متن درس
تحلیل فلسفی و قرآنی مفهوم سماوات و سماوات السبع
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۹۸)
مقدمه: سماوات در تقاطع متافیزیک و کیهانشناسی قرآنی
مفهوم سماوات و سماوات السبع، بهسان پلی است که معارف قرآنی را به فلسفه اسلامی و کیهانشناسی متصل میسازد. این مفهوم، که در آیات متعدد قرآن کریم با بسامد چشمگیر بیش از ۳۱۰ مرتبه برای سماوات و بیش از ۴۶۰ مرتبه برای ارضین بهکار رفته، از جایگاه محوری در نظام خلقت برخوردار است. درسگفتار شماره ۴۹۸، با رویکردی عمیق و چندوجهی، به کاوش در معنای سماوات و سماوات السبع پرداخته و با بهرهگیری از علوم تجربی، فلسفی و دینی، تلاش میکند تا این مفهوم را از منظری نوین و جامع تبیین نماید.
بخش اول: تبیین مفهوم سماوات السبع در دوگانه کیهانی و متافیزیکی
۱.۱. دو فرضیه بنیادین در تفسیر سماوات السبع
در تحلیل مفهوم سماوات السبع، دو فرضیه بنیادین مطرح شده است که هر یک دریچهای به سوی فهم این مفهوم قرآنی میگشایند. فرضیه نخست، سماوات السبع را به لایههای جوی زمین (اجواء خمسه) تا ارتفاع تقریبی هزار کیلومتر محدود میسازد. این لایهها، که از تروپوسفر تا اگزوسفر امتداد دارند، در علوم تجربی شناخته شدهاند، اما این تفسیر با چالش کمبود دو سماء مواجه است، زیرا سماوات السبع به هفت آسمان اشاره دارد و اجواء خمسه تنها پنج لایه را در بر میگیرد. فرضیه دوم، با نگاهی متعالیتر، اجواء خمسه را صرفاً بخشی از سماء الدنیا دانسته و شش سماء دیگر را فراتر از دسترس کنونی بشر و در مراتب وجودی بالاتر قرار میدهد. این دیدگاه، سماوات را بهعنوان مراتبی متعالی در نظام خلقت معرفی میکند که از قلمرو ماده فراتر میروند.
درنگ: سماوات السبع یا به لایههای جوی محدود است که با چالش کمبود دو سماء مواجه میشود، یا به مراتب متعالیتر اشاره دارد که فراتر از دانش کنونی بشر است و با نظریه مراتب وجود در فلسفه اسلامی همخوانی دارد.
۱.۲. نقش احتمالات علمی در فهم سماوات
در روششناسی علمی، حتی احتمالی به ضعیفی یک در میلیارد نیز شایسته توجه است. این اصل در تحلیل مفهوم سماوات نیز صدق میکند، جایی که هر احتمال، هرچند ناچیز، میتواند به بازنگری پیشفرضهای فلسفی و قرآنی منجر شود. این رویکرد، که همسو با روش عقلانی فلسفه اسلامی است، بر هماهنگی عقل، تجربه و نقل تأکید دارد و پژوهشگران را به کاوش در احتمالات نوین دعوت میکند.
۱.۳. بسامد آیات سماوات و ارضین در قرآن کریم
قرآن کریم با تکرار بیش از ۳۱۰ مرتبه واژههای سماء و سماوات و بیش از ۴۶۰ مرتبه ارض و ارضین، به اهمیت وجودشناختی این مفاهیم اشاره دارد. این بسامد، بهسان ناقوسی است که پژوهشگران را به تأمل عمیق در این آیات فرا میخواند. مقایسه این دو مفهوم، خود زمینهساز مطالعهای تطبیقی است که میتواند رازهای نظام خلقت را آشکار سازد.
بخش دوم: تحلیل قرآنی و فلسفی سماوات
۲.۱. ماهیت قرآنی بحث سماوات
اگرچه سماوات در فلسفه اسلامی، بهویژه در بحث نفوس مستکفی، جایگاهی ویژه دارد، اما این مفهوم پیش از هر چیز ریشهای قرآنی دارد. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با رد وجود نفوس مستکفی بهعنوان موجوداتی خودکفا، تأکید میکنند که سماوات در درجه نخست موضوعی قرآنی است که از طریق تحلیل آیات، متعلقات، تخاطب و لحن آنها قابل فهم است. این دیدگاه، با هماهنگی عقل و نقل، به پیوند میان تفسیر قرآنی و متافیزیک اشاره دارد.
۲.۲. تمایز میان سماء و ما فی السماء
قرآن کریم میان سماء، بهعنوان ساختار وجودی، و ما فی السماء، بهعنوان محتوای آن، تمایزی آشکار قائل است. سماء، بهسان ظرفی است که موجودات و پدیدههای کیهانی را در خود جای داده، و ما فی السماء، به موجودات درون این ظرف اشاره دارد. این تمایز، با نظریه مراتب وجود در حکمت متعالیه همسو است، که میان ظرف و مظروف تفاوت قائل میشود.
درنگ: تمایز میان سماء (ساختار وجودی) و ما فی السماء (محتوای آن) نشاندهنده نظم و پیچیدگی نظام خلقت است که در فلسفه اسلامی بهعنوان مراتب وجود تبیین میشود.
۲.۳. نزول پدیدهها از سماوات
آیات قرآن کریم به نزول پدیدههای گوناگون از سماوات اشاره دارند. برای نمونه، آیه أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ [مطلب حذف شد] : «یا مانند بارانی از آسمان که در آن تاریکیها و رعد و برق است») به نزول باران از جو اول (تا ۱۶ کیلومتر) اشاره دارد. در مقابل، نزول آهن از فضای کیهانی و نزول قرآن کریم از عوالم متعالی، نشاندهنده تنوع منشأ این پدیدههاست.
۲.۴. سماء بهمثابه بنای محافظ
آیه الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ [مطلب حذف شد] : «همان کسی که زمین را برای شما بستری و آسمان را بنایی قرار داد») سماوات را به بنایی تشبیه میکند که از انسان در برابر خطرات کیهانی محافظت میکند. این نقش، بهسان سقفی است که خانهای زمینی را از سرما، گرما و باران حفظ میکند.
بخش سوم: مهندسی و پویایی سماوات
۳.۱. مهندسی الهی سماوات
آیه أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا [مطلب حذف شد] : «آیا به آسمان بالای سرشان ننگریستند که چگونه آن را بنا کردیم و آراستیم») به مهندسی دقیق و الهی سماوات اشاره دارد. این آیه، انسان را به تأمل در ساختار سماوات دعوت میکند و امکان بازسازی آنها را از طریق فهم این مهندسی مطرح میسازد.
درنگ: دعوت قرآن کریم به تأمل در مهندسی سماوات، نهتنها به نظم الهی اشاره دارد، بلکه انسان را به شبیهسازی این ساختارها، مانند ایجاد باران مصنوعی، تشویق میکند.
۳.۲. امکان بازسازی سماوات توسط بشر
فهم ساختار سماوات، بشر را قادر به بازسازی پدیدههایی مانند باران مصنوعی یا فصول مصنوعی کرده است. این دستاوردها، که با پیشرفتهای علمی همخوانی دارند، نشاندهنده هماهنگی میان عقل و نقل در فهم خلقت الهی است.
۳.۳. سماوات ذات الحبک و نظم تو در تو
آیه وَالسَّمَاءِ ذَاتِ [مطلب حذف شد] : «سوگند به آسمان که دارای راههای درهمتنیده است») سماوات را به شبکهای تو در تو تشبیه میکند که با نظریه شبکه کیهانی (Cosmic Web) در کیهانشناسی مدرن قابل مقایسه است. این تشبیه، به پیچیدگی و نظم خلقت اشاره دارد.
