در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 468

متن درس





وحی و کلام الهی در نسبت با نفس و مبادی متعالی در حکمت متعالیه

وحی و کلام الهی در نسبت با نفس و مبادی متعالی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۶۸)

مقدمه

بحث از چیستی وحی و کلام الهی و نسبت آن با نفس انسانی و مبادی متعالی، یکی از ژرف‌ترین مسائل فلسفه اسلامی است که در حکمت متعالیه به دلیل پیوند با مفاهیم وجود، تجرد و ربوبیت، از اهمیتی ویژه برخوردار است. این موضوع، مانند دریایی بی‌کران، پرسش‌هایی بنیادین را پیش روی اندیشمندان قرار می‌دهد: آیا تمثلات وحیانی صرفاً زاییده نفس انسانی‌اند یا نتیجه اتصال به واقعیاتی متعالی چون ملائکه و ربوبیت الهی؟ چگونه می‌توان میان خیالات نفسانی و وحی الهی تمایز قائل شد؟ این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین این مسائل پرداخته و با نقدی عمیق بر دیدگاه‌هایی که وحی را به نفسانیات فرومی‌کاهند، بر نقش مبادی متعالی در فرایند وحی تأکید می‌ورزد. ساختار این کتاب، با تقسیم‌بندی موضوعی و تحلیل‌های تفصیلی، مانند چراغی در مسیر حقیقت، درصدد است تا این مفاهیم پیچیده را به‌گونه‌ای روشن و منسجم ارائه دهد.

بخش اول: چیستی وحی و منشأ تمثلات وحیانی

پرسش از منشأ تمثلات وحیانی

بحث وحی با این پرسش آغاز می‌شود که آیا صوت، نور یا کلامی که انسان در حالت خواب یا بیداری دریافت می‌کند، منشأیی داخلی و نفسانی دارد یا نتیجه اتصال به واقعیتی خارجی و متعالی است. این پرسش، مانند کلیدی که دروازه‌های معرفت را می‌گشاید، به تمایز میان تمثلات نفسانی و اتصال به مبادی متعالی اشاره دارد. اگر تمثلات وحیانی صرفاً زاییده نفس باشند، این دیدگاه به انکار مبادی تجردی و در نهایت به نفی وحی الهی منجر می‌شود.

درنگ: تمثلات وحیانی نمی‌توانند صرفاً نفسانی باشند، بلکه نیازمند اتصال به مبادی متعالی‌اند. این دیدگاه با اصل وجود مبادی تجردی در حکمت متعالیه هم‌راستاست.

این دیدگاه با آیات قرآن کریم هم‌خوانی دارد. به‌عنوان نمونه، آیه ﴿يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ [مطلب حذف شد] : «فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر كس از بندگانش كه بخواهد فرو مى‌فرستد») بر نقش ملائکه به‌عنوان واسطه‌های وحی تأکید می‌کند.

نقد دیدگاه نفسانیات به‌عنوان تنها منشأ وحی

دیدگاهی که تمثلات وحیانی را صرفاً محصول فعل و انفعالات نفسانی می‌داند، به انکار مبادی متعالی و کلام الهی منجر می‌شود. این رویکرد، مانند سایه‌ای که نور حقیقت را می‌پوشاند، با کفر سازگار است، زیرا همه پدیده‌ها را به نفس انسانی فرومی‌کاهد و وجود واقعیات متعالی را نفی می‌کند.

درنگ: فروکاستن وحی به نفسانیات، مبادی متعالی را انکار می‌کند و با کفر هم‌راستاست. ایمان به وجود مبادی عاليه، تمایز میان مؤمن و کافر را مشخص می‌سازد.

این نقد با آیه ﴿وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «و هيچ چيز نيست مگر آنكه او را به پاكى می‌ستايد») سازگار است، که بر وجود شعور و ارتباط همه موجودات با خداوند دلالت دارد. نفس انسانی، هرچند در فرایند وحی نقش دارد، تنها در چارچوب اتصال به مبادی متعالی معنا می‌یابد.

تأثیر عوامل خارجی بر تمثلات نفسانی

حتی در حالت خواب، تمثلات و رویاها صرفاً زاییده نفسانیات نیستند، بلکه تحت تأثیر عوامل خارجی مانند شرایط محیطی (گرما، سرما، رطوبت، یا دشکی نامناسب) قرار می‌گیرند. این امر نشان‌دهنده ارتباط نفس با واقعیات خارجی است، گویی که نفس دریچه‌ای است که نسیم حقیقت از آن به درون می‌وزد.

برای مثال، اگر شخصی در محیطی مرطوب یا سرد بخوابد، محتوای رویاهایش ممکن است تحت تأثیر این شرایط تغییر کند. این نشان می‌دهد که نفس در تعامل دائمی با خارج است و رویاها صرفاً محصول خیالات درونی نیستند. این دیدگاه، مانند پلی که میان درون و بیرون پیوند می‌زند، بر ضرورت ارتباط نفس با واقعیات خارجی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش به چیستی وحی و منشأ تمثلات وحیانی پرداخت و نشان داد که این تمثلات نمی‌توانند صرفاً نفسانی باشند، بلکه نتیجه اتصال به مبادی متعالی‌اند. نقد دیدگاه‌های نفسانی و تأکید بر تأثیر عوامل خارجی بر رویاها، از محورهای اصلی این بخش بود. این تحلیل‌ها، با استناد به آیات قرآن کریم، راه را برای فهم عمیق‌تر فرایند وحی هموار ساختند.

بخش دوم: ارتباط نفس با مبادی متعالی

نقش نفس در اتصال به مبادی متعالی

نفس انسانی می‌تواند از طریق ارتباط با مبادی متعالی، مانند ملائکه، ربوبیت یا تعینات وجودی، به وحی و کلام الهی متصل شود. این ارتباط ممکن است نزدیک یا دور باشد و به‌صورت تمثل، تعین یا ربوبیت ظاهر شود. این فرایند، مانند هماهنگی نوازندگان در یک ارکستر، نیازمند تنظیم دقیق نفس با نظم عالم غیب است.

درنگ: نفس انسانی از طریق تنظیم و هماهنگی با مبادی متعالی، مانند ملائکه و ربوبیت، به وحی متصل می‌شود. این ارتباط مراتب مختلفی از تمثل تا ربوبیت دارد.

این دیدگاه با آیه ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ [مطلب حذف شد] : «و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت پرده») هم‌خوانی دارد، که بر شیوه‌های مختلف ارتباط الهی با انسان تأکید می‌کند.

وصول و تنظیم نفس با عالم غیب

وصول به مبادی متعالی نیازمند هماهنگی نفس با سرعت و نظم عالم غیب است. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیل‌هایی مانند هماهنگی دو هواپیما در سوخت‌گیری هوایی یا حرکت هماهنگ با قطار، این فرایند را توضیح می‌دهند. همان‌گونه که دو هواپیما برای سوخت‌گیری باید سرعت خود را دقیقاً هماهنگ کنند، نفس نیز باید خود را با نظم عالم غیب تنظیم نماید تا به وحی متصل شود.

این تمثیل، مانند آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، نشان می‌دهد که نفس انسانی باید با صفا، صمیمیت و شفافیت، خود را برای دریافت وحی آماده سازد. این آمادگی فراتر از ظواهر دینی مانند تسبیح و سجاده است و به حالات باطنی نفس وابسته است.

درنگ: وصول به مبادی متعالی نیازمند تنظیم نفس با نظم عالم غیب است. صفا و شفافیت نفس، شروط لازم برای این اتصال‌اند.

این دیدگاه با آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ [مطلب حذف شد] : «كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس پايدارى كردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند») سازگار است، که بر استقامت و آمادگی نفس برای نزول ملائکه تأکید می‌کند.

نقش قلب در اتصال به مبادی متعالی

قلب، به‌عنوان مرکز وجودی انسان، نقش کلیدی در اتصال به مبادی متعالی دارد. برخلاف اتصال نفسانی که ممکن است به ملامسه (تماس فیزیکی) وابسته باشد، اتصال قلبی نیازی به واسطه‌های مادی ندارد. قلب، مانند خورشیدی که نور معرفت را می‌تاباند، مرجع اصلی ادراکات متعالی است.

این تمایز میان قلب و نفس، مانند جدایی روح از جسم، نشان‌دهنده برتری اتصال قلبی است. نفس ممکن است به دلیل ضعف یا وابستگی به مادیات، در مراتب پایین‌تری از اتصال باقی بماند، اما قلب با شفافیت و صمیمیتی که از ایمان سرچشمه می‌گیرد، قادر به دریافت وحی بدون واسطه‌های مادی است.

درنگ: قلب، به‌عنوان مرکز وجودی انسان، نقش محوری در اتصال به مبادی متعالی دارد و از اتصال نفسانی که به ملامسه وابسته است، متمایز است.

این دیدگاه با آیه ﴿فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي [مطلب حذف شد] : «چشم‌ها كور نمی‌شود، ليكن دل‌هايى كه در سينه‌هاست كور می‌شود») هم‌خوانی دارد، که بر نقش قلب در ادراک حقایق تأکید می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به بررسی نقش نفس و قلب در اتصال به مبادی متعالی پرداخت و نشان داد که وحی نتیجه هماهنگی نفس با عالم غیب است. تمثیل‌های فیزیکی، مانند هماهنگی هواپیماها یا حرکت با قطار، به تبیین مفهوم وصول کمک کردند. تأکید بر نقش قلب و تفاوت آن با اتصال نفسانی، از محورهای اصلی این بخش بود. این تحلیل‌ها، با استناد به آیات قرآن کریم، راه را برای فهم عمیق‌تر فرایند وحی هموار ساختند.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های ملاصدرا و تفاسیر کلامی

دیدگاه ملاصدرا درباره ماهیت وحی

صدرالمتألهین در جلد هفتم اسفار (فصل هفتم، صفحه ۲۵) وحی را نتیجه نزول ملکی می‌داند که حامل لوح و کلام الهی است. او تأکید می‌کند که این لوح و کلام نه به معنای مادی (کاغذ و مرکب)، بلکه به معنای تعینات وجودی و نزولات ربوبی است. این دیدگاه، مانند جویباری که از سرچشمه وجود الهی سرچشمه می‌گیرد، وحی را فرایندی تجردی و متعالی می‌بیند.

این تبیین با آیه ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ [مطلب حذف شد] : «كه آن سخن فرستاده‌اى بزرگوار است») هم‌خوانی دارد، که کلام الهی را به رسول کریم (ملک) نسبت می‌دهد. لوح و کتاب در اینجا نمادهایی از تعینات وجودی‌اند که از طریق ملائکه به انسان منتقل می‌شوند.

نقد اتهام ملاصدرا به مشائیان

صدرالمتألهین برخی از مشائیان را به انکار مبادی متعالی متهم می‌کند و معتقد است که آنها وحی را به خیالات نفسانی فرومی‌کاهند. استاد فرزانه قدس‌سره این اتهام را نقد کرده و استدلال می‌کنند که مشائیان به عقل مفارق و روح‌القدس قائل‌اند، اما از منظری متفاوت به تبیین وحی می‌پردازند. این نقد، مانند تیغی که شاخه‌های زائد را می‌چیند، بر تفاوت‌های روش‌شناختی میان حکمت مشائی و حکمت متعالیه تأکید دارد.

درنگ: مشائیان وجود مبادی متعالی مانند عقل مفارق را انکار نمی‌کنند، بلکه وحی را از منظری متفاوت تبیین می‌کنند. این تفاوت روش‌شناختی نباید به انکار مبادی متعالی تعبیر شود.

این دیدگاه با آیه ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ [مطلب حذف شد] : «بگو روح‌القدس آن را به‌حق از جانب پروردگارت نازل كرده است») سازگار است، که به روح‌القدس به‌عنوان واسطه وحی اشاره می‌کند.

نقد تفاسیر مادی از لوح و کتاب

برخی تفاسیر کلامی، لوح و کتاب را به‌صورت مادی (مانند کاغذ و مرکب) تصور می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاسیر را به‌عنوان رسوبات کلامی نقد کرده و تأکید می‌کنند که وحی فرایندی تجردی و ربوبی است که از طریق تعینات وجودی به انسان منتقل می‌شود.

این نقد، مانند باد پاکی که غبار توهم را می‌زداید، نشان می‌دهد که لوح و کتاب در وحی نمادهایی از تعینات وجودی و نزولات ربوبی‌اند، نه اشیاء مادی. این دیدگاه با آیه ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي [مطلب حذف شد] : «كه آن قرآنى است ارجمند در كتابى نهان») هم‌خوانی دارد، که کتاب مکنون را به‌عنوان واقعیتی متعالی معرفی می‌کند.

درنگ: لوح و کتاب در وحی نمادهای تعینات وجودی و نزولات ربوبی‌اند، نه اشیاء مادی. تفاسیر مادی از وحی به‌عنوان رسوبات کلامی مردودند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به نقد دیدگاه‌های ملاصدرا و تفاسیر کلامی پرداخت و نشان داد که وحی فرایندی تجردی است که از طریق تعینات وجودی به انسان منتقل می‌شود. نقد اتهام ملاصدرا به مشائیان و رد تفاسیر مادی از لوح و کتاب، از محورهای اصلی این بخش بود. این تحلیل‌ها، با استناد به آیات قرآن کریم، بر ماهیت متعالی وحی تأکید ورزیدند.

بخش چهارم: وحی و نقش مؤمنان

امکان وحی برای مؤمنان

وحی، هرچند در مرتبه اعلا به انبیاء اختصاص دارد، می‌تواند برای مؤمنان نیز در مراتب پایین‌تر رخ دهد، مشروط به اینکه نفس به هماهنگی لازم با عالم غیب دست یابد. این فرایند، مانند شماره‌گیری صحیح در یک تماس تلفنی، نیازمند آمادگی نفسانی و سلامت باطنی است.

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیل ارتباط تلفنی، که به شماره‌گیری صحیح و سلامت دستگاه وابسته است، نشان می‌دهند که مؤمنان با صفا و شفافیت می‌توانند به مراتبی از الهام الهی دست یابند. این دیدگاه با آیه ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ [مطلب حذف شد] : «و به مادر موسى وحى كرديم كه او را شير ده») سازگار است، که وحی به غیر انبیاء را تأیید می‌کند.

درنگ: وحی می‌تواند برای مؤمنان در مراتب پایین‌تر رخ دهد، مشروط به آمادگی نفسانی و هماهنگی با عالم غیب.

نقش صفا و صمیمیت در دریافت وحی

صفا، صمیمیت و شفافیت نفس از شروط لازم برای دریافت وحی و اتصال به مبادی متعالی‌اند. این خصوصیات، مانند آبی زلال که حقیقت را بازمی‌تاباند، فراتر از ظواهر دینی مانند تسبیح و سجاده هستند و به حالات باطنی نفس وابسته‌اند.

این دیدگاه با آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ [مطلب حذف شد] : «كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، به‌زودى خداى رحمان براى آنان محبتى قرار می‌دهد») هم‌خوانی دارد، که به تأثیر ایمان و عمل صالح بر ایجاد آمادگی باطنی اشاره می‌کند.

ماهیت غیرلفظی وحی

وحی در بسیاری از موارد نیازی به کلام لفظی یا رویت ندارد و می‌تواند به‌صورت القائات قلبی در نفس انسان ظاهر شود. این فرایند، مانند نسیمی که بی‌صدا در جان می‌وزد، به قدرت و قرب نفس بستگی دارد.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که وحی می‌تواند بدون واسطه‌های مادی، مانند کلام یا تصویر، به‌صورت الهام قلبی رخ دهد. این دیدگاه با آیه ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ [مطلب حذف شد] : «و به مادر موسى وحى كرديم كه او را شير ده») سازگار است، که وحی را به‌صورت الهام قلبی توصیف می‌کند.

درنگ: وحی می‌تواند به‌صورت القائات قلبی و بدون نیاز به کلام لفظی یا رویت رخ دهد، مشروط به قدرت و قرب نفس.

ارتباط وحی با رویا و خیالات

حتی رویاها و خیالات نیز می‌توانند تحت تأثیر عوامل خارجی و مبادی متعالی قرار گیرند. این پدیده‌ها صرفاً نفسانی نیستند و زمینه‌های خارجی، مانند خاطرات گذشته یا شرایط محیطی، در آن‌ها نقش دارند.

برای مثال، تأثیر خاطرات گذشته یا شرایط محیطی مانند گرما و سرما بر محتوای رویا، نشان‌دهنده تعامل دائمی نفس با خارج است. این دیدگاه، مانند آینه‌ای که تصاویر بیرون را بازمی‌تاباند، بر نقش عوامل خارجی در شکل‌گیری رویاها تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش به امکان وحی برای مؤمنان، نقش صفا و صمیمیت در دریافت وحی، و ماهیت غیرلفظی آن پرداخت. تأکید بر تأثیر عوامل خارجی بر رویاها و تمایز میان وحی و خیالات نفسانی، از محورهای اصلی این بخش بود. این تحلیل‌ها، با استناد به آیات قرآن کریم، بر ماهیت متعالی و چندوجهی وحی تأکید ورزیدند.

نتیجه‌گیری

بحث از وحی و کلام الهی، مانند سفری در اعماق اقیانوس حکمت متعالیه، پرسش‌هایی بنیادین را پیش روی ما قرار می‌دهد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، نشان داد که وحی نتیجه اتصال نفس به مبادی متعالی، مانند ملائکه، عقل مفارق و روح‌القدس است. نقد دیدگاه‌های نفسانی، تأکید بر نقش قلب در اتصال به عالم غیب، و رد تفاسیر مادی از لوح و کتاب، از جمله محورهای اصلی این کتاب بودند. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم و اصول حکمت متعالیه، راه را برای بازاندیشی در فرایند وحی هموار ساخت و نشان داد که وحی فرایندی تجردی است که نیازمند آمادگی نفسانی و هماهنگی با عالم غیب است.

با نظارت صادق خادمی