متن درس
حکمت الهی و روشهای معرفتی در نظام خلقت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۷۶)
دیباچه
بحث از حکمت الهی و روشهای معرفتی در شناخت نظام خلقت، یکی از موضوعات بنیادین در فلسفه اسلامی است که به تبیین راههای نیل به معرفت و جایگاه آنها در ارتقای علمی و معنوی انسان میپردازد. این نوشتار، با محوریت سخنان امام صادق (ع) در توحید مفضل، بر روش علوم تجربی گامبهگام بهعنوان راهی همگانی تأکید دارد و با نقد انحرافات معرفتی برخی حکما، بهویژه ملاصدرا، بر ضرورت حفظ اصالت روایات معصومین و توجه به جزئیات عالم ماده اصرار میورزد. مانند نسیمی که با لطافت، برگهای درخت را به رقص درمیآورد، این بررسی تلاش دارد با تأمل در نظام خلقت، حکمت الهی را در هماهنگی عالم و انسان آشکار سازد. با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، این نوشتار چارچوبی منسجم برای فهم روشهای معرفتی و مسئولیتهای انسانی در نظام خلقت ارائه میدهد.
بخش یکم: روشهای معرفتی در مسیر رشد علمی
سه طریق معرفتی
معرفت انسانی، در مسیر رشد علمی و معنوی، از سه طریق اصلی قابل دستیابی است. نخست، طریق وحی است که مختص خواص برگزیده و محبوبین الهی است. این روش، با استناد به آیه ﴿أَنْ هُوَ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «این جز وحیای که وحی میشود، نیست»)، به انبیا و اولیای الهی اختصاص دارد و برای عموم دستنیافتنی است. دوم، طریق شهود و مشاهده است که ویژه محبین و عارفانی است که به معرفت ربوبیت، الهیات و کلیات عالم دست مییابند. این روش نیز به دلیل نیاز به مراتب بالای معنوی، برای همگان ممکن نیست. سوم، علوم تجربی گامبهگام است که راهی عمومی و همگانی برای همه افراد بشر فراهم میسازد. انسان، از هر نقطهای که باشد، میتواند با تأمل، دقت و حرکت تدریجی به سوی معرفت پیش رود. این طریق، به دلیل دسترسیپذیری و کاربردی بودن، نقشی محوری در رشد علمی جوامع ایفا میکند.
درنگ: علوم تجربی گامبهگام، به دلیل عمومیت و دسترسیپذیری، راهی مؤثر برای رشد علمی و معرفتی انسانهاست که برای همه افراد، فارغ از مرتبه وجودی، ممکن است. |
تأکید بر علوم تجربی در کلام امام صادق (ع)
امام صادق (ع) در توحید مفضل، با توجه به پیشینه علمی ابن ابیالعوجاء در طبیعیات، بر روش علوم تجربی تأکید کرده و راه معرفت را از طریق تأمل در نظام خلقت هموار ساختهاند. این رویکرد، نشاندهنده اهمیت علوم ملموس و کاربردی در برابر مباحث انتزاعی فلسفی است. برخلاف برخی حکما که به کلیات پرداختهاند، امام صادق (ع) به جزئیات عالم ماده توجه نشان دادهاند و عالم را به خانهای تشبیه کردهاند که تمامی نیازهای ساکنان آن فراهم شده است: آسمان مانند سقف، زمین مانند بساط، ستارگان مانند چراغها، و انسان مانند مالک این خانه.
روش علم گامبهگام
روش علم گامبهگام، که در کلام امام صادق (ع) برجسته است، انسان را دعوت میکند تا با تأمل در عالم و اجزای آن، به نظم و حکمت الهی پی ببرد. این روش، از مشاهدات ساده آغاز میشود و با حرکت تدریجی، به معرفتی عمیقتر منتهی میگردد. مانند جویباری که با صبر و نرمی، مسیر خود را در دل سنگ میگشاید، این روش انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند بدون آنکه نیازی به مراتب بالای معنوی داشته باشد.
درنگ: روش علم گامبهگام، با تکیه بر تأمل در عالم ماده، راهی همگانی برای شناخت حکمت الهی و رشد علمی ارائه میدهد. |
جمعبندی بخش یکم
این بخش، سه طریق معرفتی وحی، شهود و علوم تجربی را بررسی کرد و بر اهمیت روش علوم تجربی گامبهگام بهعنوان راهی عمومی و مؤثر تأکید نمود. کلام امام صادق (ع) در توحید مفضل، با تمرکز بر طبیعیات و جزئیات عالم، این روش را بهعنوان مسیری هموار برای رشد علمی معرفی کرده است. این رویکرد، با دعوت به تأمل در نظام خلقت، انسان را به سوی فهم حکمت الهی هدایت میکند.
بخش دوم: نقد انحرافات معرفتی در استناد به منابع
نقل قول از جاحظ و خطای ملاصدرا
امام صادق (ع) در توحید مفضل، عالم را به خانهای تشبیه کردهاند که تمامی اجزای آن با نظم و حکمت فراهم شده است. این تشبیه، در صفحه ۶۱ جلد سوم بحارالانوار آمده است. جاحظ، عالم نحوی اهل سنت، نیز عبارتی مشابه را به کار برده که در اسفار اربعه (جلد هفتم، صفحه ۱۴۳) نقل شده است. اما ملاصدرا به اشتباه این سخن را به جاحظ نسبت داده و با افزودن عبارت «و أنی أقول» (من میگویم)، قصد استقبال از آن را داشته، غافل از اینکه این کلام در اصل از امام صادق (ع) است. این خطا، نشانهای از کمتوجهی به روایات معصومین در میان برخی حکمای اسلامی است.
نقد انحراف در استقبال ملاصدرا
ملاصدرا، در استقبال از سخن منسوب به جاحظ، بهجای تمرکز بر طبیعیات و عالم ماده، به مباحثی مانند عبادت ملائکه و سجود و رکوع آنها پرداخته است. این انحراف، با رویکرد امام صادق (ع) که بر استدلال طبیعی و ملموس در برابر ابن ابیالعوجاء تأکید دارد، ناسازگار است. استدلال ملاصدرا، که مبتنی بر امور غیبی است، برای مخاطبی مانند ابن ابیالعوجاء، که به طبیعیات گرایش دارد، کارایی ندارد. مانند شاعری که بهجای سرودن در قافیه اصلی، به نغمهای دیگر میپردازد، ملاصدرا از محور اصلی کلام امام صادق (ع) فاصله گرفته است.
درنگ: استقبال ملاصدرا از سخن منسوب به جاحظ، به دلیل تمرکز بر امور غیبی بهجای طبیعیات، با رویکرد استدلالی امام صادق (ع) ناسازگار است. |
تفاوت تاریخی جاحظ و امام صادق (ع)
جاحظ، که پس از امام صادق (ع) میزیسته، احتمالاً از روایات ایشان تأثیر پذیرفته است. با این حال، ملاصدرا به دلیل عدم آگاهی از توحید مفضل، سخن را به جاحظ نسبت داده است. این خطا، نشاندهنده ضعف در شناخت منابع روایی نزد برخی حکمای اسلامی است و بر ضرورت مطالعه دقیق روایات معصومین تأکید دارد.
اهمیت حفظ اصالت سخنان معصومین
عدم توجه ملاصدرا به منشأ روایی سخن امام صادق (ع)، مصداقی از غفلت حکمای اسلامی از میراث معصومین است. این غفلت، با حدیث ﴿إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ [مطلب حذف شد] : «من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم: کتاب خدا و عترتم») ناسازگار است. حفظ و شناخت سخنان عترت، وظیفهای بنیادین برای علما و حکما است تا از انحرافات معرفتی جلوگیری شود.
درنگ: حفظ اصالت سخنان معصومین، وظیفهای اساسی برای حکمای اسلامی است تا از غفلت معرفتی و انحراف در استنادات جلوگیری شود. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با نقد خطای ملاصدرا در نسبتدادن سخن امام صادق (ع) به جاحظ، بر ضرورت توجه به منابع روایی تأکید کرد. انحراف ملاصدرا در استقبال از این سخن، نشاندهنده فاصله میان حکمت فلسفی و معارف روایی است. این نقد، حکمای اسلامی را به مطالعه دقیق روایات و حفظ اصالت سخنان معصومین دعوت میکند.
بخش سوم: حکمت الهی در خلقت انسان
آغاز بحث خلقت انسان در توحید مفضل
امام صادق (ع)، پس از تبیین عالم بهعنوان دلیل حکمت الهی، به خلقت انسان پرداخته و از نطفه و جنین آغاز کردهاند. این رویکرد، نشاندهنده توجه به جزئیات زیستی و طبیعی در معرفت حکمت الهی است. برخلاف مباحث انتزاعی فلسفی، این روش بر مشاهدات ملموس و تجربی استوار است و انسان را به تأمل در فرآیند خلقت دعوت میکند.
پرسش مفضل درباره نقص خلقت
مفضل، با مشاهده افرادی که فاقد ریش (کوسه) هستند، این وضعیت را نقصی در خلقت تلقی کرده و از امام صادق (ع) پرسیده است که چرا برخی افراد چنین ویژگیای دارند. او استدلال میکند که ریش، نشانه جلالت و وقار مردانه است و فقدان آن، انسان را به هیئت کودکان یا زنان شبیه میسازد. این پرسش، دغدغهای معرفتی را نشان میدهد که به فهم حکمت الهی در نظام خلقت معطوف است.
پاسخ امام صادق (ع) به نقص خلقت
امام صادق (ع) در پاسخ، با استناد به آیه ﴿ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ [مطلب حذف شد] : «این به سبب آن چیزی است که دستهایتان پیش فرستاده و اینکه خدا به بندگان ستمکار نیست»)، بیان میکنند که نقص خلقت نتیجه اعمال والدین است. خدا از ظلم مبراست و هر نقصی به قصور یا تقصیر انسانها بازمیگردد. این پاسخ، حکمت الهی را در نظام خلقت تبیین میکند.
درنگ: نقص خلقت، نتیجه قصور یا تقصیر والدین است و خدا از هرگونه ظلم در نظام خلقت مبراست. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی بحث خلقت انسان در توحید مفضل، بر توجه امام صادق (ع) به جزئیات زیستی و طبیعی تأکید کرد. پرسش مفضل درباره نقص خلقت و پاسخ حکیمانه امام صادق (ع)، نشاندهنده حکمت الهی در نظام خلقت و مسئولیت انسان در برابر اعمال خود است. این دیدگاه، انسان را به تأمل در فرآیند خلقت و مسئولیتهایش دعوت میکند.
بخش چهارم: ظلمشناسی و مسئولیت انسانی در نظام خلقت
مسئولیت انسان در قبال خلقت فرزندان
نقص خلقت، اعم از ظاهری یا باطنی، نتیجه بیتوجهی والدین به عوامل زیستی و تربیتی است. انسان در برابر لقمه، تنفس، تربیت و محیط زیستی خود مسئول است. مانند کشاورزی که با دقت در انتخاب بذر و خاک، میوهای سالم به بار میآورد، والدین نیز باید در انتخاب عوامل زیستی و تربیتی دقت کنند. حیوانات نیز بهگونهای غریزی، با تغییر غذا و محیط در زمان بارداری، این مسئولیت را به انجام میرسانند.
ظلمشناسی در نظام خلقت
ظلمشناسی، بخشی کلیدی از شناخت حکمت الهی است. نواقص خلقتی، نتیجه ظلمهایی است که از بیعلمی، بیتوجهی یا خطاکاری انسانها ناشی میشوند. شناسایی ظالم و پیشگیری از ظلم، وظیفهای معرفتی و عملی است که انسان را به سوی اصلاح نظام خلقت هدایت میکند. مانند پزشکی که با تشخیص دقیق بیماری، به درمان آن میپردازد، ظلمشناسی نیز راهی برای رفع نواقص خلقتی است.
درنگ: ظلمشناسی، وظیفهای بنیادین در نظام خلقت است که با شناسایی و پیشگیری از قصور و تقصیر، نواقص خلقتی را کاهش میدهد. |
نقش علم گامبهگام در کاهش نواقص خلقتی
پیشرفتهای علمی در حوزه بهداشت و درمان، نمونهای از تأثیر علم گامبهگام در کاهش نواقص خلقتی است. در ایران، طی چهار دهه گذشته، مرگومیر نوزادان و نواقص خلقتی به دلیل بهبود بهداشت، نظافت و درمان کاهش یافته است. مانند نوری که تاریکی را میزداید، علم تجربی با روشن ساختن مسیر، نواقص خلقتی را به حداقل رسانده است.
نقد غفلت مسلمین از علوم تجربی
مسلمین، با تمرکز بیش از حد بر یقین و برهانهای انتزاعی، از علوم تجربی و ظنی غفلت کردهاند. این غفلت، به افزایش نواقص خلقتی و عقبماندگی علمی منجر شده است. اگر مسلمین، مانند امام صادق (ع)، به جزئیات عالم ماده و علوم گامبهگام توجه میکردند، وضعیت معرفتی و عملی بهتری داشتند.
جهل بهعنوان ریشه ظلمهای خلقتی
بسیاری از ظلمهای خلقتی، از جهل و بیعلمی ناشی میشوند. این جهل، خودساخته است و با ارتقای علمی و معرفتی قابل رفع است. مانند خاکی که با آبیاری و مراقبت به بار مینشیند، علم نیز با تلاش و توجه، ظلمهای ناشی از جهل را برطرف میکند.
درنگ: جهل، ریشه بسیاری از ظلمهای خلقتی است و با ارتقای علمی و توجه به علوم تجربی، میتوان از نواقص خلقتی پیشگیری کرد. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با بررسی مسئولیت انسان در قبال خلقت فرزندان و مفهوم ظلمشناسی، بر نقش علم گامبهگام در کاهش نواقص خلقتی تأکید کرد. غفلت مسلمین از علوم تجربی و ریشه جهل در ظلمهای خلقتی، چالشهایی هستند که با بازگشت به روش حکیمانه امام صادق (ع) قابل رفعاند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تکیه بر سخنان امام صادق (ع) در توحید مفضل، روشهای معرفتی در شناخت حکمت الهی را بررسی کرد و بر اهمیت علوم تجربی گامبهگام بهعنوان راهی همگانی تأکید نمود. نقد خطای ملاصدرا در نسبتدادن سخن امام صادق (ع) به جاحظ، نشاندهنده ضرورت حفظ اصالت روایات معصومین است. بحث نقص خلقت و پاسخ حکیمانه امام صادق (ع) با استناد به آیه ﴿ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ (آلعمران: ۱۸۲)، حکمت الهی را در نظام خلقت تبیین کرد و مسئولیت والدین را در قبال نواقص خلقتی آشکار ساخت. ظلمشناسی و نقش علم گامبهگام در کاهش نواقص خلقتی، راهی برای اصلاح نظام خلقت و ارتقای معرفتی جوامع اسلامی پیشنهاد میکند. این تحلیل، با دعوت به تأمل در جزئیات عالم ماده و بازگشت به معارف روایی، مسیری نوین برای فهم حکمت الهی و رشد علمی ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی |