در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 471

متن درس





نقد غفلت معرفتی و احیای علوم تجربی در حکمت متعالیه

نقد غفلت معرفتی و احیای علوم تجربی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۷۱)

مقدمه

در گستره حکمت متعالیه، که چونان گنجینه‌ای بی‌کران، معارف الهی و انسانی را در خود جای داده، موضوع معرفت علمی و نقد غفلت معرفتی مسلمین جایگاهی ویژه دارد. درس‌گفتار شماره ۴۷۱ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر جلد هفتم اسفار اربعه صدرالدین شیرازی، به بررسی عمیق این موضوع پرداخته و با نگاهی نقادانه، غفلت مسلمین از علوم تجربی را به چالش کشیده است. این نوشتار، با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، دو مسیر معرفتی بشر—ربوبی و تجربی—را تبیین می‌کند و بر ضرورت احیای علوم تجربی به‌عنوان راهی برای برون‌رفت از عقب‌ماندگی معرفتی تأکید می‌ورزد.

بخش اول: معرفت علمی و نقد غفلت معرفتی

استقلال معرفت علمی از ایمان و تقوا

استاد فرزانه، با استناد به جلد هفتم اسفار اربعه، بر این نکته تأکید دارند که معرفت علمی به ایمان، تقوا یا عبادت وابسته نیست. این دیدگاه، چونان نسیمی که پرده‌های تعصب را کنار می‌زند، نشان می‌دهد که پیشرفت علمی، حتی برای کسانی که از ایمان و تقوا بی‌بهره‌اند، با تلاش و نظام‌مندی ممکن است. نمونه‌های دنیای مدرن، که پیشرفت‌های علمی را بدون اتکا به قداست یا طهارت به دست آورده‌اند، این ادعا را تأیید می‌کنند. برای مثال، فناوری سوخت‌گیری هواپیما در آسمان، که نیازمند آموزش و روش‌شناسی دقیق است، هیچ ارتباطی با عبادت یا عرفان ندارد.

نکته ممتاز: معرفت علمی، چونان جویباری زلال، از ایمان و تقوا بی‌نیاز است و با تلاش و نظام‌مندی، حتی برای غیرمؤمنان، به ثمر می‌نشیند.

نقد تعجب صدرالدین شیرازی از غفلت مسلمین

صدرالدین شیرازی در اسفار، از بی‌تفاوتی اکثریت مردم—به‌ویژه مسلمین—نسبت به مسائل علمی اظهار تعجب می‌کند. استاد فرزانه، این تعجب را بی‌مورد دانسته و ریشه غفلت را نه در مردم، بلکه در ایدئولوژی علمای اسلامی جستجو می‌کنند. به باور ایشان، غفلت مسلمین از علوم تجربی، ناشی از حذف روش‌های گام‌به‌گام و تأکید صرف بر علوم ربوبی است. این نقد، چونان آینه‌ای روشن، ضعف روش‌شناختی علما را نمایان می‌سازد و نشان می‌دهد که مشکل، نه در غفلت از ذکر و عبادت، بلکه در فقدان نظام‌مندی علمی نهفته است.

نکته ممتاز: غفلت مسلمین، نه از بی‌توجهی به ذکر و عبادت، بلکه از حذف علوم تجربی و فقدان روش‌های نظام‌مند علمی سرچشمه گرفته است.

دو مسیر معرفتی در قرآن کریم

استاد فرزانه، با استناد به آیات قرآن کریم، دو مسیر معرفتی بشر را تبیین می‌کنند: مسیر ربوبی، که به معارف الهی و کلیات می‌پردازد، و مسیر تجربی، که گام‌به‌گام و مبتنی بر حس و تجربه است. قرآن کریم، هر دو مسیر را تأیید کرده و انسان را به پیمودن هر دو دعوت می‌کند. آیه فَٱنظُرُوٓا۟ إِلَىٰٓ ءَاثَـٰرِ رَحْمَتِ [مطلب حذف شد] : «به آثار رحمت خدا بنگرید»، بر تأمل در آثار طبیعی و تجربی تأکید دارد، درحالی‌که مسیر ربوبی می‌تواند بی‌گام و شهودی باشد. این دوگانگی، چونان دو بال پرنده‌ای است که انسان را به سوی کمال معرفتی پرواز می‌دهد.

انحراف مسلمین به مسیر ربوبی

استاد فرزانه تأکید می‌کنند که مسلمین، با چسبیدن به مسیر ربوبی و رها کردن مسیر تجربی، راه علم را مسدود کرده‌اند. این انحراف، چونان گم کردن راه در بیابانی بی‌انتها، مسلمین را از دستاوردهای علمی محروم ساخته است. درحالی‌که قرآن کریم با آیاتی مانند أَفَلَمْ يَنظُرُوٓا۟ إِلَى ٱلسَّمَآءِ [مطلب حذف شد] : «آیا به آسمان بالای سرشان ننگریسته‌اند؟»، بر تأمل در خلقت و علوم تجربی تأکید دارد، علمای اسلامی با حذف علوم تجربی، نسل علم را در میان مسلمین قطع کرده‌اند.

نکته ممتاز: انحراف مسلمین به مسیر ربوبی و رها کردن علوم تجربی، چونان بسته شدن دروازه‌های معرفت، نسل علم را در میان ایشان قطع کرده است.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه و آرای صدرالدین شیرازی، به تبیین معرفت علمی و نقد غفلت معرفتی مسلمین پرداخت. استقلال معرفت علمی از ایمان و تقوا، نقد تعجب صدرالدین از غفلت مسلمین، و تأکید قرآن کریم بر دو مسیر معرفتی، همگی نشان‌دهنده ضرورت بازاندیشی در رویکردهای معرفتی مسلمین است. این تبیین، چونان چراغی در تاریکی، راه را برای احیای علوم تجربی در جهان اسلام روشن می‌سازد.

بخش دوم: نقش علوم تجربی در پیشرفت معرفتی

موفقیت پیشگامان علوم تجربی در جهان اسلام

استاد فرزانه، با اشاره به شخصیت‌هایی چون شیخ بهایی، زکریای رازی، ابن‌سینا و خواجه نصیرالدین طوسی، بر موفقیت ایشان در علوم تجربی تأکید می‌کنند. شیخ بهایی، با دستاوردهایی چون منار جنبان و حمام‌های مهندسی‌شده، نمونه‌ای برجسته از کاربرد علوم تجربی است. این دستاوردها، چونان ستارگانی در آسمان معرفت اسلامی، هنوز درخشش خود را حفظ کرده‌اند. در مقابل، علمایی چون میرداماد و مقدس اردبیلی، با وجود برتری در علوم عقلی و فقه، در حوزه تجربی دستاوردی نداشته‌اند. این مقایسه، چونان آینه‌ای، تفاوت میان دو رویکرد معرفتی را نمایان می‌سازد.

نکته ممتاز: دستاوردهای شیخ بهایی در مهندسی و معماری، چونان نگینی در تاج معرفت اسلامی، برتری علوم تجربی را در برابر علوم عقلی محض نشان می‌دهد.

نقد حذف علوم تجربی در حوزه‌های علمیه

استاد فرزانه، با لحنی نقادانه، حذف علوم تجربی از حوزه‌های علمیه را ریشه عقب‌ماندگی مسلمین می‌دانند. این حذف، که چونان قطع ریشه‌های درخت علم بود، راه را بر پیشرفت معرفتی بست. درحالی‌که قرآن کریم با آیاتی مانند فَلْيَنظُرِ ٱلْإِنسَـٰنُ إِلَىٰ [مطلب حذف شد] : «پس انسان به غذایش بنگرد»، بر تأمل در مسائل مادی و تجربی تأکید دارد، علمای اسلامی با تمرکز صرف بر علوم ربوبی، این دعوت قرآنی را نادیده گرفته‌اند.

آیات نظر و دعوت به علوم تجربی

قرآن کریم، با آیات متعدد، انسان را به تأمل در خلقت و مسائل مادی دعوت می‌کند. آیه أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى ٱلْإِبِلِ كَيْفَ [مطلب حذف شد] : «آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده است؟»، به تأمل در زیست‌شناسی شتر دعوت می‌کند. همچنین آیه وَٱنظُرْ إِلَىٰ ٱلْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا [مطلب حذف شد] : «و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را برمی‌انگیزیم، سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم»، بر مسائل زیست‌شناختی تأکید دارد. این آیات، چونان ندایی الهی، انسان را به کاوش در علوم طبیعی و تجربی فرا می‌خوانند.

نکته ممتاز: آیات نظر در قرآن کریم، چونان چراغ‌هایی در مسیر معرفت، انسان را به تأمل در خلقت و علوم تجربی دعوت می‌کنند.

نقد یقین‌گرایی و حذف روش‌های تجربی

استاد فرزانه، با نقد یقین‌گرایی و حذف روش‌های ظن، شبهه، قیاس و استقرا در فلسفه اسلامی، بر ضعف روش‌شناختی علما تأکید می‌کنند. این رویکرد، که چونان بستن درهای معرفت بود، مسلمین را از پیشرفت علمی محروم کرد. در مقابل، دنیای مدرن با تکیه بر روش‌های گام‌به‌گام و تجربی، به دستاوردهای عظیمی چون خلق قلب و مغز مصنوعی دست یافته است. این نقد، چونان زنگ بیداری، ضرورت بازنگری در روش‌های معرفتی را گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی موفقیت پیشگامان علوم تجربی و نقد حذف این علوم از حوزه‌های علمیه، بر اهمیت روش‌های تجربی تأکید کرد. آیات نظر در قرآن کریم، دعوتی روشن به کاوش در علوم طبیعی و مادی‌اند. نقد یقین‌گرایی و حذف روش‌های تجربی، نشان‌دهنده ریشه‌های عقب‌ماندگی معرفتی مسلمین است. این تبیین، چونان کلیدی برای گشودن قفل‌های معرفت، راه را برای احیای علوم تجربی هموار می‌سازد.

