متن درس
تحلیل فلسفی مفهوم علم و انحراف معرفتی در نسبت با تسخیر عالم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۷۲)
مقدمه: درآمدی بر مفهوم علم در فلسفه اسلامی
مفهوم علم، به مثابه یکی از بنیادیترین مسائل فلسفه اسلامی، در کانون تأملات متفکران این حوزه قرار داشته و از منظرهای گوناگون بررسی شده است. در حکمت اسلامی، علم نه تنها ابزار معرفت، بلکه کلید تسخیر و تصرف در عالم هستی است که انسان را به سوی کمال و مدیریت نظام خلقت رهنمون میسازد. با این حال، انحرافات معرفتی در برداشت از علم، گاه آن را به ذهنیتهای کلی، انزوایی و غیرعملی فروکاسته و از پویایی و اثرگذاری اجتماعی محروم کرده است. این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی مفهوم علم در قرآن کریم و نقد انحرافات معرفتی در این حوزه میپردازد. درسگفتار با استناد به آیات تسخیر، علم را نه صرفاً مفهومی ذهنی، بلکه نیرویی عملی و اكتسابی معرفی میکند که انسان را به بهرهبرداری از عالم دعوت مینماید.
بخش نخست: انحراف معرفتی در برداشت از علم
انحصار علم به ذهنیتهای انزوایی
استاد فرزانه با نقدی عالمانه، انحصار علم به اندیشههای ذهنی، خلوتگزین و ارتجاعی را یکی از انحرافات معرفتی در میان مسلمین میدانند. این برداشت، علم را از پویایی و اثرگذاری عملی محروم کرده و به جای آنکه ابزاری برای تسخیر عالم باشد، به مفاهیم کلی و غیرعملی فروکاسته است.
این دیدگاه، مانند زندانی است که علم را در قفس مفاهیم ذهنی محبوس کرده و از نقشآفرینی در حیات بشری بازمیدارد. استاد فرزانه با استناد به آیه شریفه قرآن کریم:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در زمين است مسخر شما كرده است»)
استدلال میکنند که علم قرآنی، به معنای تسخیر و بهرهبرداری عملی از زمین است، نه انزوای در ذهنیتهای کلی. این آیه، چونان ندایی است که انسان را به سوی تصرف در عالم فرا میخواند و از او میخواهد که علم را در خدمت مدیریت خلقت به کار گیرد.
مشابهت برداشت از علم در اسلام و مسیحیت
استاد فرزانه با مقایسهای عمیق، نشان میدهند که برداشت از علم در میان مسلمین و مسیحیان، بهویژه در نهاد کلیسا، به ذهنیتهای کلی و انزوایی محدود شده و از نقش عملی در مدیریت جامعه بازمانده است. این انحراف، علم را به حوزهای تشریفاتی و غیرمؤثر تبدیل کرده است.
این دیدگاه، مانند آینهای است که انحراف مشترک در دو سنت دینی را بازمینمایاند. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي [مطلب حذف شد] : «و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه را براى شما مسخر كرده است»)
تأکید میکنند که قرآن کریم، علم را به تسخیر آسمانها و زمین تعریف میکند، نه به مفاهیم ذهنی محصور در خلوت. این آیه، چونان نقشهای است که مسیر علم را به سوی اثرگذاری در عالم ترسیم میکند.
جدایی فلسفه از علم در نگاه غربی
استاد فرزانه خاطرنشان میسازند که در دیدگاه دانشمندان غربی، فلسفه به دلیل فقدان معیار، دلیل، انگیزه و غایت، از علم جدا شده و بهعنوان علمی معتبر شناخته نمیشود. این جدایی، نتیجه انحصار علم به روشهای تجربی و عملی در غرب است.
این دیدگاه، مانند دو راهی است که علم و فلسفه را از یکدیگر جدا ساخته و هر یک را به ساحتی متفاوت سوق داده است. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در آسمانهاست مسخر شما كرده است»)
استدلال میکنند که علم قرآنی، برخلاف دیدگاه غربی، باید عملی و تسخیری باشد و فلسفه را نیز در خدمت این هدف قرار دهد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با بررسی انحرافات معرفتی در برداشت از علم، نشان داد که انحصار علم به ذهنیتهای انزوایی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، آن را از پویایی و اثرگذاری اجتماعی محروم کرده است. این انحراف، که با آیات تسخیر قرآن کریم در تضاد است، علم را به حوزهای ایدهآلیستی و غیرعملی فروکاسته و از نقش آن در مدیریت عالم کاسته است. این بخش، با نقد جدایی فلسفه از علم در غرب، بر ضرورت احیای مفهوم قرآنی علم تأکید کرد.
بخش دوم: نقش حوزههای علمیه و علم دینی در ساختار اجتماعی
محدودیت نقش حوزههای علمیه
استاد فرزانه با نقدی صریح، نقش ناچیز حوزههای علمیه در ساختار اجتماعی و مدیریت جامعه را مورد توجه قرار میدهند. این نهادها، به جای تدوین طرحهای اجتماعی و اقتصادی، عمدتاً به فعالیتهای غیرساختاری و غیرمؤثر مشغولاند و علوم تجربی وارداتی نقش اصلی را در تأمین نیازهای اجتماعی ایفا میکنند.
این نقد، مانند آیینهای است که کاستی حوزههای علمیه را در برابر نیازهای جامعه بازمینمایاند. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ [مطلب حذف شد] : «اوست كه دريا را مسخر شما كرد تا از آن گوشت تازه بخوريد»)
تأکید میکنند که قرآن کریم، علم را به بهرهبرداری عملی از منابع طبیعی، مانند دریا، تعریف میکند. این آیه، چونان دعوتی است به سوی تسخیر عالم برای رفع نیازهای بشری.
نقد نقش تشریفاتی علم دینی
استاد فرزانه با اشاره به نقش تشریفاتی پاپ در جهان مسیحیت، علم دینی را به دلیل فقدان تأثیر عملی در ساختار اجتماعی مورد نقد قرار میدهند. این علم، مانند سایهای کمرنگ، تنها به خواندن متون آماده محدود شده و از اثرگذاری در حیات اجتماعی بازمانده است.
این نقد، مانند نسیمی است که غبار تشریفات را از چهره علم دینی میزداید. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي [مطلب حذف شد] : «و كشتيها را مسخر شما كرد تا به فرمان او در دريا روان شوند»)
استدلال میکنند که علم قرآنی، عملی و در خدمت تسخیر عالم است، نه امری نمایشی و بیاثر.
نقد بودجههای فرهنگی حوزهها
استاد فرزانه با نقدی تیزبینانه، مصرف بودجههای فرهنگی و تبلیغاتی حوزهها در فعالیتهای غیرساختاری، مانند چاپ کتاب یا ساخت مسجد، را مورد پرسش قرار میدهند. این بودجهها، به جای تدوین طرحهای اجتماعی، در اموری غیرمؤثر صرف میشوند.
این نقد، مانند چراغی است که تاریکی کاستی را روشن میسازد. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در زمين است مسخر شما كرده است»)
تأکید میکنند که منابع زمین باید با علم عملی تسخیر شوند، نه اینکه در فعالیتهای غیرضروری هدر روند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار، با بررسی نقش محدود حوزههای علمیه و علم دینی در ساختار اجتماعی، نشان داد که این نهادها از اثرگذاری در مدیریت جامعه بازماندهاند. نقد نقش تشریفاتی علم دینی و مصرف غیرمؤثر بودجههای فرهنگی، بر ضرورت بازگشت به مفهوم قرآنی علم تأکید دارد. آیات تسخیر، انسان را به بهرهبرداری عملی از منابع عالم دعوت میکنند و حوزهها را به تدوین طرحهای ساختاری فرا میخوانند.
بخش سوم: مفهوم قرآنی علم و تسخیر عالم
علم قرآنی به مثابه تسخیر عالم
استاد فرزانه تأکید دارند که علم در قرآن کریم، به معنای تسخیر و تصرف در عالم، از جمله دریا، زمین، کوهها و باد، است و نه صرفاً ذهنیتهای کلی و انزوایی. این دیدگاه، علم را به نیرویی عملی و اكتسابی تبدیل میکند که انسان را به مدیریت خلقت رهنمون میسازد.
این دیدگاه، مانند کلیدی است که درهای عالم را به روی انسان میگشاید. استاد فرزانه با استناد به آیات متعدد، از جمله:
﴿وَسَخَّرَ [مطلب حذف شد] : «و رودها را براى شما مسخر كرد»)
﴿وَسَخَّرْنَا مَعَ [مطلب حذف شد] : «و كوهها را همراه داوود مسخر كرديم»)
استدلال میکنند که علم قرآنی، عملی و در خدمت مدیریت عالم است. این آیات، چونان فانوسهایی هستند که مسیر علم را به سوی تسخیر خلقت روشن میسازند.
ضرورت علم گامبهگام
استاد فرزانه بر ضرورت علم گامبهگام و تجربی تأکید کرده و آن را مکمل علم آسمانی و ربوبی میدانند. انحصار به یکی از این دو راه، به محرومیت معرفتی منجر شده است.
این دیدگاه، مانند پلی است که علم تجربی و متعالی را به یکدیگر پیوند میدهد. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در آسمانهاست مسخر شما كرده است»)
استدلال میکنند که علم گامبهگام، از ظن و گمان تا یقین، برای تسخیر عالم ضروری است.
محدودیتهای علم فردی
استاد فرزانه علوم متعالی، مانند طیالارض یا سحر، را به دلیل ماهیت فردی و غیرسیستماتیک، ناکارآمد در ساختار اجتماعی میدانند. این علوم، هرچند ارزشمند، نمیتوانند در مدیریت جامعه نقشآفرین باشند.
این دیدگاه، مانند خطکشی است که مرز میان علم فردی و سیستمی را ترسیم میکند. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿وَسَخَّرَ [مطلب حذف شد] : «و كشتيها را مسخر شما كرد»)
تأکید میکنند که علم قرآنی، به تسخیر جمعی و سیستمی دعوت میکند.
آیات تسخیر و علم عملی
آیات تسخیر، مانند تسخیر دریا، رودها و کوهها، بر علم عملی و اكتسابی تأکید دارند که انسان را به بهرهبرداری از عالم دعوت میکنند.
این آیات، مانند راهنمایی هستند که مسیر علم را به سوی تصرف در خلقت نشان میدهند. استاد فرزانه با استناد به آیات:
﴿هُوَ الَّذِي [مطلب حذف شد] : «اوست كه دريا را مسخر شما كرد»)
﴿وَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ [مطلب حذف شد] : «و باد را براى او مسخر كرديم كه به فرمانش روان شود»)
استدلال میکنند که قرآن کریم، علم را به تسخیر عملی عالم تعریف میکند.
نقد عدم بهرهبرداری از منابع
استاد فرزانه با اشاره به عدم بهرهبرداری از منابع طبیعی، مانند دریا و زمین، این کاستی را نتیجه غفلت از علم تسخیری میدانند. این غفلت، جوامع اسلامی را از پویایی علمی محروم کرده است.
این نقد، مانند زنگ بیداری است که جوامع اسلامی را به بازنگری در رویکردشان به علم دعوت میکند. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در زمين است مسخر شما كرده است»)
تأکید میکنند که منابع زمین در اختیار انسان قرار گرفتهاند تا با علم عملی تسخیر شوند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این نوشتار، با بررسی مفهوم قرآنی علم و آیات تسخیر، نشان داد که علم در قرآن کریم به معنای تسخیر و تصرف در عالم است. تأکید بر علم گامبهگام، محدودیتهای علم فردی و نقد عدم بهرهبرداری از منابع، بر ضرورت احیای علم عملی تأکید دارد. این بخش، با استناد به آیات متعدد، انسان را به بهرهبرداری از خلقت و مدیریت عالم دعوت میکند.
بخش چهارم: نقد عقل عملی و دیدگاههای فلسفی
صم و بكم و فقدان عقل عملی
استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ [مطلب حذف شد] : «بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانىاند كه تعقل نمىكنند»)
بدترین جنبندگان را کسانی میدانند که عقلشان به فعلیت نرسیده و در برابر جهل خود کوشش نمیکنند. «لا يعقلون» به معنای فقدان حرکت و فعلیت عقل است، نه نبود آن.
این دیدگاه، مانند هشداری است که انسان را از سستی در بهکارگیری عقل عملی برحذر میدارد. استاد فرزانه استدلال میکنند که عقل عملی، چونان موتوری است که با حرکت از مبادی به مرادی، جهل را میزداید و معرفت را به فعلیت میرساند.
عقل عملی و نشانههای خلقت
استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿وَالنَّجْمُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ فَإِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ [مطلب حذف شد] : «و ستارگان مسخر فرمان اويند، به راستى در اين نشانههايى است براى قومى كه تعقل مىكنند»)
بر نشانههای خلقت برای قومی که عقل عملی دارند تأکید میکنند. «يَعْقِلُونَ» به معنای عقل فعال و عملی است که از نشانههای خلقت برای مدیریت عالم بهره میبرد.
این دیدگاه، مانند نقشهای است که مسیر عقل عملی را در بهرهبرداری از خلقت ترسیم میکند.
علم سحر و تصرف در کاینات
استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ [مطلب حذف شد] : «او به سبب آنچه به وى آموختيم، صاحب دانشى است»)
سحر را بهعنوان تصرف در کاینات تعریف کرده و آن را در صورتی که مضر نباشد، جایز میدانند. تصرف در ماده کاینات، اگر بدون ضرر به دیگران و بدون مقابله با دین باشد، علمی مشروع است.
این دیدگاه، مانند دریچهای است که علم را به سوی تصرف مشروع در عالم میگشاید. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿وَعَلَّمْنَاهُ [مطلب حذف شد] : «و به او صنعت زرهسازى آموختيم»)
استدلال میکنند که علم صنعت، بهعنوان تسخیر عملی، از مصادیق علم مشروع است.
منطق طیر و فهم طبیعت
استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا [مطلب حذف شد] : «اى مردم، به ما زبان پرندگان آموخته شده است»)
منطق طیر را به معنای فهم نظام طبیعت تفسیر میکنند. این علم، انسان را از صم و بكم بودن خارج کرده و به تسخیر عالم قادر میسازد.
این دیدگاه، مانند کلیدی است که درهای فهم طبیعت را به روی انسان میگشاید و او را از جهل و ناتوانی رها میسازد.
نقد دیدگاه ابنسینا و صدرالمتألهین
استاد فرزانه دیدگاه ابنسینا و صدرالمتألهین مبنی بر اینکه معرفت جزئی «لا كاسب و لا مكتسب» است را نقد کرده و آن را عامل عقبماندگی مسلمین میدانند.
این نقد، مانند شمشیری است که غبار انحراف معرفتی را میزداید. استاد فرزانه با استناد به پیشرفتهای علمی غرب، که مبتنی بر معرفت جزئی است، استدلال میکنند که این دیدگاه، مسلمین را از علم عملی محروم کرده است. آیه:
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا [مطلب حذف شد] : «آيا نديدى كه خدا آنچه را در زمين است مسخر شما كرده است»)
بر ضرورت تسخیر عملی تأکید دارد که با معرفت جزئی ممکن میشود.
تعجب صدرالمتألهین و ریشههای آن
استاد فرزانه تعجب صدرالمتألهین از عدم توجه مردم به خلقت را نتیجه دیدگاه او در بیارزش دانستن معرفت جزئی میدانند و آن را غیرموجه میخوانند.
این نقد، مانند آیینهای است که تناقض در دیدگاه صدرالمتألهین را بازمینمایاند. استاد فرزانه با استناد به آیه:
﴿فَإِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ [مطلب حذف شد] : «به راستى در اين نشانههایى است براى قومى كه تعقل مىكنند»)
استدلال میکنند که عقل عملی، که با معرفت جزئی پیوند دارد، کلید فهم نشانههای خلقت است.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم این نوشتار، با بررسی نقد عقل عملی و دیدگاههای فلسفی، نشان داد که فقدان فعلیت عقل و انحصار به معرفت کلی، مسلمین را از پویایی علمی محروم کرده است. آیات قرآنی، با تأکید بر عقل عملی و فهم طبیعت، انسان را به تسخیر عالم دعوت میکنند. نقد دیدگاههای ابنسینا و صدرالمتألهین، بر ضرورت بازنگری در مفهوم معرفت و احیای علم عملی تأکید دارد.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی مفهوم علم در قرآن کریم و نقد انحرافات معرفتی در فلسفه اسلامی پرداخت. علم در قرآن، به مثابه تسخیر و تصرف در عالم، انسان را به بهرهبرداری عملی از خلقت دعوت میکند. انحصار علم به ذهنیتهای انزوایی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، آن را از اثرگذاری اجتماعی محروم کرده است. نقد نقش محدود حوزههای علمیه و تأکید بر علم گامبهگام، راه را برای احیای عقل عملی هموار میسازد. آیات تسخیر، چونان چراغهایی هستند که مسیر علم را به سوی مدیریت عالم روشن میکنند. نقد دیدگاههای ابنسینا و صدرالمتألهین، که معرفت جزئی را بیارزش میدانند، نشاندهنده ریشههای عقبماندگی علمی مسلمین است. این نوشتار، با دعوت به بازاندیشی در مفهوم علم، انسان را به سوی تسخیر عالم و احیای عقل عملی فرا میخواند.
با نظارت صادق خادمی