بخش چهارم: تحولات و ویژگیهای سماوات
۴.۱. باز و بسته شدن سماوات
آیه يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ [مطلب حذف شد] : «روزی که آسمان را مانند طومار کتابها درمیپیچیم») به پویایی سماوات اشاره دارد که مانند چتری باز و بسته میشود. این تصویر، با نظریههای کیهانشناختی مانند انقباض بزرگ (Big Crunch) همسو است.
۴.۲. ابواب سماوات
آیه وَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ [مطلب حذف شد] : «و درهای آسمان را با آبی فرو ریزنده گشودیم») به وجود ابواب مختلف در سماوات اشاره دارد که هر یک منشأ نزول پدیدهای خاص، مانند باران، آهن یا وحی، است.
۴.۳. تحولات سماوات در قیامت
آیاتی مانند يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ [مطلب حذف شد] : «روزی که آسمان مانند فلز گداخته شود») و وَالسَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كَانَ وَعْدُهُ [مطلب حذف شد] : «و آسمان از او شکافته شود، که وعدهاش انجامشدنی است») به تحولات عظیم سماوات در روز قیامت اشاره دارند.
بخش پنجم: عرفان و سلوک در فهم سماوات
۵.۱. عرفان و مراحل سلوک
فهم سماوات و رسیدن به حق، نیازمند سلوک عرفانی است که در سه مرحله «برو»، «بیا» و «میرود» توصیف میشود. مرحله «برو» به تلاش سالک برای رسیدن به حق اشاره دارد، «بیا» دعوت حق به سوی خود را نشان میدهد و «میرود» به سیر بینیاز از علت در مراتب متعالی اشاره دارد. این مراحل، با نظریههای عرفانی ابنعربی و ملاصدرا همخوانی دارند.
درنگ: سلوک عرفانی در سه مرحله «برو»، «بیا» و «میرود» تبیین میشود که نشاندهنده مسیر معرفتی سالک برای فهم حقایق سماوات و رسیدن به ذات الهی است.
۵.۲. نقش اولیاء و انبیاء در عبور از ابواب سماوات
اولیاء و انبیاء، با سلوک عرفانی و توفیق الهی، از ابواب سماوات عبور کرده و به مراتب متعالی دست مییابند. این عبور، بهسان سفری است که از دروازههای کیهانی به سوی عوالم غیبی امتداد مییابد.
۵.۳. هزینههای سلوک عرفانی
سلوک عرفانی برای فهم سماوات، هزینههایی سنگین مانند فداکاری و حتی خون دارد، اما این مسیر ارزشمند است، زیرا به معرفت الهی منجر میشود. این دیدگاه، با تأکید عرفان اسلامی بر جهاد نفس همسو است.
نتیجهگیری: بازخوانی سماوات در پرتو قرآن و فلسفه
درسگفتار شماره ۴۹۸، با تحلیلی عمیق و چندوجهی، مفهوم سماوات و سماوات السبع را در تقاطع قرآن کریم و فلسفه اسلامی کاوش کرده و دو فرضیه بنیادین را مطرح میسازد: محدودیت سماوات به اجواء خمسه یا گسترش آن به مراتب متعالی. این تحلیل، با استناد به آیاتی چون أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ و وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ، به نظم و پیچیدگی سماوات، امکان بازسازی آنها توسط بشر، و ضرورت سلوک عرفانی برای فهم حقایق آنها تأکید دارد. نقد کمکاری مسلمین در استخراج حقایق قرآنی و رد خلأ فلسفی، از دیگر ویژگیهای برجسته این نوشتار است. این تحلیل، نهتنها به فهم دقیقتر سماوات کمک میکند، بلکه پژوهشگران را به بازنگری پیشفرضهای فلسفی و احیای علوم دینی در پرتو قرآن کریم دعوت مینماید.
با نظارت صادق خادمی