بخش سوم: بازاندیشی در معرفت‌شناسی اسلامی

نهج‌البلاغه و روایات اهل‌بیت در ترویج علوم تجربی

استاد فرزانه تأکید می‌کنند که نهج‌البلاغه، به‌ویژه خطبه اول آن، و روایات اهل‌بیت پر از اشارات به علوم تجربی‌اند. خطبه اول نهج‌البلاغه، که به تبیین خلقت جهان می‌پردازد، چونان گنجینه‌ای از معارف تجربی است که مورد غفلت قرار گرفته است. روایات اهل‌بیت نیز، با تأکید بر مسائل جزئي و تجربی، راهگشای معرفت علمی‌اند. این غفلت، چونان پرده‌ای بر چشم حقیقت‌جویان، مانع از بهره‌گیری از این منابع گران‌قدر شده است.

نکته ممتاز: نهج‌البلاغه و روایات اهل‌بیت، چونان گنجینه‌هایی از علوم تجربی، دعوتی به کاوش در معارف مادی و طبیعی‌اند.

نقد شرح‌های نهج‌البلاغه

استاد فرزانه، شرح‌های موجود بر نهج‌البلاغه را به دلیل فقدان نگاه تجربی و علمی مورد نقد قرار می‌دهند. این شرح‌ها، که اغلب به تبیین‌های کلی و غیبی پرداخته‌اند، از کاوش در جنبه‌های تجربی خطبه‌ها بازمانده‌اند. این نقد، چونان آینه‌ای، ضعف روش‌شناختی در تفسیر متون دینی را نشان می‌دهد و بر ضرورت بازخوانی این متون با نگاهی علمی تأکید دارد.

ضرورت بازتعریف معرفت‌شناسی اسلامی

استاد فرزانه پیشنهاد می‌کنند که معرفت‌شناسی اسلامی باید با تکیه بر روش‌های تجربی و مدرن بازتعریف شود. این بازتعریف، چونان نسیمی نو، می‌تواند فلسفه اسلامی را با علوم معاصر پیوند دهد و راه را برای پیشرفت معرفتی هموار سازد. آیاتی مانند قُلْ سِيرُوٓا۟ فِى ٱلْأَرْضِ فَٱنظُرُوٓا۟ كَيْفَ بَدَأَ [مطلب حذف شد] : «بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید که خلقت را چگونه آغاز کرده است»، بر ضرورت کاوش در تاریخ و علوم طبیعی تأکید دارند.

نقد ارتجاع و مقایسه با غرب

استاد فرزانه اشاره می‌کنند که ارتجاع در اروپا نیز وجود داشته، اما مانع پیشرفت علمی نشده است. در مقابل، ارتجاع در جهان اسلام، با حذف علوم تجربی، راه علم را مسدود کرده است. این مقایسه، چونان دو راهی در مسیر تاریخ، تفاوت رویکردهای معرفتی شرق و غرب را نمایان می‌سازد. غرب با تکیه بر روش‌های گام‌به‌گام، به پیشرفت‌های عظیم دست یافته، درحالی‌که مسلمین در دام یقین‌گرایی گرفتار مانده‌اند.

نکته ممتاز: ارتجاع در غرب مانع پیشرفت علمی نشد، اما در جهان اسلام، با حذف علوم تجربی، چونان سدی در برابر معرفت ایستاد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر غنای علوم تجربی در نهج‌البلاغه و روایات اهل‌بیت، به ضرورت بازتعریف معرفت‌شناسی اسلامی پرداخت. نقد شرح‌های موجود و مقایسه با رویکردهای غربی، نشان‌دهنده نیاز به تحول در روش‌های معرفتی است. این بازاندیشی، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، راه را برای احیای علوم تجربی در جهان اسلام هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و آرای صدرالدین شیرازی، به تبیین معرفت علمی و نقد غفلت معرفتی مسلمین پرداخت. تأکید بر استقلال معرفت علمی از ایمان و تقوا، نقد حذف علوم تجربی، و دعوت قرآن کریم به تأمل در خلقت، همگی نشان‌دهنده ضرورت احیای روش‌های تجربی در جهان اسلام است. نهج‌البلاغه و روایات اهل‌بیت، چونان گنجینه‌هایی از معارف تجربی، راهگشای این تحول‌اند. این اثر، چونان چراغی در مسیر حقیقت‌جویی، دعوتی است به بازاندیشی در معرفت‌شناسی اسلامی و پیوند آن با علوم معاصر.

با نظارت صادق خادمی