در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 469

متن درس





حکمت الهی در صنع خلقت و نقد غفلت معرفتی

حکمت الهی در صنع خلقت و نقد غفلت معرفتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۶۹)

مقدمه

جهان آفرینش، چون کتابی گشوده، آیینه تمام‌نمای حکمت الهی است که در هر جزء آن، نشانه‌ای از نظم، زیبایی و ظرافت بی‌کران پروردگار متجلی است. این عالم، با آسمانی چون سقف مرتفع، زمینی چون بساط گسترده، و ستارگانی چون چراغ‌های آویخته، نه‌تنها خانه‌ای است مجهز به تمامی نیازهای ساکنانش، بلکه معبدی است که ملائکه و موجودات آسمانی در آن به تسبیح و ذکر حق مشغول‌اند. بااین‌حال، بشر، به‌ویژه جامعه مسلمین، در غفلتی عمیق فرو رفته و از تأمل در این ظرافت‌ها بازمانده است. درس‌گفتار شماره ۴۶۹ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲ ایراد شده، با استناد به جلد هفتم اسفار اربعه ملاصدرا و نقل‌قول‌هایی از جاحظ، به بررسی این غفلت معرفتی و ریشه‌های آن می‌پردازد.

بخش یکم: حکمت الهی در نظم خلقت

عظمت و ظرافت صنع الهی

جهان هستی، چون عمارتی باشکوه، با دقتی بی‌مانند و نظمی حکیمانه بنا شده است. جاحظ، چنان‌که در جلد هفتم اسفار (صفحه ۱۴۳) نقل شده، عالم را به خانه‌ای تشبیه می‌کند که در آن همه نیازهای ساکنانش فراهم آمده است: آسمان چون سقفی مرتفع، زمین چون بساطی گسترده، و ستارگان چون چراغ‌هایی منظم و درخشان. این تشبیه، نه‌تنها زیبایی و نظم خلقت را آشکار می‌سازد، بلکه حکمت الهی را در تأمین تمامی نیازهای انسان، به‌عنوان مالک این عالم، نشان می‌دهد. استاد فرزانه این دیدگاه را تأیید کرده و تأکید دارند که حقایق نهفته در صنع خلقت چنان فراوان است که درک کامل آن‌ها دشوار می‌نماید.

سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ [مطلب حذف شد] : آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، همه را از جانب خود برای شما مسخر کرده است.

این آیه، جایگاه رفیع انسان را به‌عنوان مالک عالم نشان می‌دهد، که همه موجودات آسمانی و زمینی برای خدمت به او آفریده شده‌اند. بااین‌حال، انسان غافل، به‌جای تأمل در این نظم حکیمانه، گرفتار روزمرگی و شهوات شده و از ذکر پروردگار بازمانده است.

درنگ: عالم خلقت، چون خانه‌ای مجهز، با آسمانی چون سقف، زمینی چون بساط، و ستارگانی چون چراغ‌ها، آیینه حکمت الهی است که تمامی نیازهای انسان را تأمین می‌کند.

آسمان، معبد ملائکه

ملاصدرا، در ادامه نقل از جاحظ، آسمان را معبدی برای ملائکه و موجودات آسمانی می‌داند که پیوسته در حال تسبیح، تهلیل و ذکر پروردگارند. این موجودات، فارغ از خواب، غفلت یا نقصان، در عبادتی بی‌وقفه غرق‌اند. استاد فرزانه این دیدگاه را بسط داده و تأکید دارند که آسمان، نه‌تنها سقف عالم، بلکه معبدی است که در آن، ملائکه و موجودات مجرد به تسبیح و تقدیس مشغول‌اند. این تصویر، خیرمحوری عالم ملکوت را نشان می‌دهد، جایی که نظم و عبادت در هم تنیده‌اند.

این تشبیه، عظمت خلقت را به‌گونه‌ای نشان می‌دهد که گویی عالم، عمارتی است که معمار حکیم آن، با قدرتی بی‌مانند، هر جزء را با دقت و زیبایی آراسته است. بااین‌حال، انسان، به‌جای آنکه در این معبد الهی به تأمل و ذکر بپردازد، گرفتار شهوات و حشمت خویش شده و از این زیبایی‌ها غافل مانده است.

درنگ: آسمان، معبدی است برای ملائکه و موجودات آسمانی که در آن، تسبیح و عبادت بی‌وقفه جریان دارد، و این نظم، حکمت الهی را آشکار می‌سازد.

تعجب از غفلت بشر

استاد فرزانه، با استناد به عبارات ملاصدرا، از غفلت بشر در برابر این عظمت تعجب می‌کنند. انسان، درحالی‌که از خانه‌های طلاکوب و آراسته مادی به شگفتی می‌آید و آن‌ها را ستایش می‌کند، از عظمت آسمان و زمین غافل است. این غفلت، نه‌تنها از عدم تأمل در صنع الهی، بلکه از فراموشی خویشتن و عدم حضور قلب ناشی می‌شود. بشر، به‌جای آنکه قلب خود را به ذکر خدا مشغول سازد، گرفتار شکم و شهوت خویش شده و از معرفت الهی بازمانده است.

این تعجب، ریشه در ناسپاسی انسان دارد که با وجود آیات روشن قرآن کریم، از تأمل در آثار رحمت الهی غافل مانده است. استاد فرزانه این غفلت را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: گویی انسان، چون مورچه‌ای است که تنها زیر پای خود را می‌بیند، یا چون چهارپایی که جز آسمان بالای سرش چیزی نمی‌شناسد. این تشبیه، سطحی‌نگری معرفتی بشر را به‌روشنی نشان می‌دهد.

درنگ: تعجب از غفلت بشر است که خانه‌های مادی را ستایش می‌کند، اما از عظمت آسمان و زمین، که آیینه حکمت الهی است، بی‌خبر می‌ماند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین حکمت الهی در صنع خلقت، عالم را به خانه‌ای تشبیه کرد که با دقتی بی‌مانند و نظمی حکیمانه ساخته شده است. آسمان، معبد ملائکه، و زمین، بساط گسترده‌ای است که انسان به‌عنوان مالک آن برگزیده شده است. بااین‌حال، غفلت بشر از این ظرافت‌ها، ریشه در عدم تأمل و اشتغال به شهوات دارد. استناد به آیات قرآن کریم و نقل‌قول‌های جاحظ و ملاصدرا، این بخش را به چارچوبی علمی و معنوی برای فهم عظمت خلقت تبدیل کرده است.

بخش دوم: نقد غفلت معرفتی مسلمین

ریشه‌های غفلت مسلمین

استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، غفلت مسلمین را از ظرافت‌های خلقت مورد بررسی قرار می‌دهند. با وجود تأکید قرآن کریم و معصومین علیهم‌السلام بر شناخت صنع الهی، مسلمین کمتر به این امر اهتمام ورزیده‌اند. این غفلت، نه‌تنها از اشتغال به شهوات و شکم، بلکه از فقدان نظام‌مندی (سیستم) در معرفت دینی و علمی ناشی شده است. استاد تأکید دارند که این انحراف معرفتی، ریشه در کاستی روش‌های سنتی علمای اسلامی دارد که به‌جای ارائه نظام‌های علمی، به موعظه و نصیحت اکتفا کرده‌اند.

برای نمونه، ملاصدرا در اسفار، با وجود عبارات بلیغ و زیبایش، نتوانسته سیستمی کارآمد برای فهم عالم ارائه دهد. استاد فرزانه این ضعف را به فقدان نردبانی برای صعود به معرفت تشبیه می‌کنند؛ گویی مسلمین، بدون ابزار مناسب، در دام غفلت گرفتار شده‌اند. در مقابل، غرب با طراحی نظام‌های علمی، توانسته معرفتی فراتر از چهارپایان و مورچه‌ها از آسمان و زمین کسب کند.

درنگ: غفلت مسلمین، نه از شهوت و شکم، بلکه از فقدان نظام‌مندی معرفتی و نردبانی برای صعود به شناخت عالم ناشی شده است.

مقایسه با پیشرفت علمی غرب

استاد فرزانه، با اشاره به پیشرفت‌های علمی غرب، تأکید دارند که این دستاوردها نتیجه نظام‌مندی و طراحی سیستم‌های علمی است. غرب، برخلاف مسلمین، توانسته با تلفیق عقل و تجربه، به معرفتی عمیق از آسمان و زمین دست یابد. این در حالی است که مسلمین، به‌جای توسعه منطق تجربی، به منطق عقلانی و یقین‌گرایی افراطی بسنده کرده‌اند. استاد این تفاوت را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: مسلمین کربلا و مکه می‌فروشند، اما غرب ماه و مریخ را. این تشبیه، به تفاوت فاحش در دستاوردهای علمی اشاره دارد.

غرب، با طراحی نردبان‌های معرفتی، توانسته به قله‌های دانش صعود کند، درحالی‌که مسلمین، فاقد چنین ابزارهایی، در دام غفلت گرفتار مانده‌اند. این نقد، نه به معنای ستایش غرب، بلکه هشداری است به مسلمین که از فقدان نظام‌مندی رنج می‌برند.

درنگ: غرب با نظام‌مندی علمی، معرفتی فراتر از چهارپایان و مورچه‌ها کسب کرده، درحالی‌که مسلمین به دلیل فقدان سیستم، در غفلت معرفتی فرو مانده‌اند.

نقد یقین‌گرایی افراطی

یکی از نکات کلیدی درس‌گفتار، نقد یقین‌گرایی افراطی در منطق اسلامی است. استاد فرزانه تأکید دارند که علمای اسلامی، با کنار گذاشتن قیاس، تمثیل و استقرا، تنها به برهان و یقین اکتفا کرده‌اند. این رویکرد، معرفت را محدود کرده و از توسعه منطق تجربی جلوگیری کرده است. برای نمونه، ابن‌سینا با بی‌ارزش دانستن شبهه، ظن و گمان، راه را بر تجربه‌گرایی بست و مسلمین را در دام انحطاط معرفتی گرفتار کرد.

استاد این ضعف را با تمثیلی روشن بیان می‌کنند: گویی علما، با تأکید بر یقین، مسلمین را به دنبال نخود سیاه فرستاده‌اند، درحالی‌که ابزارهای معرفتی مانند قیاس و استقرا، که می‌توانستند راهگشا باشند، کنار گذاشته شده‌اند. این نقد، به ریشه‌های روش‌شناختی غفلت مسلمین اشاره دارد.

درنگ: یقین‌گرایی افراطی و کنار گذاشتن قیاس، تمثیل و استقرا، معرفت مسلمین را محدود کرده و به انحطاط علمی منجر شده است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد غفلت معرفتی مسلمین، ریشه‌های این انحراف را در فقدان نظام‌مندی و یقین‌گرایی افراطی جست‌وجو کرد. مقایسه با پیشرفت‌های علمی غرب، نشان‌دهنده اهمیت تلفیق عقل و تجربه در معرفت است. استاد فرزانه، با بهره‌گیری از تمثیلات و استناد به آیات قرآن کریم، چارچوبی علمی برای نقد این غفلت ارائه داده و بر ضرورت بازنگری در روش‌های معرفتی تأکید کرده‌اند.

بخش سوم: راه‌های رشد معرفتی در قرآن کریم

دو روش رشد در قرآن کریم

قرآن کریم، دو مسیر روشن برای رشد معرفتی ارائه داده است: «فَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّهُۥ لَآ إِلَـٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ» و «فَٱنظُرُوٓا۟ إِلَىٰٓ ءَاثَـٰرِ رَحْمَتِ ٱللَّهِ». اولی به شناخت عقلانی و توحیدی اشاره دارد، و دومی به تأمل تجربی در آثار رحمت الهی. استاد فرزانه تأکید دارند که مسلمین، با چسبیدن به «فاعلموا» و نادیده گرفتن «فانظروا»، از تلفیق عقل و تجربه بازمانده‌اند.

فَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّهُۥ لَآ إِلَـٰهَ [مطلب حذف شد] : بدانید که هیچ معبودی جز الله نیست.

فَٱنظُرُوٓا۟ إِلَىٰٓ ءَاثَـٰرِ [مطلب حذف شد] : به آثار رحمت خدا بنگرید.

این دو آیه، به‌روشنی نشان می‌دهند که معرفت کامل، نیازمند تلفیق عقل و تجربه است. بااین‌حال، علمای اسلامی، با تأکید یک‌جانبه بر منطق عقلانی، از توسعه منطق تجربی غافل مانده‌اند.

درنگ: قرآن کریم با دو روش «فاعلموا» و «فانظروا»، بر تلفیق عقل و تجربه در مسیر معرفت تأکید دارد.

سیاحت در زمین

قرآن کریم، در آیه‌ای دیگر، به سیاحت در زمین دعوت می‌کند تا عبرت‌آموزی از عاقبت پیشینیان ممکن شود:

سِيرُوا۟ [مطلب حذف شد] : در زمین سیر کنید.

استاد فرزانه این آیه را مبنای تأکید بر تجربه‌گرایی قرار داده و تأکید دارند که علمای اسلامی، با نادیده گرفتن این دعوت، از توسعه منطق تجربی بازمانده‌اند. این ضعف، به انحطاط معرفتی مسلمین منجر شده و آن‌ها را از پیشرفت علمی بازداشته است.

درنگ: دعوت قرآن کریم به سیاحت در زمین، بر اهمیت تجربه‌گرایی در معرفت تأکید دارد، که علمای اسلامی از آن غافل مانده‌اند.

نقد موعظه‌محوری

استاد فرزانه، با نقد موعظه‌محوری علمای اسلامی، تأکید دارند که این رویکرد، به‌جای ارائه نظام‌های معرفتی، مسلمین را زمین‌گیر کرده است. عبارات بلیغ ملاصدرا، هرچند زیبا و پرمعنا، فاقد سیستمی کارآمد برای فهم عالم است. استاد این ضعف را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: گویی علما، به‌جای ساختن نردبانی برای صعود به معرفت، تنها به توصیف زیبایی‌های قله بسنده کرده‌اند.

این نقد، به مسئولیت علما در ارائه نظام‌های معرفتی اشاره دارد. استاد تأکید دارند که بدون نظام‌مندی، موعظه و نصیحت، هرچند زیبا، نمی‌تواند مسلمین را از غفلت رهایی بخشد.

درنگ: موعظه‌محوری علما، بدون ارائه نظام‌های معرفتی، مسلمین را از صعود به قله‌های معرفت بازداشته است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین دو روش رشد معرفتی در قرآن کریم، بر ضرورت تلفیق عقل و تجربه تأکید کرد. نقد یقین‌گرایی و موعظه‌محوری علمای اسلامی، نشان‌دهنده ریشه‌های انحطاط معرفتی مسلمین است. استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات فاخر، این بخش را به چارچوبی علمی و معنوی برای بازنگری در روش‌های معرفتی تبدیل کرده است.

بخش چهارم: عرفان و رهایی از غفلت

دعا و تضرع عارفانه

استاد فرزانه، راه رهایی از غفلت را در دعا و تضرع عارفانه می‌جویند. عارف، با قلبی غم‌آلود، زبانی ذاکر، و اشکی جاری، باید به تسبیح و تهلیل پروردگار بپردازد. این دعا، چون جویباری زلال، قلب را از غفلت می‌زداید و به سوی معرفت الهی رهنمون می‌شود. استاد این مسیر را با عباراتی عرفانی تبیین می‌کنند: عارف باید با روحی شقی و نفسی زکیه، ندای خفی خویش را به سوی پروردگار بلند کند.

سُبْحَـٰنَكَ لَآ إِلَـٰهَ [مطلب حذف شد] : منزهی تو! هیچ معبودی جز تو نیست.

این دعا، راه نجات از عذاب فراق و درد جدایی از حق است. استاد تأکید دارند که تضرع در تاریکی شب‌ها، با حالتی عاشقانه و خاشعانه، عارف را به تقرب الهی رهنمون می‌سازد.

درنگ: دعا و تضرع عارفانه، با قلبی غم‌آلود و اشکی جاری، راه رهایی از غفلت و تقرب به پروردگار است.

تجلی الهی و خضوع

استاد فرزانه، با نقد دیدگاه محیی‌الدین عربی، تأکید دارند که تجلی الهی، هر چیزی را خاضع می‌سازد. برخلاف دیدگاه محیی‌الدین که تکوین را وابسته به وجود خدا می‌داند، استاد تأکید دارند که تجلی الهی، خود به‌تنهایی کافی است تا هر موجودی را در برابر عظمت حق خاضع سازد. این دیدگاه، خیرمحوری فعل الهی را نشان می‌دهد که نور خود را بر ذوات مظلمه و هیاکل قاسیه می‌افشاند.

این تجلی، چون نوری است که تاریکی‌های غفلت را می‌زداید و عالم را به سوی کمال رهنمون می‌سازد. استاد این مفهوم را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: گویی خداوند، با تجلی خویش، سنگ را به طلا بدل می‌سازد، نه آنکه سنگ خود به‌تنهایی طلا شود.

درنگ: تجلی الهی، هر موجودی را خاضع می‌سازد و نور آن، تاریکی‌های غفلت را می‌زداید.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین دعا و تضرع عارفانه، راه رهایی از غفلت را نشان داد. تأکید بر تجلی الهی و خضوع موجودات در برابر آن، عظمت فعل الهی را آشکار ساخت. استناد به دعای عرفانی و تمثیلات فاخر، این بخش را به چارچوبی معنوی و علمی برای فهم عرفان اسلامی تبدیل کرده است.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره ۴۶۹ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تبیین حکمت الهی در صنع خلقت و نقد غفلت معرفتی مسلمین، افقی نوین در فلسفه اسلامی گشوده است. عالم، چون خانه‌ای مجهز و معبدی برای ملائکه، آیینه نظم و زیبایی الهی است. بااین‌حال، مسلمین به دلیل فقدان نظام‌مندی معرفتی و یقین‌گرایی افراطی، از تأمل در این ظرافت‌ها بازمانده‌اند. قرآن کریم، با ارائه دو روش «فاعلموا» و «فانظروا»، بر تلفیق عقل و تجربه تأکید دارد، اما علمای اسلامی، با اکتفا به منطق عقلانی، از توسعه منطق تجربی غافل مانده‌اند. این انحراف، به انحطاط علمی مسلمین منجر شده، درحالی‌که غرب با نظام‌مندی به پیشرفت دست یافته است. راه رهایی از این غفلت، در دعا و تضرع عارفانه و تأمل در تجلی الهی نهفته است. این نوشتار، با استناد به آیات قرآن کریم، نقل‌قول‌های جاحظ و ملاصدرا، و تمثیلات فاخر، چارچوبی علمی و معنوی برای بازنگری در معرفت اسلامی ارائه داده است.

إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِىِّ ۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ [مطلب حذف شد] : در حقیقت، خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و به‌خوبی تسلیم [فرمان او] شوید.

با نظارت صادق خادمی