متن درس
حکمت الهی و جایگاه معرفتی مسلمین در مواجهه با نظام خلقت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۷۴)
مقدمه: درآمدی بر حکمت الهی و ضرورت بازنگری معرفتی
حکمت الهی، بهمثابه آیینهای زلال، نظام خلقت را در پیشگاه عقل و تجربه انسانی به نمایش میگذارد. این حکمت، که در تعالیم ائمه اطهار (ع) و بهویژه در کلام امام صادق (ع) تجلی یافته، راهی است به سوی شناخت دقیق عالم و موجودات آن، از سباع و بهائم گرفته تا نباتات و هوام. با این حال، مسلمین در طول تاریخ، از این مسیر نورانی فاصله گرفته و به جای بهرهمندی از علوم تجربی و عملی، در دام مباحث انتزاعی و غیرکاربردی گرفتار آمدهاند. این انحراف، به کاهش تأثیرگذاری معرفتی و عملی ایشان در جهان معاصر منجر شده است. نوشتار حاضر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۴۷۴، به تحلیل مفهوم حکمت الهی و نقد جایگاه معرفتی مسلمین میپردازد. این بررسی، با نگاهی به روایت توحید مفضل و مواجهه مفضل بن عمر با ابن ابیالعوجاء، تلاش دارد تا چارچوبی منسجم و علمی برای فهم حکمت و بازنگری در مسیر معرفتی مسلمین ارائه دهد.
بخش اول: انحراف معرفتی مسلمین و غفلت از علوم تجربی
محرومیت از علوم گامبهگام و تجربی
مسلمین، بهویژه در حوزههای علمیه، از بهرهگیری از علوم تجربی و عملی محروم ماندهاند. این علوم، که با روشهای گامبهگام و ملموس به کشف اسرار خلقت میپردازند، میتوانند انسان را به شناخت عمیقتر نظام هستی رهنمون کنند. با این حال، تمرکز بر موضوعاتی که با زندگی روزمره ارتباط چندانی ندارند، به انزوای معرفتی مسلمین انجامیده است. این انحراف، که ریشه در غفلت از حکمت عملی و تجربی دارد، مسلمین را از تأثیرگذاری در جهان معاصر باز داشته است. حکمت الهی، بهمثابه دری گرانبها، نیازمند کلید عقل و تجربه است، اما مسلمین به جای گشودن این در، در کوچههای بنبست مباحث غیرکاربردی سرگردان شدهاند.
درنگ: محرومیت مسلمین از علوم تجربی و عملی، به انزوای معرفتی و کاهش تأثیرگذاری آنها در جهان معاصر منجر شده است.
نقد جایگاه علما بهعنوان ورثةالانبیاء
حدیث شریف «العلماء ورثة الأنبیاء» و روایاتی که علما را بهعنوان حاکمان منصوب از سوی ائمه اطهار (ع) معرفی میکند، پرسشی بنیادین را پیش میکشد: این حاکمیت معرفتی و عملی در کجای تاریخ مسلمین محقق شده است؟ حوزههای علمیه، که باید پرچمدار این وراثت باشند، نتوانستهاند شعاع این حاکمیت را در عرصههای علمی و عملی گسترش دهند. این ناکامی، نه از کمبود استعداد، بلکه از غفلت از روشهای معرفتی ائمه اطهار (ع) نشأت میگیرد. علما، به جای پیشگامی در علوم تجربی و عملی، به مباحثی پرداختهاند که از نیازهای زمانه دور است. این نقد، به لزوم بازنگری در نقش علما بهعنوان پیشگامان معرفت و عمل تأکید دارد.
درنگ: علما، بهعنوان ورثةالانبیاء، نتوانستهاند شعاع حاکمیت معرفتی و عملی خود را در جهان معاصر گسترش دهند.
جمعبندی بخش اول
انحراف مسلمین از علوم تجربی و عملی، بهمثابه گم کردن کلید گنج حکمت الهی است. این انحراف، که به انزوای معرفتی و کاهش تأثیرگذاری علمی منجر شده، ریشه در غفلت از روشهای ائمه اطهار (ع) دارد. حکمت الهی، که در شناخت دقیق نظام خلقت متجلی است، نیازمند ترکیبی از عقلانیت و تجربه است. بازنگری در این مسیر، نهتنها وظیفهای دینی، بلکه ضرورتی تمدنی برای مسلمین است.
بخش دوم: حکمت الهی در روایت توحید مفضل
محتوای علمی توحید مفضل
روایت توحید مفضل، که از کلام گهربار امام صادق (ع) نقل شده، گنجینهای از معارف علمی است که حتی در عصر حاضر نیز از منظر زیستمحیطی و طبیعی شگفتانگیز است. این روایت، حکمت الهی را در خلقت عالم، از سباع و بهائم گرفته تا نباتات، حبوب و هوام، با دقتی بیمانند تبیین میکند. برخلاف مباحث رایج در حوزههای علمیه، که اغلب به موضوعات غیرکاربردی محدود شدهاند، توحید مفضل به جزئیات ملموس و تجربی خلقت توجه دارد. این رویکرد، نشاندهنده عمق علمی و کاربردی تعالیم ائمه اطهار (ع) است که میتواند مؤمنان را به ایمان، متفکران را به تأمل و ملحدان را به حیرت وا دارد.
درنگ: توحید مفضل، با تبیین حکمت الهی در خلقت موجودات، گنجینهای از معارف علمی است که مؤمنان، متفکران و ملحدان را به شگفتی وا میدارد.
تعریف حکمت از منظر امام صادق (ع)
حکمت الهی، در نگاه امام صادق (ع)، به شناخت دقیق نظام خلقت و آثار حکمت پروردگار در عالم اشاره دارد. این حکمت، برخلاف مفاهیم انتزاعی فلسفی، بر جزئیات ملموس مانند حیوانات، گیاهان، هوا و دیگر موجودات زنده متمرکز است. امام صادق (ع) در پاسخ به مفضل، وعده میدهد که حکمت الهی را در خلقت عالم و موجودات آن به او آموزش دهد، بهگونهای که مؤمنان را به ایمان رهنمون کند، متفکران را به تأمل وا دارد و ملحدان را در حیرت فرو برد. این تعریف، حکمت را بهمثابه پلی میان عقل و تجربه معرفی میکند که انسان را به سوی معرفت الهی هدایت میکند.
درنگ: حکمت الهی، به معنای شناخت دقیق نظام خلقت، پلی است میان عقل و تجربه که مؤمنان، متفکران و ملحدان را به سوی معرفت رهنمون میکند.
تأکید بر علوم تجربی در حکمت الهی
حکمت الهی، برخلاف تصور رایج، به مفاهیم کلی و انتزاعی محدود نمیشود. امام صادق (ع) در توحید مفضل، به جزئیات ملموس مانند حیوانات، گیاهان، هوا و دیگر موجودات زنده توجه نشان میدهد. این رویکرد، نشاندهنده اهمیت علوم تجربی در شناخت حکمت الهی است. حکمت، در این دیدگاه، نهتنها در برهانهای عقلی، بلکه در مشاهده و تأمل در عالم خلقت متجلی میشود. قرآن کریم نیز در آیه ﴿سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ [مطلب حذف شد] : «در زمین سیر کنید و بنگرید که عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بوده است») انسان را به تأمل در نظام خلقت دعوت میکند.
درنگ: حکمت الهی، با تأکید بر علوم تجربی و مشاهده خلقت، انسان را به تأمل در نظام هستی دعوت میکند.
جمعبندی بخش دوم
روایت توحید مفضل، بهمثابه گوهری درخشان در گنجینه معارف ائمه اطهار (ع)، حکمت الهی را در جزئیات ملموس خلقت تبیین میکند. این حکمت، که با علوم تجربی و عملی پیوند خورده، راهی است به سوی معرفتی جامع که مؤمنان را به ایمان، متفکران را به تأمل و ملحدان را به حیرت وا میدارد. تأکید بر علوم تجربی و دوری از مفاهیم انتزاعی، این روایت را به الگویی برای بازنگری در روشهای معرفتی مسلمین تبدیل کرده است.
بخش سوم: مواجهه مفضل با ابن ابیالعوجاء و عظمت پیامبر (ص)
تأمل مفضل در عظمت پیامبر (ص)
مفضل بن عمر، در روضةالنبی، میان قبر و منبر پیامبر (ص)، در حال تأمل درباره عظمت و فضائل ایشان بود. او با خود میاندیشید که چرا امت اسلامی از این وجود مبارک بهرهای شایسته نبرده است. این تأمل، که ریشه در شگفتی از شرافت و بزرگی پیامبر (ص) دارد، نشاندهنده عمق معرفتی مفضل بهعنوان شاگرد برجسته امام صادق (ع) است. قرآن کریم نیز در آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم») به عظمت جهانی پیامبر (ص) اشاره دارد.
درنگ: تأمل مفضل در عظمت پیامبر (ص)، نشاندهنده عمق معرفتی او و شگفتی از عدم بهرهمندی امت از این وجود مبارک است.
تأثیر عظمت پیامبر (ص) بر دوست و دشمن
شخصیت پیامبر (ص)، بهمثابه خورشیدی درخشان، چنان عظیم است که دوست و دشمن را به سخن گفتن درباره ایشان وا میدارد. مفضل، بهعنوان شاگرد امام صادق (ع)، از فضائل و شرافت پیامبر سخن میگوید، در حالی که ابن ابیالعوجاء، هرچند از منظری الحادی، به کمال و عزت ایشان اذعان دارد. این تأثیر، نشاندهنده عظمت فراموشناشدنی پیامبر (ص) است که حتی در نگاه مخالفان نیز جلوهای بیمانند دارد. دشمنان، هرچند با زبانی انتقادی، نمیتوانند از بزرگی ایشان چشمپوشی کنند.
درنگ: عظمت پیامبر (ص) چنان است که دوست و دشمن را به سخن گفتن درباره ایشان وا میدارد و حتی مخالفان از بزرگی او ناگزیرند.
توصیف ابن ابیالعوجاء از پیامبر (ص)
ابن ابیالعوجاء، پیامبر (ص) را فیلسوفی توصیف میکند که با معجزات خود عقول را متحیر و قلمها را ناتوان ساخته است. او اذعان دارد که پیامبر با دعوت خویش، تودههای مردم را به دینش جذب کرد و نامش در همه بلاد، پنج بار در شبانهروز، در اذان و اقامه تکرار میشود. این توصیف، هرچند از منظری الحادی، به عظمت تاریخی و جهانی پیامبر اشاره دارد. او میگوید: «قد بلغ صاحب هذا القبر الاذ بكماله و هذا الشرف بجميع خصاله»، که نشاندهنده تأثیر بیمانند پیامبر (ص) بر جهان است.
درنگ: ابن ابیالعوجاء، هرچند از منظری الحادی، پیامبر (ص) را فیلسوفی توصیف میکند که با معجزاتش عقول را متحیر و جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
واکنش عاطفی مفضل
مفضل، در مواجهه با سخنان ابن ابیالعوجاء، از خشم و غضب کنترل خود را از دست داده و او را «عدو الله» خطاب میکند. این واکنش عاطفی، که با فحاشی و نصیحت همراه است، نشاندهنده ضعف در استدلال منطقی است. مفضل به جای پاسخگویی با برهان، به احساسات روی میآورد و این رویکرد، مورد نقد قرار گرفته است. این واکنش، بهمثابه شعلهای است که به جای روشنیبخشی، دودآلود و ناکارآمد میشود.
درنگ: واکنش عاطفی مفضل به سخنان ابن ابیالعوجاء، نشاندهنده ضعف در استدلال منطقی و لزوم حفظ عقلانیت در مواجهه با مخالفان است.
پاسخ منطقی ابن ابیالعوجاء
ابن ابیالعوجاء، در پاسخ به مفضل، او را به گفتوگوی منطقی دعوت میکند و تأکید میکند که اگر مفضل از اصحاب امام صادق (ع) است، باید مانند ایشان با حلم، عقلانیت و استدلال سخن بگوید. او امام صادق (ع) را شخصیتی توصیف میکند که با صبر و دقت به سخنان مخالفان گوش میدهد و با استدلالهای کوتاه و قاطع، آنها را قانع میکند. این توصیف، به عظمت علمی و اخلاقی امام صادق (ع) اشاره دارد و نشاندهنده الگویی است که مسلمین باید از آن پیروی کنند.
درنگ: ابن ابیالعوجاء، با دعوت به گفتوگوی منطقی، عظمت علمی و اخلاقی امام صادق (ع) را در استدلال و حلم ستایش میکند.
تأمل مفضل در وضعیت اسلام
مفضل، پس از این مواجهه، با اندوه از مسجد خارج شده و به وضعیت اسلام و مواجهه آن با الحاد میاندیشد. این تأمل، نشاندهنده نگرانی عمیق او از ضعف معرفتی مسلمین در برابر مخالفان است. او این موضوع را با امام صادق (ع) در میان میگذارد، که زمینهساز آموزش حکمت الهی به او میشود. این اندوه، بهمثابه آهی است که از عمق جان یک مؤمن برمیخیزد و او را به سوی اصلاح و معرفت رهنمون میکند.
درنگ: تأمل مفضل در وضعیت اسلام، نشاندهنده نگرانی او از ضعف معرفتی مسلمین و انگیزهای برای دریافت حکمت الهی است.
جمعبندی بخش سوم
مواجهه مفضل با ابن ابیالعوجاء، بهمثابه آینهای است که ضعفها و قوتهای معرفتی مسلمین را بازتاب میدهد. عظمت پیامبر (ص)، که دوست و دشمن را به سخن گفتن وا میدارد، نشاندهنده تأثیر بیمانند ایشان بر جهان است. با این حال، واکنش عاطفی مفضل و پاسخ منطقی ابن ابیالعوجاء، لزوم حفظ عقلانیت و استدلال در مواجهه با مخالفان را برجسته میکند. تأمل مفضل در وضعیت اسلام، انگیزهای برای دریافت حکمت الهی از امام صادق (ع) است که راهی نوین برای معرفت پیش روی مسلمین میگشاید.
بخش چهارم: پاسخ امام صادق (ع) و بازنگری در روشهای معرفتی
آموزش حکمت الهی به مفضل
امام صادق (ع)، در پاسخ به اندوه مفضل، وعده میدهد که حکمت الهی را در خلقت عالم، حیوانات، گیاهان و دیگر موجودات به او آموزش دهد. این حکمت، معرفتی است که مؤمنان را به ایمان، متفکران را به تأمل و ملحدان را به حیرت وا میدارد. این پاسخ، بهمثابه نوری است که تاریکیهای جهل را میزداید و راهی روشن برای شناخت نظام خلقت میگشاید. تأکید امام بر جزئیات ملموس خلقت، نشاندهنده اهمیت علوم تجربی در معرفت الهی است.
درنگ: امام صادق (ع)، با آموزش حکمت الهی در خلقت موجودات، راهی روشن برای معرفت مؤمنان، متفکران و ملحدان میگشاید.
نقد تمرکز بر مفاهیم انتزاعی
مسلمین، به جای توجه به جزئیات ملموس خلقت، به مفاهیم کلی مانند وجود، ماهیت و دیگر مقولات فلسفی پرداختهاند. این تمرکز، آنها را از شناخت عمیق نظام خلقت و بهرهگیری از علوم تجربی محروم کرده است. حکمت الهی، بهمثابه رودی زلال، از مشاهده و تجربه در عالم سرچشمه میگیرد، اما مسلمین در کویر مفاهیم انتزاعی سرگردان شدهاند. این نقد، به لزوم بازگشت به روشهای معرفتی ائمه اطهار (ع) تأکید دارد.
درنگ: تمرکز مسلمین بر مفاهیم انتزاعی، آنها را از شناخت عمیق نظام خلقت و علوم تجربی محروم کرده است.
لزوم بازنگری در روشهای معرفتی
برای خروج از انزوای معرفتی، مسلمین باید روشهای معرفتی خود را بازنگری کنند. این بازنگری، شامل توجه به علوم تجربی، تقویت استدلال منطقی و گفتوگوی عقلانی با مخالفان است. روش امام صادق (ع) در مواجهه با مخالفان، که با حلم و استدلال همراه است، الگویی بیمانند برای این بازنگری است. این رویکرد، بهمثابه بذری است که در خاک عقل و تجربه کاشته میشود و ثمرهای شکوهمند از معرفت به بار میآورد.
درنگ: بازنگری در روشهای معرفتی، با تأکید بر علوم تجربی و استدلال منطقی، راهی برای خروج مسلمین از انزوای معرفتی است.
جمعبندی بخش چهارم
پاسخ امام صادق (ع) به مفضل، بهمثابه چراغی است که راه معرفت را روشن میکند. این پاسخ، با تأکید بر حکمت الهی در خلقت موجودات، اهمیت علوم تجربی و استدلال منطقی را برجسته میسازد. نقد تمرکز مسلمین بر مفاهیم انتزاعی و دعوت به بازنگری در روشهای معرفتی، راهی است به سوی احیای جایگاه شایسته مسلمین در جهان معاصر. این بخش، با تکیه بر تعالیم ائمه اطهار (ع)، الگویی برای معرفتی پویا و تأثیرگذار ارائه میدهد.
نتیجهگیری: حکمت الهی، راهی به سوی معرفت و تأثیرگذاری
حکمت الهی، بهمثابه گوهری درخشان در گنجینه تعالیم ائمه اطهار (ع)، راهی است به سوی شناخت دقیق نظام خلقت و جایگاه انسان در آن. درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تکیه بر روایت توحید مفضل، نشان میدهد که حکمت الهی در جزئیات ملموس خلقت، از سباع و نباتات گرفته تا هوام و حبوب، متجلی است. این حکمت، که با علوم تجربی و عقلانیت پیوند خورده، مؤمنان را به ایمان، متفکران را به تأمل و ملحدان را به حیرت وا میدارد. با این حال، انحراف مسلمین از این مسیر و تمرکز بر مفاهیم انتزاعی، به انزوای معرفتی و کاهش تأثیرگذاری آنها در جهان معاصر منجر شده است. مواجهه مفضل با ابن ابیالعوجاء و پاسخ منطقی امام صادق (ع)، الگویی است برای حفظ عقلانیت و استدلال در برابر مخالفان. این نوشتار، با دعوت به بازنگری در روشهای معرفتی و بازگشت به تعالیم ائمه اطهار (ع)، مسلمین را به سوی معرفتی پویا و تأثیرگذاری علمی در جهان معاصر هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی