در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 591

متن درس





تحلیل و تبیین فلسفه خلقت و فعل الهی

تحلیل و تبیین فلسفه خلقت و فعل الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹۱)

مقدمه: درآمدی بر فلسفه خلقت

بحث از خلقت، فعل الهی و ربوبیت، از دیرباز در کانون توجه حکما و متکلمان بوده و به دلیل عمق متافیزیکی و پیوند آن با بنیاد هستی، از مباحث دشوار و دقیق فلسفه اسلامی به شمار می‌رود. این نوشتار، با محوریت درس‌گفتار شماره ۵۹۱ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی ماهیت حدوث، حقیقت فعل و رابطه میان فاعل و فعل در چارچوب فلسفه اسلامی می‌پردازد. استاد فرزانه، با تکیه بر دیدگاه‌های ابن‌سینا در اشارات و نقد پیش‌فرض‌های متکلمان، خلقت را به مثابه ظهور بی‌واسطه یا باواسطه حق معرفی کرده و از این منظر، به بازاندیشی در مفاهیم بنیادین متافیزیک اسلامی دعوت می‌کنند.

بخش نخست: نقد دیدگاه متکلمان در باب خلقت

پیچیدگی و سنگینی بحث خلقت

بحث از حدوث، فعل الهی و ربوبیت، به دلیل ماهیت متافیزیکی و پیوند عمیق آن با حقیقت هستی، از مباحث سنگین و دقیق فلسفه اسلامی است. این موضوعات، مانند دریایی ژرف، نیازمند غواصی عمیق در اقیانوس معرفت‌اند تا بتوان گوهر حقیقت را از آن استخراج کرد. استاد فرزانه تأکید دارند که این مباحث، به دلیل ارتباط با بنیاد وجود و رابطه میان حق و خلق، از پیچیدگی و عمق ویژه‌ای برخوردارند.

درنگ: مباحث خلقت و فعل الهی، به مثابه قله‌ای رفیع در فلسفه اسلامی، نیازمند تأمل عمیق و دقت فلسفی است، زیرا به بنیاد هستی و رابطه میان حق و خلق می‌پردازد.

مشکل‌آفرینی متکلمان در تبیین خلقت

متکلمان، با پیش‌فرض‌هایی ساده‌انگارانه، بحث خلقت را برای حکما پیچیده کرده‌اند. آنان با دیدگاه‌هایی که به کون بعد العدم و بی‌نیازی مخلوق از فاعل پس از وجود تقلیل می‌یابد، از عمق فلسفی این موضوع فاصله گرفته‌اند. استاد فرزانه این رویکرد را مانند تلاش برای ترسیم آسمانی بی‌کران با ابزارهای محدود می‌دانند که به جای روشن‌سازی، تاریکی و ابهام می‌آفریند.

ادعاهای متکلمان و نقد آن‌ها

متکلمان دو ادعای اصلی را مطرح کرده‌اند: نخست، عالم را حادث و مسبوق به عدم می‌دانند؛ و دوم، معتقدند مخلوق پس از وجود، به فاعل نیاز ندارد. این دیدگاه، مانند بنایی است که گمان می‌رود پس از ساخت، از معمار خود بی‌نیاز است. استاد فرزانه این ادعاها را مبتنی بر تصوری عامیانه از خلقت می‌دانند که وجود را به عدم سابق وابسته کرده و تداوم آن را مستقل از فاعل فرض می‌کند.

دیدگاه کون بعد العدم، وجود مخلوق را مسبوق به عدم می‌داند، گویی عدم شرط لازم تحقق وجود است. این تصور، مانند آن است که ظهور نور را به تاریکی پیشین وابسته بدانیم. استاد فرزانه تأکید دارند که این دیدگاه، با حقیقت ربوبیت الهی که مدبر دائمی خلقت است، ناسازگار است.

درنگ: متکلمان با تقلیل خلقت به کون بعد العدم و بی‌نیازی مخلوق از فاعل، از حقیقت فلسفی خلقت که ظهور دائمی حق است، فاصله گرفته‌اند.

تمایز فاعل اعدادی و فاعل حقیقی

استاد فرزانه، با نقد تشبیه متکلمان، فاعل الهی را از فاعل اعدادی (مانند بنّا) متمایز می‌کنند. فاعل اعدادی تنها مقدمات را فراهم می‌کند، مانند بنّایی که دیوار را برمی‌افرازد، اما فاعل حقیقی، وجود را اعطا کرده و تداوم آن را تضمین می‌کند. این تمایز، مانند تفاوت میان نقشی که بر کاغذ می‌افتد و نوری که از خورشید ساطع می‌شود، بنیادین است.

جمع‌بندی بخش نخست

متکلمان، با پیش‌فرض‌های عامیانه، خلقت را به کون بعد العدم و بی‌نیازی مخلوق از فاعل محدود کرده‌اند. این دیدگاه، که وجود را به عدم سابق وابسته می‌داند، با حقیقت ربوبیت الهی ناسازگار است. استاد فرزانه، با نقد این پیش‌فرض‌ها، خلقت را ظهور دائمی حق معرفی می‌کنند که از هرگونه وابستگی به عدم یا استقلال از فاعل مبراست.

بخش دوم: حقیقت فعل و رابطه آن با فاعل

تعریف حقیقت فعل

استاد فرزانه، با استناد به دیدگاه ابن‌سینا در اشارات، حقیقت فعل را وجودی تعریف می‌کنند که به فاعل منسوب است. فعل، مانند شعاعی است که از خورشید وجود فاعل ساطع می‌شود و در نسبت با او معنا می‌یابد. این تعریف، از وابستگی فعل به عدم یا خصوصیاتی مانند ارادی بودن و مباشری بودن مبراست.

درنگ: حقیقت فعل، وجودی است که به فاعل منسوب است و از خصوصیاتی مانند حدوث، قدم، ارادی بودن یا طبیعی بودن مستقل است.

نقد وابستگی فعل به حدوث

متکلمان، حدوث (سبق عدم) را جزء حقیقت فعل می‌دانند، در حالی که فلاسفه، از جمله ابن‌سینا، این دیدگاه را رد می‌کنند. استاد فرزانه تأکید دارند که حدوث، مانند سایه‌ای است که بر فعل می‌افتد، اما جزء ذات آن نیست. حقیقت فعل، مانند جویباری است که از چشمه فاعل سرچشمه می‌گیرد، بی‌آنکه به عدم پیشین وابسته باشد.

دقت علمی ابن‌سینا

ابن‌سینا در اشارات، با دقتی که استاد فرزانه آن را به بحث‌های اتمی تشبیه می‌کنند، فعل را از لوازم آن جدا کرده و به‌عنوان وجودی منسوب به فاعل تعریف می‌کند. این دقت، مانند نقشه‌ای دقیق از آسمان هستی است که در محافل علمی مدرن نیز می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.

تنوع افعال و چالش تعریف جامع

افعال، مانند رنگ‌های گوناگون در یک تابلوی نقاشی، متنوع‌اند: مباشری، تسبيبی، ارادی، طبیعی، باواسطه و بی‌واسطه. استاد فرزانه تأکید دارند که گنجاندن همه این خصوصیات در تعریف فعل، مانند تلاش برای دربرگرفتن همه رنگ‌ها در یک رنگ واحد، محال است. اگر فعل را به ارادی بودن محدود کنیم، افعال غیرارادی از دایره فعل خارج می‌شوند، و این تناقض، نشان‌دهنده آن است که حقیقت فعل فراتر از خصوصیات مصداقی آن است.

درنگ: تعریف فعل باید جامع افراد و مانع اغیار باشد؛ حقیقت فعل، وجود منسوب به فاعل است، نه مجموعه خصوصیات مصداقی آن.

تشبیه به انسان و عدد

استاد فرزانه، برای روشن‌سازی حقیقت فعل، به انسان و عدد تشبیه می‌کنند. همان‌گونه که انسان، حیوان ناطق است و خصوصیاتی مانند کوتاهی یا بلندی زید به ذات انسان ربطی ندارد، حقیقت فعل نیز وجود منسوب به فاعل است، نه خصوصیاتی مانند حدوث یا قدم. همچنین، مانند عدد که نه یک است و نه دو، بلکه کم منفصل است، فعل نیز حقیقتی کلی دارد که خصوصیات مصداقی به آن افزوده می‌شود.

تشبیه به نور

استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، فعل را به نور تشبیه می‌کنند. نور، نه ضعیف است و نه قوی، بلکه حقیقتی کلی است که ضعف و قوت، لوازم آن‌اند. به همین سان، حدوث و قدم، لوازم فعل‌اند، نه جزء ذات آن. این تشبیه، مانند آینه‌ای است که حقیقت فعل را در برابر چشمان ذهن منعکس می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

حقیقت فعل، وجودی است که به فاعل منسوب است و از خصوصیاتی مانند حدوث، قدم، ارادی بودن یا طبیعی بودن مستقل است. استاد فرزانه، با استناد به ابن‌سینا و بهره‌گیری از تمثیلات فاخر، نشان می‌دهند که تعریف فعل باید جامع و مانع باشد و از قید و بندهای مصداقی آزاد گردد. این دیدگاه، مانند کلیدی است که قفل‌های پیچیده متافیزیک خلقت را می‌گشاید.

بخش سوم: نقد کون بعد العدم و تبیین فیض الهی

کون بعد العدم: مفهومی ذهنی

استاد فرزانه، کون بعد العدم را مفهومی ذهنی و انتزاعی می‌دانند که واقعیتی خارجی ندارد. این مفهوم، مانند سایه‌ای است که ذهن بر واقعیت می‌افکند. همان‌گونه که در علم اجمالی، «یکی از این دو» واقعیتی خارجی ندارد، کون بعد العدم نیز محصول انتزاع ذهن است و نمی‌تواند جزء حقیقت فعل باشد.

درنگ: کون بعد العدم، مفهومی ذهنی و فاقد واقعیت خارجی است و نمی‌تواند جزء حقیقت فعل باشد.

عدم و رابطه آن با فعل

عدم، به دلیل فقدان واقعیت خارجی، نمی‌تواند فعل باشد، زیرا فعل، ظهور فاعل است. استاد فرزانه تأکید دارند که نسبت دادن عدم به فعل، مانند گره زدن نور به تاریکی است. حقیقت فعل، در نسبت وجودی آن با فاعل نهفته است، نه در خصوصیاتی مانند سبق عدم.

فیض الهی و ظهورات حق

استاد فرزانه، خلقت را به فیض الهی تعبیر می‌کنند که وجودی است منسوب به حق. مخلوقات، مانند آیینه‌هایی‌اند که نور حق را بازمی‌تابانند و فاقد ذات مستقل‌اند. این دیدگاه، با آیه شریفه «لَا حَوْلَ وَلَا [مطلب حذف شد] : هیچ نیرو و توانی جز به [یاری] خدا نیست) هم‌خوانی دارد که وابستگی کامل مخلوقات به حق را نشان می‌دهد.

نقد پیش‌فرض امکانی بودن

استاد فرزانه، علاوه بر نقد حدوث متکلمان، پیش‌فرض امکانی بودن برخی فلاسفه را نیز رد می‌کنند. خلقت، نه مسبوق به عدم است و نه متصف به امکان؛ بلکه ظهور حق است، چه در عوالم ناسوتی و چه در مراتب ازلی. این دیدگاه، مانند نسیمی است که غبار پیش‌فرض‌های نادرست را از آینه حقیقت می‌زداید.

ربوبیت الهی و عظمت حق

استاد فرزانه، با استناد به آیه شریفه «الْحَمْدُ لِلَّهِ [مطلب حذف شد] : سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است)، عظمت ربوبیت الهی را تبیین می‌کنند. این آیه، مانند تاجی است که بر سر حقیقت خلقت نهاده شده و ربوبیت حق بر همه عوالم را نشان می‌دهد.

درنگ: مخلوقات، ظهورات حق‌اند و فاقد ذات مستقل؛ ربوبیت الهی، مانند خورشیدی است که همه عوالم را روشن می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

استاد فرزانه، با نقد مفاهیم کون بعد العدم و امکانی بودن، خلقت را ظهور دائمی حق معرفی می‌کنند. مخلوقات، مانند شعاع‌های نور از خورشید حق، فاقد استقلال‌اند و فیض الهی، وجودی است که به حق منسوب است. آیات قرآنی، مانند مشعل‌هایی، این حقیقت را روشن می‌سازند.

نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار شماره ۵۹۱ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مانند چراغی است که در تاریکی‌های متافیزیک خلقت نور می‌افکند. با نقد دیدگاه متکلمان که خلقت را به کون بعد العدم و بی‌نیازی مخلوق از فاعل محدود می‌کنند، و با تکیه بر تحلیل‌های دقیق ابن‌سینا، حقیقت فعل به‌عنوان وجودی منسوب به فاعل تبیین می‌شود. خلقت، ظهور بی‌واسطه یا باواسطه حق است که از قید حدوث، قدم یا امکان آزاد است. آیات قرآنی، مانند «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»، عظمت ربوبیت الهی را نشان می‌دهند و مخلوقات را به مثابه مظاهر فیض حق معرفی می‌کنند. این نوشتار، با بازاندیشی در این مفاهیم، خواننده را به سوی فهم عمیق‌تر وحدت وجود و فیض الهی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی