متن درس
علم قدرتی و تصرف در تکوین در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۷۹)
دیباچه
علم قدرتی و تصرف در تکوین، از مفاهیم بنیادین فلسفه اسلامی است که به مثابه پلی میان معرفت نظری و اثرگذاری عملی، جایگاه ویژهای در اندیشه دینی دارد. این مفهوم، نهتنها به تبیین ماهیت علم و نقش آن در هدایت جامعه میپردازد، بلکه با تکیه بر آیات قرآن کریم، راهکارهایی برای تحقق اقتدار علمی و معنوی ارائه میدهد. درسگفتار حاضر، با محوریت نقد رویکردهای سنتی حوزههای علمیه و تأکید بر ضرورت نظاممندی علمی، چارچوبی نوین برای بازتعریف شأن علما و حوزهها در تولید علم مؤثر و کاربردی پیشنهاد میکند. این کتاب درصدد است تا بذر معرفت را در خاک حاصلخیز قرآن کریم کاشته و میوههای علم قدرتی را به بار آورد.
بخش نخست: چیستی علم قدرتی و جایگاه آن در قرآن کریم
پرسش بنیادین: داستانسرایی یا دستورالعمل عملی؟
یکی از پرسشهای محوری در فهم آیات قرآن کریم، ماهیت روایتهای قرآنی است. آیا داستانهایی نظیر ذوالقرنین، یأجوج و مأجوج، ید بیضاء، معراج، و رؤیت ملکوت صرفاً برای عبرتآموزی نازل شدهاند یا این آیات، دستورالعملهایی برای تأسی و تصرف در تکوین ارائه میدهند؟ قرآن کریم، به مثابه چراغی فروزان، نهتنها راه هدایت را روشن میکند، بلکه فرمولهایی برای اثرگذاری عملی در عالم خلقت در اختیار بشر قرار میدهد. این آیات، فراتر از نقل داستان، الگوهایی برای تحقق اقتدار علمی و معنوی هستند که حوزههای علمیه باید آنها را به مثابه نقشهای برای تولید علم قدرتی به کار گیرند.
درنگ: قرآن کریم، کتابی برای هدایت عملی است، نه صرفاً داستانسرایی. آیات آن، فرمولهایی برای تصرف در تکوین ارائه میدهند که علما باید آنها را به نظام علمی تبدیل کنند. |
نقد تفسیر داستانمحور از قرآن کریم
چنانچه قرآن کریم را صرفاً مجموعهای از داستانها، مانند افسانههای عامیانهای چون «امیرارسلان رومی»، تلقی کنیم، جایگاه آن به کتابی محدود به احکام و اخلاقیات تنزل مییابد. این دیدگاه، قرآن کریم را از شأن والای وحی الهی و دستورالعمل عملی برای تصرف در عالم خلقت محروم میسازد. قرآن کریم، همانند دریایی بیکران، گنجینهای از معارف عملی و قدرتی را در خود نهفته دارد که باید با تدبر و تحقیق استخراج گردد. این کتاب الهی، نهتنها به عبرتآموزی دعوت میکند، بلکه راهکارهایی برای ایجاد تحول در عالم تکوین و تحقق اقتدار علمی ارائه میدهد.
قرآن کریم: کتاب فرمول و دستورالعمل
قرآن کریم، به مثابه کتابی از فرمولها و دستورالعملهای عملی، فراتر از عبرتآموزی عمل میکند. آیات آن، مانند نقشهای دقیق، مسیرهایی برای تصرف در تکوین و بهرهگیری از ظرفیتهای عالم خلقت ترسیم میکنند. برای نمونه، آیه شریفه ﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا﴾ (جاثیه: ۱۳) به صراحت از امکان تسخیر آسمانها و زمین برای همه انسانها سخن میگوید. این تسخیر، نهتنها برای انبیا، بلکه برای همه کسانی که در مسیر علم و حکمت گام برمیدارند، ممکن است. حوزههای علمیه، به مثابه باغبانان این معرفت، موظفند این دستورالعملها را به نظامهای علمی تبدیل کنند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر ماهیت هدایتی قرآن کریم، نشان داد که آیات این کتاب الهی، فراتر از داستانسرایی، دستورالعملهایی برای تصرف در تکوین و تولید علم قدرتی ارائه میدهند. نقد دیدگاه داستانمحور و تأکید بر ضرورت تدبر در آیات، چارچوبی نظری برای بازتعریف نقش حوزههای علمیه فراهم میکند. همانند ستارگانی که در شب هدایتگر راهند، آیات قرآنی مسیر تولید علم مؤثر را روشن میسازند.
بخش دوم: علم قدرتی در سیره انبیا و شأن علما
علم قدرتی: هدف انبیا و رسالت علما
علم قدرتی، علمی است که انبیا آن را دنبال کردهاند و علما، بهعنوان ورثه انبیا، موظف به پیگیری آن هستند. این علم، برخلاف مفاهیم صرفاً نظری، توانایی اثرگذاری عملی در عالم خلقت را دارد. در سیره انبیایی چون یوسف، داود، و ذوالقرنین، علم قدرتی به مثابه ابزاری برای هدایت و مدیریت جامعه به کار گرفته شده است. علما، به سان نگهبانان این میراث الهی، باید با تأسی به انبیا، علمی تولید کنند که نهتنها معرفت نظری، بلکه اقتدار عملی را به ارمغان آورد.
استناد قرآنی به داستان داود
آیه شریفه ﴿وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ﴾ (بقره: ۲۵۱) نمونهای روشن از اعطای علم قدرتی به داود علیهالسلام است. در این آیه، خداوند متعال به داود ملک، حکمت، و علمی ویژه عطا کرده که او را قادر به غلبه بر جالوت ساخته است. این حکمت و علم، نهتنها معرفت نظری، بلکه توانایی عملی برای دفع فساد و تحقق عدالت در جامعه را شامل میشود. حوزههای علمیه باید با تأسی به این الگو، علمی تولید کنند که اقتدار و اثرگذاری عملی را به همراه داشته باشد.
درنگ: علم قدرتی، به مثابه میراث انبیا، توانایی اثرگذاری عملی در جامعه را دارد. علما باید با تأسی به سیره انبیا، این علم را احیا کنند. |
نقد عبرتمحوری صرف در تفسیر قرآن کریم
تفسیر قرآن کریم بهعنوان کتابی صرفاً عبرتآموز، مانند منبری که تنها به تحسین و تمجید محدود میشود، شأن این کتاب الهی را تنزل میدهد. قرآن کریم، به سان چشمهای جوشان، معارفی را عرضه میکند که نهتنها برای عبرت، بلکه برای تأسی و عمل در اختیار بشر قرار میگیرند. اگر هدف آیات قرآنی تنها عبرتآموزی باشد، حوزههای علمیه به جایگاهی برای نقل داستانهای بیاثر تبدیل میشوند، در حالی که رسالت آنها تولید علمی است که تحولآفرین باشد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تکیه بر سیره انبیا و آیات قرآنی، نشان داد که علم قدرتی، هدف اصلی انبیا و رسالت علما بوده است. داستان داود علیهالسلام، نمونهای روشن از این علم است که حوزهها باید با تأسی به آن، به تولید علمی مؤثر و تحولآفرین بپردازند. نقد رویکرد عبرتمحور، ضرورت بازنگری در تفسیر آیات قرآنی را برجسته میسازد.
بخش سوم: نقد وضعیت کنونی حوزههای علمیه
تمرکز بر علوم لفظی و غیرمؤثر
حوزههای علمیه، در وضعیت کنونی، بیش از حد بر علوم لفظی، مانند ادبیات، صرف و نحو، و فعالیتهای غیرمؤثر، مانند منبر و اقامه مداوم نماز جماعت، متمرکز شدهاند. این تمرکز، به مثابه باغی که تنها به شاخ و برگ ظاهری پرداخته و از ریشه غافل مانده، حوزهها را از شأن اصلی خود، یعنی تولید علم قدرتی، دور کرده است. این فعالیتها، اگرچه در جای خود ارزشمندند، اما به تنهایی نمیتوانند اقتدار علمی و عملی حوزهها را تضمین کنند.
فقدان اقتدار علمی و نقش پیشتازی
حوزههای علمیه، به دلیل عدم تولید علم قدرتی، از ایفای نقش پیشتاز و مربی جامعه بازماندهاند. این فقدان، نتیجه تمرکز بر فعالیتهای غیرمؤثر و عدم نظاممندی علمی است. حوزهها، به سان کشتیای که بدون سکان در دریای طوفانی سرگردان است، نمیتوانند هدایت جامعه را بر عهده گیرند. تولید علم قدرتی، که توانایی اثرگذاری عملی در جامعه را دارد، ضرورتی انکارناپذیر برای احیای اقتدار حوزههاست.
درنگ: حوزههای علمیه، به دلیل تمرکز بر علوم لفظی و فعالیتهای غیرمؤثر، از اقتدار علمی و نقش پیشتازی محروم شدهاند. تولید علم قدرتی، راهکار احیای این اقتدار است. |
نقد فعالیتهای غیرقانونمند و علوم غریبه
فعالیتهای غیرقانونمند، مانند اقدامات فردی در علوم غریبه، طلسمات، و چ Jonahنشینی، به دلیل فقدان نظام علمی، به سوءاستفاده و کاهش اعتبار حوزهها منجر شدهاند. این فعالیتها، به سان بادهایی پراکنده، نهتنها به تولید علم مؤثر کمک نمیکنند، بلکه حوزهها را از مسیر اصلی خود منحرف میسازند. قانونمندی و نظاممندی، بهعنوان ضرورتی برای تولید علم قدرتی، باید جایگزین این فعالیتهای پراکنده شود.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد وضعیت کنونی حوزههای علمیه، نشان داد که تمرکز بر علوم لفظی، فعالیتهای غیرمؤثر، و اقدامات غیرقانونمند، مانع از تحقق اقتدار علمی شده است. حوزهها باید با بازنگری در نظام آموزشی و ایجاد ساختارهای علمی، به تولید علم قدرتی بپردازند که توانایی هدایت و تحول جامعه را داشته باشد.
بخش چهارم: امکان تصرف در تکوین و عوالم غیبی
تسخیر آسمانها و زمین
آیه شریفه ﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا﴾ (جاثیه: ۱۳) به امکان تسخیر آسمانها و زمین برای همه انسانها اشاره دارد. این تسخیر، به معنای بهرهگیری از علم و قدرت برای تحقق اهداف الهی در خلقت است. حوزههای علمیه، به سان کاوشگرانی در این عرصه بیکران، باید با تحقیق و سرمایهگذاری، راهکارهای عملی برای این تسخیر را استخراج کنند.
تصرف در عوالم غیبی
قرآن کریم، امکان تصرف در عوالم غیبی، مانند جن، برزخ، و قیامت را تأیید میکند. این امکان، که در سیره انبیا به وضوح دیده میشود، باید بهعنوان بخشی از علم قدرتی مورد توجه حوزهها قرار گیرد. این تصرف، به مثابه کلیدی برای گشودن درهای معرفت غیبی، نیازمند تحقیق علمی و نظاممند است.
استناد قرآنی به داستان لوط
آیه شریفه ﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ﴾ (هود: ۸۲) به استفاده از سنگهای سجیل منضود و مسوم اشاره دارد که نمونهای از علم قدرتی است. این ابزارهای قدرتی، که با کدها و نشانههای الهی مشخص شدهاند، الگویی برای تولید علم مدرن و تأثیرگذار در حوزهها ارائه میدهند.
درنگ: آیات قرآنی، مانند داستان لوط، ابزارهای قدرتی را معرفی میکنند که حوزهها میتوانند با تحقیق در آنها، علم مدرن و تأثیرگذار تولید کنند. |
استناد قرآنی به داستان ایوب
آیه شریفه ﴿ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ﴾ (ص: ۴۲) به دستور زدن پا به زمین و ظهور آب سرد و آشامیدنی اشاره دارد. این آیه، نمونهای از تصرف در تکوین است که با اقدام سادهای مانند زدن پا به زمین محقق شده است. حوزهها باید با تحقیق در این آیات، راهکارهای عملی برای تولید علم قدرتی استخراج کنند.
استناد قرآنی به داستان یونس
آیه شریفه ﴿فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾ (انبیاء: ۸۷) به ذکر یونس علیهالسلام و نجات او از شکم ماهی اشاره دارد. این ذکر، به مثابه کلیدی الهی، توانایی نجات از مشکلات و تصرف در تکوین را دارد. حوزهها باید با تحقیق در این ذکر، کاربردهای عملی آن را شناسایی کنند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با استناد به آیات قرآنی، نشان داد که تصرف در تکوین و عوالم غیبی، نهتنها برای انبیا، بلکه برای همه انسانها ممکن است. داستانهای لوط، ایوب، و یونس، نمونههایی از علم قدرتی هستند که حوزهها باید با تحقیق و نظاممندی، آنها را به ابزارهای علمی مدرن تبدیل کنند.
بخش پنجم: راهکارهای تولید علم قدرتی
ضرورت نظاممندی و قانونمندی
تولید علم قدرتی، نیازمند نظاممندی و قانونمندی است. این نظام، به سان ستونهایی استوار، از فعالیتهای غیرعلمی و سوءاستفاده جلوگیری میکند. حوزهها باید با تدوین ساختارهای علمی، مسئولیتهای خود را مشخص کرده و از پراکندگی در فعالیتها بپرهیزند.
ایجاد زیرساختهای علمی
حوزهها باید با ایجاد زیرساختهای علمی، مانند آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی، به تولید علم قدرتی بپردازند. این زیرساختها، به مثابه خاک حاصلخیزی هستند که بذر علم قدرتی در آنها شکوفا میشود. این امر، به جذب دانشمندان و افزایش تأثیرگذاری حوزهها کمک میکند.
اصلاح نظام آموزشی حوزهها
نظام آموزشی کنونی حوزهها، که بر علوم لفظی و فعالیتهای غیرمؤثر متمرکز است، باید اصلاح شود. این اصلاح، به سان بازسازی بنایی کهن، حوزهها را به مرکزی برای تولید علم قدرتی تبدیل میکند. تمرکز بر تدبر در قرآن کریم و تجربهمحوری، از ضرورتهای این اصلاح است.
درنگ: اصلاح نظام آموزشی و ایجاد زیرساختهای علمی، کلید احیای اقتدار حوزههای علمیه در تولید علم قدرتی است. |
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با ارائه راهکارهایی برای تولید علم قدرتی، بر ضرورت نظاممندی، ایجاد زیرساختهای علمی، و اصلاح نظام آموزشی تأکید کرد. این راهکارها، حوزهها را به مراکز تولید علمی مؤثر و تحولآفرین تبدیل میکنند.
نتیجهگیری کل
علم قدرتی و تصرف در تکوین، بهعنوان محور این نوشتار، چارچوبی فلسفی و عملی برای بازتعریف نقش حوزههای علمیه ارائه میدهد. قرآن کریم، به مثابه منبعی بیپایان از معرفت، نهتنها عبرتآموزی، بلکه دستورالعملهایی برای تولید علم قدرتی و اثرگذاری عملی در جامعه فراهم میکند. داستانهای انبیا، مانند لوط، داود، ایوب، و یونس، نمونههایی از این علم هستند که حوزهها باید با تحقیق و نظاممندی، آنها را به ابزارهای علمی مدرن تبدیل کنند. نقد فعالیتهای غیرمؤثر و تمرکز بر علوم لفظی، ضرورت بازنگری در نظام آموزشی و ایجاد زیرساختهای علمی را برجسته میسازد. حوزههای علمیه، بهعنوان ورثه انبیا، باید با تأسی به سیره انبیا و بهرهگیری از آیات قرآنی، اقتدار علمی خود را احیا کرده و نقش پیشتاز و مربی جامعه را ایفا کنند. این نوشتار، به سان چراغی در مسیر، راه را برای تحقق این هدف روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی |