در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 625

متن درس






کاوشی در اقسام وجود و نقد مفهوم وجود لا فی نفسه

کاوشی در اقسام وجود و نقد مفهوم وجود لا فی نفسه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۲۵)

دیباچه

این نوشتار، به بازخوانی و تحلیل عمیق درس‌گفتار شماره ۶۲۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره می‌پردازد که در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۸۳ ارائه شده است. این درس‌گفتار، به کاوشی دقیق در اقسام وجود، با تمرکز بر مفهوم وجود لا فی نفسه یا وجود رابط، اختصاص دارد. هدف این بازنویسی، ارائه متنی علمی و منسجم است که با حفظ تمامی جزئیات و نکات اصلی، مفاهیم فلسفی را با زبانی روشن و وزین برای مخاطبان متخصص در حوزه فلسفه اسلامی تبیین کند. این اثر، با نگاهی نقادانه به آرای فیلسوفان برجسته‌ای چون علامه طباطبایی، ملاصدرا، حاجی سبزواری، و ملا عبدالله، به بازاندیشی در مفهوم وجود رابط و نفی وجود بدون نفس می‌پردازد. ساختار این نوشتار، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، تمثیلات ادبی، و جمع‌بندی‌های تفصیلی، به‌گونه‌ای طراحی شده که محتوایی منسجم و جذاب ارائه نماید.

بخش نخست: تبیین اقسام وجود و جایگاه وجود لا فی نفسه

ماهیت وجود لا فی نفسه

در فلسفه اسلامی، وجود به مراتب گوناگون تقسیم می‌شود که یکی از ضعیف‌ترین این مراتب، وجود لا فی نفسه یا وجود رابط است. این مفهوم، که در ادبیات فلسفی به وجود حرفی نیز تعبیر می‌شود، به موجودی اشاره دارد که فاقد نفس، حقیقت، و اصالت مستقل است. به بیان دیگر، وجود لا فی نفسه، موجودیتی است که نمی‌توان آن را در جایی مشخص یافت؛ نه می‌توان گفت کجاست و نه می‌توان گفت نیست. این ویژگی، آن را از سایر مراتب وجود متمایز می‌سازد، چراکه به‌تنهایی فاقد استقلال وجودی است و تنها در ارتباط با دیگر موجودات معنا می‌یابد.

درنگ: وجود لا فی نفسه، به‌عنوان ضعیف‌ترین مرتبه وجود، فاقد نفس و اصالت است و تنها در نسبت با موضوع و محمول در قضایا معنا می‌یابد.

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عمیق بر این مفهوم، بر این باورند که وجود لا فی نفسه، به معنای فقدان کامل نفس نیست، بلکه هر موجودی، حتی در ضعیف‌ترین مراتب، از نوعی نفس‌داری برخوردار است. این دیدگاه، چالشی بنیادین به تفاسیر سنتی وارد می‌کند که وجود رابط را فاقد هرگونه استقلال و نفس می‌دانند.

تشابه وجود لا فی نفسه با وجود الحق

یکی از نکات برجسته در این درس‌گفتار، تشابه وجود لا فی نفسه با وجود الحق است. استاد فرزانه، با استناد به تعبیر سنتی «داخل فی الاشیاء لا بالممازجه، خارج عن الاشیاء لا بالمفارقه»، به شباهت این دو مفهوم اشاره می‌کنند. وجود الحق، به‌عنوان ذات الهی، نه در اشیاء ممزوج است و نه از آن‌ها مفارقت دارد؛ به همین سان، وجود لا فی نفسه نیز نه قابل تعیین مکان است و نه قابل نفی کامل. این تشابه، پیچیدگی مفهوم وجود رابط را نشان می‌دهد که به‌گونه‌ای با صفات الهی در فلسفه توحیدی هم‌خوانی دارد.

با این حال، استاد فرزانه تأکید دارند که وجود رابط، برخلاف وجود الحق، فاقد نفس تلقی شده است. این تفاوت، پرسشی بنیادین را مطرح می‌کند: چگونه وجودی فاقد نفس می‌تواند با موجوداتی دارای نفس، مانند موضوع و محمول در قضایا، جمع شود؟ این پرسش، به تعارضی منطقی اشاره دارد که نیازمند بازنگری در مفهوم وجود رابط است.

نقل از علامه طباطبایی

استاد فرزانه، با ارجاع به آثار علامه طباطبایی در «بدایة الحکمة» و «نهایة الحکمة»، به تبیین وجود رابط می‌پردازند. علامه فرموده‌اند: در قضیه‌ای مانند «الانسان ضاحک»، وجودی ورای موضوع (انسان) و محمول (ضاحک) وجود دارد که این دو را به هم مرتبط می‌سازد. این وجود، نه در موضوع به‌تنهایی یافت می‌شود و نه در محمول، بلکه قائم به هر دو است و از آن‌ها خارج نیست.

درنگ: وجود رابط، به‌عنوان امری ذهنی، قائم به موضوع و محمول است و بدون آن‌ها معنا ندارد، اما در عین حال، از آن‌ها خارج نیست.

این دیدگاه، به وابستگی وجود رابط به موضوع و محمول اشاره دارد، اما استاد فرزانه با نقد این تفسیر، بر این باورند که وجود رابط نمی‌تواند کاملاً فاقد نفس باشد، زیرا هر موجودی، حتی در ضعیف‌ترین مراتب، از نوعی نفس‌داری برخوردار است.

تعارض وجود لا فی نفسه با فی نفسه

یکی از پرسش‌های محوری این درس‌گفتار، تعارض میان وجود لا فی نفسه و وجود فی نفسه است. در قضیه‌ای مانند «زید قائم»، چگونه می‌توان وجودی فاقد نفس (لا فی نفسه) را با موضوع و محمولی دارای نفس (فی نفسه) جمع کرد؟ استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، این تعارض را به مسئله حدوث و قدم تشبیه می‌کنند. همان‌گونه که برای حل تعارض حدوث و قدم، مفهوم ترکیبی «ثابت سیار» پیشنهاد شده، در اینجا نیز نیازمند مفهومی هستیم که این دوگانگی را رفع کند.

این تمثیل، مانند پلی است که دو سوی متضاد را به هم پیوند می‌دهد، و نشان‌دهنده تلاش فلسفه اسلامی برای حل تناقضات مفهومی با مفاهیم ترکیبی است. استاد فرزانه، با این رویکرد، بر ضرورت بازنگری در مفهوم وجود رابط تأکید می‌ورزند.

بخش دوم: نقد و بازاندیشی در مفهوم وجود رابط

ویژگی‌های وجود رابط

وجود رابط، به‌عنوان امری قائم به موضوع و محمول، در قضایای حملی مانند «زید قائم» معنا می‌یابد. این وجود، نه مستقل است و نه از موضوع و محمول خارج. استاد فرزانه، با استناد به این ویژگی‌ها، به وابستگی ذاتی وجود رابط اشاره می‌کنند. این وجود، تنها در بستر هلیات مرکبه (قضایای حملی) مطرح است و در هلیات بسیطه کاربردی ندارد.

برای فهم بهتر، می‌توان وجود رابط را به رشته‌ای نازک تشبیه کرد که دو گوهر (موضوع و محمول) را به هم پیوند می‌دهد، اما خود به‌تنهایی دیده نمی‌شود. این تشبیه، به ماهیت غیرمستقل وجود رابط و نقش آن در ایجاد ارتباط ذهنی اشاره دارد.

نفی ماهیت برای وجود رابط

یکی از نکات کلیدی درس‌گفتار، نفی ماهیت برای وجود رابط است. استاد فرزانه تأکید دارند که وجودات رابط، به دلیل فقدان نفس، فاقد ماهیت‌اند. ماهیت، مستلزم نفس‌داری است، و از آنجا که وجود رابط فاقد استقلال است، نمی‌توان برای آن ماهیتی قائل شد. این دیدگاه، به وابستگی کامل وجود رابط به موضوع و محمول اشاره دارد.

درنگ: وجود رابط، به دلیل فقدان نفس و استقلال، فاقد ماهیت است و تنها در نسبت با موضوع و محمول تحقق می‌یابد.

نقد اباطیل و شستشوی مغزی

استاد فرزانه، با لحنی نقادانه، به ضرورت رهایی از پیش‌فرض‌های سنتی در فلسفه تأکید می‌ورزند. ایشان معتقدند که فیلسوف باید با حقیقت هستی سروکار داشته باشد، نه با مفاهیم کتابی که ممکن است به شستشوی مغزی منجر شوند. این نقد، مانند نسیمی است که غبار از آینه ذهن می‌زداید و دعوتی است به بازگشت به حقیقت ناب هستی.

در این راستا، استاد فرزانه بر نفی اباطیل تأکید دارند. ایشان می‌فرمایند که در هستی، هیچ‌چیز باطل نیست؛ همه‌چیز یا وجود است یا ظهور. این دیدگاه، به وحدت توحیدی هستی اشاره دارد که هیچ موجودی را بدون نفس و حقیقت نمی‌پذیرد.

نقش ذهن در حمل و وجود رابط

حمل در قضایا، مستلزم لحاظ ذهنی است که وجود رابط را پدید می‌آورد. استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، این فرایند را به «پا به پا کردن» تشبیه می‌کنند: برای جابه‌جایی دو پا، نیاز به جای پایی سوم است که وحدت ذهنی را فراهم آورد. این جای پای سوم، همان وجود رابط است که در ذهن شکل می‌گیرد و موضوع و محمول را به هم پیوند می‌دهد.

این تمثیل، مانند چراغی است که تاریکی‌های ذهن را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که وجود رابط، نه در خارج، بلکه در ظرف اندیشه تحقق می‌یابد. در خارج، نه «هو» وجود دارد و نه رابط؛ قیام زید، همان زید و قیام است، بدون واسطه.

درنگ: وجود رابط، صرفاً ذهنی است و در خارج، هیچ واسطه‌ای میان موضوع و محمول وجود ندارد؛ قیام زید، همان زید و قیام است.

بخش سوم: تحلیل مفهوم «هو» و حروف در فلسفه اسلامی

نقد تفسیر سنتی «هو»

استاد فرزانه، با استناد به حاشیه ملا عبدالله و نقل از فارابی، به نقد تفسیر سنتی «هو» می‌پردازند. در فلسفه اسلامی، «هو» به‌عنوان رابط غیرزمانی عاریه گرفته شده، زیرا در زبان عربی معادلی برای «است» یونانی یافت نشد. با این حال، استاد فرزانه تأکید دارند که «هو» نه حرف، بلکه اسم است و دارای نفس است. این دیدگاه، تفسیر سنتی «هو» به‌عنوان حرفی مهمل را رد می‌کند.

این نقد، مانند کلیدی است که قفل‌های پیش‌فرض‌های سنتی را می‌گشاید و بر معنا‌داری ذاتی «هو» تأکید می‌ورزد. استاد فرزانه، حتی عاریه گرفتن «هو» را نادرست می‌دانند و معتقدند که این واژه، به‌عنوان اسمی نفس‌دار، نیازی به تفسیر حرفی ندارد.

معنا‌داری حروف و نفی مهمل بودن

یکی از نوآوری‌های این درس‌گفتار، تأکید بر معنا‌داری حروف مانند «من»، «فی»، و «بس» است. استاد فرزانه، با نقد دیدگاه سنتی که حروف را مهمل می‌داند، معتقدند که این حروف به‌تنهایی معنا دارند و نیازی به تکمیل در جمله ندارند. برای مثال، در عبارت «سرت من البصره»، «من» معنای مستقلی دارد و وابستگی آن به جمله، به معنای فقدان معنا نیست.

این دیدگاه، مانند جویباری است که خاک خشک پیش‌فرض‌های سنتی را سیراب می‌کند و نشان می‌دهد که هر عنصر زبانی، از حروف گرفته تا اعراب، دارای معنا و نفس است. استاد فرزانه، با تمثیلی از چراغ راهنمایی، به وضع معنا‌دار حروف و اعداد اشاره می‌کنند: همان‌گونه که اعداد در چراغ راهنمایی معنا‌دارند، حروف و اعراب نیز بر اساس نیاز بشر وضع شده و دارای معنا هستند.

درنگ: حروف مانند «من»، «فی»، و «بس» دارای معنا هستند و تفسیر سنتی آن‌ها به‌عنوان مهمل، نادرست است.

نفی وجود لا فی نفسه در هستی

استاد فرزانه، با تکیه بر دیدگاه توحیدی، تأکید دارند که در هستی، هیچ‌چیز لا فی نفسه وجود ندارد. خداوند، هیچ موجودی را بدون نفس نیافریده است. حتی زمان، که وجودی ضعیف دارد، از نفس‌داری برخوردار است. این دیدگاه، به نفی کامل وجود بدون نفس و تأکید بر وحدت توحیدی هستی اشاره دارد.

این تبیین، مانند آینه‌ای است که حقیقت هستی را بازمی‌تاباند: همه موجودات، از مفاهیم تا مصادیق، دارای نفس‌اند و هیچ‌چیز در عالم باطل نیست. استاد فرزانه، با نقل از حاجی سبزواری که وجود رابط محض را فاقد نفس و صرفاً تنویه و تمثیل می‌داند، این دیدگاه را نقد می‌کنند و بر معنا‌داری همه مراتب وجود تأکید می‌ورزند.

بخش چهارم: پویایی ذات الهی و وحدت هستی

تفسیر آیه کریمه

استاد فرزانه، با استناد به آیه شریفه کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ [مطلب حذف شد] : «هر روز او در کاری است»)، به پویایی ذات الهی اشاره می‌کنند. این پویایی، نه به معنای حرکت فلسفی (خروج از قوه به فعل)، بلکه ظهور مداوم ذات است. این تفسیر، مانند نغمه‌ای است که از ژرفای هستی برمی‌خیزد و وحدت و پویایی ذات الهی را به تصویر می‌کشد.

درنگ: پویایی ذات الهی در آیه کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ، به ظهور مداوم ذات اشاره دارد، نه حرکت فلسفی.

وحدت وجود ذهنی و خارجی

استاد فرزانه، با رد دوگانگی وجود ذهنی و خارجی، تأکید دارند که وجود ذهنی نیز نوعی وجود خارجی است. ذهن، خارج از عالم نیست و تفاوت میان وجود ذهنی و خارجی، در مراتب و خصوصیات است، نه در ماهیت. این دیدگاه، مانند پلی است که شکاف میان ذهن و خارج را پر می‌کند و وحدت توحیدی هستی را نشان می‌دهد.

برای مثال، علم انسان در ذهن اوست، اما این ذهن خود در عالم خارج وجود دارد. تفاوت میان خارج عینی و خارج علمی، مانند تفاوت طبقات یک ساختمان است: هر طبقه ویژگی‌های خود را دارد، اما همگی در یک ساختمان جای دارند.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۶۲۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، کاوشی عمیق در اقسام وجود و نقد مفهوم وجود لا فی نفسه ارائه می‌دهد. این درس‌گفتار، با نقد آرای فیلسوفان برجسته‌ای چون علامه طباطبایی، حاجی سبزواری، و ملا عبدالله، بر نفس‌داری همه مراتب وجود، حتی حروف و اعراب، تأکید دارد. وجود رابط، به‌عنوان ضعیف‌ترین مرتبه وجود، در فلسفه سنتی فاقد نفس تلقی شده، اما استاد فرزانه با نفی وجود بدون نفس، به وحدت توحیدی هستی اشاره می‌کنند.

آیه شریفه کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ، پویایی ذات الهی را تأیید می‌کند، اما این پویایی، ظهور ذات است، نه حرکت فلسفی. نفی اباطیل، معنا‌داری حروف، و وحدت وجود ذهنی و خارجی، از دیگر نکات برجسته این درس‌گفتار است که به بازاندیشی در مفاهیم سنتی دعوت می‌کند. این نوشتار، با تبیینی روشن و فاخر، حقیقت هستی را چون آینه‌ای صیقل‌یافته بازمی‌تاباند و خواننده را به تأمل در ژرفای فلسفه اسلامی فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی