در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 602

متن درس





کتاب تحلیلی بر مبانی حدوث و امکان در فلسفه اسلامی

کتاب تحلیلی بر مبانی حدوث و امکان در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۰۲)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تحلیلی است عمیق از درس‌گفتاری فلسفی که در تاریخ هفدهم آذرماه سال ۱۳۸۳ توسط استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ارائه شده است. محور این اثر، بررسی و نقد مفاهیم بنیادین حدوث و امکان در فلسفه اسلامی است که با رویکردی تحلیلی و نظام‌مند، به تبیین اختلافات متکلمان و فلاسفه، نقد دیدگاه‌های سنتی، و پیشنهاد تحول در دستگاه فلسفی می‌پردازد.

بخش نخست: نقد مفهوم حدوث در فلسفه اسلامی

تبیین مفهوم حدوث و تقسیم‌بندی آن

حدوث، به معنای پیدایش وجود پس از عدم، از مفاهیم بنیادین در فلسفه اسلامی است. استاد فرزانه در این درس‌گفتار تأکید دارند که حدوث ذاتی، که به معنای ضرورت وجود پس از عدم در ذات اشیاء باشد، وجود ندارد. این دیدگاه، نقدی است بر رویکرد سنتی که حدوث را به ماهیت اشیاء نسبت می‌دهد. در مقابل، حدوث زمانی، که در ظرف ناسوت (جهان مادی) و با توجه به خصوصیات زمانی اشیاء تعریف می‌شود، تنها شکل معتبر حدوث تلقی می‌گردد. این تمایز، همانند جداسازی گوهر از صدف، نشان‌دهنده تلاش برای رهایی از بند مفاهیم کهن و نادرست است.

درنگ: حدوث ذاتی منتفی است، زیرا وجود ذاتی اشیاء به ماهیت وابسته نیست. تنها حدوث زمانی در ظرف ناسوت معتبر است.

نقد دیدگاه متکلمان در احتياج به علت

متکلمان معتقدند که احتياج موجودات به علت، ناشی از حدوث آن‌هاست. به بیان دیگر، موجودی که حادث است، به دلیل پیدایش زمانی خود به علت نیاز دارد. استاد فرزانه این دیدگاه را به چالش می‌کشند و استدلال می‌کنند که اگر حدوث به‌عنوان تنها مبنای احتياج پذیرفته شود، در صورت منتفی شدن حدوث، احتياج موجودات به علت نیز از بین می‌رود. این نقد، مانند نوری که تاریکی را می‌شکافد، ضعف منطقی دیدگاه متکلمان را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش با تبیین مفهوم حدوث و نقد دیدگاه متکلمان، گامی در جهت روشن‌سازی محدودیت‌های مفهومی حدوث برمی‌دارد. استاد فرزانه با تأکید بر منتفی بودن حدوث ذاتی و تمرکز بر حدوث زمانی، زمینه را برای نقد عمیق‌تر دستگاه متکلمان فراهم می‌کنند.

بخش دوم: امکان ذاتی و اختلاف متکلمان و فلاسفه

دیدگاه فلاسفه در احتياج به علت

فلاسفه، به‌ویژه ابن‌سینا، احتياج موجودات به علت را به امکان ذاتی آن‌ها نسبت می‌دهند. بر اساس این دیدگاه، حتی اگر موجودی قدیم باشد، به دلیل امکان ذاتی‌اش، محتاج علت است. این رویکرد، مانند پلی است که وجود را به واجب‌الوجود متصل می‌کند، و از وابستگی صرف به حدوث فراتر می‌رود.

درنگ: فلاسفه احتياج موجودات را به امکان ذاتی نسبت می‌دهند، نه حدوث، و این دیدگاه توانایی تبیین احتياج موجودات قدیم به علت را دارد.

نقد امکان ذاتی و خطر خرق اجماع

استاد فرزانه فرض می‌کنند که اگر امکان ذاتی نیز منتفی شود، احتياج موجودات به علت از بین می‌رود. این فرض، مانند کوبیدن میخی بر تابوت اجماع متکلمان و فلاسفه است، زیرا نفی هر دو مفهوم حدوث و امکان، به استقلال موجودات از خدا منجر می‌شود که با اصول توحیدی در تضاد است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش با بررسی اختلاف متکلمان و فلاسفه در مبنای احتياج، به نقد امکان ذاتی می‌پردازد و نشان می‌دهد که هر دو دستگاه فکری، با وجود دستاوردهایشان، در تبیین کامل رابطه وجودی موجودات با خدا ناکام مانده‌اند.

بخش سوم: نقد دیدگاه متکلمان در استقلال موجودات

استقلال موجودات پس از خلقت

متکلمان معتقدند که اگر موجودی حادث نباشد، نیازی به علت ندارد و حتی پس از وجود، اگر خدا نباشد، موجود باقی می‌ماند. استاد فرزانه این دیدگاه را «رکیک» و «عامیانه» می‌خواند و با تمثیل تیر و کمان یا بنای ساختمان، نشان می‌دهند که این مثال‌ها فاعلیت اعدادی را نشان می‌دهند، نه فاعلیت افاضه‌ای که مختص خداوند است.

تمایز فاعل اعدادی و فاعل امدادی

استاد فرزانه تمایز کلیدی بین فاعل اعدادی (آماده‌سازی) و فاعل امدادی (افاضه وجود) را مطرح می‌کنند. خداوند، مانند چشمه‌ای جوشان، در هر لحظه وجود را به موجودات افاضه می‌کند، در حالی که فاعل اعدادی، مانند بنّا، تنها شرایط را فراهم می‌سازد. این تمایز، مانند جداسازی آب زلال از گل‌آلود، دیدگاه متکلمان را از فلسفه اصیل جدا می‌کند.

درنگ: خداوند فاعل امدادی است که در هر لحظه وجود را افاضه می‌کند، برخلاف فاعل اعدادی که تنها آماده‌سازی می‌کند.

نقد تحصيل حاصل

متکلمان استدلال می‌کنند که اعطای مجدد وجود به موجود، تحصيل حاصل است و بی‌معناست. استاد فرزانه این استدلال را رد می‌کنند و تأکید دارند که وجود موجودات در هر لحظه به افاضه الهی وابسته است. این دیدگاه، مانند نوری است که ظلمت تحصيل حاصل را می‌زداید.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش با نقد دیدگاه متکلمان در استقلال موجودات و تبیین فاعلیت مداوم الهی، برتری دستگاه فلسفی را در تبیین رابطه وجودی موجودات با خدا نشان می‌دهد.

بخش چهارم: پیشنهاد تحول در دستگاه فلسفی

ضرورت بازنگری در پارادایم‌های فلسفی

استاد فرزانه پیشنهاد می‌دهند که دستگاه فلسفی سنتی، چه متکلمان و چه فلاسفه، باید تغییر کند تا رابطه موجودات با خدا به‌درستی تبیین شود. این تحول، مانند بازسازی بنایی کهن است که نیازمند مصالح نو و طرحی جدید است.

درنگ: دستگاه فلسفی سنتی باید تغییر کند تا رابطه وجودی موجودات با خدا به‌گونه‌ای جامع‌تر تبیین شود.

نقد کلام جدید

استاد فرزانه کلام جدید را تلاشی برای بازسازی فلسفه تحت عنوانی متفاوت می‌دانند. این دیدگاه، مانند پوشاندن لباسی نو بر پیکری کهن، نمی‌تواند مشکلات بنیادین دستگاه متکلمان را حل کند.

نقد تسلسل علل

متکلمان استدلال می‌کنند که اگر وجود به‌ماهو وجود محتاج علت باشد، خدا نیز محتاج علت خواهد بود، که به تسلسل می‌انجامد. استاد فرزانه این استدلال را رد می‌کنند و تأکید دارند که خدا به‌عنوان واجب‌الوجود، از این قاعده مستثناست.

اشارات ابن‌سینا و نقد متکلمان

ابن‌سینا در اشارات، به‌ویژه در نمط پنجم، دیدگاه متکلمان را به دلیل سادگی و عدم دقت فلسفی مورد نقد قرار می‌دهد. استاد فرزانه این نقد را تأیید می‌کنند و بر محدودیت‌های مثال‌های عامیانه متکلمان تأکید دارند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش با پیشنهاد تحول در دستگاه فلسفی و نقد کلام جدید، به ضرورت بازنگری در مفاهیم بنیادین فلسفه اسلامی اشاره دارد و زمینه را برای ایجاد سیستمی نوین فراهم می‌کند.

بخش پنجم: تأملاتی در فرهنگ فلسفی و نظام آموزشی

نقد فرهنگ فلسفی موجود

استاد فرزانه خواستار تغییر فرهنگ فلسفی و جایگزینی دستگاه سنتی با سیستمی جدید هستند. این تحول، مانند کاشتن نهالی نو در خاک فلسفه اسلامی است که باید با دقت و حکمت پرورش یابد.

تأملاتی در نظام آموزشی حوزه

استاد فرزانه به نقد نظام آموزشی حوزه‌های علمیه می‌پردازند و معتقدند که مشکلات ساختاری، مانند عدم حمایت از طلاب در ازدواج و زندگی، مانع پرورش عالمان برجسته می‌شود. ایشان پیشنهاد می‌کنند که مراجع و بزرگان حوزه، مانند پدرانی مهربان، از طلاب حمایت کنند تا نظام آموزشی به شکوفایی برسد.

استاد با تمثیل چكيده و چسبيده، به اهمیت تربیت نسل‌های بعدی علما اشاره دارند. چكيده، مانند میوه‌ای رسیده است که از نطفه علم پدید آمده و باید با سرمایه‌گذاری معنوی و مادی پرورش یابد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش با نقد فرهنگ فلسفی و نظام آموزشی، به ضرورت تحول در ساختارهای فکری و آموزشی حوزه‌های علمیه اشاره دارد و راهکارهایی عملی برای بهبود ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار با بررسی و نقد مفاهیم حدوث و امکان، اختلافات متکلمان و فلاسفه را تحلیل کرده و محدودیت‌های هر دو دستگاه فکری را آشکار ساخته است. استاد فرزانه با تأکید بر فاعلیت مداوم الهی، پیشنهاد تحول بنیادین در دستگاه فلسفی را مطرح می‌کنند. این تحول، مانند بازسازی پلی است که وجود را به واجب‌الوجود متصل می‌کند. نوشتار حاضر گامی است در جهت فهم عمیق‌تر مباحث فلسفی و زمینه‌سازی برای تحول در فرهنگ فلسفی اسلامی.

با نظارت صادق خادمی