متن درس
حکمت و عنایت در خلقت الهی: تأملاتی در توحید مفضل
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۷۸)
دیباچه
در گسترهی بیکران معرفت توحیدی، گفتمان حکمت و عنایت الهی چونان نوری درخشان بر پهنهی خلقت تابیده و انسان را به تأمل در نظم و غایتمندی هستی فرا میخواند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در جلسهی چهارصد و هفتاد و هشتم، به کاوش در مفاهیم عمیق فلسفی و کلامی مرتبط با حکمت، عنایت و عشق در خلقت الهی میپردازد. با تکیه بر متن ارزشمند توحید مفضل و پاسخهای حکیمانهی امام صادق علیهالسلام به شبهات طبیعیون، این اثر میکوشد تا با زبانی روشن و متین، راه را برای فهم عمیقتر این حقایق هموار سازد.
بخش نخست: حکمت و عنایت در خلقت الهی
مفهوم حکمت و عنایت در فلسفه اسلامی
حکمت و عنایت الهی، به مثابه دو گوهر درخشان در تاج فلسفه اسلامی، نمایانگر نظم و غایتمندی در آفرینشاند. این دو مفهوم، که در آثار حکمای بزرگی چون ملاصدرا در اسفار اربعه مورد توجه قرار گرفتهاند، شواهد توحید را در نظام خلقت به نمایش میگذارند. با این حال، بررسیهای صدرایی در برخی موارد، به دلیل ایجاز یا نقصان، نیازمند بسط و تکمیل است. حکمت الهی، چونان معماری عظیم هستی، هر جزء را در جای خویش نهاده و عنایت، چون جریانی لطیف، غایتمندی این نظم را تضمین میکند.
عشق: بُعدی متعالیتر از عنایت
در فراسوی عنایت، مفهوم عشق الهی چونان جذبهای وحدتبخش، تمامی موجودات را به سوی مبدأ خویش سوق میدهد. ملاصدرا در اسفار، بهصورت ضمنی، از عشق بهعنوان نیروی محرکهی خلقت سخن گفته است. این عشق، که به تعبیری سترگتر از «عشق سروالی» و برداشتهای عامهپسند است، چونان جریانی الهی، موجودات را به کمال خویش رهنمون میسازد. این مفهوم، با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا همخوانی دارد، که در آن، هر موجود در سیر تکاملی خویش به سوی مبدأ اعلی در حرکت است.
جمعبندی بخش نخست
حکمت و عنایت الهی، چونان دو بال معرفت توحیدی، انسان را به سوی فهم نظم و غایتمندی خلقت هدایت میکنند. عشق، بهعنوان بُعدی متعالیتر، این نظم را در جذبهای الهی به سوی کمال میبرد. این مفاهیم، که در آثار صدرایی بهصورت ناقص بررسی شدهاند، نیازمند تأملات عمیقتر در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامیاند.
بخش دوم: نقد دیدگاه طبیعیون و پاسخهای توحیدی
ادعای طبیعیون: انکار صانع و تدبیر
ابن ابیالعوجاء، بهعنوان یکی از نمایندگان طبیعیون، ادعا میکند که عالم فاقد تقدیر، صانع و مدبر است و اشیاء بهصورت ذاتی و خودجوش پدید میآیند. او میگوید:
امام صادق علیهالسلام در پاسخ به این ادعا، پرسشی بنیادین مطرح میفرمایند: آیا طبیعت دارای علم و قدرت است یا خیر؟ اگر طبیعت علم و قدرت دارد، چرا خود صانع نباشد؟ و اگر فاقد علم و قدرت است، چگونه میتواند افعال پیچیده و هدفمند خلقت را انجام دهد؟ این استدلال، چونان تیغی برنده، ریشهی ادعای طبیعیون را میزند و وجود صانعی حکیم و قادر را اثبات میکند.
واژهی «طبیعت» در لغت، به معنای صفت یا حالت ثانوی است که متأخر از ذات است. «طبع»، چونان اثری که بر چیزی نقش میبندد، نمیتواند خود مبدأ اولی باشد. همچنین، «تكون» به معنای تحول و شدن است که ذاتاً ثانوی بوده و نیازمند مبدأی اولی است. این تحلیل لغوی، چونان کلیدی گشاینده، ادعای ابن ابیالعوجاء را که طبیعت را مبدأ ذاتی میداند، به سادگی رد میکند.
تمایز بین ذات (اولی) و طبیعت (ثانوی)، چونان خطکشی دقیق در نقشهی معرفت، بنیاد استدلال علیه طبیعیون است. ذات، بهعنوان مبدأ ثابت و مستقل، مقدم بر طبیعت و تكون است که هر دو حالاتی متأخر و وابستهاند. این تمایز، نشان میدهد که ادعای خودجوشی اشیاء، چونان بنایی بیپایه، فرو میریزد.
برای رد ادعای ابن ابیالعوجاء، نیازی به پیچیدگیهای فلسفی نیست. کافی است نشان داده شود که طبیعت و تكون، بهعنوان حالات ثانوی، نمیتوانند مبدأ اولی باشند. این استدلال، چونان نسیمی که ابری تیره را پراکنده میسازد، سادگی و روشنی را به بحث میافزاید.
استدلال امام صادق علیهالسلام، با تکیه بر صفات الهی علم و قدرت، وجود صانع را اثبات میکند، در حالی که استدلال لغوی، با تمرکز بر معانی طبیعت و تكون، به همان نتیجه میرسد. این دو مسیر، چونان دو رود که به یک دریا میپیوندند، حقانیت توحید را نشان میدهند.
نقد دیدگاه طبیعیون، با تکیه بر استدلالهای منطقی و لغوی امام صادق علیهالسلام، نشاندهندهی برتری معرفت توحیدی بر فلسفههای مادیگراست. تمایز اولی و ثانوی، چونان مشعلی فروزان، ناسازگاری ادعای خودجوشی اشیاء را آشکار میسازد و وجود صانعی حکیم را اثبات میکند.
مفضل، پس از شنیدن استدلالهای امام صادق علیهالسلام، چنان تحت تأثیر قرار میگیرد که اشک از دیدگانش جاری میشود. امام به او میفرمایند که با پذیرش این حقایق، پاک و نجات یافته است. این واکنش، چونان گلی که در برابر نسیم معرفت شکوفا میشود، نشاندهندهی تحول درونی مفضل است.
امام صادق علیهالسلام به مفضل میفرمایند:
امام صادق علیهالسلام تأکید میکنند که استدلالهای ارائهشده تنها بخشی از حقایق خلقتاند:
امام صادق علیهالسلام با گذاشتن دست بر سینهی مفضل، به او اطمینان میدهند که این معارف در قلبش نقش بسته است. مفضل میگوید که دیگر نیازی به نوشتن ندارد، زیرا این حقایق، چونان نقشی بر لوح قلبش، ماندگار شدهاند.
امام صادق علیهالسلام به مفضل وعده میدهند که معرفت ملکوت آسمانها و زمین و عجایب خلقت را به او خواهند آموخت. این وعده، چونان افقی بیکران، ظرفیت بینهایت معرفت الهی را به تصویر میکشد.
مفضل اظهار میکند که معرفتی که از امام صادق علیهالسلام دریافت کرده، بینظیر است:
تجربهی معرفتی مفضل، چونان آیینهای، بازتابدهندهی تأثیر عمیق معارف توحیدی بر قلب و روح است. توصیههای امام صادق علیهالسلام و وعدهی معرفت ملکوت، انسان را به سوی تأمل مداوم در حقایق الهی فرا میخواند.
توحید مفضل، چونان گنجینهای گرانبها، متنی عمیق و چندلایه است که ظرفیت بالایی برای آموزش و پژوهش در فلسفه و کلام اسلامی دارد. این متن، نهتنها پاسخگوی شبهات طبیعیون است، بلکه زمینهساز تأملات عمیق در باب خلقت و معرفت الهی است.
امام صادق علیهالسلام انسانهای غافل را به حیوانات تشبیه میکنند که از درک حقایق الهی محروماند. این تشبیه، چونان هشداری بیدارکننده، انسان را به خروج از غفلت و توجه به معارف توحیدی دعوت میکند.
توحید مفضل، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم حقایق الهی هموار میسازد. این متن، با دعوت به بیداری و تأمل، انسان را از غفلت به سوی معرفت رهنمون میکند.
تأملات در حکمت و عنایت الهی، با محوریت توحید مفضل، دریچهای به سوی فهم عمیقتر نظم و غایتمندی خلقت میگشاید. پاسخهای حکیمانهی امام صادق علیهالسلام به شبهات طبیعیون، چونان صخرهای استوار، در برابر امواج الحاد ایستادگی میکند. مفهوم عشق الهی، بهعنوان جذبهای وحدتبخش، خلقت را در چارچوبی متعالی تبیین میکند. تمایز اولی و ثانوی، تحلیل لغوی طبیعت و تكون، و تجربهی معنوی مفضل، همگی نشاندهندهی غنای معرفت توحیدیاند. این اثر، با دعوت به تأمل مداوم، پژوهشگران را به کاوش در اعماق این معارف فرا میخواند.
بَلِ الْأَشْيَاءُ تَتَكَوَّنُ مِنْ ذَاتِهَا
پاسخ امام صادق علیهالسلام: استدلال از منظر علم و قدرت
تحلیل لغوی طبیعت و تكون
تمایز اولی و ثانوی در استدلال فلسفی
استدلال لغوی در برابر ابن ابیالعوجاء
تفاوت استدلال امام صادق علیهالسلام و استدلال لغوی
جمعبندی بخش دوم
بخش سوم: تجربهی معرفتی مفضل و توصیههای امام صادق علیهالسلام
تأثیر استدلالهای توحیدی بر مفضل
توصیههای امام صادق علیهالسلام به مفضل
خُذْ مَا آتَيْتُكَ وَاحْفَظْ مَا مَنَعْتُكَ
محدودیت استدلالهای ارائهشده
قَلِيلًا مِنْ كَثِيرٍ
تأثیر معنوی امام صادق علیهالسلام بر مفضل
وعدهی معرفت ملکوت
منحصربهفرد بودن معرفت مفضل
بِمَا لَا يَنْصَرِفُ أَحَدٌ بِمِثْلِهِ
جمعبندی بخش سوم
بخش چهارم: اهمیت توحید مفضل در معرفت توحیدی
جایگاه توحید مفضل در حوزههای علمی
غفلت انسانها از حقایق الهی
جمعبندی بخش چهارم
نتیجهگیری کل