متن درس
حکمت و عشق الهی: بازخوانی معرفتشناختی از منظر قرآن کریم و نقد فلسفه سنتی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۵)
مقدمه: بازاندیشی در حکمت و عشق الهی
حوزه معرفت دینی، چونان دریایی ژرف، سرشار از گوهرهای ناشناختهای است که دعوت به کاوش و استخراج دارد. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۴۸۵، با نگاهی نوگرایانه و نقادانه، به بازخوانی مفاهیم حکمت و عشق الهی پرداخته و بر ضرورت بازتعریف این مفاهیم در پرتو قرآن کریم تأکید ورزیدهاند.
بخش نخست: حکمت الهی و نقد معرفتشناختی متون سنتی
کاستی معرفت سنتی در تبیین حکمت مخلوقات
استاد فرزانه، با ژرفنگری و دقتی ستودنی، به نقد معرفت سنتی در حوزه حکمت مخلوقات پرداخته و آن را چونان بالونی کهن در برابر قارهپیماهای نوین دانستهاند. آنچه در متون فلسفی، عرفانی، کلامی و تفسیری پیشین در باب حکمت خلقت آمده، به باور ایشان، تنها گامهای ابتدایی و ناکافی است که دیگر نمیتوان آن را بدایع، ظرایف یا لطایف خلقت نامید. این معرفت، اگرچه در روزگار خویش شگفتیآفرین بوده، امروز صرفاً ارزشی تاریخی دارد و نمیتواند پاسخگوی نیازهای معرفتی انسان معاصر باشد.
این نقد، نه از سر انکار ارزشهای گذشته، بلکه از سر دعوت به پویایی و نوآوری است. استاد، با تشبیهی بدیع، این متون را به بالونهای قدیمی تشبیه کردهاند که در برابر پیشرفتهای علمی بشر، چون قارهپیماهای مدرن، تنها یادگاری از تاریخاند. این دیدگاه، بر ضرورت گذر از کلیات و ورود به ظرایف تأکید دارد.
قرآن کریم: منبعی بیپایان برای حکمت و تحقیق
استاد فرزانه، با استناد به آیات سوره بقره، قرآن کریم را نه تنها کتابی قرائتی برای کسب ثواب، بلکه گنجینهای لابراتواری و فنی معرفی کردهاند که میتواند مبنای پروژههای تحقیقی عظیم قرار گیرد. این آیات، به مثابه چراغی فروزان، راه را برای استخراج حکمت و ظرایف خلقت روشن میسازند. ایشان تأکید دارند که پروژههای برگرفته از سوره بقره، به تنهایی برای دههها و سدهها تحقیق در حوزههای علمیه کفایت میکند.
«وَلَقَدْ رَآهُ [مطلب حذف شد] : «و بهراستی او را در افق اعلی دید»)
این آیه، گواهی است بر امکان دستیابی به معرفت ذات الهی، که استاد آن را دلیلی بر نبود محدودیتی در تیررس معرفت بشری میدانند. قرآن کریم، چونان آزمایشگاهی بیانتها، دعوت به تولید علمی میکند که نه تنها برای حوزههای علمیه، بلکه برای عرضه به جهان معاصر ارزشمند است.
نقد مصرفزدگی و دعوت به خودکفایی حوزهها
یکی از محورهای محوری درسگفتار، نقد وابستگی مالی و مصرفزدگی حوزههای علمیه است. استاد، با لحنی صریح و تأملبرانگیز، از وابستگی حوزهها به سهم امام، زکات و کفارات انتقاد کرده و آن را آسیبی به شخصیت علمی و هویتی حوزهها دانستهاند. حوزههای علمیه، به جای مصرف منابع، باید چون چشمهای جوشان، مولد علم و اقتصاد باشند. این تولید، نه تنها خودکفایی را به ارمغان میآورد، بلکه امکان عرضه علم به جهان را فراهم میسازد.
استاد، با دعوت به پالایش و ویرایش مواد خام قرآنی، بر ضرورت آراستگی علمی تأکید دارند. این علم، چون گوهری تراشخورده، میتواند در بازار جهانی عرضه و تقاضا، چه به صورت رایگان و چه با ارزش مادی، به جهانیان ارائه شود.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با نقد متون سنتی و تأکید بر ظرفیت بیپایان قرآن کریم، به ضرورت تحول در حوزههای علمیه اشاره دارد. این تحول، از گذر از کلیات به ظرایف، از مصرفزدگی به تولید علم، و از انفعال به پویایی معرفتی میگذرد. استاد فرزانه، با استناد به آیات قرآنی و نقد رویکردهای سنتی، راه را برای بازتعریف حکمت الهی هموار ساختهاند.
بخش دوم: بازخوانی مفهوم عشق الهی و نقد دیدگاه صدرالمتألهین
نقد معرفتشناختی صدرالمتألهین
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه به آرای صدرالمتألهین در جلد هفتم اسفار (صفحه ۱۴۷، فصل چهاردهم)، عنایات مطرحشده توسط وی را ابتدایی و ناکافی دانستهاند. صدرا، اگرچه به عجز خود در شناخت دقایق الطاف الهی اذعان دارد، اما این عجز را به گونهای تعمیم داده که گویی هیچ عالمی در تیررس معرفت بشری نیست. استاد، با استناد به آیه «وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ» (نجم: ۷)، این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید دارند که هیچ محدودیتی در برابر معرفت بشری وجود ندارد.
صدرا، در تبیین حکمت و علم، علوم بشری را در برابر علم الهی ناچیز و حتی مجاز و تشبیهی میداند. استاد، این دیدگاه را با تشبیهی بدیع نقد کردهاند: علم بشر و علم الهی، چون ریگ و کوه، هر دو علماند، اما در مراتب متفاوت. علم بشری، حقیقت ظهوری است، نه مجاز یا خیال. این نقد، بر اصالت معرفت بشری تأکید دارد و از تحقیر آن در برابر علم الهی پرهیز میدهد.
مفهوم عشق الهی: ضرورت تعریف پیش از اثبات
استاد فرزانه، با انتقاد از شتابزدگی صدرالمتألهین در فصل پانزدهم اسفار، بر ضرورت تعریف دقیق عشق پیش از اثبات آن تأکید دارند. صدرا مدعی است که همه موجودات عاشق خدا و مشتاق لقای او هستند، اما این ادعا بدون تعریف روشن عشق، منطقی نیست. استاد، با تشبیهی طنزآمیز، این ادعا را به دعوت بیش از ظرفیت تشبیه کردهاند: چونان میزبانی که همه را به خانهای کوچک دعوت کند، بدون آنکه ظرفیت پذیرایی داشته باشد.
عشق، در جامعه معاصر، به اشتباه با مفاهیم مادی و غیرالهی پیوند خورده است. استاد، با نقد این سوءفهم فرهنگی، تأکید دارند که عشق الهی، از جنس مادیت نیست و نیازمند بازتعریفی منطقی و فلسفی است. تفاوت میان حب و عشق، و بررسی مصادیق و مخالفان آن، از جمله گامهای ضروری در این مسیر است.
نقد منطق صدرا و دعوت به مباحثه علمی
استاد، با انتقاد از ضعف منطقی صدرالمتألهین، تأکید دارند که وی، اگرچه منطق خوانده، اما در استدلالهایش منطقی عمل نکرده است. استناد صدرا به آیه «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ [مطلب حذف شد] : «و به شما از علم جز اندکی داده نشده است») برای مجاز دانستن علم بشری، از منظر استاد، نادرست است. قلت علم، وصف کمی است، نه کیفی، و نمیتوان از آن مجاز بودن علم را نتیجه گرفت.
«وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ [مطلب حذف شد] : «و به شما از علم جز اندکی داده نشده است»)
این آیه، بر محدودیت کمی علم بشری دلالت دارد، اما آن را مجاز یا غیرحقیقی نمیداند. استاد، با تشبیهی روشن، علم بشری را به پول اندک تشبیه کردهاند: یک تومان و هزار تومان، هر دو پولاند، اما در مقدار متفاوت. این دیدگاه، بر حقیقت علم بشری تأکید دارد و از تحقیر آن پرهیز میدهد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نقد دیدگاههای صدرالمتألهین، بر اصالت معرفت بشری و ضرورت تعریف دقیق عشق الهی تأکید دارد. استاد فرزانه، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد منطقی آرای سنتی، راه را برای بازتعریف فلسفه اسلامی هموار ساختهاند. این بخش، با دعوت به مباحثه علمی و پویایی معرفتی، گامی در جهت احیای حکمت و عشق الهی است.
نتیجهگیری کل
این اثر، با بازخوانی درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، کوشیده است تا مفاهیم حکمت و عشق الهی را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه نماید. نقد متون سنتی، تأکید بر ظرفیت بیپایان قرآن کریم، و دعوت به تحول حوزههای علمیه از مصرفزدگی به تولید علم، از محورهای اصلی این نوشتار است. در بخش عشق، نقد شتابزدگی صدرالمتألهین و تأکید بر تعریف منطقی عشق، راه را برای بازتعریف فلسفه اسلامی گشوده است. این اثر، چونان چراغی در مسیر معرفت، دعوت به کاوش، تحقیق و پویایی در حکمت الهی است.