در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 488

متن درس





تبیین فلسفی مفهوم عشق در حکمت اسلامی

تبیین فلسفی مفهوم عشق در حکمت اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۸۸)

دیباچه

مفهوم عشق، چونان گوهری درخشان در سپهر حکمت اسلامی، از دیرباز محور تأملات عارفان، فیلسوفان و متکلمان بوده است. این مفهوم، که در آیینه‌ی قرآن کریم و روایات اسلامی تجلی یافته، نه تنها به‌عنوان یکی از مراتب متعالی وجود انسانی، بلکه به‌مثابه پلی میان خاک و افلاک، انسان را به سوی حقیقت مطلق رهنمون می‌سازد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۴۸۸ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین دقیق و فلسفی مفهوم عشق پرداخته‌ایم. این تبیین، با نگاهی به مراتب وجودی هوس، حب و عشق، و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معتبر، در پی آن است که جایگاه این مفهوم را در نظام معرفتی و وجودی اسلام روشن سازد.

بخش یکم: مفهوم‌شناسی عشق و مراتب وجودی

تبیین مفهوم عشق

عشق، چونان قله‌ای رفیع در سلسله‌مراتب وجودی انسان، از منظر حکمت اسلامی، مفهومی است که در مرز میان عرفان و فلسفه جای دارد. این مفهوم، که گاه در کسوت واژه‌ای عربی و گاه غیرعربی مورد بحث قرار گرفته، نیازمند تأملی عمیق در ریشه‌های لغوی، قرآنی و روایی است. استاد فرزانه قدس‌سره، در تبیین این مفهوم، عشق را به‌عنوان مرتبه‌ای متعالی از محبت معرفی می‌کنند که در ظرف روح انسان جای می‌گیرد و تنها به حق تعلق دارد. این تعریف، عشق را از هوس و حب متمایز می‌سازد، چه آنکه هوس در نفس و حب در قلب جای دارد، اما عشق، چونان آتشی مقدس، تنها در روح شعله‌ور می‌شود.

درنگ: عشق، به‌مثابه بالاترین مرتبه وجودی انسان، در ظرف روح جای می‌گیرد و تنها به حق تعلق دارد. این مرتبه، با ویژگی «لا یفارق المعشوق»، از هوس و حب متمایز است و نشان‌دهنده پیوندی ناگسستنی با معشوق الهی است.

مراتب وجودی: هوس، حب و عشق

انسان، چونان موجودی چندلایه، دارای سه ظرف وجودی است: نفس، قلب و روح. هوس، که در پایین‌ترین مرتبه جای دارد، ظرف نفس است و با ویژگی «اماره بالسوء» شناخته می‌شود. این مرتبه، چونان گردابی تاریک، انسان را به سوی خواسته‌های مادی و نفسانی می‌کشاند. قلب، چونان دریایی وسیع، ظرف حب است که گشادگی آن، امکان پذیرش حق و باطل، خیر و شر را فراهم می‌آورد. اما عشق، که در روح جای دارد، چونان ستاره‌ای درخشان، تنها به سوی حق رهنمون است و هیچ باطلی در آن راه ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که مرتبه چهارمی وجود ندارد و هر آنچه در انسان جریان می‌یابد، در یکی از این سه ظرف جای می‌گیرد.

استناد قرآنی به مرتبه عشق

در قرآن کریم، عشق به‌صورت صریح کمتر ذکر شده، اما آیه شریفه وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (بقره: ۱۶۵) به‌عنوان گواهی بر این مرتبه [مطلب حذف شد] می‌کند: «و کسانی که ایمان آورده‌اند، در دوستی خدا سخت‌ترند». این آیه، عشق را به‌عنوان «اشد حباً لله» تعریف می‌کند، که نشان‌دهنده شدت کیفی محبت به خداست. این شدت، نه کمیت، بلکه کیفیتی است که عشق را به مرتبه‌ای متمایز از حب ارتقا می‌دهد.

جمع‌بندی بخش یکم

مفهوم عشق، به‌عنوان قله‌ای در سلسله‌مراتب وجودی انسان، در حکمت اسلامی جایگاهی ویژه دارد. تمایز میان هوس، حب و عشق، نه تنها به شناخت مراتب وجودی انسان کمک می‌کند، بلکه راهی به سوی خودشناسی و معرفت الهی می‌گشاید. عشق، با ویژگی پیوند ناگسستنی با معشوق الهی، در ظرف روح جای می‌گیرد و در قرآن کریم، به‌صورت محدود اما عمیق، در آیه «اشد حباً لله» تجلی یافته است.

بخش دوم: تحلیل واژه‌شناختی و قرآنی حب

کثرت حضور حب در قرآن کریم

برخلاف عشق، که به دلیل عظمتش قلیل است، حب در قرآن کریم با کثرتی چشمگیر ظاهر شده است. واژه حب و مشتقات آن، از جمله «یحب»، «تحبون»، «محبت» و «حبه»، بیش از چهل مورد در قرآن کریم ذکر شده‌اند. این کثرت، نشانه‌ای از گشادگی ظرف قلب است که می‌تواند متعلقات گوناگونی، از خدا تا دنیا، از خیر تا شر، را در خود جای دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تنوع، به دلیل وسعت وجودی قلب است که چونان آینه‌ای، هر آنچه بر آن بتابد، بازمی‌تاباند.

اشتقاقات حب و معانی آن

اشتقاقات حب در قرآن کریم، از جمله «حبّ»، «أحبّ»، «یحبّ»، «تحبون»، «محبت» و «حبه»، هر یک معنایی خاص دارند. برای نمونه، «حبه» به معنای دانه (مانند حبه انگور) است که با ریشه حب، پیوند لغوی دارد، اما در معنای مادی به کار می‌رود. در مقابل، «محبت» تنها یک‌بار در قرآن کریم ذکر شده و مفهومی خاص‌تر از حب دارد. این تمایزات لغوی، نشان‌دهنده دقت قرآن کریم در به‌کارگیری واژگان است.

درنگ: حب، به دلیل گشادگی ظرف قلب، متعلقات متنوعی از خدا تا شر و دنیا دارد. این تنوع، برخلاف عشق که تنها به حق تعلق دارد، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری قلب در پذیرش محبت‌های گوناگون است.

متعلقات حب در قرآن کریم

حب در قرآن کریم، متعلقات متعددی دارد. برای نمونه، آیه إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ (آل عمران: ۳۱) محبت الهی را [مطلب حذف شد] می‌کند: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد». این آیه، رابطه متقابل میان محب و محبوب را نشان می‌دهد. همچنین، آیه قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ (انعام: ۷۶) محبت ابراهیم علیه‌السلام را به حق محدود می‌سازد: «گفت: من غروب‌کنندگان را دوست ندارم». در مقابل، آیه عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ (بقره: ۲۱۶) به امکان محبت به شر اشاره دارد: «چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن برای شما شر باشد».

نقد دیدگاه محیی‌الدین ابن‌عربی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه به فصوص الحکم محیی‌الدین ابن‌عربی، بر این نکته تأکید دارند که ابن‌عربی میان قلب و روح تمایز نگذاشته و قلب را به‌عنوان ظرفی گشاد معرفی کرده که هر چیزی، از حق تا باطل، در آن جای می‌گیرد. این دیدگاه، با حکمت قرآنی که قلب را پذیرای متضادات و روح را محدود به حق می‌داند، در تضاد است. این نقد، بر اهمیت روش‌شناسی قرآنی در تبیین مفاهیم وجودی تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش دوم

حب، به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم در قرآن کریم، با کثرت حضور و تنوع متعلقات، نشان‌دهنده گشادگی ظرف قلب است. این مفهوم، که در اشتقاقات گوناگون و با معانی متنوع ظاهر شده، از محبت الهی تا محبت به دنیا و شر را در بر می‌گیرد. نقد دیدگاه ابن‌عربی، بر اهمیت تمایز میان قلب و روح در حکمت قرآنی تأکید دارد و قرآن کریم را به‌عنوان مرجع اصلی تبیین این مفاهیم معرفی می‌کند.

بخش سوم: تحلیل روایی و نقد منابع

روایات مرتبط با عشق

روایات اسلامی، چونان چراغ‌هایی در مسیر تبیین مفهوم عشق، نقش مهمی ایفا می‌کنند. از جمله، روایت «إِنَّ الْجَنَّةَ لَأَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» نشان‌دهنده عشق بهشت به سلمان است، که به دلیل زهد او، مرتبه‌ای متعالی از عشق را نمایان می‌سازد. همچنین، روایت «مَسارِعُ عِشاقٍ شُهَداءَ لا یَسْبِقُهُمْ مَنْ کانَ قَبْلَهُمْ وَ لا یَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ» شهدای کربلا را به‌عنوان عشاقی بی‌نظیر معرفی می‌کند که هیچ‌کس پیش و پس از آن‌ها به مرتبه عشقشان نمی‌رسد. روایت «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ» نیز برتری کسانی را نشان می‌دهد که عاشق عبادت‌اند و از دنیا فارغ شده‌اند.

درنگ: روایات اسلامی، عشق را به‌عنوان مرتبه‌ای متعالی معرفی می‌کنند که در بهشت، شهدای کربلا و عاشقان عبادت تجلی یافته است. این روایات، عشق را از امور نفسانی و باطل متمایز می‌سازند.

دیدگاه شیخ عباس قمی در سفینة البحار

شیخ عباس قمی، عالمی متعبد و مومن، در سفینة البحار با احتیاط به موضوع عشق می‌پردازد. او، از یک سو، عشق را به‌عنوان «افراط فی المحبه» تعریف می‌کند و از سوی دیگر، از اطلاق اسامی مشتق از عشق (مانند عاشق و معشوق) بر خدا پرهیز می‌کند. این احتیاط، به محدودیت‌های علمی او بازمی‌گردد، چه آنکه وی، با وجود تقوای والا، در تحلیل‌های فلسفی و عرفانی عمیق ناتوان است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این محدودیت، بر ضرورت تکیه بر قرآن کریم و روایات معتبر تأکید دارند.

تناقض در تعریف عشق

عشق، در منابع مختلف، گاه ممدوح و گاه مذموم معرفی شده است. برخی حکما، مانند ابن‌سینا، در آثار طبی آن را مالیخولیا و در آثار عرفانی سعادت دانسته‌اند. این تناقض، به تفاوت دیدگاه‌های طبیعی و عرفانی بازمی‌گردد. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد توهم محدود شدن عشق به امور باطل، تأکید دارند که عشق الهی، کمال و سعادت است و از عشق نفسانی متمایز است.

جمع‌بندی بخش سوم

روایات اسلامی، با تبیین عشق در قالب مفاهیمی چون عشق بهشت به سلمان، عشاق کربلا و عشق به عبادت، این مفهوم را به‌عنوان مرتبه‌ای متعالی معرفی می‌کنند. دیدگاه شیخ عباس قمی، با وجود تقوای والا، به دلیل محدودیت‌های علمی، در تبیین عشق دچار تردید است. تناقض در تعریف عشق، نیازمند یکپارچگی علمی است که با تکیه بر قرآن کریم و روایات معتبر ممکن می‌شود.

بخش چهارم: خودشناسی و آثار محبت الهی

خودآزمایی وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره، انسان را به خودآزمایی دعوت می‌کنند تا مرتبه وجودی خود را در میان هوس، حب و عشق شناسایی کند. این خودشناسی، چونان کلیدی طلایی، راه به سوی معرفت الهی می‌گشاید. انسان باید ببیند آیا در بند نفس و هوس است، یا در گشادگی قلب و حب جای دارد، یا به مرتبه عشق و پیوند با حق رسیده است. این محک، نه تنها به شناخت خویشتن، بلکه به فهم جایگاه انسان در نظام هستی کمک می‌کند.

آثار محبت و عدم محبت الهی

محبت الهی، چونان جویباری زلال، انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد. آیه إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (بقره: ۱۹۵) محبت خدا به نیکوکاران را نشان می‌دهد: «بی‌گمان خدا نیکوکاران را دوست دارد». در مقابل، عدم محبت الهی، چونان طوفانی ویرانگر، آثار تخریبی دارد. آیه وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (آل عمران: ۵۷) بر عدم محبت خدا به ظالمان تأکید دارد: «و خدا ستمگران را دوست ندارد». استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به روایت «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ»، غضب فاطمه علیه‌السلام را تجلی غضب الهی می‌دانند که آثار عینی در جهان دارد.

درنگ: خودآزمایی وجودی، انسان را به شناخت مرتبه‌اش در میان هوس، حب و عشق رهنمون می‌سازد. محبت الهی، سعادت‌آفرین است، در حالی که عدم محبت خدا، به انحراف و ویرانی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

خودشناسی، به‌عنوان ضرورتی در مسیر معرفت الهی، انسان را به شناسایی مرتبه وجودی‌اش دعوت می‌کند. محبت الهی، با آثار سعادت‌بخش خود، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند، در حالی که عدم محبت خدا، پیامدهای ویرانگری دارد. این بخش، بر اهمیت خودآزمایی و پیوند با حق تأکید دارد.

نتیجه‌گیری کلی

مفهوم عشق، در حکمت اسلامی، چونان گوهری درخشان، در مرتبه‌ای متعالی از وجود انسانی جای دارد. این مفهوم، که در قرآن کریم با آیه «اشد حباً لله» تجلی یافته، با ویژگی پیوند ناگسستنی با معشوق الهی، از حب و هوس متمایز است. حب، با گشادگی قلب، متعلقات متنوعی را در بر می‌گیرد، در حالی که هوس، در بند نفس و اماره بالسوء است. روایات اسلامی، با تبیین عشق در قالب مفاهیمی چون عشق بهشت به سلمان و عشاق کربلا، بر مرتبه متعالی این مفهوم تأکید دارند. نقد دیدگاه‌هایی چون ابن‌عربی و شیخ عباس قمی، بر ضرورت تکیه بر قرآن کریم و روایات معتبر در تبیین مفاهیم وجودی دلالت دارد. خودآزمایی، به‌عنوان راهی به سوی معرفت، انسان را به شناخت مرتبه وجودی‌اش هدایت می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، در پی احیای گفتمان فلسفی-عرفانی در حوزه‌های علمیه است تا با تبیین دقیق مفاهیم، به تقویت جایگاه دین در جهان یاری رساند.

با نظارت صادق خادمی