اسلامی است که در چارچوب حکمت متعالیه، به بررسی پیوند میان ماده، طبیعت و موجودات مجرد در فرآیند شکل‌گیری صور در عالم می‌پردازد. این موضوع، با نقد دیدگاه‌های سنتی که ماده را فاقد شعور و طبیعت را کور و کر می‌انگارند، بر شعور ذاتی ماده تأکید دارد و نقش ملائکه را در مدبریت کلان نظام هستی، به‌جای دخالت مستقیم در تشکلات مادی، بازتعریف می‌کند. همان‌گونه که جویباری زلال، با نرمی و لطافت، مسیر خود را در دل صخره‌ها می‌گشاید، ماده نیز با شعور تکوینی خود، در هماهنگی با نظم حکیمانه الهی، صور و اشکال پیچیده را پدید می‌آورد. این نوشتار، با استناد به آیات قرآن کریم و آرای صدرالمتألهین، ماده را موجودی شعورمند معرفی کرده و تعامل آن با ملائکه را در نظام تکوینی تحلیل می‌کند.

بخش یکم: بازخوانی پیش‌فرض‌های سنتی درباره ماده و طبیعت

پیچیدگی فهم شعور طبیعت

بحث از شعور طبیعت، به دلیل عمق و پیچیدگی، همواره با دشواری و استبعاد همراه بوده است. این چالش، ریشه در پیوند عمیق میان ماده و مجردات در فلسفه اسلامی دارد. حکمت متعالیه، با تکیه بر اصل وحدت وجود، ماده را نه موجودی بی‌جان و فاقد قوه، بلکه مظهر فیض الهی می‌داند که در نظام تکوینی، نقشی پویا و فعال ایفا می‌کند. مانند گلی که با لطافت، از دل خاک سر برمی‌آورد، ماده نیز با شعور ذاتی خود، در فرآیندهای تکوینی مشارکت دارد.

درنگ: ماده، به‌عنوان جلوه‌ای از فیض الهی، دارای شعور تکوینی است که آن را از تصور کوری و کری طبیعت در دیدگاه‌های سنتی متمایز می‌سازد.

نقد دیدگاه طبیعت کور و کر

دیدگاه سنتی که طبیعت را کور و کر می‌پندارد، از تبیین ظراసس ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های تشکلات مادی عاجز است و ناچار به نسبت دادن آن‌ها به ملائکه یا خدا می‌شود. حکمت متعالیه، با رد این پیش‌فرض، ماده را دارای قوه فاعلی و شعور ذاتی می‌داند که بی‌نیاز از مداخله مستقیم موجودات مجرد، صور ظریف را پدید می‌آورد.

نقد آرای متکلمان و فلاسفه پیشین

متکلمان و برخی فلاسفه پیشین، ماده را فاقد قوه فاعلی دانسته و تشکلات را مستقیماً به خدا یا ملائکه نسبت داده‌اند. این دیدگاه، خودبسندگی ماده در فرآیندهای تکوینی را نادیده می‌گیرد. ماده، مانند خاکی بارور، استعدادهای نهفته‌ای دارد که در نظام حکیمانه الهی به فعلیت می‌رسد.

شعور ذاتی ماده

برخلاف تصور سنتی، ماده و طبیعت کور و کر نیستند و با شعور طبیعی خود، کارهای ظریفی را در تمامی ذرات عالم به انجام می‌رسانند. این شعور، با آیات قرآن کریم مانند ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا [مطلب حذف شد] : «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند») هم‌خوانی دارد. این آیه، ماده را موجودی شعورمند معرفی می‌کند که در نظام تکوینی، خدا را تسبیح می‌کند.

درنگ: شعور ماده، تکوینی و غیراختیاری است و در هماهنگی با نظام حکیمانه الهی، بدون نیاز به تشریع، عمل می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با نقد پیش‌فرض‌های سنتی درباره بی‌شعوری ماده، بر شعور تکوینی آن تأکید کرد. ماده، به‌عنوان جزئی از نظام هستی، دارای قوه فاعلی است که با لطافت و نرمی، صور و اشکال پیچیده را پدید می‌آورد. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم و اصول حکمت متعالیه هم‌سو است و از ماده، تصویری پویا و حکیمانه ارائه می‌دهد.

بخش دوم: نقش ملائکه در نظام تکوینی

نقد مداخله مستقیم ملائکه

برخلاف تصور سنتی، ملائکه مستقیماً در تشکلات مادی دخالت نمی‌کنند، زیرا ماده خود قادر به انجام این کارهاست. نقش ملائکه، به مدبریت کلی عالم محدود می‌شود، نه دخالت جزئی در صور مادی. مانند ستارگان آسمان که راهنمای مسیر کشتی‌ها هستند، ملائکه نیز نظم کلی عالم را هدایت می‌کنند.

محدودیت ملائکه مجرد

ملائکه، به دلیل مرتبه متعالی وجودی، نمی‌توانند مستقیماً در ماده دخالت کنند و نیازمند واسطه‌هایی مانند قوای مباشره‌اند. این محدودیت، با نظریه مراتب وجود در حکمت متعالیه سازگار است، که هر مرتبه را دارای نقش خاص خود می‌داند.

درنگ: ملائکه، در مرتبه مدبریت کلی عالم عمل می‌کنند و دخالت مستقیم آن‌ها در تشکلات مادی، با خودبسندگی ماده ناسازگار است.

نقد نسبت دادن تشکلات به خدا بدون واسطه

برخی متکلمان، تشکلات را مستقیماً به خدا نسبت داده‌اند، که نقش واسطه‌های تکوینی مانند ماده و ملائکه را نادیده می‌گیرد. این دیدگاه، با نظریه علّیت در حکمت متعالیه ناسازگار است، که خدا را از طریق اسباب و علل، فاعل عالم می‌داند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، نقش ملائکه را در نظام تکوینی به‌عنوان مدبران کلی عالم تبیین کرد و مداخله مستقیم آن‌ها در تشکلات مادی را نفی نمود. ماده، با شعور ذاتی خود، قادر به ایجاد صور پیچیده است و ملائکه، در مرتبه‌ای متعالی، نظم کلی عالم را هدایت می‌کنند.

بخش سوم: نقد تاریخی و تأثیرات فرهنگی دیدگاه‌های سنتی

تأثیر تاریخی دیدگاه بی‌شعوری ماده

دیدگاه بی‌شعوری ماده، به محرومیت جوامع اسلامی از درک قوه ذاتی ماده منجر شده و تأثیرات منفی فرهنگی و تاریخی بر جای گذاشته است. این پیش‌فرض، ماده را به موجودی بی‌ارزش تقلیل داده و مانع از شناخت ظرافت‌های نظام تکوینی شده است.

نقد استعمار فکری

استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، دیدگاه بی‌شعوری ماده را نتیجه نفوذ فکری استعمارگران می‌دانند که با تحریف مفاهیم فلسفی، جوامع اسلامی را تضعیف کردند. این نقد، بر ضرورت استقلال فکری در فلسفه اسلامی تأکید دارد.

نقد متکلمان و اشاعره

متکلمان، به دلیل عدم تخصص در فلسفه و اشتغال به امور روزمره، ماده را بی‌شعور پنداشتند و ظرافت‌های دین را نادیده گرفتند. اشاعره نیز، با انکار علّیت و نسبت دادن همه افعال به خدا بدون واسطه، تلاش و کوشش را بی‌معنا دانستند. این دیدگاه، با نظریه علّیت در حکمت متعالیه ناسازگار است.

نقد معتزله

معتزله، با نظریه تولید، نقش خدا را در نظام هستی انکار کرده و ماده را خودکفا دانستند. این دیدگاه، با تعادل میان فاعلیت خدا و قوه ماده در حکمت متعالیه ناسازگار است.

درنگ: دیدگاه‌های سنتی متکلمان و اشاعره، با نادیده گرفتن شعور ماده و علّیت در نظام هستی، به تضعیف تفکر فلسفی در جوامع اسلامی منجر شده‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد تاریخی دیدگاه‌های متکلمان، اشاعره و معتزله، تأثیرات منفی پیش‌فرض بی‌شعوری ماده را بر جوامع اسلامی بررسی کرد. این دیدگاه‌ها، با تحریف مفاهیم فلسفی، از درک قوه ذاتی ماده جلوگیری کرده و نیازمند بازنگری در چارچوب حکمت متعالیه هستند.

بخش چهارم: تحلیل آرای صدرالمتألهین

استناد به اسفار اربعه

صدرالمتألهین در جلد هشتم اسفار، فصل هفتم، بحث قوه مصوره را بررسی کرده و سؤال می‌کند که مصور در آیه ﴿يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ [مطلب حذف شد] : «اوست که شما را در رحم‌ها هرگونه که خواهد صورت‌بندی می‌کند») کیست. او با صراحت، دیدگاه‌های پیشین را نقد کرده و حق را بدون خجالت بیان می‌کند، حتی اگر با نظرات رایج متفاوت باشد.

نقد قوه مصوره در ماده

برخی فلاسفه متأخر، قوه مصوره در ماده را باطل می‌دانند، زیرا ماده را بی‌شعور فرض کرده‌اند. صدرا نیز معتقد است که خلقت اعضا و اشکال نمی‌تواند از قوه مصوره مادی ناشی شود. اما این درس‌گفتار، با رد پیش‌فرض بی‌شعوری ماده، آن را فاعل شعورمند معرفی می‌کند.

قدرت لینت ماده

ماده، با نرمی و لطافت خود، قادر به شکافتن موانع سخت مانند آسفالت است، که نشان‌دهنده قوه ذاتی و شعور تکوینی آن است. این مثال، مانند گیاهی که با نرمی، دل سنگ را می‌شکافد، بر توانمندی ماده تأکید دارد.

درنگ: ماده، با شعور تکوینی و قوه ذاتی خود، قادر به ایجاد صور و اشکال پیچیده است، بی‌نیاز از مداخله مستقیم ملائکه.

نقد پیش‌فرض متشابه بودن اجزای منی

برخی پیشینیان، اجزای منی را متشابه دانسته‌اند، که نمی‌تواند تنوع اشکال را توضیح دهد. این درس‌گفتار، با رد این پیش‌فرض، منی را دارای استعدادهای متنوع می‌داند که قادر به ایجاد اشکال گوناگون است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با بررسی آرای صدرالمتألهین، پیش‌فرض بی‌شعوری ماده را نقد کرد و بر قوه ذاتی و شعور تکوینی ماده تأکید نمود. ماده، با استعدادهای نهفته خود، در نظام تکوینی نقش فعالی ایفا می‌کند و نیازی به فاعل خارجی ندارد.

بخش پنجم: چالش‌های فلسفی و تبیین تعامل ماده و ملائکه

چالش نقش ملائکه با شعور ماده

اگر ماده باشعور باشد، نقش ملائکه چیست؟ این سؤال، محور اصلی بحث است که نیازمند تبیین تعامل ماده و ملائکه در نظام تکوینی است. ملائکه، در مرتبه مدبریت کلی، و ماده، در مرتبه تشکلات جزئی، عمل می‌کنند.

تعامل خدا، ملائکه و ماده

خدا، ملائکه، عقول، نفوس و ماده همگی در عالم فعال‌اند، اما تعامل آن‌ها چگونه است؟ این درس‌گفتار، با تأکید بر وحدت در کثرت، این مراتب را هماهنگ و بدون تداخل می‌داند. مانند نغمه‌های مختلف در یک سمفونی که هارمونی واحدی می‌سازند، این مراتب نیز در نظام هستی هماهنگ عمل می‌کنند.

درنگ: ماده و ملائکه، به‌صورت مشاعی و هماهنگ در نظام تکوینی عمل می‌کنند، بدون تداخل یا تخریب.

شعور طبیعی و غیراختیاری

شعور ماده، طبیعی و غیراختیاری است و نیازی به تشریع ندارد. سنگ، گیاه و سایر موجودات مادی، با شعور تکوینی خود، در نظام هستی فعال‌اند، بی‌آنکه تکلیفی بر دوش داشته باشند.

امکان اداره عالم بدون ملائکه

عالم می‌تواند بدون ملائکه اداره شود، اما ملائکه نیز می‌توانند به‌تنهایی آن را اداره کنند. این درس‌گفتار، به خودبسندگی نظام هستی و نقش مکمل ملائکه اشاره دارد.

تفاوت تعامل ملائکه با مؤمنان و کافران

ملائکه با کافران رابطه خوشایندی ندارند، اما چگونه در مدبریت عام عالم با آن‌ها تعامل می‌کنند؟ این سؤال، به نقش کلی ملائکه در نظام هستی، صرف‌نظر از ایمان یا کفر، اشاره دارد.

نقد اصطلاحات آخوندی

اصطلاحاتی مانند طولی و عرضی، مفاهیمی ساختگی‌اند که نمی‌توانند تعامل ماده و ملائکه را به‌درستی تبیین کنند. این نقد، بر ضرورت استفاده از اصطلاحات دقیق و علمی در فلسفه تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، چالش‌های فلسفی تعامل ماده و ملائکه را بررسی کرد و بر هماهنگی مشاعی این دو مرتبه در نظام تکوینی تأکید نمود. ماده، با شعور تکوینی، و ملائکه، با مدبریت کلی، در نظمی حکیمانه با یکدیگر همکاری می‌کنند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با نقد دیدگاه‌های سنتی که ماده را بی‌شعور و طبیعت را کور و کر می‌پنداشتند، بر شعور تکوینی ماده تأکید کرد و نقش ملائکه را در مدبریت کلی عالم تبیین نمود. ماده، به‌عنوان مظهر فیض الهی، دارای قوه فاعلی و شعور ذاتی است که قادر به ایجاد صور و اشکال ظریف است. ملائکه، در مرتبه‌ای متعالی، نظم کلی عالم را هدایت می‌کنند، بدون دخالت مستقیم در تشکلات مادی. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم مانند ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (جمعه: ۱) و ﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا [مطلب حذف شد] : «و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای خدا سجده می‌کنند»)، ماده را موجودی شعورمند معرفی کرد که در نظام تکوینی، خدا را تسبیح و سجده می‌کند. چالش اصلی، تبیین چگونگی تعامل ماده شعورمند و ملائکه است، که این نوشتار آن را در چارچوبی هماهنگ و بدون تداخل بررسی نمود. این بحث، با نقد آرای متکلمان، اشاعره و معتزله، و بازخوانی آرای صدرالمتألهین، چارچوبی نوین برای فهم نظام هستی ارائه داد و سؤالاتی عمیق برای تأملات فلسفی آینده مطرح کرد.

با نظارت صادق خادمی