در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 576

متن درس





تحلیل و تبیین فلسفه علم و قدرت در فلسفه اسلامی

تحلیل و تبیین فلسفه علم و قدرت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۷۶)

مقدمه: بازسازی مفهوم علم در فلسفه اسلامی

علم، به مثابه نوری که تاریکی‌های جهل را می‌زداید، در فلسفه اسلامی نه تنها ابزار معرفت، بلکه بستری برای اقتدار و تأثیرگذاری در جامعه است. درس‌گفتار شماره ۵۷۶ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت مفاهیم قوه، قدرت و مشروعیت علم، به بررسی عمیق این موضوع می‌پردازد که علم حقیقی چگونه باید در حوزه‌های علمیه بازسازی شود تا نه تنها به مثابه دانشی نظری، بلکه به عنوان نیرویی اجتماعی، مردمی و الهی، در خدمت هدایت و اصلاح جامعه قرار گیرد. این نوشتار، با الهام از سیره انبیاء و اولیاء الهی، به نقد وضعیت کنونی علم در حوزه‌ها پرداخته و با ارائه تحلیلی تفصیلی، راهکارهایی برای بازگرداندن اقتدار علمی به این نهادها پیشنهاد می‌دهد.

بخش نخست: مفاهیم بنیادین قوه، قدرت و علم در فلسفه اسلامی

مفهوم قوه و قدرت در فلسفه اسلامی

در فلسفه اسلامی، قوه به معنای امکان بالقوه و قدرت به معنای تحقق تأثیرگذاری در عالم هستی، دو مفهوم بنیادین‌اند که در تحلیل نقش علم در جامعه، جایگاهی ویژه دارند. قوه، به مثابه بذری نهفته در خاک وجود، ظرفیت تحقق را در خود نهان دارد، در حالی که قدرت، شکوفایی این بذر در ساحت عمل و تأثیر اجتماعی است. استاد فرزانه، با تأکید بر این دو مفهوم، علم را به عنوان نیرویی معرفی می‌کنند که باید از حالت بالقوه به فعلیت رسیده و در جامعه نفوذ کند. این نفوذ، نه از طریق سلطه سیاسی، بلکه از راه اقتدار معرفتی و معنوی حاصل می‌شود.

درنگ: قوه و قدرت، به ترتیب امکان بالقوه و تحقق تأثیرگذاری‌اند که علم را از نظریه‌ای صوری به نیرویی پویا و کارآمد در جامعه تبدیل می‌کنند.

این تمایز مفهومی، نشان‌دهنده آن است که علم، هنگامی که از قوه به قدرت می‌رسد، توانایی هدایت و اصلاح جامعه را داراست. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که هدف از بحث قدرت، سلطنت یا حاکمیت سیاسی علما نیست، بلکه مراد، اقتداری است که از معرفت و تأثیر اجتماعی سرچشمه می‌گیرد.

نقد سوء‌تفاهم درباره قدرت

یکی از سوء‌تفاهمات رایج، خلط قدرت علمی با سلطنت سیاسی است. استاد فرزانه با صراحت بیان می‌دارند که مراد از قدرت، نه سلطه با ابزارهای مادی چون “چکمه و کلاه”، بلکه اقتداری است که از علم حقیقی و تأثیر آن در جامعه نشأت می‌گیرد. این اقتدار، به مثابه جریانی زلال، از چشمه معرفت جوشیده و جامعه را سیراب می‌کند، بدون آنکه به ابزارهای سیاسی یا مادی وابسته باشد.

تعریف علم حقیقی

علم حقیقی، در نگاه استاد فرزانه، علمی است که قدرتمند، مؤثر و کاربردی باشد. این علم، به سان درختی تنومند، ریشه در نیازهای جامعه دارد و ثمره آن، رفع مشکلات و ارتقای حیات اجتماعی است. علمی که از این ویژگی‌ها تهی باشد، به مثابه پوسته‌ای توخالی، فاقد ارزش و اعتبار است.

درنگ: علم حقیقی، علمی است که با اقتدار و کاربرد خود، در خدمت جامعه قرار گرفته و از دانش‌های صوری و بی‌اثر متمایز می‌شود.

نقد علم ضعیف و پوسیده

استاد فرزانه با نقدی صریح، علمی را که به ضعف، انحطاط و بی‌اثری گرفتار شده باشد، فاقد ماهیت علمی می‌دانند. این علم، به مانند بنایی فرسوده، نه تنها توانایی تحمل بار نیازهای جامعه را ندارد، بلکه به دلیل فقدان پویایی، مشروعیت شرعی خود را نیز از دست می‌دهد. علوم پوسیده، که صرفاً ظاهری و صوری‌اند، نمی‌توانند مدعی اقتدار یا مشروعیت دینی باشند.

رابطه علم و قدرت

علم حقیقی، به مثابه کلیدی طلایی، درهای قدرت را می‌گشاید و این قدرت، در سایه مشروعیت الهی، به نیرویی مشروع و کارآمد تبدیل می‌شود. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که قدرت علمی، تنها زمانی مشروع است که با انگیزه الهی و سلامت اخلاقی همراه باشد. این پیوند، علم را از سوء‌استفاده‌های سیاسی مصون می‌دارد و آن را به ابزاری برای هدایت جامعه تبدیل می‌کند.

درنگ: علم حقیقی، با ایجاد قدرت مشروع در سایه الهیات، جامعه را هدایت کرده و از انحرافات سیاسی مصون می‌ماند.

بخش دوم: نقد وضعیت علم در حوزه‌های علمیه

وضعیت علم پس از غیبت معصومین

استاد فرزانه با اشاره به دوران پس از غیبت امام معصوم، از افت اقتدار علمی در حوزه‌های اسلامی سخن می‌گویند. علم، که باید چون خورشیدی درخشان، جامعه را روشن کند، به دلیل گرایش به رویکردهای صوری و سنتی، به حاشیه رانده شده و نقش فرعی یافته است. این وضعیت، به مثابه خاموشی چراغی است که می‌توانست راهنمای جامعه باشد.

نفوذ تعبدی در برابر نفوذ علمی

نفوذ علما در جامعه، بیشتر بر پایه تعبد و باورهای عامه بوده تا اقتدار علمی. این نفوذ، به مانند رودی کم‌عمق، تنها در محدوده باورهای محلی جریان دارد و از تأثیرگذاری جهانی بازمی‌ماند. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که نفوذ علمی، که از استدلال و کاربرد سرچشمه می‌گیرد، پایدارتر و فراگیرتر است.

درنگ: نفوذ علمی، برخلاف نفوذ تعبدی، از استدلال و کاربرد نشأت گرفته و پایداری جهانی دارد.

نقد مباحث غیرحقیقی و زائد

بسیاری از مباحث فلسفی و کلامی در حوزه‌ها، به دلیل فقدان ارتباط با واقعیت و نیازهای جامعه، زائد و بی‌فایده‌اند. استاد فرزانه این مباحث را به مثابه شاخه‌های خشکیده‌ای می‌دانند که نه ثمری دارند و نه به رشد درخت علم کمک می‌کنند. به جای گمانه‌زنی‌های بی‌حاصل، علم باید به مسائل واقعی و کاربردی بپردازد.

ضعف حوزه‌ها در حل مسائل اجتماعی

حوزه‌های علمیه، در حل مسائل معاصر، از جمله موضوعات پیچیده‌ای چون انرژی هسته‌ای یا قانون‌گذاری شرعی، ناکارآمد بوده‌اند. این کاستی، به سان بیماری‌ای است که بدنه علم را تضعیف کرده و آن را از نقش محوری در جامعه محروم ساخته است. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که حوزه‌ها باید به مثابه کارگاهی پویا، پاسخگوی نیازهای روز باشند.

بخش سوم: الگوهای اقتدار علمی در تاریخ

سیره انبیاء و اولیاء الهی

انبیاء و اولیاء الهی، با اقتدار علمی و معنوی خود، بدون نیاز به ابزارهای سیاسی، جوامع را هدایت می‌کردند. این اقتدار، به مانند ستاره‌ای درخشان، مسیر حق را برای امت‌ها روشن می‌ساخت. استاد فرزانه با اشاره به سیره معصومان، آن‌ها را الگویی کامل برای حوزه‌ها معرفی می‌کنند که با علم حقیقی و سلامت اخلاقی، حتی خلفای زمان را تحت تأثیر قرار می‌دادند.

درنگ: انبیاء و اولیاء، با اقتدار علمی و معنوی، الگویی بی‌بدیل برای هدایت جامعه بدون ابزارهای مادی‌اند.

[مطلب حذف شد] : نمونه‌ای از عالم قدرتمند

[مطلب حذف شد] از عالمی یاد می‌کنند که با اقتدار علمی و معنوی، جامعه را متحول ساخت. ایشان، به سان کوهی استوار، با تکیه بر علم و سلامت، الگویی برای حوزه‌ها ارائه داد که چگونه می‌توان با دانش و ایمان، اقتداری جهانی ایجاد کرد.

نقد کلیسا پس از رنسانس

کلیسا، پس از رنسانس، به دلیل فقدان اقتدار علمی و معنوی، مشروعیت الهی خود را از دست داد. عظمت کلیسا، نه از معرفت، بلکه از ثروت و امکانات مادی سرچشمه گرفته بود. این وضعیت، به مانند بنایی باشکوه اما توخالی است که فاقد روح معنوی و علمی است.

بخش چهارم: راهکارهای بازسازی حوزه‌های علمیه

ویژگی‌های علم قدرتمند

علم قدرتمند، باید ساختاری حقیقی، اجتماعی و مردمی داشته باشد. این علم، به سان پلی است که حوزه‌ها را به جامعه متصل می‌کند و نیازهای مردم را پاسخ می‌دهد. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که دروس حوزه‌ها باید کاربردی و هم‌راستا با مسائل روز باشند تا از انزوای علمی جلوگیری شود.

درنگ: علم قدرتمند، با ویژگی‌های حقیقی، اجتماعی و مردمی، حوزه‌ها را به مرجعی کارآمد برای جامعه تبدیل می‌کند.

رقابت و گزینش در حوزه‌ها

حوزه‌ها باید به جای پذیرش بی‌ضابطه، نظامی رقابتی و گزینشی را پیاده کنند. این رقابت، به مانند جریانی خروشان، انگیزه نوآوری را در طلاب بیدار می‌کند و کیفیت علمی حوزه‌ها را ارتقا می‌دهد. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که پذیرش بی‌ضابطه، به کاهش اقتدار علمی منجر شده است.

انگیزه الهی در علم

انگیزه الهی، به مثابه روحی است که در کالبد علم دمیده می‌شود و آن را از خودمحوری و منافع مادی مصون می‌دارد. این انگیزه، حوزه‌ها را از دیگر مراکز علمی متمایز کرده و علم را به ابزاری برای تقرب به خداوند تبدیل می‌کند.

قانون‌گذاری علمی در حوزه‌ها

حوزه‌ها باید در مسائل دینی، نقش قانون‌گذار را ایفا کنند. این قانون‌گذاری، به مانند سدی محکم، از هرج‌ومرج فتاوا جلوگیری کرده و مرجعیت علمی حوزه‌ها را تقویت می‌کند. استاد فرزانه با اشاره به مسائل شرعی چون حجاب و نماز مسافر، بر ضرورت تبیین علمی و دقیق این موضوعات تأکید می‌ورزند.

درنگ: قانون‌گذاری علمی در حوزه‌ها، از هرج‌ومرج فتاوا جلوگیری کرده و مرجعیت دینی را تقویت می‌کند.

ضرورت اصلاح حوزه‌ها

استاد فرزانه با تأکید بر اصلاح حوزه‌ها به جای تعطیلی آن‌ها، معتقدند که حوزه‌ها باید به مثابه کارگاهی پویا، با حفظ هویت دینی، به تولید علم کاربردی بپردازند. این اصلاح، به مانند بازسازی بنایی کهن، حوزه‌ها را به مرکزی برای هدایت جامعه تبدیل می‌کند.

بخش پنجم: رابطه حوزه‌ها و جامعه

مسئولیت متقابل حوزه و جامعه

حوزه‌ها، به مانند قلبی که خون را به اعضای بدن می‌رساند، باید در قبال حمایت جامعه، علم کاربردی ارائه دهند. این رابطه متقابل، به مثابه پیوندی ناگسستنی، حوزه‌ها را به جامعه متصل کرده و از انزوای آن‌ها جلوگیری می‌کند.

اطاعت علمی جامعه از حوزه‌ها

جامعه باید به دلیل اقتدار علمی حوزه‌ها، از آن‌ها اطاعت کند. این اطاعت، به مانند پیروی از مشعلی فروزان، مبتنی بر استدلال و تجربه است و از اطاعت تعبدی متمایز می‌شود.

درنگ: اطاعت علمی جامعه از حوزه‌ها، نتیجه اقتدار معرفتی و کاربردی علم است که پایداری و تأثیر جهانی دارد.

نقد وابستگی مالی حوزه‌ها

وابستگی مالی حوزه‌ها به بودجه‌های دولتی، نتیجه فقدان اقتدار علمی است. استاد فرزانه این وضعیت را به مانند درختی می‌دانند که به جای ریشه‌داشتن در خاک معرفت، به تکیه‌گاهی خارجی وابسته است. حوزه‌ها باید با تولید علم کاربردی، به خودکفایی برسند.

نقد مدیریت شهری در قم

مدیریت شهری در قم، به دلیل نفوذ تعبدی علما، ضعیف است. این ضعف، به مانند سایه‌ای سنگین، مانع از کارآمدی نهادهای شهری شده و نتیجه فقدان اقتدار علمی حوزه‌هاست.

بخش ششم: ضرورت نوآوری و شجاعت علمی

نقد ترس از نوآوری

ترس از نوآوری، به مانند قفلی زنگ‌زده، علم را در حوزه‌ها از اعتبار انداخته است. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که حوزه‌ها باید شجاعت علمی را تقویت کرده و از تقلید کورکورانه از سنت‌ها پرهیز کنند.

درنگ: شجاعت در نوآوری، علم را از ایستایی نجات داده و حوزه‌ها را به مرکزی پویا برای تولید معرفت تبدیل می‌کند.

باز شدن حوزه‌ها به سوی قدرت علمی

حوزه‌ها باید درهای خود را به روی قدرت علمی بگشایند. این گشایش، به مانند دریچه‌ای به سوی نور، رقابت و نوآوری را به حوزه‌ها وارد کرده و آن‌ها را از پوسیدگی نجات می‌دهد.

نتیجه‌گیری: افقی نو برای حوزه‌های علمیه

درس‌گفتار شماره ۵۷۶ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به مانند مشعلی فروزان، مسیر بازسازی علم در حوزه‌های علمیه را روشن می‌سازد. با تأکید بر علم قدرتمند، حقیقی، اجتماعی و مردمی، این درس‌گفتار حوزه‌ها را به سوی تحولی عمیق فرا می‌خواند. الگوبرداری از سیره انبیاء و معصومان، تقویت رقابت علمی، انگیزه الهی و قانون‌گذاری علمی، همگی راهکارهایی‌اند که حوزه‌ها را به مرجعی کارآمد و تأثیرگذار تبدیل می‌کنند. این نوشتار، با تبیین دقیق و تفصیلی این مفاهیم، فرصتی برای بازنگری در نقش حوزه‌ها فراهم آورده و افقی نو برای تولید علمی پویا و مردمی ترسیم می‌کند.

با نظارت صادق خادمی